اتاق مشاوره – پرخاشگر در خانه، منزوی در بیرون از خانه

منیژه غفاری – ونکوور

خانم غفاری عزیز، سلام. من در زندگی خانوادی‌ام کمی‌ پرخاشگر و در روابط خارج از خانه بیشتر حالت منزوی دارم. و متأسفانه تأثیر هر دو رفتار را چه در زندگی خانوادگی و چه در زندگی اجتماعی می‌بینم. توی خانه همه فکر می‌کنند من عصبانی‌ام و در خارج از خانه، از جمله سر کارم همیشه ساکت و بی‌نظرم، و حس نامرئی‌بودن می‌کنم. از خودم و شرایطم خیلی ناراحتم.  ولی از سوی دیگر نمی‌فهمم که چرا وقتی آدمی‌ مثل ترامپ، یا هزاران مرد دیگر داد و فریاد می‌زنند، رفتارهایشان، نه تنها «عصبانی» تلقی نمی‌شود، بلکه یک جورهایی مثبت هم برداشت می‌شود؟ من شدیداً مایلم که شرایطم را تغییر دهم. به‌نظر شما چه باید بکنم؟ از کجا شروع کنم؟ از کمکتان بی‌نهایت ممنونم.

با سپاس، ح. د. – پورت کوکئیتلام

ح. د. عزیز، متأسفانه مشکلی که شما دارید، یکی از رایج‌ترین بحران‌های روابط اجتماعی امروز ماست، که در روابط خصوصی، خانوادگی، اجتماعی و حتی شغلی ایجاد مشکل و مسئله می‌کند.   

قبل از اینکه پاسخ را بخوانید، چند لحظه فکر کنید که:

  • سبک و نوع گفتگوی شما چیست؟
  • چه کس دیگری در اطراف شما این‌گونه ارتباط برقرار می‌کند؟
  • مادر و پدرتان در شرایط ناراحتی و اختلاف نظر، چگونه با هم تبادل فکر و احساس می‌کرده‌اند؟
  • تأثیر چنین گفتگوهایی در دیگران چگونه بوده است؟
  • رعایت چه اصول و جوانبی به یک ارتباط کمک می‌کند؟

همان‌طور که شاید بدانید علم ارتباط، علمی‌ بسیار گسترده و با ابعادی وسیع است. لازم به اشاره است که توضیح امروز ما تنها اشارهٔ مختصر به ارتباطات یک فرد با فرد دیگر و یا اجتماع اطرافش است. ارتباط فرایندی (Communication Process)، انتقال پیام و برعکس توانایی دریافت پیام بین فرستنده و گیرنده است. در بسیاری موارد، به‌دلایل متعددی ارتباط بین فرستنده و گیرنده صورت نمی‌گیرد، زیرا ایجاد ارتباط، مشروط به همسان‌بودن معنایی بین آن‌ها است که شامل ادراک مشترک در مسائل فکری و احساسی است. برای درک ساده‌تر مطلب، ارتباطات را مانند رادار تجسم کنید. وقتی راداری عمل نمی‌کند، گاهی فرستنده «زنگ‌زدگی دارد و تنظیم نیست» و گاهی دستگاه گیرنده مشکل دارد و میزان نیست. در ارتباط انسان‌ها نیز این‌چنین است. حال باید ببینید مشکل در کجاست. هر کس به‌نوبهٔ خودش باید «رادارهای» خود را بررسی، تمیزکاری و تنظیم کند.       

اشاره‌ای مختصر به چهار نوع اساسی ارتباط‌ گیری (Communication)

۱- ارتباطات و گفت‌وگوهای غیرفعال و انفعالی (Passive): این دسته خودشان را با شرایط تطبیق می‌دهند، چون از درگیری و رودرویی شدیداً هراس دارند و به‌هر قیمتی مانع ایجاد هر گونه درگیری می‌شوند. در نتیجه سؤالی نمی‌کنند، کم حرف‌اند و حضور بیرونی ندارند. در بسیاری موارد این افراد تابع، مطیع، تسلیم‌پذیر، به‌ظاهر بی‌تفاوت، تأثیرپذیر از عوامل بیرونی، به‌نظر می‌آیند.

۲- ارتباطات و گفت‌وگوهای پرخاشگرانه و تهاجمی (Aggressive): نمود رفتاری آن شخصیتی عصبانی، خشن، سلطه‌جو، متجاوز، مهاجم می‌باشد.

۳- منفعلِ تهاجمی‌ (Passive aggressive): متلک‌گویی، دوپهلو حرف‌زدن، مسخره‌کردن، طرح سؤالات تهاجمی‌ و تهدیدکردن، نادیده‌گرفتن، بی‌محلی‌کردن، تنبیه به‌وسیلهٔ سکوت، به‌تعویق‌انداختن، و سفسطه‌کردن چند نمونهٔ رایج این شیوهٔ ارتباط است.

۴- ارتباطات و گفت‌وگوهای پرجرأت و بی‌محابا (Assertive): نمود رفتار بیرونی آن، شخصیتی با اعتمادبه‌نفس و آگاه بر خواسته‌اش است. با خونسردی و ملایمت افکارش را عنوان می‌کند. به دیگران احترام می‌گذارد و خود را یکی از کل مجموعه می‌بیند و آماده به مذاکره با رعایت حقوق خود و دیگران است.

