روز سهشنبه، ۱۲ ژوئن ۲۰۱۸، مجلس عوام کانادا با اکثریت قاطع، طرح گارنت جَنیوئِس (Garnett Genuis)، نمایندهٔ محافظهکار منطقهٔ شروود پارک-فورت ساسکاچوان، برای قراردادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی و قطع فوری مذاکرات برقراری روابط با ایران را پذیرفت. متن کامل این طرح به شرح زیر است: مجلس عوام کانادا: ۱) رژیم ایران را برای حمایت پیوستهاش از تروریسم در سراسر جهان، از جمله تحریک به حملات خشونتآمیز در مرز غزه، قویاً…
بیشتر بخوانیدایران
پیشدرآمدی بر دیدارهای جام جهانی فوتبال در روسیه
علیرضا فدایی – ونکوور تیم ملی فوتبال ایران برای پنجمین بار در تاریخ خود و برای اولین بار در دو دورهٔ پیاپی در بزرگترین رویداد فوتبال جهان شرکت میکند. میزبان، کشور روسیه است که با سالهای طلایی فوتبال خود چند دهه فاصله گرفته است، ولی مطمئناً قصد آبروداری دارد. از بختِ بد حریفان تیم ایران، پرتقال، اسپانیا و مراکشاند که احتمالاً رؤیای صعود به دورهٔ بعد را باز هم به دلمان بگذارند. در زمان چاپ…
بیشتر بخوانیدونکوور از داخل ترن هوایی (۸) – مصائب مادرم
مجید سجادی تهرانی – ونکوور ۱- نینوا ساعت حدود چهارونیم بعدازظهر بود. در راه برگشت از سر کار و برداشتن دخترک از مهدکودک، به برنامهٔ On The Coast رادیو CBC گوش میدادم. دو روز بود آمریکای ترامپ از برجام خارج شده بود و کفتارهایی در گوشه و کنار جهان بوی جنگی دیگر در خاورمیانه به مشامشان خورده و جشن گرفته بودند، اما در رادیوی ونکوور خبری از اینها نبود. در عوض در کلونا باز اخطار سیل داده…
بیشتر بخوانیدواکنشهای همسایهٔ شمالی به خروج ترامپ از برجام
رسانهٔ همیاری – ونکوور روز سهشنبه ۸ مهٔ ۲۰۱۸ و چند روز زودتر از موعد مقرر برای تمدید معافیت ایران از تحریمهای ایالات متحدهٔ آمریکا، دونالد ترامپ، رئیسجمهور این کشور، سرانجام اعلام کرد که از توافق هستهای با ایران خارج خواهد شد. درست از لحظهٔ اعلام این تصمیم، پرزیدنت ترامپ با موجی از واکنشهای دولتهای مختلف مواجه شد و البته اغلب هم واکنشهای منفی، چرا که تمامی کشورهای امضاکنندهٔ برجام، هرچند با الحانی متفاوت، از…
بیشتر بخوانیدونکوور از داخل ترن هوایی (۷) – تأملاتی در باب خانه
مجید سجادی تهرانی – ونکوور پنجشنبه ۲۶ آوریل آخرین روز نمایشگاه سه روزهٔ CPMA (Canadian Produce Marketing Association) در ساختمان غربی کانوِنشن سنتر (Vancouver Convention Centre West Building) در داونتاونِ ونکوور بود. نمایشگاه سالانهای که با هدف معرفی شرکتهای فعال در زمینهٔ بازاریابی میوهها و سبزیجات تازهٔ محصول کانادا، هر سال در شهری متفاوت برگزار میشود و طبق سنت سالانه، تمام محصولات درجه یکی که برای نمایش آورده شده، بعد از اتمام نمایشگاه به بانک غذای شهر برگزاری،…
بیشتر بخوانیدنیمهٔ پنهان – تحلیلی دربارهٔ خشونت علیه زنان
نغمه برزگر – شیکوتیمی، کبک زمانیکه در جامعهای خشونت علیه زنان مطرح میشود، یعنی این شکل از خشونت علیه گروه خاصی از مردم اعمال میشود و جنسیت قربانیشده، پایهٔ اصلی خشونت است. از طرفی با نادیده گرفته شدنِ نیمی از جمعیت (جمعیت زنان در یک جامعه)، در مطالعات جرمشناسی بهطور سنتی، زنان قربانی در مطالعات تئوریک و هم نتایج تجربی همچنان جایگاهی ندارند. اما شاید بتوان با نگاه دقیقتر بر فعالیتهای فرهنگی و هنری زنان،…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – درخت سخنگو
مژده مواجی – آلمان درخت گل ابریشم از سه طرف با نخلها احاطه شده بود. طرف چهارم اما با کمی فاصله، روبهروی پلههای طویل سیمانی خانهٔ قدیمیمان بود که به طارمهٔ جنوبی وصل میشد. گل ابریشم با قد و قامت بلندش در میان نخلها طنازی میکرد، گلهای سفید مایل به زرد با تارهای ظریفش خوشبوکنندهٔ صبحگاهی بودند، تنپوش سبزش سایهٔ پهن خود را به زمین میانداخت و از همه مهمتر اینکه او سخنگو بود. اما فقط…
بیشتر بخوانیدآفتابی که از اصفهان تابید
مرجان ریاحی – ایران آفتاب نام نشریهای است که در اواخر دورهٔ قاجار و در اول هر ماه خورشیدی، از نوروز ۱۲۹۰ در اصفهان به زیور طبع آراسته شده است. دربارهٔ محتوای نشریه، روی جلد نشریه نوشته شده «مجموعهای است آزاد، ادبی، سیاسی، اجتماعی، بیطرفانه از حقایق امور بحث میکند». آفتاب را آمیرزا محمودخان سردبیری میکرده و جای اداره نیز در اصفهان بوده است، در تیمچهٔ حاجی کریم. آمیرزا محمودخان سردبیر کوشایی بوده که در…
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – تاریکی دلهرهآور
مژده مواجی – آلمان آن شب، بالاخره فیلم دراکولا را در سریال خانهٔ وحشت، با هیجان تماشا کردم. هنوز تلویزیون نداشتیم. براى دیدن فیلم، به خانهٔ خواهرم فاطى، که شبها روبهروی تلویزیون بساط تخمه و میوه پهن بود، میرفتم. نردبانهایی چوبى دیوار بلند مشترک خانهٔ قدیمىمان را به خانهٔ خواهرم فاطى که همسایهٔ دیوار به دیوار ما بود، مرتبط و در واقع راه را کوتاه مىکردند. از درهای منزلمان برای رفتن به خانهٔ یکدیگر استفاده نمیکردیم….
بیشتر بخوانیدکوچهپسکوچههای ذهن من – سینما سینما
مژده مواجی – آلمان «هفتهٔ بعد با هم فیلم را میبینیم.» پدرم هنگام برگشت از سینما به خانه میگفت. خواهرها و برادرهایم مشتاق رفتن به سینما بودند. پدرم هر فیلمی را که در سینمای بوشهر به نمایش گذاشته میشد، دو بار میدید. بار اول خودش میدید و میسنجید که برای سن بچههایش مناسب است. بار دوم با آنها به سینما میرفت. بچهها بزرگتر که شدند، خودشان میتوانستند برای دیدن فیلم تصمیم بگیرند. من که بچه بودم…
بیشتر بخوانید