در جست‌و‌جوی بهشت – همه‌چیز از آن روز بازداشت شروع شد (داستان حمید و نگار)

در جست‌و‌جوی بهشت – همه‌چیز از آن روز بازداشت شروع شد (داستان حمید و نگار)

داستان‌هایی بر مبنای واقعیت از انسان‌هایی که تنها به رفتن فکر می‌کنند آرام روانشاد – ایران اول مرد سوار می‌شود و بعد زن. زن در را محکم به هم می‌کوبد. تا می‌خواهم اعتراض کنم، مرد عذرخواهی می‌کند. اما این کافی نیست. ماشین را خاموش می‌کنم. به‌طرف آن‌ها برمی‌گردم. مرد جوان‌تر از زن است. زن سرش را به‌سمت دیگری گرفته و به من نگاه نمی‌کند. می‌خواهم بگویم پیاده شوید، من شما را جایی نمی‌برم، اما یک…

بیشتر بخوانید

در جست‌وجوی بهشت – قصۀ علی و مینا

در جست‌وجوی بهشت – قصۀ علی و مینا

آرام روانشاد – ایران سوار می‌شود، و به آرامی در را می‌بندد. از توی آینه نگاهش می‌کنم. با پشت دست رد اشکش را پاک می‌کند. توی این مدت به دیدن این اشک‌ها عادت کرده‌ام. یک ماه است رانندۀ آژانسی شده‌‌ام که رو‌به‌روی یک دفتر مهاجرتی است. بیشتر مسافرها را دفتر برایمان می‌فرستد. یکی از دوستانم پیشنهاد داد. گفت آنجا مشتری زیاد دارد. مشتری‌هایی که خوب پول می‌دهند. عجله دارند که سریع این‌طرف و آن‌طرف بروند…

بیشتر بخوانید
1 15 16 17