نویسندهای از ایران با امضاء محفوظ
انتشار ویدئوهای رقص زندانیان زن در زندان اوین در واکنش به اعلام برندهشدن نرگس محمدی بهعنوان برندهٔ جایزهٔ نوبل صلح، تصویری پیچیده و چالشبرانگیز از شرایط درون زندانها را به نمایش گذاشت. این تصاویر بهسرعت در رسانهها پخش شد و نظرات متفاوتی را برانگیخت. حکومت از این مسئله استفاده کرد تا بگوید شرایط در زندانهای ایران آنطور که میگویند وحشتناک نیست و همهچیز در زندان «اوین» گل و بلبل است و هرآنچه روایت از شکنجهها و آزارها و رفتارهای ضدحقوق بشری به بیرون درز میکند، همه ساختگی است. اصلاً اینکه چگونه این ویدئوها منتشر شده، خود محل سؤالهای بسیار است.
در این میان برخی جریانات اپوزیسیون آن را نشانهای از شرایط ویژه و رفاه نرگس محمدی در زندان دانسته و شروع به تاختن به او کردند. سالها مبارزهٔ این زن را زیر سؤال برده و بیرحمانه او را آماج قضاوت قرار دادند. انواع و اقسام تهمتهای عجیب و غریب بهسمت او روانه شد، در حالیکه در آن ویدئوها زندانیهای مختلف با گرایشات سیاسی مختلف حضور دارند و با نرگس محمدی به شادمانی مشغولاند.
بهباور نگارنده، از این تحلیلهای سطحی باید گذشت. بهقول سهراب سپهری: «چشمها را باید شست / جور دیگر باید دید.»
حقیقت چیزی فراتر از این است. رقص و شادی زندانیان، در واقع نمادی از روحیهٔ مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و مبارزه برای عدالت است. رقصیدن در زندان، جایی که هر روز فرد با فشارهای جسمی و روانی سنگینی روبروست، نشان از شکستن مرزهای سلطهٔ زندانبان دارد.
در طول تاریخ، رقص و شادی در برابر ظلم همیشه ابزاری برای مقاومت بوده است. در بسیاری از رژیمهای دیکتاتوری، مردم برای حفظ هویت، فرهنگ و روحیهٔ خود در برابر فشارهای شدید، از رقص بهعنوان یک ابزار انقلابی استفاده کردهاند. یکی از مشهورترین این موارد، مقاومت مردم اسپانیا در دوران دیکتاتوری فرانکو است. مردم این کشور با رقص فلامنکو که ریشه در فرهنگ و تاریخشان داشت، در برابر سرکوب و محدودیتهای فرهنگی ایستادند و این رقصها به نشانهای از آزادیخواهی تبدیل شد. این حرکتها نهتنها مقاومت در برابر یک رژیم سرکوبگر بود، بلکه ابراز هویت فرهنگی و سیاسی مردم در زمانی بود که سرکوب به همهٔ ابعاد زندگیشان وارد شده بود. رقص بهعنوان عکسالعملی ضروری در برابر ظلم و سرکوب در تاریخ بشر نقش ویژهای داشته است؛ از رقصهای اعتراضی در دوران رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی گرفته تا رقصهای آزادیخواهانه در آمریکای جنوبی.
در زندان اوین، زندانیان زن با رقصشان به دنیا میگویند که حتی در دل ظلم، روحشان آزاد است. این رقصها نهتنها اعتراض به ظلم است، بلکه شجاعتیست که هیچ زندانیای نمیخواهد از دست بدهد. در نهایت، رقص در زندان اوین، مانند بسیاری از رقصهای تاریخی دیگر، نمادی از مقاومت است؛ مقاومت در برابر ظلمی که میخواهد انسانها را از درون بشکند. اما در برابر این ظلم، رقصی که در زندان اوین میبینیم، تنها حرکتی جسمی نیست. این رقص، فریادی بلند است که میگوید: «ما هرگز شکست نمیخوریم.»
در زندانها نیز، بهویژه در رژیمهای استبدادی، رقص بهنوعی ابزار مقاومت و ادامهٔ مبارزه تبدیل میشود. زندانیان سیاسی در بسیاری از مواقع، در دل زندانهای تاریک و پر از فشار، با رقصیدن و موسیقی، نشان دادهاند که هنوز روحیهٔ مبارزه و آزادیخواهی خود را حفظ کردهاند. زندان، مکانیست که هدف آن تضعیف روح انسان است، اما رقص بهعنوان یک حرکت، نماد روحیهای است که از این تضعیف عبور کرده و پیامی به رژیمهای ظالم میدهد: «ما هرگز نمیپذیریم که شکسته شویم.» زندانیان با این رقصها به دنیا اعلام میکنند که حتی در دل ظلم، میتوانند شاد باشند، امید داشته باشند و همچنان به مبارزه ادامه دهند.
