دنیای من و آدم کوچولوها – احترام‌گذاشتن

رژیا پرهام – تورنتو

با بچه ها نشستیم و مشغول خواندن آخرین صفحهٔ کتابی هستیم که پیامی روی صفحهٔ تلفنم ظاهر می‌شود. کتاب را تمام می‌کنم و عکس‌ها را باز می‌کنم. عکس‌های مهمانی ده-دوازده‌نفره و میز باسلیقه و رنگارنگ میزبان.

دخترک چهارسالهٔ کانادایی که کنارم نشسته، عکس‌ها را می‌بیند و می‌گوید:

Such a huge party, Razhia!‎

(چه مهمانی بزرگی، رژیا!)

می‌گویم نه، خیلی هم بزرگ نبود، همین تعداد بودیم. با تعجب می‌گوید:

Sooo much food, I guess all of you were so hungry!‎

(چقدر غذا، حدس می‌زنم که شما همه‌تون خیلی گرسنه بودید!)

به تصویر میز نگاه می‌کنم و توی دلم می‌گویم حق با شماست، ولی واقعیت این است که به‌قدری خوراکی و پیش‌غذا بود که وقتی به میز رسیدیم، گرسنه نبودیم. فقط مدل احترام‌گذاشتن ما با کلی زحمت، دردسر و هزینه همراه است. 

دخترک همچنان به تصویر نگاه می‌کند…

 

ارسال دیدگاه