خواهر زنده‌یاد محمد معینی: آمرین و عاملین این جنایت باید شناسایی شوند و پاسخگو باشند

گفت‌وگو با ژاله معینی، خواهر زنده‌یاد محمد معینی، از جانباختگان پرواز ۷۵۲

سیما غفارزاده – ونکوور

ژانویهٔ سال گذشته، در دو شمارهٔ پیاپیِ «رسانهٔ همیاری»، یعنی شماره‌های ۹۸ و ۹۹، تا جای ممکن به خبرها و موضوعات مربوط به فاجعهٔ سرنگون‌کردن هواپیمای اوکراینی و کشته‌شدن ۱۷۶ انسان بی‌گناه، پرداختیم و نیز طی یک‌سال گذشته با انتشار مطالب و گفت‌وگوهای مختلف، تحقیقات انجام‌شده در روشن‌شدن حقایق و روند دادخواهی را دنبال کرده‌ایم. همچنین هشتم ژانویهٔ امسال، در سالگرد این فاجعه، در کنار مقامات و نهادهای سیاسیِ فدرال، استانی و شهری کانادا و همچنین فعالان اجتماعی و سیاسی جامعهٔ ایرانی-کانادایی با همدردی و همبستگی با بازماندگان قربانیان پرواز ابدی ۷۵۲ یاد عزیزانی را که در این پرواز از دست دادیم، گرامی داشتیم. حال پس از گذشت یک‌سال از این فاجعهٔ دردناک، تصمیم داریم تا جای ممکن با بازماندگان و خانواده‌های مسافران این پرواز صحبت کنیم و ببینیم پس از گذشت این مدت چه می‌کنند، چطور روزگار می‌گذرانند و خواسته‌شان چیست. با گذشت بیش از یک‌سال، بسیاری از بازماندگان هنوز هم مایل نیستند از آنچه بر سر خودشان و عزیزانشان آمده است، چیزی بگویند. تلاش ما این است که تا جای ممکن پای صحبت‌ آن‌دسته از بازماندگانی که برای گفت‌وگو آمادگی دارند، بنشینیم. دو شماره قبل، با خانم بهشته رضاپور، مادر زنده‌یاد بهاره کرمی‌مقدم، گفت‌وگو داشتیم و در این شماره، با خانم ژاله معینی، خواهر زنده‌یاد محمد معینی، که ساکن ایران‌ هستند، گفت‌وگویی داشته‌ایم که توجه شما را به آن جلب می‌کنیم. شایان ذکر است که این گفت‌وگو در اواسط ماه فوریه انجام گرفته و به‌همین دلیل برخی خبرهای جدید در زمینهٔ پروندهٔ پرواز ۷۵۲ در آن بازتاب نیافته است.

گفت‌وگو با ژاله معینی، خواهر زنده‌یاد محمد معینی، از جانباختگان پرواز ۷۵۲

با سلام خدمت شما خانم ژاله معینی عزیز و سپاس از وقتی که گذاشتید، ضمن عرض تسلیت دوباره برای ازدست‌دادن برادر عزیزتان، سپاسگزار می‌شویم اگر ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید و سپس دربارهٔ زنده‌یاد محمد معینی برایمان بگویید. ایشان کِی به کانادا مهاجرت کرده بودند و در چه زمینه‌‌هایی فعالیت می‌کردند؟

با سلام و تشکر از شما خانم سیما غفارزاده بابت پرداختن به این فاجعه، من ژاله معینی، خواهر محمد معینی، هستم. ما چهار خواهر و برادر هستیم. محمد، متولد سال ۱۳۶۳ بود و در زمان این جنایت، فقط ۳۵ سال داشت. محمد از کودکی بسیار پرتلاش و سخت‌کوش و در عین حال بسیار آرام و مؤدب بود. در کودکی ورزش ژیمناستیک انجام می‌داد و در سال‌های بعد به‌صورت جدی به ورزش تنیس می‌پرداخت. محمد همچنین مهارت زیادی در نقاشی و طراحی داشت و از کودکی سرگرمی او نقاشی و ورزش بود. در دوران تحصیل، همیشه جزو بهترین‌ها بود و در المپیاد فنی، رتبهٔ دوم کشوری را به‌دست آورد. او در دانشگاه در رشتهٔ مهندسی مکانیک تحصیل کرد و از همان سال اول دانشگاه در کارخانهٔ طراحی چراغ خودرو مشغول شد و در همان سن کم سرپرست بخش طراحی شد. چند سال بعد محمد تصمیم به مهاجرت گرفت. او همیشه به‌دنبال پیشرفت و یادگیری بود و ما همیشه به او افتخار می‌کردیم، چه به‌لحاظ شخصیت که بی‌نظیر بود و چه از نظر تحصیل و کار که باعث افتخار ما بود و هست. محمد تسلط کامل به زبان انگلیسی و فرانسه داشت. او در سال ۲۰۱۴ به کانادا مهاجرت کرد و بعد از مدتی در کارخانهٔ بمباردیه واقع در شهر ول‌کور استان کبک مشغول شد. همهٔ ما می‌دانستیم که آیندهٔ بسیار روشنی در انتظار او است، چون برای خواسته‌هایش با تمام وجود تلاش می‌کرد و در هر کاری وارد می‌شد، به بهترین شکل آن را انجام می‌داد. همهٔ دوستان و همکارانش از او به‌عنوان انسانی استثنایی در علم و اخلاق نام می‌برند. 

