اکتبر سال ۲۰۱۷، زمانی که محمود فرجامی برای اجرای اولین استندآپ کمدیاش با عنوان «کمدی کتاب بیشعوری» مهمان شهرمان ونکوور بود، دربارهٔ طرحی که برای استندآپ کمدی بعدیاش داشت، صحبتی داشتیم. طبعاً آن زمان هنوز در حد یک طرح بود. تصورش برایم کمی دشوار بود؛ تصور اینکه چگونه ممکن است برنامهای طنز آنهم در قالب استندآپ کمدی بتواند به موضوع رابطهٔ جنسی بپردازد و تابوشکنی کند، ولی زبان اجرایش زننده و معذبکننده نباشد، خصوصاً که فرجامی نوید از بحثی بیپرده در اینباره میداد. اما، او در عمل ثابت کرد که شدنی است. فرجامی نه تنها نشان داد میتوان دربارهٔ رابطهٔ جنسی بهطور باز صحبت کرد و به ورطهٔ هجو و لودگی نیافتاد، بلکه ثابت کرد که یک استندآپ کمدی میتواند ورای خندادن، موضوعات و مفاهیم جدی و عمیقی برای یادگیری نیز داشته باشد. استندآپ کمدی جدید فرجامی، که هنرمندیِ نیلاب سرابی، اولین زن استندآپ کمدینِ افغان، به جذابیت آن افزوده بود، کاری است که بیتردید زحمت فراوانی برای آن کشیده شده است و مطمئناً پس از اولین دورِ اجراهایش در پنج شهر کانادا، در شهرهای دیگر کشورها نیز مورد استقبال قرار خواهد گرفت. ضمن تبریک به محمود فرجامی و نیلاب سرابی برای اجرای این کار زیبا، و آرزوی موفقیتهای بیشتر، توجه شما را به مطالعهٔ نظرات تنی چند از عزیزان فارسیزبانِ ایرانی و افغانستانی دربارهٔ این استندآپ کمدی جلب میکنم.
سیما غفارزاده – ونکوور
«مضحکهٔ راستایستاده»؛ آمیزهای از حقیقتها و شوخیها
منیژه باختری، نویسنده، پژوهشگر و دیپلمات پیشین افغانستانی – ونکوور
استندآپ کمیدی «هارمونی رابطه، سمفونی تختخواب» با اجرای داکتر محمود فرجامی و نیلاب سرابی که در شام بیست و چارم ماه می ۲۰۱۹ در شهر ونکوور برگزار شد، یکی از برنامههای مهم و تأثیرگذار فرهنگی در جامعهٔ فارسیزبانهای مقیم این شهر بود. استندآپ کمیدی یکی از گونههای نو و تازهنفس در میان سایر گونههای طنزی در زبان فارسی است و گردآوری مخاطبان در چنین برنامهها کار دشواری است؛ اما خوشبختانه این تور کمیدی که در چند شهر کانادا برگزار شد، صدها مخاطب را گرد آورد و باعث آشنایی بیشتر جامعهٔ فارسیزبان با استندآپ کمیدی خوب و معیاری گردید. ناگفته نباید گذاشت که برگزاری موفقانه و درخشان این برنامه بدون حمایت و مدیریت «تئاتر نور آبی» میسر نبود.
تم یا موضوع اصلی این استندآپ کمیدی، سکس و بررسی رفتارهای متفاوت اجتماعی و جنسی زنان و مردان، بهویژه اهالی شرق و چگونهگی نگرش آنان بر بدن، مردانهگی و زنانهگی بود. باری خانم رؤیا صدر طنزنویس معاصر ایرانی نوشته بود که در جریان طنزپردازی در زبان فارسی دری، زن بیشتر سوژه بوده است تا سوژهپرداز و از ادبیات کلاسیک تا ادبیات معاصر، بیشترِ طنزپردازان و هزلسرایان به زنان رویکرد و نگاه ابزاری و سکسیستی داشتهاند و آنان را سخیف، کوتهفکر و ناقص و بیعقل قلمداد کردهاند و اما سوژه و محور این استندآپ کمیدی بیشترینه انتقاد ظریف از رفتارهای اجتماعی مردان با لایههای دلانگیز شوخی و مطایبه بود. مجریان برنامه با فراست و کاردانی به جنگ تابوهای جنسی و نگرشها و تصویرهای کلیشهای رفتند و همچنان پارهای از مسائل سیاسی را واکاوی کرده و به طنز و خنده مبدل ساختند.
