سلام کن، پومو!

سلام کن، پومو!

سیما غفارزاده اوایل ماه مه، بنیاد شهر پورت مودی (Port Moody Foundation) کمپینی دوهفته‌ای به‌راه انداخت به‌نامِ «سلام کن، پومو» که هدف از آن این بود که گرمایی در ارتباط بین مردم شهر دمیده بشود؛ البته نه از طریق رسانه‌های اجتماعی مجازی بلکه چهره‌به‌چهره از طریق سلام و احوالپرسی‌ای با اعضای خانواده، دوستان و حتی شخصی کاملاً غریبه در خیابان. این کمپین که در روز ۹ مه آغاز به کار کرد، به‌نحوی طراحی شده بود…

بیشتر بخوانید

‏دیجیتال یا کاغذی، مسئله این است!

‏دیجیتال یا کاغذی، مسئله این است!

از زمانی که دست چپ و راستم را شناختم، همیشه حس خاصی نسبت به کاغذ داشته‌ام. چه کاغذ سپیدی که قرارست خودم سیاهش کنم و چه کاغذی که از زیر دستگاه چاپ درآمده و به‌شکل کتاب، مجله یا روزنامه می‌توانم دست بگیرم و بخوانمش و حتی ببویمش. هنوز که هنوزست نتوانسته‌ام با خواندن کتاب الکترونیکی کنار بیایم حتی با وجود دستگاه‌هایی که مخصوص خواندنِ کتاب‌اند، صفحه‌ای مات دارند و با تغییر اندازهٔ فونت در چشم‌برهم‌زدنی…

بیشتر بخوانید

سخن سردبیر – بیچاره زمین

سخن سردبیر – بیچاره زمین

بیچاره زمین… خبر فاجعهٔ آتش‌سوزی جنگل‌ها در استان همسایه، آلبرتا و محاصره‌شدنِ شهر فورت‌مک‌موری در آتش،  هولناک‌تر از آن بوده است که کسی آن‌را نشنیده باشد. آتش‌سوزی‌ای که روز اول ماه مه در جنگل‌های جنوب‌غربی شهر فورت‌مک‌موری شروع شد و دو روز بعد شعله‌هایش به شهر رسید. شعله‌های عظیمی به قصد بلعیدن تمامِ شهر. بلافاصله عملیات مهار آتش و تخلیهٔ شهر شروع شد و گویا همچنان – در حالِ تحریر این متن – ادامه دارد….

بیشتر بخوانید

سخن سردبیر- مهاجرِ حاشیه‌نشین، در حاشیه‌ برای ما مهاجران

سخن سردبیر- مهاجرِ حاشیه‌نشین، در حاشیه‌ برای ما مهاجران

خبر، بسیار غم‌انگیز و تلخ است، آن‌قدر که حتی کلمات نیز تمایلی به جاری‌شدن و سرریزکردن ندارند. آن‌قدر که هربار به‌سراغ این متن آمدم، لال شدم انگار… اما قصد کرده‌ام و باید بنویسم‌اش. ده روزی‌ست که خبرش منتشر شده است؛ یعنی یک هفته بعد از یکشنبه‌روزی که دخترک ۶ ساله می‌رود از مغازهٔ‌ نزدیک خانه‌شان بستنی بخرد، بستنی‌ای که به‌کام مرگ می‌فرستدش… مرگ فجیعی که سناریویش را نوجوانِ ۱۷ سالهٔ سربه‌زیرِ همسایه نوشته بوده است….

بیشتر بخوانید

کارگاه داستان‌نویسی، کارگاه ترجمه

کارگاه داستان‌نویسی، کارگاه ترجمه

سُلماز لک‌پور به‌همراه سردبیر نشریه، خانم سیما غفارزاده برای تهیهٔ گزارش به کارگاه داستان‌نویسیِ استاد محمد محمدعلی در خانهٔ فرهنگ و هنر ایران رفته‌ایم. کارگاه در اتاقی نسبتاً بزرگ برگزار می‌شود؛ جایی که دیوارهای آن به تابلوهای خطاطی‌ زیبایی، کارِ گروه خوشنویسی خانهٔ فرهنگ و هنر ایران، مزیّن است. میز بزرگ میان اتاق با تکه‌‌هایی از رومیزی‌های سنتی پوشیده شده و ظرف‌هایی پر از شیرینی‌های ایرانی روی آن قرار دارد. فضای اتاق و خصوصاً بویی…

بیشتر بخوانید

گزارش شبِ رونماییِ نشریه

گزارش شبِ رونماییِ نشریه

سُلماز لک‌پور جلسهٔ رونمایی نشریهٔ «رسانهٔ همیاری» در تاریخ پنجشنبه ۳۱ مارس در سالن ولش (Welsh) کتابخانهٔ وست‌ونکوور با حضور جمعی از دوستان و علاقه‌مندان برگزار شد. در این جلسه ابتدا آقای ژوبین غازیانی به حضار خوش‌آمد گفتند و مختصراً دستور کار برنامه را توضیح دادند. سپس خانم سیما غفارزاده مدیر مسئول و سردبیر این نشریه همراه با ارائهٔ تصاویر و اطلاعاتی از طریق اسلایدشو، دربارهٔ پی‍شینهٔ به‌وجودآمدن گروه فیس‌بوکیِ «همیاری» در سال ۲۰۱۰ و…

بیشتر بخوانید

سخن سردبیر – سپاس و قدردانی

سخن سردبیر – سپاس و قدردانی

ســـلام. سلام بر شما که از هفته‌ها پیش از تولدِ این نوزادِ پرهیاهو، ما را همراه بوده‌اید. نوزادِ پرهیاهویی که دوهفته‌ای بیش از عمرش نمی‌گذرد، اما هیچ نشده، هستند دوستانی که مهرش را به‌دل گرفته‌اند وچه زود همه دانستند پُرخوراک است این طفل و چه صمیمانه و بی‌ریا پیشنهادهای یاری‌رسانی برای بزرگ‌کردنش از راه رسید. بیش از این، چه می‌توانستیم آرزو کرده باشیم؟ ما نیز صمیمانه دست‌تان را می‌فشاریم و سپاسگزار و قدردانیم‌ تک‌تکِ آرزوهای…

بیشتر بخوانید

«رسانهٔ همیاری» متولد شد

«رسانهٔ همیاری» متولد شد

به خواب می‌ماند انگار، تصویرِ آن روزها، روزهایی که پس از سال‌ها زندگی در تورنتوی زمهریر رسیده‌ای به ونکوورِ خوش‌آب‌وهوا. آمده‌ای تا پسرک نوپایت دربندِ سقف‌ها نباشد از دستِ آن سرمای استخوان‌سوز، تا بدود زیر آسمان – گیریم بارانی – تا نلرزد از منهای بیست‌ها و منهای سی‌ها. بهار است و برای اولین بار در کانادا، هوا چیزی از جنس هوای ایران درش هست،‌ از هوای شمالش و از بوی نوروزش. تعداد دوستانِ هم‌زبانت اما…

بیشتر بخوانید
1 35 36 37