گزارشی از مراسم پنجمین سالگرد سرنگون‌کردن پرواز پی‌اس۷۵۲ در ونکوور

ترانه وحدانی – ونکوور

عصر روز ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵، هم‌زمان با ساعتی که پنج سال قبل هواپیمای اوکراینی با شلیک دو موشک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرنگون شد و تمامی ۱۷۶ مسافر و خدمهٔ آن جان خود را از دست دادند، جمعی از ایرانیان ونکوور مقابل ساختمان آرت گالری این شهر گرد هم آمدند و با روشن‌کردن شمع،‌ یاد جانباختگان این پرواز را گرامی داشتند و به ابراز همدردی با خانواده‌های آن‌ها پرداختند.

در این گردهمایی، روی پردهٔ بزرگی به‌تناوب بخش‌هایی از کنسرت فرضی پرستو احمدی و تصاویری از جانباختگان پخش می‌شد.

مریم زارعی، مادر زنده‌یاد معصومه قوی و زنده‌یاد مهدیه قوی، به‌نمایندگی از طرف خانواده‌ها سخنانی را ایراد کرد و در بخش‌های از آن چنین گفت: 

«به‌نام داد، عدالت، آزادی، امروز در اینجا گرد آمده‌ایم تا یاد ۱۷۶ انسانی را زنده نگاه داریم که بی‌گناه، با دستانی پر از امید و قلبی سرشار از آرزو، به سفری بی‌بازگشت رفتند. یاد کودکی را که حتی فرصت نفس‌کشیدن در این دنیا را نیافت… 

پنج سال از آن روز تلخ گذشته است. پنج سال از صبحی که پر از غم و خشم شد، صبحی که حقیقت را به گلوله بستند و سه روز سکوت و دروغ را جایگزین شفافیت و صداقت کردند. حکومتی که به‌جای عذرخواهی، به‌جای پذیرش مسئولیت، چشم بر حقیقت بست و همچنان بر بیداد و بی‌عدالتی پای می‌فشارد.

… 

اما امروز اینجا ایستاده‌ایم تا بگوییم: عدالت، هرچند دور به نظر برسد، از ما دور نخواهد شد. ما دست از مطالبه حقیقت نمی‌کشیم. خون پاک آن ۱۷۶ انسان بی‌گناه و آن کودک معصوم، همچنان جاری است و فریاد عدالت سر می‌دهد.

ما اینجا هستیم که یادآور شویم ظلم، هرچقدر هم که بزرگ و بی‌پایان به نظر برسد، سرانجام در برابر حقیقت زانو می‌زند. و ما به راه خود ادامه می‌دهیم، برای عدالت، برای حقیقت، برای تمام عزیزانی که بی‌گناه از میان ما رفتند… »

لاله باقری، مادر زنده‌یاد آلما اولادی، نیز به‌زبان انگلیسی از افرادی که در آن شب برای زنده‌نگاه‌داشتن یاد جانباختگان به خانواده‌ها پیوسته بودند، قدردانی کرد.

تصاویری از مراسم ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵
تصاویری از مراسم ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵

همچنین روز ۸ ژانویه، مراسمی در دانشگاه یوبی‌سی، رابسون اسکوئر واقع در داون‌تاون برگزار شد که گردانندگی آن را مریم ملک‌پور، فعال سیاسی و اجتماعی ساکن ونکوور، بر عهده داشت. این برنامه شامل سخنرانی‌های تعدادی از خانواده‌های جانباختگان بود و نیز پخش ویدئوهایی که به‌مناسبت پنجمین سالگرد سرنگون‌کردن پرواز پی‌اس۷۵۲ ساخته شده بودند. 

یکی از سخنرانان مریم زارعی، مادر زنده‌یاد معصومه قوی و زنده‌یاد مهدیه قوی، بود که در بخشی از سخنان خود گفت:

«… هشتم ژانویه ۲۰۲۰ روزی بود که تاریخ ایران، زخمی عمیق برداشت. ۱۷۶ انسان، از کودکان معصوم گرفته تا زوج‌های جوانی که با آرزوهای بزرگ قدم به زندگی گذاشته بودند، در چشم‌برهم‌زدنی پرپر شدند. این فاجعه، نه یک حادثه بود و نه یک اشتباه. بلکه جنایتی عامدانه و سازمان‌یافته توسط حکومتی بود که هیچ ارزشی برای جان انسان‌ها قائل نیست.