ادبیات در فرهنگ پدرسالار یا به قول داکتر رضا براهنی در این تاریخ مذکر، سرشت و سرنوشت شگفتی داشته است. از یکسو شاعران و نویسندهگان به تحسین و زیبایی زن پرداختهاند و زندهگی و نفسهای خود را نثار او کردهاند، جدا از اینکه این پردازش بیشتر به تنانهگی و بدن زن معطوف بوده است، و از سوی دیگر، زنان مایههای شر و فساد و حیله و نیرنگ خوانده شدهاند. در میان گونههای ادبی، طنز بیشتر به تمسخر زنان دست یازیده است. گرچه در ادبیات معاصر، این نگاه تا اندازهای عوض شده است، اما هنوز هم زنهراسی و تقابل با ویژهگیها و رفتارهای اجتماعی زنان از دستمایههای اصلی طنزند.
داکتر محمود فرجامی که طنز و ارتباطات را بهگونهٔ اکادمیک فرا گرفته است و چیستی و چونی طنز را به نیکی میداند، با رویکرد کارشناسانه به سوژههای سکس و جنسیت، رفتارهای متفاوت اجتماعی، ناهمسانیهای بیولوژیک زن و مرد پرداخت و با روایت قصههای روزمره و بهکارگیری تمثیلها، یکی از مهمترین دغدغههای زندهگی انسانی را واکاوی ژرف کرده و به قول مولانای بزرگ از میان قصهها، معنا و دانه را برون کرد.
ای برادر قصه چون پیمانهای است
معنی اندر وی به سان دانهای است
چیدمان پارچههای طنز با تمرکز روی یک تم و موضوع، از ویژهگیهای دیگر این برنامه بود که در نوشتن و کارگردانی آن دقت و وسواس فراوان بهکار رفته بود. مجریان با تسلط کامل و هماهنگی در گفتار و زبانِ بدن، با مخاطبان حاضر در برنامه ارتباط برقرار کردند.
در یک استندآپ کمیدی موفق، محتوا و اجرا همآهنگاند و مجری با درهمآمیزی تجربههای روزانه و روایت قصههای معمول زندهگی با چاشنی طنز، تماشاگران را متوجه حقیقتهای زشت و نابههنجاریها میسازد و هدف این است که شنوندهگان از نقش تماشاگران منفعل به کنشگران فعال عملی یا ذهنی تبدیل شوند. باری فلیپ سیدنی شاعر بنام انگلیسی گفته بود: «کمیدی تقلیدی است از لغزشهای عادی زندهگی، لغزشهایی که نویسنده آن را به مضحکترین و تحقیرآمیزترین شیوهٔ ممکن ارائه میدهد.» فرجامی از یکسو قصههای روزمرهٔ اطراف و لغزشهایی را که هر روز در چار طرفمان میبینیم، بهگونهٔ معنادار و شادیآور بیان کرد و با طنزهای گفتاری به تولید فکر و کنشگری در مورد سوژههای جنسیت و سکس و سیاست و تمثیل رویکرد ایرانیها – و در مجموع شرقیها – پرداخت، از سوی دیگر، او از منظر علم ارتباطات نیز چگونهگی رسانش پیام و درک آن را از سوی مخاطب و آسیبهایی که در جریان خط رسانش پیام از سوی فرستنده به مخاطب ایجاد می گردد، تشریح نمود.
