گزارشی از نمایشگاه هنری بنیاد نیکوکاری یارا در وست ونکوور بهنفع زنان سرپرست خانوار در ایران
مینا سبزواری – وست ونکوور
بنازم ناز شستت را، سَبَد از کاه میبافی / به تارَش عشق میبندی، به پودش آه میبافی
نگاهت خوشههای درد را در من میآویزد / و گندمگونه رخسارت، چه مِهری در دلم ریزد
تو را تقدیر این بوده که سقف خانهات باشی / چو خورشیدی جهانافروز، چراغِ خانهات باشی
تو را تقدیر میخواهد چنان موجی بپا خیزی / چنان دریا خروشنده، چنان باران فرو ریزی
به پاسِ همّت نابت، ببوسم دستهای تو / نشیند بر لبت خنده، نبینم اشکهای تو
* * *
کنون ای یاورِ «یارا»، که شعرم را همیخوانی/ حکایت را تو دانستی، روایت را تو میدانی
بهار آید و سبزه، از شکوفه دامنی دارد / بده ای مهربان دستی، محبت عالمی دارد
سرودهٔ نازیلا رفیعزاده، یکی از هنرمندان شرکتکننده در نمایشگاه
هنرمندان نیکوکار ساکن ونکوور، با آفرینش اثری هنری و اهدای آن به بنیاد نیکوکاری یارا، انگار که پارهای از وجودشان را به زنانی محروم در ایران، پیشکش کردند.
بهمناسبت روز جهانی زن و در فراخوانی از هنرمندان، از آنان درخواست شد با مشاهده و الهام از عکسها و فیلمهای زنان محرومی که بنیاد یارا برایشان کارآفرینی کرده، احساس و ایده و نگرش خودشان را بهزبان هنرشان بازگویند و چنین کردند. آنها گامی بلند و جانانه در مهرورزی و پشتیبانی از فروماندگان سرزمینی که درآن زاده شدهاند، برداشتند.
این رویداد در حافظهٔ تاریخی جامعهٔ ایرانیان ونکوور به قوّت و به نیکی به یادگار خواهد ماند.
پس از دههها سکونت ایرانیان در ونکوور و بههمت بنیاد نیکوکاری یارا، شمار قابلتوجهی از فرهیختگانی هنرمند، روی موضوع ویژهای تمرکز کرده و گرداگرد آن و البته بهزبان خویش، پیام انسانی مهرورزی و مسئولیت ما برای حمایت از محرومان را به همه رساندند.
در تمام مراحل برپایی نمایشگاه و در طول برگزاری آن تعالی و پیشرفت روابط میان هنرمندان با یکدیگر و با دیگران، نشان از رشد روابط در جامعهٔ بزرگتر ایرانی داشت.
حتی اندکی از رقابت ناسالم در آنها دیده نشد. همهاش مهر و دوستی بود و نیکوکاری.
فروتنی آنها که استاد هنرند و اثرشان شانهبهشانهٔ هنرجویانی تازهکار بهنمایش گذارده شد، ستودنی است. هنرمندانی که جایگاه شایستهٔ خود را یافتهاند، حمایت و انتقال تجربیات و گشودن دریچههای جدید را بهروی تازهواردانِ به این وادی انجام دادند.
«گوناگونی» از واژههای محبوب ماست، چرا که از سرزمینی آمدهایم که تکصدایی بر آن تحمیل شده است. گوناگونی در همهٔ موارد بود، از شرکت هنرمندان زن و مرد، جوان و غیر آن تا تکنیکهای متنوع عرضهٔ هنر نقاشی. از انواع هنرهای عرضهشده از نقاشی و مجسمهسازی و کاریکاتور تا چیدمان سنگ و خوشنویسی.
استقبال نیکوکاران و هنردوستان هم بسیار خوب بود. نام هنرمندانی که آثارشان عرضه شد، بهترتیب حروف الفبا بدین قرار است: زهره آرامیان، نرگس آقاحسینی، رضا اسدی سمیع، نسرین اسلم، فهیمه الیاس، احمدرضا پیک، فرحناز ثمری، سهیلا جعفری، فرشته چهرزاد، ندا حامد، شرمینه رضویفر، نازیلا رفیعزاده، افسانه رودگر، پروانه رودگر، هنگامه زکیپور، افشین سبوکی، آتوسا سیدین آزاد، مهین شریلی، لیلا طاهری، مریم عابدی، سپیده کاوسی، مونیکا کاویانی، شهلا کربلایی، نیلوفر معیّری، رزیتا معینی شیرازی، سارا مهجوری، نازنین میرمحمد صادقی، نکیسا نوروزی و سالومه هنرمند.
با سپاس فراوان از حامیان برنامه که بدین قرارند: نشریهٔ رسانهٔ همیاری، گالری آکادمی نازنین، جامعهٔ فرهنگی زنان ایرانی ونکوور، خانهٔ فرهنگ و هنر ایران، شهلا آرت گالری، مرکز مشاورهٔ روان پویا، آقای دکتر فرهاد گشتاسبی، مدیر کلینیک دندانپزشکی Lonsdale Dentist، خانم مری صالح، مشاور خرید و فروش املاک، باشگاه خندهٔ ایرانیان کانادا، آقای سیدعلی یوسفی نمین، مدیر شرکت Elegant Immigration Services و استودیو عکاسی و فیلمبرداری SRNY FILM.
گزارش را با سرودهای از خانم زهره آرامیان دربارهٔ آنچه آفریده بودند و پیشکش کردند، بهپایان میبرم:
گاه میشود با نقاشی هم شعر گفت
برای زنانی که ندیدهایم
برای زنانی که نبودهایم
برای آنان که مادر بودهاند
و کولهبار عشقشان بر دوش
داشتههایشان در مشت
و سر تا پا خم
در این مسیر پرآشوب
به دستچین کردن زندگی مشغول
و در آخر آنچه که میماند
بافتههای رنج است
بر دامنشان
در ازای هر آنچه که میخوانند
کاشتههای رنج!
آثار بهنمایشگذاشتهشده در این نمایشگاه بهترتیب حروف الفبای نام خانوادگی هنرمندان: