گفتوگو با ملیحه مرادی و مینا دریس، هنرمندان ساکن آمریکا که برای نخستینبار بهمنظور اجرای کنسرت Voices Unveiled به ونکوور خواهند آمد
سیما غفارزاده – ونکوور
پروژهٔ Voices Unveiled، برندهٔ جایزهٔ New Music USA در سال ۲۰۲۳، یک اثر موسیقیایی سهقسمتی ساختهٔ احسان مطوری است. این اثر با الهام از موسیقی سنتی ایرانی و سنتهای فولکلور جنوب ایران، عناصری از تلفیق موسیقایی را در خود جای داده است. در این اثر، دو خوانندهٔ برجستهٔ زن ایرانی، ملیحه مرادی و مینا دریس، در کنار ادوارد پرز (Edward Perez)، نامزد هفت دورهٔ جایزهٔ گرمی و برندهٔ جایزهٔ گرمی، حضور دارند.
باخبر شدیم که ملیحه مرادی و مینا دریس در تاریخ ۲۵ ژانویه این کنسرت را در ونکوور اجرا خواهند کرد*. بههمین مناسبت گفتوگویی با این هنرمندان ساکن لس آنجلس داشتیم که البته لطف کردند و با وجود مشکلات ناشی از آتشسوزی و تبعات آن در شهرشان، دعوت ما را پذیرفتند. توجه شما را به این گفتوگو جلب میکنیم.
* * * * *
با سلام و سپاس از اینکه دعوت ما را برای گفتوگو پذیرفتید، ممنون خواهیم شد اگر در ابتدای صحبتمان لطف کنید و برای آن دسته از خوانندگان ما که کمتر شما را میشناسند، کمی از پیشینهٔ خودتان بگویید. چه شد که به خوانندگی علاقهمند شدید و از چه سنی شروع به خواندن کردید؟ آیا با ساز/سازهای ایرانی هم بهطور حرفهای کار میکنید؟
ملیحه مرادی: بهواسطهٔ پدرم که نوازندهٔ ساز نی هستند، همچنین ردیف آوازی را خیلی خوب میدانند و صدای خوبی هم دارند و بهطور جدی کار گروهی و کنسرت و ضبط انجام میدادند، با موسیقی سنتی ایران عجین بودم و نغمات موسیقی برایم همچون زبان مادری بود.
تقریباً از سن هفتسالگی بهخاطر علاقهام به ساز تنبک علاوه بر آوازخواندن که همیشه در بطن زندگیام بود، یادگیری را آغاز کردم و از سن نهسالگی هم آواز سنتی را بهطور جدی نزد پدرم فرا گرفتم. بعد از آن به ساز تار علاقهمند شدم و مدتی از خدمت جناب آقای شاهیدل بهرهمند شدم و دو سه سال بعد هم سهتار را نزد اساتیدم همچون جناب محمد فیروزی، محمدرضا ابراهیمی و مسعود شَعاری آموزش دیدم. همچنین ساز کمانچه را شروع کردم به دو دلیل؛ اول اینکه بسیار این ساز را دوست داشتم و دوم بهخاطر ممنوعیت تکخوانی آواز زنان که بسیار من را کلافه و افسرده کرده بود، با خودم گفتم حداقل با ساز کمانچه به روی صحنه بروم و فعالیت موسیقی داشته باشم. ساز کمانچه را هم نزد استادانم جناب سامر حبیبی، احسان ذبیحیفر، حسام اینانلو و اردشیر کامکار آموزش دیدم.
