در محو خشونت علیه زنان، از مردان چه کاری ساخته است؟

منیژه غفاری – ونکوور

سلام منیژه جان، اول از همه بی‌نهایت خوشحالم که شما به‌زبان فارسی دست به قلم بردید، و در مجله‌ای فارسی‌زبان شروع به نوشتن کرده‌اید. من از شاگردان قدیمی شما در مرکز تجاوزات جنسی در ونکوور (Women Against Violence Against Women/Rape Crisis Centre) هستم. شما در یکی از کلاس‌های آموزشی و روش‌های کاربردی / توان‌بخشی‌تان که چگونه با اقشار ستم‌دیدهٔ فرهنگی-اجتماعی حاشیه‌ای (Oppression TrainingـAnti) که جهت آماده‌سازی داوطلبان برای کمک‌رسانی در خط کمکی داشته‌اید، روی موردی بسیار تأکید کردید که بعد از این‌همه سال توشهٔ راه من در کار تخصصی و حرفه‌ایم شده است. تأکید شما نه‌تنها به اهمیت بالابردن سطح آگاهی زنان روی حقوق برابر جنسی، انسانی و اجتماعی‌شان بود، بلکه روی نقش فعال، حمایت و همکاری مردان در بهبودی و به اتمام‌رساندن نابرابری جنسی در چهارچوب فرهنگی / اجتماعی / سیاسی تأکید زیادی کرده بودید. سؤال من این است که این نقش چیست؟ ما در آستانهٔ برگزاری سالروز «روز جهانی محو خشونت علیه زنان» هستیم. مسئول خشونت به زنان کیست؟ مسئولیت انسانی و اجتماعی مردان در این زمینه چیست؟ راه و چاره در چیست؟ مردها چگونه می‌توانند در این جهت قدم بردارند؟

متشکرم، م. ط. ونکوور

«مردان قوانین اخلاقی و مرزهایش را می‌نویسند، و انتظار دارند که زنان آن‌ها را بپذیرند.  تماماً قبول کرده و حق خود می‌دانند که برای حقوق و آزادی خود مبارزه کنند؛ اما از دیدگاه آن‌ها، زنان نه حق دارند و نه درست است که چنین کنند.» امیلی پانکهورست

م.ط. عزیزم: از بابت محبت شما و نیز سؤال بسیار خوبت بی‌نهایت سپاسگزارم. جواب به این سؤال، کوتاه نیست، ولی سعی می‌کنم به چند نکتهٔ کلیدی اشاره کنم و چند راهکار عملی برای مردان و خانواده‌های دارای فرزند، پیشنهاد کنم.

نخست می‌خواهم برای خوانندگان راجع به روزجهانی محو خشونت علیه زنان توضیح کوتاهی بدهم.  در سال ۱۹۹۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز ۲۵ نوامبر / ۴-۵ آذر را به روز جهانی محو خشونت علیه زنان اختصاص داد تا توجه جهان را به یکی از بدترین فرم‌های نقض حقوق بشر در قرن ۲۱ جلب کند. با این امید که دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی و نهادهای غیردولتی (NGO) در این روز با ترتیب‌دادن برنامه‌هایی، به رشدِ آگاهی جامعه نسبت به مسئلهٔ خشونت علیه زنان کمک کنند.  در بسیاری از نقل قول‌های فعالان حقوق بشر اعلام می‌شود که در هر جامعه‌ایی که زنانش مورد ستم و ظلم مبنی بر زن‌بودنشان هستند، نمی‌توان ادعای وجود یک جامعهٔ مترقی را داشت.

«فکر کردند با کشتن ما، صدای ما را خاموش خواهند کرد، غافل از آنکه ضعف و ترس و ناامیدی مُرد و جایش را به تولد قدرت و شجاعت و توانمندی داد.»  ملاله یوسف‌زی

از دههٔ نود، حرکت عدالت‌جویانهٔ زنان، به اهمیت شرکت فعال مردان در آگاه‌سازی مردان دیگر (پسربچه‌ها، نوجوانان، مردان جوان و غیره) و نقش تعیین‌کنندهٔ آن، کمک به‌سزایی کرد؛ مردان بسیاری برای بهبودی و پایان‌دادن به خشونت علیه زنان، پابه‌پای زنان، با هدایت و راهنمایی‌گرفتن از آنان به‌شکل‌های بسیار منسجم‌تری فعال شدند. حتماً سؤال می‌کنید، چرا؟

خشونت‌کننده مرد است، اما هیچ‌کس را مسئول نمی‌شمارد. به‌عنوان مثال عباس به مریم تجاوز می‌کند. این خشونت اجتمائی به چند شکل می‌تواند مطرح شود.  

