آرام روانشاد – ایران
«گیاهخوار»، رمان شناختهشدهٔ هان کانگ، با روایتی خاص و شگفتانگیز به بررسی عمیق موضوعاتی همچون هویت، انتخاب و تبعات اجتماعی آنها میپردازد. این رمان که در سال ۲۰۰۷ منتشر و در سال ۲۰۱۵ به زبان انگلیسی ترجمه شد، بهسرعت به یکی از آثار مهم ادبیات معاصر تبدیل شد و جوایزی را به خود اختصاص داد، ازجمله در سال ۲۰۱۶، این اولین رمان کرهایزبان بود که برندهٔ جایزهٔ بینالمللی بوکر شد. هان کانگ با خلق این اثر، نهتنها داستانی دربارهٔ گیاهخواری، بلکه تحلیلی عمیق از روان انسان و چالشهای وجودی او ارائه میدهد. در نهایت او بهخاطر «نثر شاعرانهای قوی که با آسیبهای تاریخی مقابله میکند و شکنندگی زندگی انسان را آشکار میکند»، نوبل ادبیات را در سال ۲۰۲۴ دریافت کرد و بهاین ترتیب اولین نویسنده از کرهٔ جنوبی و اولین نویسندهٔ زن از آسیا شد که به این جایزهٔ مهم دست مییابد.
هان کانگ، متولد ۱۹۷۰ و ازجمله نویسندگان مشهور کرهٔ جنوبی است. او زادهٔ گوانگجو و فرزند ارشد خانوادهای نویسنده است. پدر او، هان سونگوُن، و برادرش، هان دونگریم، نیز حرفهٔ نویسندگی را در پیش گرفتند، اما چندان در آن موفق نبودند. هان کانگ اما، ادبیات را در دانشگاه یونسِی کرهٔ جنوبی فراگرفت و در سن بیست و سه سالگی با انتشار اولین مجموعهشعر خود، شامل پنج شعر با عنوانِ «زمستان در سئول» پا به عرصهٔ نویسندگی گذاشت. انتشار رسمی اولین داستان او پیشرفت چشمگیری برایش به ارمغان آورد.
کتاب «گیاهخوار» اوج شکوه نویسندگی هان کانگ بود؛ رمانی که نخستین نسخهٔ آن بهصورت دستنویس نگاشته شد و تا حد زیادی متأثر از افکار کیم ههگیونگ، شاعر و نویسندهٔ معروف کرهای در دوران حکومت ژاپن، بود. نقلقول کیم ههگیونگ دربارهٔ انسان، تا مدتها ذهن هان کانگ را درگیر خود کرده بود: «باور من این است که انسانها باید گیاه باشند.» از آن پس، ایدهای مبهم در ذهن هان کانگ شکل گرفت، بهتدریج پرورش یافت و سرانجام به خلق شخصیتی منحصربهفرد، درونمایهای بدیع و فضایی سورئال انجامید.
«گیاهخوار» شاهکار ادبی هان کانگ و اولین رمان اوست که سال ۲۰۰۷ منتشر و در سال ۲۰۱۵ با ترجمه به زبان انگلیسی وارد عرصهٔ ادبیات بینالملل شد. دبورا اسمیت ترجمهٔ انگلیسی کتاب را بر عهده گرفت.
رمان«گیاهخوار» در سه فصل تنظیم شده است؛ این سه فصل در ابتدا بهصورت سه رمان مجزا با یک شخصیت اصلی ثابت منتشر شد. یئونگهی، دختری که محور اصلی سه رمان را تشکیل میدهد، خود عامل پیوند این سه رمان در یک جلد است. هرکدام از فصلها بهشیوهای نغز و تیزبینانه، ابعاد پنهان زندگی و جزئیات منزجرکنندهٔ خانوادهٔ یئونگهی را بررسی میکند و در مجموع میکوشد تا دیدی کلی از وقایع و علل رفتارهای نابهنجار او به دست دهد.
کتاب «گیاهخوار» حول محور شخصیت اصلی، یئونگهی، میچرخد که ناگهان تصمیم میگیرد از خوردن گوشت دست بکشد. این انتخاب، او را به دنیایی از انزوا و درگیریهای خانوادگی میکشاند. یکی از نقاط قوت رمان، استفاده از روایت چندصدایی است. هان کانگ داستان را از دیدگاههای مختلف روایت میکند، ازجمله دیدگاه همسر، برادر و مادرِ قهرمان داستان. این تکنیک به خواننده این امکان را میدهد که به عمق احساسات و تفکرات شخصیتها نفوذ کند و ابعاد پیچیدهٔ روابط انسانی را درک کند.
این چندصدایی نهتنها به تنوع نظرها کمک میکند، بلکه نشاندهندهٔ تضادها و تعارضهای درونی هر شخصیت نیز است. یئونگهی، با انتخاب گیاهخواری خود، بهنوعی نماد فردی است که در برابر انتظارات اجتماعی و خانوادگی میایستد. دیگر شخصیتها در مواجهه با این تصمیم، با واکنشهایی متفاوت پاسخ میدهند که نشاندهندهٔ تنشهای موجود در روابط انسانی است.