مینا دریس: اصالتاً اهل جنوب ایرانم؛ شهر آبادان و از طایفهای عرب. من در دوران جنگ ایران و عراق متولد شدم و بهخاطر شرایط خانواده در شهر تهران بزرگ شدم و آغاز به خواندن برای من در مدرسه و در گروههای سرود و تواشیح و قرآن رخ داد. در واقع امکان دیگری برای ارائهٔ این استعداد بهجز در مدارس و در آن سنین وجود نداشت. در سن پانزدهسالگی وقتی بهدلیل شغل پدرم به آبادان برگشتیم، برای اولین بار با هویت عربی خود مواجه شدم و از آنجا علاقهمندی من به موسیقی مقامی عربی شکل جدیتری پیدا کرد و با شنیدن قطعات موسیقی عربی از بزرگان موسیقی عرب مثل محمد عبدالوهاب، اُم کلثوم، عبدالحلیم حافظ، فرید الاطرش، ودیع الصافی، صباح فخری و… شناخت این فضا برایم رفتهرفته جذابتر شد.
در حال حاضر شما در لس آنجلس آمریکا ساکناید. لطفاً بفرمایید چه شد که ایران را ترک کردید و کِی به آمریکا مهاجرت کردید؟
ملیحه مرادی: بله حدود ۲ سال و ۴ ماه است که به آمریکا آمدهام و لس آنجلس زندگی میکنم. خب دلیل اصلی آمدنم به آمریکا یا بهتر بگویم به خارج از ایران این بود که میخواستم بدون محدودیت و ممنوعیت، آزادانه روی استیج تکخوانی کنم، و هنرم را در سطح گستردهتری ارائه دهم. دقیقاً بههمان شکلی که حق طبیعی هر هنرمندیست که در کشورش هنرش را ارائه دهد، همچون آقایان خواننده. من همیشه با مهاجرت مخالف بودم چون هم ترسناک بود و هم دردناک؛ اینکه بخواهم از خانهام، جایی که زبان موسیقی من بهش تعلق دارد و سرچشمهٔ الهامات نغمات موسیقی و آوازم است و همچنین از همکارانم و مردمی که دوستدار موسیقیاند، دور شوم و تنها راه ارتباطی با آنها، فضای مجازی و اخبار باشد.
خب حکومت ایران، این تضاد را همیشه ایجاد کرده است؛ یک خانم خواننده حق تکخوانی آواز در خارج از ایران را میتواند داشته باشد تنها بهشرطی که حجاب را حفظ کند و علیه حکومت با شبکههای ایرانی و خارجی مصاحبه نکند. همین امر باعث میشد من کمتر به فکر مهاجرت باشم و در رفتوآمد بالاخره کارم را انجام دهم، اما استرس زیادی متحمل میشدم بهخاطر ترس از ممنوعالخروجی، بازجویی از طرف دولت که دو سه باری پیش آمد و هم مشکلات گرفتن ویزا و مسائل سیاسی ایران با کشورهای دیگر… خلاصه در نهایت تصمیم به مهاجرت گرفتم که بدون دغدغه دربارهٔ این مشکلات، حرفهام را جلو ببرم.
مینا دریس: بله، من در تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۲ برای اجرای پروژهای ایران را ترک کردم که البته ۹ روز بعد از کشتهشدن مهسا امینی نازنین بود و همگی ما داغدار فجایع انسانیای بودیم که هر روز در ایران رخ میداد و طبیعتاً بهعنوان یک عضو اجتماع که کار هنری هم انجام میدهد، هنرم ابزاری برای مشقکردن دردهای خودم و اجتماعم بود که به ذائقهٔ خیلیها خوش نمیآمد و شاید صلاح بر این بود که بهشکل جدی به این سفر بهعنوان یک مهاجرت نگاه کنم.
لطفاً کمی بیشتر دربارهٔ اینکه آواز و ساز موسیقی را نزد چه استادانی آموختید، برایمان بگویید.
ملیحه مرادی: زمانی که ۱۶ سالم بود، خدمت استاد عزیزم بانو پریسا رفتم و از محضر ایشان ردیف جناب محمود کریمی را آموختم و دورهای عالی را هم خدمت ایشان گذراندم. بعد از گرفتن دیپلم، به کنسرواتوار موسیقی تهران رفتم و در رشتهٔ ساز ایرانی (سهتار) تحصیل کردم و موسیقی خواندم. در آنجا با استادان عزیزم، محمد فیروزی (سهتار)، سیامک جهانگیری (موسیقی) و سامر حبیبی (کمانچه)، آشنا شدم و بعدها افتخار همکاری با استادانم را داشتم و بسیار از آنها آموختم. در ادامه در زمینهٔ آواز از محضر استادان محمدرضا شجریان، علیاصغر شاهزیدی، مظفر شفیعی، سیامک جهانگیری و ابوالحسن پازوکی بهرهمند شدم.
