گفتوگو با جمال صلواتی کردستانی، هنرمند ساکن ونکوور، بهمناسبت اجرای کنسرت «Whispers of Time» در ۲۸ مهٔ ۲۰۲۳
هومن کبیری پرویزی – ونکوور
باخبر شدیم که، جمال صلواتی کردستانی، هنرمند همشهریمان در ونکوور، بههمراه چند هنرمند دیگر، کنسرتی با عنوان «Whispers of Time» در دست تهیه دارند که در تاریخ یکشنبه ۲۸ مهٔ ۲۰۲۳ در سالن کِی میک سنتر واقع در وست ونکوور برگزار خواهد شد. (برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ این برنامه اینجا کلیک کنید)
در این کنسرت قرار است با بهرهگیری از ایدههایی تازه، هنر موسیقی اصیل ایرانی و هنر مدرن در هم بیامیزند. بههمین مناسبت گفتوگویی داشتیم با جمال صلواتی کردستانی تا دربارهٔ این کنسرت و همچنین پیشینهٔ هنری خودشان برای خوانندگانمان بگویند که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
با سلام به شما آقای کردستانی گرامی و سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، خواهشمندیم در ابتدا برای آن دسته از مخاطبان رسانهٔ همیاری که کمتر شما را میشناسند، کمی از پیشینه و فعالیتهای هنریتان بگویید؛ چه در کانادا و چه پیش از آن.
با درود و عرض ادب خدمت شما و مخاطبان ارجمند نشریهٔ وزین رسانهٔ همیاری، بنده فعالیتهای هنریام را از سال شصت در «خانهٔ فرهنگ» سنندج شروع کردم. آموزش ردیفهای آوازی را ابتدا نزد استاد احمد حلّی در شهر کاشان شروع نموده و سپس آن را بهمدت شش سال با استاد صدیق تعریف ادامه دادم. بعد از آن با ورود به کلاس استاد محسن کرامتی ردیفهای آوازی طاهرزاده بهروایت استاد شجریان و مرکبخوانی را فرا گرفتم.
از سال هفتاد و شش تا حال حاضر بهطور مستمر به تعلیم و تدریس ردیفهای آوازی و صداسازی مشغول بودهام و در این فاصله کنسرتهایی هم با گروههای مختلف داشتهام، ازجمله:
– سال ۲۰۱۱، اجرای کنسرت با گروه همنوازان به سرپرستی استاد سعید فرجپوری
– سال ۲۰۱۳، اجرای کنسرت بههمراه گروه کرشمه در فستیوال «سفر»
– سال ۲۰۱۴، اجرای کنسرت بههمراه گروه کرشمه در سنتنیال تیاتر
– سال ۲۰۱۴، اجرای برنامه با شاعر و مولاناشناس آمریکایی، کولمن بارکس، در Indian Summer Festival
– سال ۲۰۱۴، برگزاری کنسرت بههمراه گروه دستان و انتشار آلبوم «با تو میخوانم» با آهنگسازی سعید فرجپوری. آلبوم «با تو میخوانم» در سال ۱۳۹۶ نامزد برترین آلبوم موسیقی ایرانی در پنجمین دوسالانهٔ آلبوم برتر موسیقی شد.