فصل اول از زبان همسر یئونگهی، آقای چئونگ روایت میشود. راوی فصل دوم شوهر خواهر یئونگهی است؛ مردی بینام، با هویتی مرموز و عجیب، اما محبوب. فصل سوم، پایان راه است. یئونگهی، مردهای متحرک با شمایلی غیرانسانی، با حال نزار روی تخت بیمارستان افتاده و راوی این فصل خواهر اوست.
موضوع هویت یکی از محورهای اصلی «گیاهخوار» است. یئونگهی با انتخاب گیاهخواری، بهنوعی در تلاش است تا هویت خود را بازتعریف کند. این انتخاب او نهتنها بهمعنای تغییر در رژیم غذاییاش است، بلکه بهمعنای دوری از هنجارهای اجتماعی و فرهنگیای است که او را احاطه کردهاند. در این راستا، هان کانگ به بررسی عمیق احساسات و افکار یئونگهی میپردازد و چالشهایی را که او در این مسیر با آنها مواجه میشود، به تصویر میکشد.
از سوی دیگر، مفهوم انتخاب در این رمان بهشکلی عمیقتر بررسی میشود. انتخاب گیاهخواری بهنوعی یک عمل انقلابی است؛ اقدامی که در جامعهای که بهشدت تحت تأثیر هنجارهای سنتی است، به چالش کشیده میشود. هان کانگ بهخوبی نشان میدهد که چگونه انتخابهای فردی میتوانند عواقب اجتماعی و خانوادگی عمیقی داشته باشند.
یکی از ویژگیهای بارز «گیاهخوار» فضای سورئالیستی آن است. هان کانگ با استفاده از تصاویری زنده و توصیفهای غیرمعمول، فضایی خاص و منحصربهفرد خلق میکند که خواننده را به دنیای ذهنی شخصیتها میبرد. این فضا، احساساتی چون انزوا، اضطراب و سردرگمی را بهخوبی منتقل میکند. زبان شاعرانهٔ رمان نیز به این امر کمک میکند و بهطور مداوم خواننده را در حالت تفکر و تأمل نگه میدارد.
توصیفهای دقیق و حساس هان کانگ از وضعیت روانی شخصیتها، بهویژه یئونگهی، باعث میشود که خواننده عمیقاً با او همزادپنداری کند. این زبان شاعرانه، احساسات انسانی را بهطرز عمیق و تأثیرگذاری منتقل میکند و در عین حال، زیباییهای ادبی را نیز در خود دارد.
«گیاهخوار» همچنین نقدی اجتماعی به جامعهٔ کرهٔ جنوبی و هنجارهای آن است. هان کانگ بهطور غیرمستقیم به فشارهای اجتماعیای که بر روی فرد وجود دارد، اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه این فشارها میتوانند بر هویت فردی و انتخابهای او تأثیر بگذارند. این رمان بهشکلی قابلتأمل به چالشهای فرهنگی و اجتماعی موجود در جوامع مدرن میپردازد و از این منظر، جنبهٔ فرافرهنگی و جهانی به خود میگیرد.
انتخاب یئونگهی، بهعنوان یک عمل فردی، در مواجهه با فشارهای اجتماعی، سؤالاتی را دربارهٔ آزادی فردی و حق انتخاب در زندگی مطرح میکند. این چالشها نهتنها محدود به فرهنگ کرهایاند، بلکه میتوانند بهراحتی به دیگر فرهنگها و جوامع نیز تعمیم یابند.
در نهایت، «گیاهخوار» اثر هان کانگ نهتنها داستانی جذاب و مبتکرانه است، بلکه بررسی عمیقی از هویت، انتخاب و تبعات اجتماعی آنها را ارائه میدهد. این رمان با زبان شاعرانه و فضایی سورئالیستی، به خواننده این امکان را میدهد که به عمق احساسات و افکار شخصیتها نفوذ کند و با چالشهای انسانی و فرهنگی در دنیای مدرن آشنا شود. هان کانگ با این اثر خود، نشان داد که ادبیات میتواند بهعنوان ابزاری برای کاوش در احساسات و روابط انسانی عمل کند و به چالشهای فرهنگی و اجتماعی پاسخ دهد. «گیاهخوار» یکی از آن آثار است که بهراحتی در یاد و خاطر خواننده باقی میماند و او را به تفکر وادار میکند.
نسخههای چاپی و الکترونیکی ترجمهٔ انگلیسی این کتاب در فروشگاههای کتاب آنلاین در کانادا موجود است. چند ناشر داخل ایران این کتاب را بهزبان فارسی ترجمه کردهاند که دو ترجمه از آن از طریق سرویسهای فروش کتاب الکترونیکی طاقچه و فیدیبو در دسترس است.