در زندان اوین، نرگس محمدی و دیگر زندانیان زن با رقصیدن و شادیکردن پس از شنیدن خبر برندهشدن او، تنها برای پیروزی یک نفر شادی نکردند، بلکه به پیروزی جمعی و در واقع پیروزی مفهوم عدالت و آزادیخواهی خوشامد گفتند. این شادیها فراتر از یک جشن شخصی بود. این رقصها، نماد ایستادگی در برابر سرکوب و نشاندهندهٔ این حقیقت بود که زندانیان حتی در شرایطی که تحت فشارهای شدید قرار دارند، همچنان میتوانند برای اصولی بزرگتر از خودشان مبارزه کنند. رقص، در این شرایط، نه نشانهای از رفاه، بلکه اعتراض به ظلم و سرکوب است. زندانیان با این عمل، میخواستند به دنیای بیرون نشان دهند که در قلب زندانهای پر از ظلم، همچنان میتوانند شجاعت و ارادهٔ مقاومت را حفظ کنند.
این نوع رقصیدن در دل زندانها و زیر سایهٔ دیکتاتوریها، چیزی بیش از یک عمل فیزیکی است. این رقصها پیامی از آزادی و استقلال انسانی دارند. برای زندانیانی که تحت فشار قرار دارند، رقص نهتنها حرکتی جسمی، بلکه عملی روحی است که نشان میدهد هیچ قدرتی نمیتواند آنها را از باورهایشان و از تلاش برای آزادی باز دارد. در شرایطی که تمام تلاش حکومتها بر این است که روح مقاومت را بشکنند، رقصیدن زندانیان نوعی اعلام مبارزه است: «ما همچنان زندهایم و مقاومت میکنیم.»
از طرف دیگر، رقص در چنین شرایطی برای زندانیان فرصتی است برای نشاندادن اینکه هنوز انسانیت خود را حفظ کردهاند. در بسیاری از زندانها ازجمله زندان اوین، شرایط بهقدری سخت است که بسیاری از زندانیان در برابر بیعدالتیها ناگزیر تسلیم میشوند. اما زندانیانی که در زندان اوین رقصیدند، به دنیا نشان دادند که تسلیم نمیشوند و حتی در بدترین شرایط، از ابراز شادی و امید دست نخواهند کشید. این شادیها تنها بهمعنای تلطیف واقعیت سخت زندان نبود، بلکه بیانگر این بود که این زندانیان همچنان برای آزادی و عدالت میجنگند.
رقص در زندان اوین، مانند بسیاری از نمونههای تاریخی دیگر، نهتنها یک واکنش به شرایط دشوار بود، بلکه اعلامیهای مبارزاتی بود. مبارزهای که در آن حتی حرکتی کوچک مانند رقص، میتواند نمادی از اراده و امید به تغییر باشد. در زندانهای رژیم استبدادی، جایی که همهچیز تحت کنترل است، این نوع اعتراضات بهشدت پرقدرتاند. در دل آن فشارها، زندانیان به جهان نشان میدهند که هیچچیز نمیتواند آنها را از مسیر مبارزه برای آزادی و حقوق بشر باز دارد. در واقع، رقص بهزبان غیرکلامی، اعلامیهای است که در آن انسانها از مرزهای جسمی فراتر رفته و قدرت روحی خود را به نمایش میگذارند. این نوع اعتراضات، بهویژه در زندانها، بهمعنای شکستن مرزهای ظلم و تحقیر است.
بنابراین، رقص در زندان اوین نشانهٔ رفاه زندان نیست. بلکه این رقصها، نمادی از قدرت درونی انسانها برای حفظ عزت نفس، روحیه و اراده است. آنها با این حرکت، به رژیمهای ظالم و استبدادی میگویند: «ما حتی در دل تاریکترین مکانها، نخواهیم شکست.»
به ویدئوهای اخیر از زندان اوین، رقص زندانیان زن در آن بند، باید به همین چشمانداز نگریسته شود. زمانیکه این ویدئوها به بیرون درز کرد، بسیاری آن را بهعنوان نشانهای از وضعیت بهتر زندان تفسیر کردند. اما آنچه در این تصاویر اهمیت دارد، بیشتر از وضعیت زندان، پیام نهفته در رقص این زندانیان است. آنها در حالی رقصیدند که هر روز با فشارهای روحی و جسمی روبهرو هستند. اما رقص آنها نشانهای از سرکشی در برابر همهٔ آن رنجها بود. رقصیدن، بهمعنای پذیرش شکست نبود، بلکه نمادی از ایستادگی در برابر ظلم و فشارهای بیرونی بود. این حرکت در زندان اوین، نشان داد که حتی در شدیدترین شرایط، انسانها میتوانند هویت خود را حفظ کنند و به اَشکال مختلف، ازجمله رقص، مقاومت خود را در برابر دیکتاتور ابراز کنند.
زندانیان زن با رقصیدنشان، پیامی به رژیم دیکتاتوری ایران دادند: «ما نمیخواهیم از سرکوب به ترس بیفتیم. حتی در دل تاریکترین سلولها هنوز میتوانیم پیروزی و آزادی را جشن بگیریم.»