بنفشه حجازی – ایران اولین صحنهٔ جنگیای که در حافظهٔ تاریخی ما مضبوط است و زنان در آن هنرنمایی کردهاند، جنگ سهراب و گردآفرید است. به زنان مبارز دیگری چون آذرگشسب و گردیه، و سمنناز و همایون نیز میتوان اشاره کرد. قدیمیترین مدرک تاریخی دخالت زنان در جنگ را در دورهٔ هخامنشی میتوان یافت. اما با توجه بهاین نمونههای انفرادی و دستهجمعی، برداشت کلی حاکی از عدم حضور فعال زنان در جنگ به مفهوم لشکرکشی…
بیشتر بخوانیدبنفشه حجازی
بنفشه حجازی نویسنده و شاعر، علاوه بر داستان، رمان و مجموعه شعرهای بسیاری که بهچاپ رسانده است، کتابها و مقالاتی نیز در موضوعات اجتماعی خصوصاً با تأکید و تمرکز بر موضوع زنان، منتشر نموده است.
از مجموعه اشعار وی میتوان به «آخر اسفالت»، «آمفی تئاتر»، «اعتراف میکنم»، «نپرس چرا سکوت میکنم»، «رؤیای انار» و «به انکار عشق تو ناگزیرم» اشاره کرد. «شصت ثانیه زندگی» مجموعه داستانهای کوتاهِ کوتاه و «تارا و ماه» داستان کودکان نیز از جمله آثار اوست. کارنامهٔ بنفشه حجازی در رمان پُروپیمان است؛ «ایمپالای سرخ»، «بیسکوئیت نیمخورده»، «نرگس+عشق»، «ماه گریخته در پیراهن» و «گزارشی از ستونزار» عناوین رمانهای اوست. و در آخر میتوان به کتابهای «زن به ظنِّ تاریخ»، «به زیرِ مقنعه»، «تاریخ خانمها»، «ضعیفه»، «تاریخ هیچکس»، «زنان ترانه» و «تذکرهٔ اندرونی» بهعنوان نمونههایی از کارهای وی در بررسی جایگاه زن در عرصههای مختلف اشاره نمود.
اعظم – مهرداد – مریم – داستان کوتاهی از بنفشه حجازی
بنفشه حجازی – ایران بیا دیگه، مریم! میخوام نامهٔ زنتو بخونم! ولش کن! «مریم جون سلام! خوبی خانوم؟ خوشی؟ میدونم این روزها خیلی خوبی و احساس میکنی نو شدی و زندگی تازهای داری. خدارو شکر. دیدی مریمی، خدا بزرگه و جواب نیاز بندههاش رو میده. یادته نوشتم مریمی امید داشته باش، همه چی درست میشه؟ هان، دختر خوب؟ یه وقت ناشکری نکنی ها. فقط توی زندگی خداست که آدم رو یه لحظه تنها نمیذاره. مریم…
بیشتر بخوانیدشصتویک – شعر جدیدی از بنفشه حجازی
شصتویک بنفشه حجازی – ایران ستــاره میبارد چترت را ببنــد آهــــو هنوز به هوایی تــازه هجرت میکند بــرج دریایی میافتد بر آب و مــاه بهقدری پایین از صخره که من به حصار قلعهات. از برج بیـــا به ابرها نمیرسی افســانه نچین چوپان هنوز گلّــه را هِی میکند به آغُــل هر روز سایهها جنگل میسازند و من در انتهای پلکانی که شصتوهفت بار بالا میرود شصتویک بار پایین میروم. تاریکی و تاریکی از پیچ کوچه نمیرود….
بیشتر بخوانید