نیلاب سرابی نخستین استندآپ کمیدین زن افغانستانی، برای نخستین بار با تور «هارمونی رابطه، سمفونی تخت خواب» روی صحنه رفت و در پیشبرنامهٔ این اجرا با جسارت و تابوشکنی به سوژههای حساس سکس، جنسیت و اخلاق پرداخت و با نقد نابرابریهای جنسیتی و تیپسازی «خود» خنده کاشت و فکر تولید کرد. یکی از بناهای طنز تولید فکر است. طنز تنها موجب خنده و سرگرمی نیست. خندههایی که فرجامی و سرابی آفریدند، تصادفی نبودند و تنها برای خندیدن اجرا نشدند؛ بل این خندهها انگیزههای برای تفکر، جستجو و پرسش در ذهن تماشاگران شدند.
تیپسازی یکی از شگردهای طنزپردازی است و بهمعنای تصویر یک چهرهٔ خاص و یک کرکتر است که محور طنز قرار میگیرد. یا به سخن دیگر، گزینش ویژهگیهای جمعی یک ملت و یک فرهنگ و فشردهسازی آن در چارچوب کارکردهای یک فرد ویژه از همان گروه برای بازتاب ویژهگیهای آن ملت و فرهنگ تیپسازی گفته میشود. نیلاب سرابی در مقام یک تیپ قرار گرفت و با ذکر روایتهایی از زندهگی خود، دشواریها، کلیشههای اجتماعی و تابوهای جامعهٔ افغانستان را در چارچوب طنزهای گفتاری، بازتاب داد، نقد کرد و با زیرکی مخاطبان را خنداند و به تفکر واداشت.
مرور شماری از پیامهای مبتذل سکسیستی و سکسزدهٔ گروهی از آقایان به بانوان در رسانههای اجتماعی که بازتابدهندهٔ فقر جنسی بودند، بخش دیگر این برنامه بود. داکتر فرجامی این پیامها را همراه با معادلهٔ چند مجهولهٔ تلاقی حوزهٔ خصوصی با حوزهٔ عمومی که از پیامدهای مدرنیته است، با زبان شیرین و شوخ طنز بیان کرد و نیز تأثیرات اجتماعی و آسیبهایی را که چنین پیامهایی بهویژه روی زنان برجا میگذارند، یکایک شمرد. با دریغ که خشونت کلامی و رفتاری در شماری از جوامع چنان عادی و روزمره شدهاند که جزئی از فرهنگ بهشمار میآیند و عاملین آن آگاه نیستند که کردار و کنششان موجب آزار و اذیت گروههای دیگر و آسیبهای شدید روانی میگردند. باورهای نادرست در مورد آزادیهای جنسی و زنان در غرب، منجر به رفتارهای نامناسب گروهی از به غربترفتهها میگردد که در ارزشهای غربی به مثابهٔ جرم و تعرض harassment تلقی میگردد و در باور مردمان ما شوخی و خوشطبعی پنداشته میشوند.
خوشبختم که یکی از تماشاگران این برنامهٔ خوب بودم.
به داکتر محمود فرجامی و خانم نیلاب سرابی موفقیت های بیشتر آرزو می کنم.
یاددهانی: هرچند این برنامه را میتوان از جنبههای دیگر نیز بررسی کرد، اما من به آن تنها از جنبهٔ نقد فمینستی پرداختهام.
استندآپ کمیدی همدلی و همزبانی
سنجر سهیل، روزنامه نگار افغان – ونکوور
با دل ناخواسته در برنامهٔ استندآپ کمیدی «هارمونی رابطه، سمفونی تختخواب» شرکت کردم. راستش از این برنامه انتظار زیادی نداشتم. با اینحال، این استندآپ کمیدی با اجرای محمود فرجامی، طنزپرداز و استندآپ کمیدین ایرانی و نیلاب سرابی، استندآپ کمیدین افغانستانی، مرا غافلگیر کرد و برخلاف انتظارم بعد از ختم برنامه خیلی خوشحال و راضی بودم.
واقعیت این است که فرجامی و سرابی در این برنامه نهتنها اجرای فوقالعادهای ارائه کردند، بلکه با طنز پرداختن در رابطه با کلیشههای جنسیتی و تابوهای جنسی، که بیان آشکار آن در این زبان ممنوع و تابوست، در قلمرو زبان فارسی/دری صفحهای جدیدی را به روی طنز گشودند.
