کوچه‌پس‌کوچه‌های ذهن من – بی‌خانمان مستقل

مژده مواجی – آلمان

برخی از بی‌خانمان‌های آلمان تمایلی به زندگی در خوابگاه‌هایی که برایشان مهیا شده، ندارند. به‌دلایلی از قبیل ترس از دزدیده شدن وسایلشان، احساس شرم، ممنوع بودن مشروبات الکلی، راحت نبودن در جمع،… ترجیح می‌دهند در محیط بیرون به‌سر ببرند.

چند شب پیش بی‌خوابی زده بود به سرم و اصلاً خوب نخوابیدم. صبح زود در مسیری که سرِ کار می‌رفتم، مرد بی‌خانمانی را دیدم که از روبه‌رو می‌آمد و یک چرخ‌ دستی را هم با خودش می‌کشید. تمام وسایل زندگی‌اش را در آن چرخ دستی بر روی هم انباشته بود. کیسهٔ خوابش هم روی همهٔ آن‌ها قرار داشت. با چهره‌ای بشاش رو به من کرد و گفت: «سلام مادام! دیشب چطور خوابیدی؟»

بی‌آنکه منتظر جواب من باشد، به راهش ادامه داد و گفت: «من که توی این سرما خوب خوابیدم.»

ارسال دیدگاه