مینا دریس: همانطور که اشاره کردم، من موسیقی مقامی عربی را بهشکل خودجوش و بیشتر از صدای بانو اُم کلثوم، خوانندهٔ فقید و شهیر مصری، آموختم و بعدها در دوران دانشجویی برای مدتی شاگرد استاد هنگامه اخوان بودم در موسیقی دستگاهی، در سالهای بعدتر هم با رفتن به کنسرواتوار تهران تلاش کردم آگاهی خودم را در این زمینه تا جای ممکن تقویت کنم.
لطفاً کمی دربارهٔ سبک کاریتان برایمان بگویید و اینکه اشعار آوازها و ترانههایی را که میخوانید، از کدام شاعرانِ کلاسیک و معاصر، انتخاب میکنید؟ آیا خودتان هم شعر میسرایید؟
ملیحه مرادی: با توجه به مسیری که در موسیقی از کودکی تا به الان پیش رفتم، بیشتر در زمینهٔ موسیقی کلاسیک ایران بوده و آشنایی با اساتیدی که داشتم و تمریناتی از آواز قدما میگرفتم تا آوازهای استاد شجریان را انجام دهم، تمرکزم بیشتر روی آواز بود تا تصنیفخوانی، چون اصل کار آواز سنتی این است که شما ردیف آوازی را بهطور کامل و جامع یاد بگیری و بعد با گوشکردن و تقلید از آواز آوازخوانان قدیمی و معاصر که صاحب سبک و شیوهای خاصاند، تجربه و نغمات بیشتری را یاد بگیری تا بعد بتوانی شیوه و مسیر خودت را در آواز پیدا کنی و خلاقیت داشته باشی. من روی شیوههای مختلف آوازی کار میکردم و گاهی نغمات را بهصورت نت مینوشتم که بهتر یاد بگیرم و البته کیفیت ضبط آن آوازها بسیار پایین بود چون از صفحه به نوار کاست منتقل شده بود و برای همین شنیدن و فهمیدنشان بسیار سخت بود.
همیشه سعی میکنم از تفکر و شیوههای مختلف آوازی در آوازهایم استفاده و اجرا کنم. اشعاری که معمولاً استفاده میکنم، بیشتر در قالب غزلهای کلاسیکاند و کمتر از شعر نو استفاده کردهام. بسیار به اشعار سعدی علاقه دارم اما سعی کردهام از شاعران دیگری همچون خواجوی کرمانی، امیرخسرو دهلوی، صائب تبریزی و غیره و همچنین شاعران معاصر ازجمله شهریار، سایه، مصدق و دیگران نیز انتخاب کنم. خودم تابهحال شعر بلند نسرودهام؛ بیشتر در حد اشعار کوتاه و پراکنده بوده است. البته من در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی هم در مقطع کارشناسی تحصیل کردهام که بیشتر بهخاطر عشق و علاقهام به شعر و ادبیات بوده و همچنین بهخاطر حرفهام که ارتباط مستقیم با موسیقی دارد.
مینا دریس: فضای موسیقی من شاید بیشتر فیوژن به نظر آید و گاهی دوزبانه است، من به فضاهای فولکلوریک و الکترونیک هم علاقهمندم. علاقهٔ بسیاری به استفاده از شعرهای عربی و گویش فارسی منطقهٔ جنوبی خودم دارم و برایم بسیار ارزشمند است که فرهنگ و هنر این منطقه را بیشتر معرفی کنم.