من تا قبل از شرکت در این برنامه به این باور بودم که در زبان فارسی/دری، نوشتن استندآپ کمیدی پیرامون تابوهای جنسی آن هم با رعایت تابوها، امکانپذیر نیست. واقعیت این است که استندآپ کمیدی یک ژانر غربی بهویژه آمریکایی است که حتی در سرزمین خودش نیز هنوز عمر چندان طولانیای ندارد. در زبان فارسی من بهجز چند مورد محدود، شاهد کار بزرگی در این زمینه نبودهام یا اگر بوده باشد، من از آن خبر نداشتم.
از سوی دیگر، طنز در زبان فارسی بهدلایل سیاسی و فرهنگی دچار نوعی خودسانسوری است. بههمین دلیل هم است که ما در گفتوگوهای روزمرهٔ خویش بهجای کاربرد برخی واژگان و افعال جنسی از استعاره و کنایه استفاده میکنیم. البته در شوخیهای روزمره و در میان اجتماعات کوچک، بیان واژگان و افعال جنسی رایج است، اما در زبان رسمی نوشتاری و گفتار در اماکن عمومی، چنین چیزی ممکن نیست. محمود فرجامی و نیلاب سرابی اما با اجرای فوقالعاده زیبا و مجذوبکنندهٔ خویش قادر شدند با دور زدن تابوهای زبانی بیآنکه قاعده را بشکنند، یکی از بهترین استندآپ کمیدیهای زبان فارسی را اجرا کنند. علاوه بر آن، هر دو کمیدین، بیآنکه از واژگان تابو در تمام طول برنامه که چیزی حدود دو ساعت بود، کار بگیرند، بهخوبی قادر شدند تا پیامی را که حاملش بودند به مخاطبان حاضر در برنامه برسانند. این کار نشاندهندهٔ آن بود که محمود فرجامی و نیلاب سرابی زحمت زیادی برای نوشتن و اجرای این برنامه کشیده بودند و بهخوبی حساسیتهای فرهنگی زبان فارسی/ دری را پاس داشتند.
نکتهٔ دیگری که در این برنامه خوشایند بود، حضور دو کمیدین همزبان از دو کشور همزبان یعنی ایران و أفغانستان بود. همه میدانیم که دولت ملایی ایران و ناسیونالیستهای افغان تلاش گستردهای به خرج دادهاند تا میان همزبانان ایرانی و افغان، فاصله، بیاعتمادی و بدبینی ایجاد کنند. برگزاری مشترک برنامههای فرهنگی به زبان فارسی و با حضور هنرمندان این دو کشور نهتنها باعث افزایش اعتماد و نزدیکی میان مردم این دو سرزمین میشود، بلکه حتی سبب میشود تا در آینده پرژوههای بیشتر فرهنگی میان هنرمندان و فرهنگیان این دو کشور شکل بگیرد و آثار هنری ماندگارتری در زبان فارسی تولید شود.
طنز هوشمندانه و سرعت در بیان شوخیها
آذر شیرخدایی – آمریکا
من با پسرم که ٢٢ سن سال دارد و از هشت سالگی در کانادا زندگی میکند، به این استندآپ کمدی جناب فرجامی با عنوان «هارمونی رابطه، سمفونی تختخواب» رفتیم. بارها و بارها پیش آمده بود فیلم کمدی یا جوک ایرانی را بههمراه پسرم دیده و شنیده بودیم، ولی او بهعلت تفاوت فرهنگی و زبانی متوجه شوخیها و نکتهٔ طنز آن فیلم و یا جوک نشده بود. قبل از رفتن به استندآپ کمدی آقای فرجامی این نگرانی را داشتم که پسرم متوجه شوخیها نشود، با اینحال به این برنامه رفتیم. بر خلاف انتظارم، پسر من در طول برنامه بیوقفه میخندید و این استندآپ کمدی شب بسیار خوبی را برای ما ساخت.
و اما نظر شخصی من دربارهٔ کیفیت استندآپ کمدی آقای محمود فرجامی:
١- استندآپ کمدی جناب فرجامی هدفدار بود و از همان ابتدا در مسیر مشخصی شروع شد و در همان مسیر به پایان رسید.