الف-  به مریم تجاوز شد. (اصلأ صحبتی از متجاوز نیست)

ب- به مریم توسط عباس تجاوز شد. (هنوز تمرکز و سنگینی تجاوز به روی مریم یعنی قربانی تجاوز شده است و عباس در حاشیه قرار دارد)

ج- عباس به مریم تجاوز کرد. (کنندهٔ کار مشخص است، اما دریافت‌کنندهٔ خشونت هنوز در صحنه است. در حالی که ضروری نیست)

د- عباس متجاوز است. (مسئولیت تجاوز، تماماً به کنندهٔ کار نسبت داده شده است)

در گفتگویی ساده، به‌راحتی مسئولیت از کنندهٔ عمل (فاعل) به دریافت‌کننده (مفعول) انتقال پیدا می‌کند. به‌ندرت عباس را زیر ‍سؤال می‌بریم. اغلب می‌گویم: «مریم چه کار کرد که عباس به او تجاوز کرد؟» با این سخن، رفتار خشن و تجاوزگرانهٔ عباس، کوچک، در حاشیه و بی‌اهمیت جلوه داده شده، و به‌راحتی از کنارش می‌گذریم. مجرم، نه‌تنها سرزنش نمی‌شود، بلکه با رها‌کردن و بی‌مسئولیت فرض‌کردن او در قبال عمل تجاوز، غیرمستقیم او را تشویق و توانمند می‌کنیم. درست برعکس آن، قربانی مورد سرزنش و سرکوبِ بسیار قرار می‌گیرد. در نتیجه، کم‌کم توان حرف‌زدن و حس توانمندی را از دست می‌دهد و برعکس برای عملی که دیگری بر روی او با اجبار انجام داده است، احساس گناه و شرم می‌کند. زیرا که دائماً سرزنش شده است. (توجه افراد مسلط به زبان انگلیسی را به مطالب Jackson Katz جلب می‌کنم.)   

این‌گونه است که فرهنگ سرکوب و خشونت جامعهٔ مردسالاری شکل می‌گیرد.  فرهنگی که قربانی و مظلوم را سرزنش می‌کند و ظالم را بدون هیچ عواقب بعدی‌ای به آسیبی که رسانده، تشویق می‌نماید.  به‌مرور زمان قربانی ناتوان، و متجاوز قدرتمند می‌شود.   

چند نکتهٔ کاربردی مهم برای آقایانی که مایل به حمایت و متحدشدن و همیاری برای حرکت اجتماعی به‌منظور محو خشونت علیه زنان‌اند؛ تنها به چند مورد اشاره می‌کنم.

  • شما در درجهٔ اول کسی هستید که به نقش آسیب‌زنندهٔ همجنس‌هایتان باور قلبی دارید، عواقب تخریبی رفتارهای مردان را مشاهده می‌کنید و مایل‌اید کاری برای تغییر این شرایط انجام دهید.
  • برای نوآموزی خود در این چهارچوب، قبول مسئولیت می‌کنید و اهمیت یادگیری و روند بازسازی خود و باور بدان را از مسئولیت‌های خود می‌شمارید.
  • آگاه و واقف‌اید که او خشونت جنسی را تجربه کرده است. بدین سبب اوست که شرایطش را می‌شناسد. متحدشدن و چگونگی همراهی و همیاری، نقش بسیار حائز اهمیتی در توانمندکردن زنان دارد.
  • شما به‌عنوان یک تازه‌کار در امر حمایت و همکاری با زنان، مطمئناً اشتباهات متعددی خواهید کرد. آمادگی برخورد و انتقادشنیدن را داشته باشید، زیرا امری ضروری برای بهترشدن نوع حمایت شماست.
  • آشنایی‌پیداکردن پیرامون مسائل و مشکلات جامعهٔ زنان و دختران، برای همیاری‌ و کمک به زنان، بسیار قابل اهمیت است.
  • فرهنگ سرکوب‌کننده به شکل‌های متفاوت و در چهارچوب‌های متفاوتی مانند جوک، طنز، شعر، فیلم، آواز، ادبیات مبتذل، بازی‌های کامپیوتری و غیره می‌آید. سکوت‌نکردن و برخورد فعال در چنین شرایطی، بسیار حائز اهمیت است. زیرا امکان شنیده‌شدن حرف شما که همجنس قشر سرکوب‌کننده‌اید، به‌مراتب بیشتر است.
  • هنگامی که زنی یا دختری در شرایط خشونت‌آمیز است، موظف‌اید که دخالت کنید. شجاعت داشته باشید که به هر شکلی از خشونت در خانه‌تان «نه» بگویید.     
  • به یاد داشته باشید که زنان قرن‌هاست مورد سرکوب و ستم‌اند. تاریخچه‌ای وجود دارد که درک آن  برای حمایت به‌جا و به‌موقع بسیار قابل اهمیت است.
  • با دقت و بدون قضاوت به پیشینه‌شان گوش دهید و بگذارید که صدایشان شنیده شود.
  • امنیت، احترام و شنیده‌شدن سه گوهر ارزشمندی‌ست که بسیاری از زنان آن را تجربه نکرده‌اند زیرا همیشه مورد تهدید و حمله‌های جنسی، عاطفی، روحی، فیزیکی یا روانی بوده‌اند. با برخوردی مهربان و صبور، می‌توانید به توانمند‌کردن و یافتن هویت و استعدادهایشان کمک کنید.