فقدان برادرتان به‌لحاظ روحی و روند زندگی روزمره، چگونه شما و دیگر اعضای خانواده‌تان را تحت تأثیر قرار داده است؟ 

بعد از این فاجعه، زندگی ما زیرورو شد. همهٔ آشنایان و دوستان ما می‌دانند که همیشه از خانه ما فقط صدای خنده و شادی به‌گوش می‌رسید، اما در یک‌سال گذشته پدر و مادرم به‌جز برای مراسم محمد از خانه بیرون نرفته‌اند. تا مدت‌ها از اتاقشان بیرون نمی‌آمدند، حوصلهٔ انجام هیچ‌کاری را نداشتند و با قرص آرام‌بخش می‌خوابیدند. از خانهٔ ما فقط صدای گریه شنیده می‌شود. ما با هزاران آرزوی خوب او را بدرقه کرده بودیم و آن‌ها با شلیک دو موشک آرزوهای ما را به باد دادند. ما لحظه‌ای نمی‌توانیم لبخند زیبای او و امیدش به زندگی و تلاشش برای ساختن آینده را فراموش کنیم.

گفت‌وگو با ژاله معینی، خواهر زنده‌یاد محمد معینی، از جانباختگان پرواز ۷۵۲

اگر اقداماتی اعم از تأسیس انجمن خیریه یا اهدای بورس تحصیلی یا مواردی از این دست برای گرامی‌داشت یاد و خاطرهٔ زنده‌یاد محمد معینی انجام داده‌اید یا در فکر انجام آن هستید، لطفاً بفرمایید.

محمد همیشه در کار خیر پیش‌قدم بود و به خانواده‌هایی در ایران کمک مالی می‌کرد و وقتی هم از ایران رفت، از آنجا پیگیر این کار بود و ما همچنان راه او را ادامه می‌دهیم و حالا هم در فکر تأسیس مؤسسه یا نهادی به نام محمد هستیم.

آیا در طول این مدت با سایر بازماندگان قربانیان سرنگونی هواپیمای اوکراینی در ارتباط بوده‌اید؟ این ارتباط چطور به شما کمک کرده است؟

در ابتدا این‌قدر گیج و آشفته بودیم که اصلاً از کسی خبر نداشتیم، اما بعد از مدتی با مادران داغدار آشنا شدیم و حالا با هم دوست هستیم و از حال هم خبر داریم، هرچند خیلی سخت است وقتی این جوانان و کودکان بی‌گناه را می‌بینیم که همه در تحصیل و اخلاق بی‌نظیر بودند؛ فقط تأسف می‌خوریم و از خودمان می‌پرسیم چرا و به چه گناهی آن‌ها را پرپر کردند و حالا هم جوابگو نیستند و این، غصهٔ ما را غیرقابلِ‌تحمل کرده‌ است.

گفت‌وگو با ژاله معینی، خواهر زنده‌یاد محمد معینی، از جانباختگان پرواز ۷۵۲

بیش از یک‌‌سال از این فاجعهٔ بسیار تلخ گذشته است. طی این مدت، آیا هیچ تماسی از سوی مسئولان بررسی‌کننده در ایران، کانادا یا اوکراین با شما گرفته شده است؟ آیا هیچ گزارشی از روند دادرسیِ این پرونده در اختیار شما قرار داده شده است؟

بله از کانادا و اوکراین با ما تماس گرفتند و ابراز تأسف کردند و گزارش‌های مختصری از روند پرونده داده‌اند، اما به‌نظر می‌رسد که بسیار کند پیش می‌رود و نتیجهٔ خاصی در بر نداشته است. واقعیت این است که ما جوابی نگرفته‌ایم؛ ما انتظار داشتیم این پرونده بعد از یک‌سال از ابهام در بیاید و برای ما و دیگر خانواده‌ها روشن شود که در آن شب شوم چه اتفاقی افتاد. از ایران هم از دانشگاه محمد با ما تماس گرفتند و ابراز همدردی کردند.

خواستهٔ شما به‌عنوان بازماندگان قربانیان این فاجعه چیست؟

ما فقط به‌دنبال دادرسی و برقراری عدالت‌ایم. ما انتظار داریم حقیقت روشن شود و این کمترین حق ما است. محمد ما دیگر برنمی‌گردد، اما آمرین و عاملین این جنایت باید شناسایی شوند و پاسخگو باشند. ما نمی‌‌گذاریم یاد و خاطرهٔ عزیزانمان فراموش شود. آن‌همه شور و اشتیاق و امید به زندگی را از ما گرفتند، اما ما از آن‌ها نمی‌گذریم.

گفت‌وگو با ژاله معینی، خواهر زنده‌یاد محمد معینی، از جانباختگان پرواز ۷۵۲

جامعهٔ ایرانی-کانادا چه کمکی می‌تواند در دادخواهی به شما بکند و شما چه انتظاری از آن‌ها دارید؟

همکاران و دوستان محمد عزیز از کانادا بسیار با ما همدردی کردند و در یک‌سال گذشته ما را تنها نگذاشتند و همیشه از خوبی و شایستگی محمد می‌گویند. او انسان شریفی بود که نگذاشتند زندگی کند و به آنچه لیاقتش را داشت و برای هر لحظه‌اش تلاش کرده بود، برسد. و این برای ما ویران‌کننده است. 

با سپاس دوباره از وقتی که برای این گفت‌وگو گذاشتید.

نظرات

ارسال دیدگاه