٢- با اینکه موضوع مورد بحث موضوع بسیار حساسی بود، خصوصاً در جامعهٔ ایرانیان که معمولاً فرهنگ سنتی فرهنگ غالب است، آنچنان مطالب و شوخیها، ظریف و سنجیده، و با چهرهای جدی بیان میشد، که هیچ احساس بدی به حاضران نمیداد و آنها را معذب نمیکرد.
٣- مطالب علمی و جهتدار بود. کاملاً مشخص بود که زحمت زیادی برای تهیهٔ مطالب کشیده شده است و روی موضوعات شوخیها کاملاً فکر و کار شده است.
۴- «سرعت شوخیها» که بهشدت در استندآپ کمدی مهم است، در برنامهٔ ایشان بالا بود؛ میشود گفت شاید در کمتر از یک دقیقه شوخیها بیان میشدند، طوریکه بیاغراق از فرط خنده خسته شده بودم.
۵- ارتباط با حاضران و فیالبداههگویی بینظیر بود. گاه فکر میکردم مخاطبی که در برنامه با او فیالبداهه شوخی میشد، بخشی از ماجراست، ولی بعد نوبت به خودم، پسرم و دوستم رسید! و جناب فرجامی با ما شوخیهای بسیار قوی و هوشمندانهای میکرد، بهطوریکه صدای خندهٔ حضار فضا را به لرزه در میآورد.
۶- چهرهٔ آقای فرجامی بسیار جدی بود. در هر لحظه انتظار داشتم که مطلبی جدی بشنوم، ولی تناقض این شوخیها با آن چهرهٔ جدی، موضوع و مطلب را خندهدارتر میکرد.
در مجموع، از نظر من سطح کیفی ارتباط با مخاطب، انتخاب موضوع، طنز هوشمندانه و سرعت در بیان شوخیها در بین استندآپ کمدیهایی که من تا پیش از این به زبان فارسی دیده بودم، قابل قیاس نبود. به تمام دوستانم رفتن به این استندآپ کمدی جناب فرجامی را قویاً توصیه میکنم. امیدوارم که دوباره آن را به کانادا بیاورند.
قدمی در شکستن فریاد خاموش تحجر جنسی
آذر ضیامنش، مشاور خانواده و رواندرمانگر – ونکوور
گر اژدهاست بر ره، عشق است چون زمرد / از برق این زمرد، هی دفع اژدها کن
«هارمونی رابطه، سمفونی تختخواب» را اگر از منظر و بعد روانشناختی بررسی کنیم، به جرئت میتوان گفت برنامهای بود تابوشکن و سنتشکن. قدمی در شکستن فریاد خاموش تحجر جنسی.
یکی از مهمترین عوامل شادکامی در زندگی زناشویی و کیفیت زندگی خوب، داشتن روابط لذتبخش جنسی است، زیرا رضایتبخش نبودن روابط جنسی سبب ایجاد احساس محرومیت، ناکامی و عدم ایمنی در روابط میشود. موضوعی که ما عموماً در روابط بین زن و شوهر یا زوجها در اتاقهای دربستهٔ مشاوره شاهد آن هستیم، در درجهٔ اول نه فقط نداشتن دانش و آگاهی جنسی بلکه نداشتن جسارت ابراز مشکل و عدم رضایت در روابط جنسی است. این شرایط تأثیرات زیانباری را به پیکرهٔ خانواده وارد میکند. با شناخت چگونگی عملکرد جنسی و مؤلفههای آن و آگاهی از باورهای ناکارآمدی که مانع بزرگ ابراز وجود در این حیطه میشود، میتوان تا حدود زیادی از آسیبها پیشگیری کرد.
از نظر من، در این برنامه هدف اساسی، ترک دادن باورها و نگرشهایی بود که افراد را هم از خود و هم از همسر و شریک زندگی و حتی شاید از فرزندان خود نیز دور میکند، چون باورها سبکهای رفتاری و ارتباطی افراد را با هم شکل میدهد. محمود فرجامی با ظرافت هر چه تمامتر و با حفظ نهایت احترام و به زیبایی، با طنز و شوخی توانست قدم بزرگی در این مسیر بردارد و امیدوارم که با ایجاد یک «چرایی و چگونگی» در افکار خانوادههای عزیزی که به دیدن این استندآپ کمدی آمدند، بهقول سهراب سپهری عزیز: «جور دیگر باید دید» را شاهد باشیم.