– سال ۲۰۱۵، اجرای کنسرت بههمراه ارکستر سمفونیک VICO بهرهبری لارس کاریو با اجرای اثری از فرشید سمندری و انتشار آلبوم «عاشقانه»
– سال ۲۰۱۵، شرکت و اجرای موسیقی کوردی در فستیوال Colors of Music ونکوور و دریافت جایزهٔ بهترین اجرا در بین پنجاه خواننده با بیست زبان مختلف
– سال ۲۰۱۸، اجرای کنسرتهای «موج حیرت» و «دوّار» بههمراه گروه دیبا
– سال ۲۰۱۸، اجرای کنسرت بههمراه نوازندگان جمهوری آذربایجان، اِلشان منصورُف و الچین نقیاُف در Global Soundscapes Festival
– همکاری در موسیقی فیلمهای «Window Horses» اثر آن ماری فلمینگ، «سقوط» اثر هَردی حسن، «Two Apples» اثر بهرام جواهری و «نینا» اثر عبدالرضا کاهانی
چه شد به کانادا مهاجرت کردید و چرا شهر ونکوور را برای زندگی انتخاب کردید؟
وسط انجام کارهای روزانهام بودم، پا شدم کاپشنم را پوشیدم و سراغ دوستی رفتم که یک وکیل مهاجرت را میشناخت. ظاهراً همهچیز در یک لحظه اتفاق افتاد ولی عملاً این تصمیم، برآیند پنجاه سال زندگی پرفرازونشیب و تغییر و تحولات ذهنیام بود. کلاس چهارم دبستان بودم، پدرم از سفر بغداد برگشته بود و با خودش یک جفت کفش ورنی انگلیسی برایم سوغات آورده بود. قبل از خارجشدن از در حیاط و رفتن به مدرسه، رفتم وسط باغچهٔ خانهمان و حسابی خاکمالیاش کردم. اکثریت بچههای دبستان مهرگان، بچههایی از خانوادههای فقیر بودند. در پنجاهسالگی هم وقتی پشت چراغقرمز از پنجرهٔ ماشین معمولی خودم، بیرون را نگاه میکردم، دیدن پیرمردهای بازنشستهنشده و جوانان دچار پیری زودرسشده که با ماشینهای درب و داغانشان مسافرکشی میکردند و رنجها و محرومیتهایشان را در شهر بالا و پایین میکردند، آزارم میداد و از خودم خجالت میکشیدم. در تربیت فرزندانمان هم به تناقض رسیده بودیم. از سویی خوشحال از راستگوبودن و ساده و بیتکلف بودنشان و از سویی دیگر هراس از واقعیت کوچه، مدرسه و خیابان که روزبهروز زنان و مردانی سختجانتر و بیرحمتر میطلبید. ما شرایط رفاهی نسبتاً خوبی برایشان فراهم کرده بودیم، ولی به این نتیجه رسیدیم که اگر فردا روزی، بچهها از ما پرسش کردند که چرا بهجای گذاشتن ارث و میراث تلاشی برای زندگی در هوایی سالمتر و انسانیتر برایشان انجام ندادیم، پاسخمان چیست؟ در ارتباط با کار هنری هم فکر کردم شاید مهاجرت شرایط مناسبتری ایجاد کند و بتوانم خودم را از آن محدودیت خودخواسته یعنی صرفاً تدریس برهانم و بتوانم در موقعیتی بهتر، بدون هراس از ممیزی و تندردادن به پارهای قید و بندها، فعالیتم را گسترش بدهم. همهٔ اینها بخشی از دلایل متعددی بودند که نهایتاً منتهی به عملیکردن آن تصمیمِ نهچندان ساده، یعنی مهاجرت شد.
چرایی انتخاب ونکوور برای زندگی هم خیلی آگاهانه و حسابشده نبود. لندینگ ما در جزیرهٔ پرنس ادوارد بود، ولی بعد از یک هفته به توصیهٔ یکی از دوستان نزدیک در ونکوور، ساکهایمان را برداشتیم و به اینجا آمدیم. درستی این تصمیم را به حساب عقل و تجربهٔ دوستم میگذارم. ونکوور شهر زیبایی است و البته بههمان نسبت گران و پرهزینه.
لطفاً دربارهٔ کنسرت «Whispers of Time» که شاید بتوان آن را «نجواهای زمان» ترجمه کرد و بهزودی در سالن کِی میک برگزار خواهد شد، برایمان بگویید؛ ایدهٔ برگزاری این کنسرت چگونه شکل گرفت؟ تم آن چیست و چه اشعاری را برای آوازها در نظر گرفتهاید؟
برگزاری این کنسرت، ایدهٔ دو دخترخانم جوان و خوشفکر، ترمه عطاءالهی و فائزه پورمحسنی بود. این برنامه شامل دو بخش است. بخش اول ارائهٔ تلفیقی از موسیقی اصیل ایرانی با رقص مدرن است و در بخش دوم هم قطعاتی از موسیقی ایرانی، کوردی، لری و بختیاری به اجرا درخواهد آمد.