… 

من امروز در کنار شما ایستاده‌ام، در حالی‌که خاطرات دخترانم در ذهنم زنده است. به‌یاد آخرین باری که آن‌ها را در آغوش کشیدم، به‌یاد لبخندهایشان، و به‌یاد امیدهایی که برای آینده داشتند. داغ آن‌ها هرگز برایم کهنه نمی‌شود. اشک‌هایم برایشان تمامی ندارد. اما اگر این داغ مرا به زمین نکشیده، تنها به این دلیل است که می‌دانم در این مسیر تنها نیستم. شما، تمام کسانی که امروز اینجا هستید، نشان دادید که درد ما مشترک است و آرزوی ما، آزادی و عدالت، هدفی است که همه برایش می‌جنگیم.

از شما می‌پرسم: چه حکومتی جز یک دیکتاتوری فاسد، توانایی این را دارد که با شلیک موشک، ۱۷۷ انسان بی‌گناه را نابود کند و با وقاحت، حقیقت را انکار کند؟ چه حکومتی جز یک نظام استبدادی، می‌تواند اشک‌های ما را نادیده بگیرد و به سرکوب و تهدید ادامه دهد؟

اما ما نمی‌ترسیم. هرگز از پا نمی‌نشینیم. این جنایت هرگز از ذهن تاریخ پاک نمی‌شود. روزی خواهد آمد که دادگاه عدالت، دست‌های آلودهٔ این حکومت را به دنیا نشان دهد. روزی که ما، مادران، پدران، همسران و فرزندان قربانیان، با دلی آرام، به عزیزانمان بگوییم که خونشان پایمال نشد… »

تصاویری از مراسم ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۵
تصاویری از مراسم ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۵

در این مراسم همچنین هوریران سهراب، مادر زنده‌یاد نگار برقعی و مادر همسر الوند صادقی، در بخشی از سخنانی که ایراد کرد، گفت:

«انسان طی ۳ دقیقه و ۴۲ ثانیه می‌میرد.

من از شاهدان جنایت سرنگونی پرواز پی‌اس۷۵۲ هستم. دردناک‌ترین و مهم‌ترین فاجعهٔ قرن حاضر در ایران یا شاید در دنیا. همه‌جا از این جنایت حرف می‌زدند؛ دندان‌پزشکی، رادیولوژی، کتابخانه، بیمارستان. اما کسی آن را باور نمی‌کرد. چطور می‌توانستیم باور کنیم؟ هرچه تلاش کنی درکش برایت ممکن نمی‌شود. می‌خواهم احساسم را در قالب کلمات بگنجانم تا بتوانم حال آن روزهایم را به شما منتقل کنم.

رودخانه‌ها روان بودند، اما آن‌ها نبودند.

خورشید می‌درخشید، اما آن‌ها نبودند.

پرنده‌ها در میان درختان پر می‌زدند، اما آن‌ها نبودند. 

باران می‌بارید، اما آن‌ها نبودند.

منظورم را درک می‌کنید؟ سوفی، کُردیا، ژیوان، مطهره، دُرینا، راستین و بقیهٔ ۲۹ کودک پرواز دیگر نمی‌توانستند به دیدار پدر‌بزرگ‌ها و مادر‌بزرگ‌هایشان بروند. وقتی به شکوفه‌های گیلاس می‌نگریستم، یاد روزی می‌افتادم که در میان باغی پر از شکوفه‌های گیلاس از نگارم عکس می‌گرفتم در حالی‌که گلبرگ‌های شکوفه‌های سفید روی موهای پرپشت و بلندش نشسته بود، و او لبخند می‌زد.

سالوادور دالی پس از خلق تابلوی مشهور خود با عنوان «تداوم حافظه» از همسرش پرسید: آیا فکر می‌کنی تا سه سال آینده بتوانی این تابلو را فراموش نکنی؟ همسرش پاسخ داد: هرکس که این تصویر را ببیند، از آن لحظه تا آخر عمرش آن را فراموش نخواهد کرد.

نگار و الوند عزیزم هرکس که تصویر مسافران پرواز پی‌اس۷۵۲ را ببیند، از آن لحظه تا آخر عمرش آن را فراموش نخواهد کرد. 

نه فراموش می‌کنیم و نه می‌بخشیم.»

ارسال دیدگاه