گذر از خط قرمز اجتماعی با اجرای یک کمدی ناب به دور از لودگی
منصور فیروزبخش، کاردرمانگر، هنرمند موسیقی و تئاتر – ونکوور
استندآپ کمدی اجرایی تکنفره است که توسط بازیگری که به طنز، بازیگری و بداههپردازی مسلط است، اجرا میشود. در استندآپ کمدی بازیگر در صحنهٔ نمایش دیوار چهارم ندارد، او بیواسطه با تماشاگر ارتباط برقرار میکند و به اجرای برنامه میپردازد. جریان حضور همهجانبهٔ ذهن در اجرای موفق استندآپ کمدی بسیار تأثیرگذار است. شخص مجری باید علاوه بر بازیگری، توان بالایی در انتقال مفاهیم و داستانهایش داشته باشد و بتواند تماشاگران را در طول نمایش همراه و مسرور کند و باعث شگفتی و خندهٔ آنان شود.
«هارمونی رابطه، سمفونی تختخواب» عنوان جذابی برای مخاطبهای عام و خاص بهحساب میآید. تبلیغات تأثیرگذار و موزیکال قبل از شروع اجرا با تصویر «اَکوانِ دیو» در سالن نیز بهدلیل تضاد با عنوان مهرآمیز و رمانتیک نمایش بر جذب بیشتر مخاطب تأثیر بهسزایی داشت. این تلفیق هوشمندانه ذهن بیننده را آمادهٔ حضور طنزپردازی خلاق در کمدی-نمایشی نوین کرده بود؛ بالاتر از حد انتظاری که از یک کمدین در استندآپ کمدی میرود.
پیشزمینهٔ ذهنیای که از آقای محمود فرجامی برای مخاطب وجود دارد، بیشتر در خصوص ترجمه و تألیف کتاب است. با این پیشفرض، بههمراه همسرم و تعدادی از دوستان نزدیک ایشان (خانم و آقا) به تماشای این نمایش رفتیم. امیدوار بودم که در حضور این دوستان و در جمع دچار شرمندگی و حس معذب بودن نشوم که بهدرستی این اتفاق افتاد. حضوری ماهرانه که تقریباً هر لحظه باید منتظر سورپرایزی جدید میبودیم. اگر چه موضوع استندآپ در حقیقت نوعی تابوشکنی است، اما شاهد نوع خاصی از کمدی بودیم که علیرغم شکستن تابوهای جنسی، نهتنها زننده و ناپسند نیست، بلکه بهنوعی باعث ایجاد حس همزادپنداری در آنان میشود.
حضور کوتاه و مؤثر خانم نیلاب باب تازهای از گفتوگو بین دو فرهنگِ همزبان از کشور ایران و افغانستان بود و پیشنمایش ایشان، آن هم برای اولین بار در صحنهای حرفهای بسیار دلنشین بود. حضور آقای فرجامی با چهرهای جدی و روشنفکرمآبانه، و گذر از خط قرمز اجتماعی با اجرای یک کمدی ناب به دور از لودگی، تمام خصوصیاتِ استندآپ کمدی «هارمونی رابطه، سمفونی تختخواب» بود.
چنتهٔ آقای فرجامی پر از شوخیهای کوتاه و بداهه در زمینهٔ علم روانشناسی و جامعهشناسی بود و تازه و نو بودن این طنزها باعث شده بود نمایش تا انتها به همان شیرینی ابتدایش ادامه یابد. از طرفی نوستالژیک بودن آن دلیلی دیگر بر جذب تماشاگر بود. نهتنها من، بلکه اکثر حاضران در انتهای این نمایش طولانی که تقریباً دو ساعت بود، حالت تعجبی داشتیم که «آه! چه زود تمام شد.»
عکسها از مرضیه پروانه