شعر قطعات فارسی، از اشعار شهریار، عارف قزوینی و فیض کاشانی است و ترانهها و آوازهای بخش کوردی، لری و بختیاری هم براساس اشعار مولوی کورد، سراجالدینی، وفایی، فایز دشتستانی و اشعار فولکلور که غالباً تم و مضمونی عاشقانه دارند، شکل گرفته است.
گویا همهٔ عوامل اجرای این کنسرت ایرانیاند بهجز هنرمندی که رقص را اجرا خواهد کرد. عنوان کنسرت و کل پوستر برنامه هم به انگلیسی است. لطفاً کمی در اینباره برایمان بگویید.
بله، همانطور که عرض کردم برنامهگذارها جواناند و با جرئت بیشتری کار را پیش میبرند. زبان و نحوهٔ تبلیغات را هم خودشان طراحی کردهاند و بنده و دیگر دوستان گروه موسیقی که خود آنها هم جوان و در عین حال باتجربهاند، با اطمینان کامل خودمان را به آنها سپردهایم. آینده از آن جوانان است و جاریبودن ایدههای نو از ذهن پویای آنها اغلب به اتفاقات خوبی میانجامد.
لطفاً دربارهٔ هنرمندانی که شما را در این کنسرت همراهی خواهند کرد، برایمان بگویید.
در این کنسرت، دوست هنرمند عزیزمان همایون نصیری نوازندگی سازهای کوبهای را بر عهده دارند. ایشان چند روزی است که از ایران برای اجرای این کنسرت و برگزاری کارگاهی برای هنرجویان سازهای کوبهای به ونکوور آمدهاند. هنرمند کانادایی، کالدر وایت، رقص مدرن را اجرا خواهد کرد و همچنین البرز رحمانی، نوازندهٔ تار که آهنگسازی یکی از قطعات را هم انجام دادهاند، بههمراهی سینا اتحاد، نوازندهٔ کمانچه، به روی صحنه خواهند آمد.
هنرمندان برای برگزاری کنسرت موسیقی اصیل ایرانی در خارج از کشور با چه دشواریهایی مواجهاند؟
واقعیت این است که جامعهٔ ایرانیان خارج از کشور بهنسبت برخی جوامع مهاجر دیگر، جامعهای جدیدتر است و میتوان گفت، هنوز نتوانسته تشکلها و مراکز درخور پیشینهٔ تاریخی و فرهنگی خود را بنا کند. عدم اعتقاد به کار جمعی، فردمحوری، تفرقه و بدگمانی نسبت به هم و بسیاری نقاط ضعف دیگر را اضافه کنید تا دریابید چه موانعی بر سر راه انجام فعالیتهای جمعی آن هم فرهنگی و هنری در خارج از کشور وجود دارد. موزیسینها و گروههای موسیقی که در زمینهٔ موسیقی اصیل ایرانی فعالیت دارند، غالباً با مشکلات بیشتری نسبت به موزیسینهای ژانرهای دیگر مواجهاند. دستاندرکاران این فرم از موسیقی با توجه به محدودبودن مخاطبانشان، بدون وجود اسپانسر، کمتر قادر به ارائهٔ کارند و اگر هنوز در این عرصه فعالیتی انجام میگیرد، حاصل عشق آنها به موسیقی ایرانی و تلاششان برای حفظ و اشاعهٔ این میراث ارزشمند است.
اگر صحبت دیگری با خوانندگان ما دارید، لطفاً بفرمایید.
بسیار سپاسگزارم بابت انجام این گفتوگو و بهامید موفقیت هرچه فزونتر رسانهٔ همیاری در تلاش برای اعتلای فرهنگی جامعهٔ ایرانیان مقیم کانادا.
بار دیگر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم.