پروژهٔ اجتماعی (۱۱) – زمان

مژده مواجی – آلمان

به او گفتم:

«از محل کارآموزی با من تماس گرفتند و گفتند که سر قرار دیر رسیدی. بیست دقیقه تأخیر داشتی. گفتند این اولین بار نیست و مرتب تکرار می‌شود.»

با آرامش و بی‌دغدغه جواب داد:

«من به‌موقع آنجا بودم. حالا چند دقیقه‌ای این‌ور و آن‌ور که مهم نیست.»

در محدودهٔ کاری‌مان، بعد از این نوع مکالمات با مراجعان، باید مرتب روی این نکته تأکید کنیم که در جامعهٔ آلمان وقت‌نشناسی نوعی توهین است. آگاهی دادن به پناهجویان در مورد کنار آمدن با «زمان» در جامعه، جدید بخشی از کار ماست. با تأکید و توضیحات مکرر. 

او در محل اسکان پناه‌جویان زندگی می‌کرد. مردی جوان که مانند بقیهٔ ساکنان آنجا منتظر ثبات در وضعیت اقامتش بود. او تلاش زیادی برای یادگیری زبان می‌کرد و از همه مهم‌تر اینکه اهل کار بود. اما درک او و تعداد زیادی از ساکنان نسبت به «زمان» در مقایسه با درک جامعهٔ آلمان از این مقوله، خیلی متفاوت بود.

در محل اسکان پناه‌جویان، دو مشاور اجتماعی کار می‌کردند که کارشان را علی‌رغم سختی‌هایش باعلاقه انجام می‌دادند. آنجا یکی از مراکز اسکانی بود که همکاری متقابل خوبی با پروژهٔ کاری ما داشتند. هر دو نفرشان همیشه سعی می‌کردند پناه‌جویان را درک کنند و فضای نسبتاً آرامی را در آن محل فراهم کنند. اما یکی از نکاتی که همیشه هم پناه‌جویان و هم مشاوران برای درک متقابل در آن مشکل داشتند «زمان» بود؛ احساس نسبت به «زمان»، کلاً احساس نسبت به «عدد» که جَرّوبحث به‌وجود می‌آورد.

هر دو مشاور اجتماعی هم تصمیم گرفتند در سمینار مخصوصی برای درک از «زمان» و ریشهٔ رفتار بشر با «وقت» در فرهنگ‌های مختلف شرکت کنند. آن‌ها هر دو در جامعهٔ آلمان به دنیا آمده بودند، جامعهٔ اعداد و آمار، جامعه‌ای که از انواع و اقسام بوسه و باد شکم گرفته و تعدادشان در روز تا شمارش موریانه‌ها و تعداد زاد و ولدشان کار تحقیقاتی می‌کنند و آمار می‌گیرند. اکثر پناه‌جویان با اعداد روی پول مشکلی نداشتند. اما اعدادی مانند ساعت، تاریخ‌ها (روز، ماه، سال، تولد،…) شمارهٔ پرونده، اعداد روی کالاها و مواد غذایی… را نمی‌‌شود سرانگشتی حساب کرد. 

از مشاوران اجتماعی پرسیدم:

«سمینار چطور بود؟»

با چهره‌ای بشاش و رضایتمند جواب دادند:

«خیلی خوب بود. متوجه شدیم که تصور از «زمان» و احساس به آن در کشورهای مختلف خیلی متفاوت است. در بعضی جاها حتی زمان زندگی روزمره‌شان را بر اساس زمان کشت و برداشت محصولات کشاورزی تنظیم می‌کنند.»

آنچه مسلم است، پروسهٔ کنار آمدن با «زمان» در جامعهٔ جدید مسیری طولانی خواهد بود. اتوبوس و قطار سر وقت حرکت خواهند کرد و منتظر کسی نخواهند ماند.

ارسال دیدگاه