شما بیشتر خودتان را در چه گروهی می‌بینید؟ اغلب افراد بیش از یک شیوهٔ ارتباط‌ گیری و گفت‌وشنودی دارند. شیوه‌های ارتباطی ما از عواملی مثل الگوهای رفتاریِ خانوادگی، اجتماعی، باورهای فرهنگی، فضای سیاسی و غیره تأثیر می‌پذیرد. هویت‌های جنسی، نژادی، طبقاتی از جمله عواملی است که به‌روی قضاوت ما بر رفتار ارتباط گیریِ با دیگران تأثیر می‌گذارد. به‌عنوان مثال، اگر یک زن روی نظری یا حقوقی فردی/انسانی اظهارنظر، ادعا یا پافشاری کند، او را زنی پرخاشگر و مهاجم تعبیر می‌شود و لقب‌هایی مثل «پررو»، «خشن»، «عصبانی»، «سلطه‌جو»، «قدرت‌طلب» و «زبان‌دراز» می‌خوانند، نهایتاً فحش‌های ناموسی نصیبش خواهد شد و او را Aggressive تلقی خواهند کرد. در حالی‌که اگر رفتاری مشابه از مردی سر زد، او را مردی که اعتمادبه‌نفس دارد و به‌دنبال خواسته‌هایش است (Assertive) می‌شناسند. یک شیوهٔ ارتباطی و گفت‌وگو، اما دو برداشت متفاوت! چرا؟  

جدا از این که شما زن‌ هستید یا مرد، فقیرید یا ثروتمند، رنگین‌پوست‌اید یا سفیدپوست، یا اینکه از نظر شغلی شما وکیل‌اید یا مهندس، کارگرید یا روان‌درمان، پزشک‌اید یا معلم، کارمندید یا بازاری، و جدا از آنکه طرف مقابلتان همسر شماست یا همکار اداری، دوست شماست یا فرزند، یک ارتباط سالم شامل دو قسمت گفتن و شنیدن است. به‌نظر خیلی ساده و ابتدایی می‌آید! این‌طور نیست!؟ همه این کار را می‌کنند! پس چرا این‌همه مشکل در گفتن یا شنیدنِ فکر و احساس و نیازهایتان با همراه زندگی‌تان که سال‌های سال با او زندگی کرده‌اید و یا فرزندانی که دست‌پروردهٔ شما هستند، دارید؟! چرا خیلی‌ها حس تنهایی، شنیده‌نشدن، نادیده‌شدن و بیگانگی می‌کنند؟! چرا؟

رعایت چند قانون مفید در رفتار ارتباط گیری با دیگران

  • در نیت و ذهنتان مهربان باشید و احساس شفقت داشته باشید. به‌یاد داشته باشید هر «عملی» از یک «فکر» شروع می‌شود. مشاهده و تمرین روزانهٔ فکر مهربان، کلام مهربان، عمل مهربان. همان اصل زرتشتیِ گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک است که شعور معنوی عمیقی دارد و  رعایت آن ما را از بسیاری رنج‌ها و آسیب‌ها به‌دور خواهد داشت.
  • گفت‌وگوهای درونی ذهنتان را مشاهده کنید و بر آن آگاه باشد، زیرا هم فرصت گوش‌کردن عمیق را از شما خواهد گرفت، هم زمینهٔ قضاوت‌کردن را برای ذهن آشفته فراهم خواهد کرد، و هم مهربانی را از صدایتان خواهد گرفت.
  • متوجه لحن و میزان سطح بلندی و کوتاهی صدایتان باشید.
  • در حرف‌زدن از کلمات تحریکی صرف‌نظر کنید، زیرا هیچ ارزشی جز ایجاد حس ناامنی و حس حمله‌شدن در فرد مقابل ندارد. این حرکت شما، ذاتاً فرد مقابل را به موضع دفاعی پرتاب می‌کند. اگر نیت و مقصود در ایجاد ارتباط حقیقی است، باید اول فضای اعتماد، احترام و مهربانی را ایجاد کرد.  
  • سعی نکنید که دیگری را مثل خودتان کنند و یا بخواهید که مثل شما فکر و یا عمل کند. زیبایی و راز حرکت، تحول و تکامل در زندگیِ ما انسان‌ها، در تفاوت بین ماست. قبول کنید که متفاوت‌اید و به این تفاوت‌ها احترام بگذارید.
  • سکوت یک عمل و عکس‌العمل بسیار قدرتمندی است. در زمان و شرایط خاصی هیچ‌چیزی قدرتمندتر از سکوت‌کردن نیست و ایجاد همدردی و نزدیکی آدم‌ها می‌کند، مثل موسیقی.
  • متوجه قضاوت‌های خود باشید. غافل نباشید که قضاوت‌های شما ریشه در برداشت و تعبیری که شما از مقوله‌ای بر بستر ارزش‌ها و معیارهایی شماست نشئت می‌گیرد. شما قضاوت‌شونده را از چهارچوب دیدگاه خود می‌بینید، نه بر اساس ارزش‌های او.
  • از زبانی ساده استفاده کنید.
  • متوجه زبان غیرکلامی‌تان باشید. مثل حرکت دست، نوع نگاه، حرکت چشم، حالت نشستن، توضیحات صورتی و غیره. یکی از ده‌ها کار تحقیقی باور دارد که بیش از ۹۳٪ از ارتباطات و مکالمات ما غیرکلامی‌ست. به‌یاد داشته باشید که همهٔ ما همیشه در حال گفت‌وگوئیم.  

در گفت‌وشنودی سالم و مفید هر دو طرف حس امنیت، احترام، حضورداشتن و شنیده‌شدن می‌کنند.  هدف یک ارتباط سالم توانمندکردن خود و دیگری/ دیگران است.

با آرزوی دلی مهربان، و ذهن و روحی آرام برای همهٔ شما عزیزان،

و با محبت، منیژه غفاری

ارسال دیدگاه