متن زیر را من در خط‌های ارتباطی تلگرام گرفتم. خانم هنگامه شهیدی توضیحی ساده اما رسا از رنج زنان ایرانی داده‌اند، که با داشته‌های حرفه‌ای و فردی ۳۰ سالهٔ من در خارج از کشور هم‌سخنی دارد. من این مطاب را به‌خاطر محتوا و تازگی و صداقت کلامش انتخاب کرده‌ام. شاید بسیاری از شما عزیزان به‌خصوص خوانندگان زن تجربه‌های مشترک بسیاری داشته باشید.  

هنگامه شهیدی: «همهٔ ما زنان در ایران خشونت علیه زنان را تجربه کرده‌ایم. اما جسارت ابرازش را نداریم و خجالت می‌کشیم، اگر در بدو دنیاآمدن ختنه نشده باشیم یا در کودکی به‌زور شوهرمان نداده باشند، در حین رشدمان که خانواده‌ها پسردارشدن را نوعی موهبت تلقی می‌کردند، تا زمان نوجوانی و جوانی‌مان در راه مدرسه و دانشگاه قطعاً مورد هجوم متلک‌ها و حرف‌های آزاردهندهٔ جنسی و نوعی خشونت کلامی، قرار گرفته‌ایم. اگر هم این‌ها نبوده باشد، در تاکسی مردانی نامرد از زیر بغل‌هایمان با دستهایشان سینه‌هایمان را لمس کرده یا در محیط پرازدحام یا خلوت به باسن‌هایمان دستی کشیده‌اند و روح نحیف ما را قربانی لذت جنسی آنی خود کرده‌اند. اگر از همهٔ این‌ها جان سالم به در برده باشیم، قطعاً رابطهٔ جنسی بدون تمایل را که مصداق تجاوز است لااقل همهٔ زنان ایرانی یک‌بار تجربه کرده‌اند. در دعواهای خانوادگی شاید اکثریت قریب‌به‌اتفاق زنان ایران مورد ضرب‌و‌شتم خفیف تا شدید محارمشان از برادر و پدر و دایی و عمو تا شوهر قرار گرفته‌اند. در بهترین حالت اگر در معرض هیچ‌یک از این خشونت‌ها و اسیدپاشی عاشقان و دشمنان قرار نگرفته باشیم، عدم رعایت حقوق زنان در اجتماع و فرهنگ مردسالاری ما خود انبوهی از مشکلات است؛ بهاندادن به زنان در محیط کاری و رعایت‌نکردن شایسته‌سالاری ـ در جایگاه‌های دولتی و مناصب، اجازه‌ندادن به زنان برای کاندیداشدن در پست ریاست‌جمهوری ـ دادن پست‌هایی ویترینی و تزئینی به زنان ـ استفادهٔ جنسی و ابزاری از زنان در محیط‌های کاری و بردگی و کارگری جنسی، همه‌ و‌ همه مصادیق بارزی‌ است که به‌صورت محسوس و نامحسوس خشونت علیه زنان را در کشور ما نهادینه کرده است.»

ترانه‌ای بسیار زیبا و جذاب، توانمندساز، پیام‌دار و رسا به‌مناسبت روز جهانی حذف خشونت علیه زنان (۲۵ نوامبر،۴ آذر). خودم بارها گوشش دادم و با انرژی بسیار رقصیدم.  

همچنین شعر ترجمه‌شده به زبان فارسی در قالب زیرنویس را می‌توانید در لینک زیر ببینید.

«خشونت علیه زنان مشکلِ مردان است، نه زنان.» دکتر جکسون کاتس

دکتر کاتس یکی از متحدین متعهد فعالی‌ست که تمامی نیروی خود را در جهت آموزش مردان و تغییر فرهنگ خشونت در مردان برای پایان‌دادن به خشونت علیه زنان، صرف کرده است. پیشنهاد می‌کنم به مطالبش گوش کنید.

Jackson Katz, Phd, is an anti-sexist activist and expert on violence, media and masculinities.‎

خشونت علیه زنان یک اندیشهٔ مادونِ حیوانی است

مهرانگیز کار: خشونت علیه زنان در ایران گسترده است

موضوع امروز سنگین است و دردناک. حتماً از خودتان مراقبت کنید. با آرزوی ذهنی ساکت، دلی مهربان، و روحی آرام برای همهٔ شما عزیزان.

با محبت، منیژه غفاری

ارسال دیدگاه