مضمون اشعاری که برای آوازخوانی و ترانهخوانی انتخاب میکنید، بیشتر در چه زمینهای است؟ و چرا؟
ملیحه مرادی: اشعاری که در اجراهایم و همچنین گاه در شبکههای اجتماعی انتخاب میکنم، بیشتر مضامین اجتماعی و معترضانه دارد. بههرحال همیشه بهخاطر وضعیت نابسامان و بیعدالتیهای اجتماعی، از طریق هنرم بهعنوان یک شهروند ایرانی همراهی و همدلی میکنم اما خب گاهی دلم برای اشعار عاشقانه هم تنگ میشود و راستش مدتیست که دوست دارم این محتوا را بیشتر استفاده کنم، چه در آوازهایم و چه در انتخاب قطعات یا تصانیفی که از سوی آهنگسازان پیشنهاد میشود.
مینا دریس: مضامینی را که انتخاب میکنم، بیشتر براساس میزان تمرکز و توجه خودم در آن مقطع خاص از زندگیام روی موضوعات واقعی که درگیرشانم در نظر میگیرم، چون برایم مهم است که با موسیقیام زندگی بکنم؛ مثلاً مسئلهٔ زنان و فشارهای اجتماعی یا مسئلهٔ انسانها و حق بیان و مسائلی مرتبط با طبیعت، عشق و… .
موزیک ویدئوی «ای زن» از کارهای نسبتاً جدید شما با استقبال بسیار خوبی مواجه شده است. لطفاً برای خوانندگانمان از ایدهٔ پشت این اثر بگویید و اینکه آیا انتظار چنین استقبالی را داشتید؟ همچنین لطفاً بفرمایید چه افرادی در تهیهٔ این کار مشارکت داشتهاند.
ملیحه مرادی: قطعهٔ «ای زن» به آهنگسازی دوست عزیزم، احسان مطوری، بر روی شعری از حسین منزوی است. بهگفتهٔ خود احسان، او این اثر را به مادرش و تمام زنان و مادران سرزمینش تقدیم کرده است. بهنظرم بهخاطر شعر و ملودی زیبا و سادهای که دارد، فکر میکنم مردم هم با آن ارتباط گرفتهاند و دوستش داشتهاند. ویدئویی که برایش ساخته شد، بار اول توسط هنرمند عزیز خانم سرگل انجام شد و Farhang Foundation هم اسپانسر ضبط ویدئوی این اثر شد.
مینا دریس: به توضیحات دوستم، ملیحه مرادی عزیز، اضافه کنم که بیشک احساس ما نسبت به رهایی و آزادشدن از قید و بندهای بسیار بیرحمانهای که بیش از چهار دهه در ایران بر زنها روا داشته شده، ما را بهسمت این انتخاب کشاند.
لطفاً کمی دربارهٔ کنسرتتان با عنوان Voices Unveiled که بهزودی در ونکوور در تاریخ ۲۵ ژانویه برگزار خواهد شد، برایمان بگویید.
ملیحه مرادی: از زمانیکه من و مینا با هم به آمریکا آمدیم، با توجه به آشنایی و دوستیِ چندسالهمان و بعد دوستی و معاشرتی که با احسان مطوری عزیز داشتیم، باعث شد وقتی کنار هم قرار گرفتیم، این کار تعریف بشود و شکل بگیرد، و در نهایت اسم گروه شد Voices Unveiled، تقریباً بهمعنی صداهای خروشان.
احسان مطوری آهنگساز، نوازندهٔ سنتور و مدیر اجرایی این پروژه، که با توجه به سابقهٔ زندگی، تحصیل و فعالیت موسیقی در آمریکا بهطور گسترده با گروهها و هنرمندان مطرح خارجی ارتباط دارد، گروهی متشکل از سازهای ایرانی و غربی شامل سنتور، درامز، گیتار بیس، کلارینت و ویولنسل را بنا کرد. من در بخش اول قطعاتی میخوانم که روایتی از یک دختر خوانندهٔ تهرانیست که رؤیای خوانندگی بهطور آزادانه در کشورش را دارد و در بخش دوم مینا دریس، دختری اهل جنوب ایران، خوزستان، که او هم بهدنبال عشقش و آواز، با قطعاتی که میخواند ماجرایش را روایت میکند. در بخش سوم هر دو به روی صحنه میآییم و قطعات مشترکی را میخوانیم.
