از مجموعه داستانهای کوتاه کولومبره برگردان: غزال صحرائی خانم کلارا طبق عادت همیشگی پسرکوچولوی پنجسالهاش را به پارک کنار رودخانه آورد. ساعت حوالی سه بعدازظهر بود. هوای فصل نه خوب بود و نه بد. خورشید قایمموشکبازی میکرد و گهگاه نسیمی از سمت رودخانه میوزید. نمیشد گفت که پسربچه زیبائی بود، برعکس، بیشتر سرووضعی رقتبار داشت، لاغر و رنجور با چهرهای رنگپریده که به سبزی میزد؛ آنقدر که همبازیهایش برای دستانداختن او، کاهو صدایش میکردند….
بیشتر بخوانیدغزال صحرائی
غزال صحرائی متولد ۱۳۴۹ در کرمانشاه، دارای مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی است و در حال حاضر ساکن فرانسه میباشد. از او کتابی آموزشی با عنوان «کودک از بدو تولد تا پایان یکسالگی» نوشتهٔ آن باکوس منتشر شده است.
من تشنهٔ معصومیتام – داستان کوتاهی از رومن گاری
برگردان: غزال صحرائی زمانی که تصمیم گرفتم خود را از دنیای متمدن و ارزشهای دروغین آن بیرون بکشم و به یک جزیرهٔ آرام، روی صخرهای مرجانی، در کنار تالابی نیلگون، فرسنگها بهدور از دنیای سودجو و منفعتطلبی که تماماً معطوف به منافع مادی بود، پناه ببرم، بهدلایلی دست به اینکار زدم که فقط سرشتهای سخت را به حیرت وامیداشت. تشنه و جویای معصومیت بودم. نوعی نیاز به گریز از این اتمسفر رقابت بیامان و جنگیدن…
بیشتر بخوانیدشعری از مجموعهٔ «گل سرخ جداشده و باقی اشعار» پابلو نرودا
برگردان: غزال صحرائی – فرانسه اگر هر روز درون هر شب فرو میافتد در جائی چاهی هست که در آن، روشنائیْ محصور مانده باید نشست روی طوقهٔ آن چاهِ سایهگون و صبورانه صید کرد نوری را که در آن ناپدید گشته است…
بیشتر بخوانیدرنگها – شعری از فدریکو گارسیا لورکا
برگردان: غزال صحرائی – فرانسه بر فــراز پاریس ماه بنفش است در شهرهای مرده و متروک به زردی میگراید در تمام افسانهها سخن از ماه سبزرنگی است ماهِ تارعنکبوت ماهِ پنجرهٔ شکستهٔ یک سقف و از فراسوی بیابانها ماهْ ژرف است و خونآلود… اما ماهِ سپید تنها ماهِ راستین روی گورستانهای آرام دهکدهها میدرخشد…
بیشتر بخوانیدشعری از پل الوار
برگردان: غزال صحرائی – فرانسه روزهای لختی و رخوت روزهای باران روزهای آینههای خردشده عقربههای گم گشته روزهای پلکهای بسته به روی کرانهٔ دریاها… ساعات همشکل، همانند روزهای اسارت و ذهن من که هنوز میدرخشید به روی برگها، به روی گلها و ذهن من که همانند عشق عریان است و ذهن من که فراموش میکند سر صبحگاه را فرود آورد و پیکر عبث و مطیعاش را به تماشا بنشیند با اینهمه من زیباترین چشمهای جهان را…
بیشتر بخوانید