مهتاب فیروزآبادی، هنرمند ایرانی ساکن نورث ونکوور، که آثارش تاکنون در نمایشگاهها و حراجهای هنری در ایران، آلمان، امارات عربی متحده، چین، فرانسه، ایتالیا، آمریکا و کانادا به نمایش گذاشته شده است، از ۶ تا ۲۵ مارس ۲۰۱۸ نمایشگاهی انفرادی از آثارش را در محل گالری The Ferry Building Gallery واقع در وست ونکوور برگزار کرد. رامون کوبیچک (Ramon Kubicek)، هنرمند، نویسنده و مدرس سابق در دانشگاه امیلی کار و کالج لنگارا، دربارهٔ آثار او…
بیشتر بخوانیدهنر و ادبیات
کوچهپسکوچههای ذهن من – گرافیتی، هنر یا تخریبگرایی؟
مژده مواجی – آلمان قدمتی به اندازهٔ عمر بشریت دارد. انعکاسی از وقایع زندگیاند که غالباً بهصورت غیرقانونی کشیده میشوند، خود را در معرض دید همگان میگذارند و همیشه جنجالبرانگیز بودهاند.
بیشتر بخوانیدبهارانهای از سعید جاوید
سعید جاوید – آمریکا بهارانه، برای زیباترین بهار آسان به باد میرود این روزها روزهای آخر سال بیمحابا ، آرام و بیصدا این روزهای خسته و کشدارِ آخر اسفند اما ، بگذار بگذرد آنجا نگاه کن دارد بهار میرسد از راه زیباترین بهار امسال سال دیگریست باور کنید، امسال سال دیگریست امسال پنجره را باز میکنم امسال باز، بعد از هزار سال باغچهام را بنفشه میکارم و باز بر خوانِ نوروزیام، مینشانم؛ شمعدان و آینه، گل…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – حساسیت
رژیا پرهام – تورنتو روی زمین نشستیم و با گچهای رنگارنگ روی آسفالت نقاشی کشیدیم. دخترک طبق معمول نقاشی آدمی را که دستها و انگشتانش از سرش بزرگتر بودند، کشید. دوستش یک گربه کشید و داشت در موردش توضیح میداد که خانمی مسن و شیک با دو سگ کوچولوی سیاه از راه رسید. دخترک از پشت سر من چند قدمی بهسمت سگها رفته بود. قبل از آنکه لمسشان کند، صدایش زدم و یادآوری کردم که بهترست…
بیشتر بخوانیدکاریکلماتور (۱۹)
داود مرزآرا – ونکوور ۱- ما انسانها دوستانمان را سختتر از دشمنانمان میبخشیم. ۲- تکهای از ابر آسمان در حوض خانهمان غرق شده است. ۳- صندلیها دورِ نبودنات نشستهاند، و ثانیهها در انتظارت یکریز در ساعت گم میشوند. ۴- تنها چای و بادام نیستند که تلخ و شیریناند، خوابها هم میتوانند تلخ و شیرین باشند. ۵- با جابهجا شدن زمین روی شاخهای گاو، سال تحویل میشود. ۶- از پشت سر، دور شدنش را بر سطح آسفالت…
بیشتر بخوانیدنیلوفر بیضایی: زبان فارسی برای من خانه و آشیانه است
گفتوگو با نیلوفر بیضایی در ونکوور به بهانهٔ بزرگداشت یک عمر فعالیت هنریاش سیما غفارزاده – ونکوور پس از گفتوگو با حسام انوری و سینا اتحاد در شمارهٔ ۴۶ نشریه و گفتوگو با هیئت مدیرهٔ جامعهٔ فرهنگی زنان ایران در شمارهٔ قبل، افتخار این را داشتیم که با حضور نیلوفر بیضایی، نمایشنامهنویس، محقق و کارگردان تئاتر، به تماشای نمایش «بانو در آینه» که بر اساس تعدادی از کارهای او کارگردانی شده است، بنشینیم و همچنین فرصتی…
بیشتر بخوانیدچند شعر از بهار زبردست – ۱۳ ساله از ایران
بهار زبردست متولد مرداد ماه ۱۳۸۳ در شیراز است. از زمانی که نوشتن را آموخت و پا به دنیای کلمات گذاشت، نوشتن داستان و شعر را شروع کرد. چند شعر از او سالها پیش در روزنامهٔ خبر جنوب و نیمنگاه چاپ شده و در سال ۱۳۹۳ در شب شعر دانشگاه علوم پزشکی یزد و در سال ۱۳۹۴ در گردهمایی شاعران جنوب در شهرستان جم نیز شرکت کرده است. بهار در زمینهٔ موسیقی در رشتهٔ ویولن…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – آدمکهای عاشق
مژده مواجی – آلمان در حین قدم زدن با دخترم در مرکز شهر وین، به یک چراغ قرمز عابر پیاده رسیدیم. چراغی که شهرداری وین برای جلب توجه و بالا بردن سطح امنیت گذاشته است؛ چراغی کاملاً متفاوت. دو آدمک زن و مرد قرمز. دو تا عاشق گُرگرفته با ضربان قلب بالا که انتظار میکشیدند. انتظار وصال. ما هم به چراغ خیره شده بودیم که سبز شود و بقیهٔ داستان را دنبال کنیم. عشاق با قلبی…
بیشتر بخوانیدکاریکلماتور (۱۸)
داود مرزآرا – ونکوور ۱- ماهیها که لب میزدند، معلوم نبود برای هم بوسه میفرستادند یا حضور گربه را به هم اطلاع میدادند. ۲- بهقدری حوصلهاش سر رفته بود که میخواست خودش را بریزد دور. ۳- وقتی موها را از روی پیشانیاش پس زدم، فهمید که دارم به او فکر میکنم. ۴- گرسنگان میگفتند سخنرانی کارشناس تغذیه «فوقالعاده محشر» بود. ۵- دلم برای آن پروانهای سوخت که وقتی گرد چراغ بالکن چرخ میخورد، برق خانه…
بیشتر بخوانیددنیای من و آدم کوچولوها – فقط کمی پیر!
رژیا پرهام – تورنتو خیلی اتفاقی توی پارک مادر همسرم را دیدیم که برای قدم زدن بیرون آمده بودند، به بچهها معرفی کردم و از آنها خواستم اگر مایلاند خودشان را معرفی کنند. بعد از معرفی، دخترک چهارسالهٔ مهد کودک پرسید: «hello به زبون فارسی چی میشه؟» گفتم. سلامی کرد، به مادر بهروز زل زد و از من پرسید: «رژیا، مادر بهروز چند سالهست؟» جواب دادم که پرسیدنِ سؤالات خصوصی دربارهٔ آدمها اصلاً مؤدبانه نیست. کمی…
بیشتر بخوانید