گروه ما از فوریهٔ ۲۰۲۳ تور اجراهایش را شروع کرد و تا الان حدود ۲۴ کنسرت در اکثر شهرهای آمریکا داشتهایم که همچنان هم ادامه دارد.
مینا دریس: برای اجرای ۲۵ ژانویه در ونکوور بسیار هیجان داریم، چون این اولین اجرای ما در کشور کاناداست و طبیعتاً گروه ما در دو سال اخیر تلاش بسیاری کرده که با وجود محدودیتهایی که در ایران برای ما بهعنوان وُکالیست وجود داشته، بتوانیم در معرفی خودمان به مخاطبان عزیزمان بهشکل بینالمللی کوشا باشیم.
آیا شما در ایران هم فعالیت جدی در آوازخوانی داشتهاید؟ اگر بله، چه چالشهایی بهعنوان یک زن برای چنین فعالیتی داشتهاید؟ آیا برای خانمها کنسرت برگزار میکردید؟ در مجموع نظرتان در اینباره [برگزاری کنسرت فقط برای خانمها] چیست؟
ملیحه مرادی: بله من از سن ۱۷ سالگی اولین کنسرت رسمیام با مجوز ارشاد را آغاز کردم، اما با توجه به ممنوعیت تکخوانی زنان، باید یک خوانندهٔ مرد و زن دیگری هم در کنار من میخواندند. تا حدود ۲۳ سالگی چند اجرا بههمین شکل داشتم، در سالنهایی مثل رودکی، نیاوران و ارسباران و چند تکخوانی در پایاننامهٔ کارشناسی ارشد موسیقیِ دوستانم همکاری و فعالیت کردم، اما از سال ۲۰۰۸ تصمیم جدی گرفتم که دیگر در ایران بهشکل همخوان کنسرت اجرا نکنم و مجبور شدم برای تکخوانی به خارج از ایران سفر کنم و با گروههای مختلفی در اروپا و استرالیا اجرا داشته باشم. متأسفانه در ایران برای تکخوانی، شما فقط حق دارید کنسرت بانوان برگزار کنید، یعنی تمام گروه، مخاطب، دستاندرکارانِ برگزاری باید خانم باشند و هیچ فیلم، صدا و عکسی از اجرا بیرون نمیآید و متأسفانه فقط یک پوستر به یادگار میماند.
یکبار بهخاطر دوستان و هنرجویانم که دوست داشتند من را روی صحنه ببینند و به کنسرتم بیایند، کنسرتی در سالن نیاوران برای بانوان برگزار کردم که متأسفانه با موانع و مشکلات زیادی از طرف حراست ارشاد روبرو شدم… بسیار سخت و مضحک است که شما بدون رسانه و تبلیغات بلیتفروشی کنی و سالن را پر کنی.
مینا دریس: بله، اجرا در تالار وحدت و کاخ نیاوران و سالنهای دیگر همواره انجام میشد و البته تجربهٔ من در اجرا برای بانوان، هم جذاب بود در نوع خود، و هم عجیب! از آنجاییکه در اجراهای عمومی همیشه باید در غالب همخوان یا صدای دوم حاضر میشدم و از طرفی چالشهایی مثل تذکر حفظ حجاب روی صحنه، که حتی با وجود رعایت آن، میگرفتم، گاهی میکروفونکال قطع میشد و همان زیرصدا هم دیگر نبودم. این مشکلات در کنسرت بانوان اتفاق نمیافتاد و آزادی عمل بیشتری در انتخاب پوشش و حرکت روی استیج با پوشش دلخواه و شنیدن صدای خودت بهعنوان وُکالیست داشتی که جذابش میکرد، اما نکتهٔ دردناکش این بود که بهخاطر داشتن چنین اجرایی بهطور کلی از فعالیت در فضای مجازی منع میشدی، مثلاً باید تمام ویدئوهای خودت را از یوتیوب و اینستاگرام حذف میکردی و این بهای سنگینی برای داشتن یک کنسرت است، چون بهاین شکل تو چطور میخواهی خودت را به مخاطبانت معرفی کنی، وقتی نتوانی آثار خودت را به گوششان برسانی!
فکر میکنید محیط فرهنگی-هنری آمریکا چه تأثیری روی کارهای شما داشته است؟ و اساساً محیط فرهنگی جامعهٔ ایرانی-آمریکایی را در مقایسه با ایران چطور ارزیابی میکنید؟
ملیحه مرادی: خب در آمریکا و یا در خارج از ایران مشکلات مجوزگرفتن و سانسور و کمبود امکانات نداری و با توجه به اهمیتی که برای هنر و هنرمند قائلاند، میتوانم به دغدغههایم توجه کنم و آنها را عملی کنم. جامعهٔ ایرانی خارج از ایران چون در اقلیتاند، بالطبع نسبت به داخل ایران شاید بهسختی میتوانیم خودمان را معرفی کنیم و هنرمان را پیش ببریم. قطعاً اگر من در ایران رسانه داشتم، مثل تلویزیون، رادیو و حتی سینما و بیلبوردهای شهری، قاعدتاً مردم بیشتری من و هنرم را میشناختند و حتی اگر خارج از ایران هم کنسرت برگزار میکردم، همچون آقایان خواننده، با اقبال بیشتری مواجه میشدم.
مینا دریس: در واقع برای من حضور در آمریکا و این تجربهٔ زیستی متفاوت برای هماندیشی و همراهی با فرهنگهای مختلف از سراسر دنیا بسیار منحصربهفرد و درخشان است و البته جامعهٔ ایرانیان ساکن آمریکا هم بهدلیل اینکه هرکدام در نسلها و سنین متفاوتی ایران را ترک کردهاند، حامل خصوصیتهای همان دورهٔ تاریخیاند که شناخت و مواجهه با آنها برایم بسیار دلپذیر است و ذائقهٔ موسیقی هر نسلی طبیعتاً با نسلهای قبل و بعد خودش متفاوت است. در هر صورت، برای من این دوره از زندگیام سرشار از تجربههای دوستداشتنی و رشد است که بهخاطرش شکرگزار و خوشحالم.
شما کنسرتهای بسیاری در کشورهای مختلف دنیا برگزار کردهاید؟ بهترین تجربهتان بهلحاظ استقبال جامعهٔ غیرفارسیزبان از برنامههایتان در کدام کشور بوده است؟
ملیحه مرادی: بله، من از سال ۲۰۰۸ کنسرتهای خارج از کشورم را شروع کردم و در استانبول، اروپا و استرالیا با گروههای مختلف تورهای کنسرت متعددی داشتهام و همچنین در چند فستیوال خارجی شرکت کردهام. بهترین خاطرهام در لهستان بود که فقط یک ایرانی در سالن ۳۰۰ نفرهای بود که با غیرایرانیها پر شده بود. بعد از اجرا چند نفر آمدند پشت صحنه و دو نفر از آنها که بازیگر تئاتر بودند، میگفتند ما زبان شما را متوجه نمیشدیم، اما میفهمیدیم که شما اشعار و ملودیهای بسیار عاشقانه میخوانی و بهپهنای صورت اشک ریخته بودند و بسیار تحت تأثیر قرار گرفته بودند.
مینا دریس: بله در فستیوالهایی در کشورهای ایتالیا، آلمان و فرانسه و در کشورهای همسایه مثل عراق و قطر و ترکیه شرکت داشتهام. برای من بهترین تجربه اجرایی در فستیوال «بابل» در کشور عراق بود که مخاطبان همراهی و استقبال بسیار خوبی از ما نشان دادند.
معمولاً چند درصد غیرفارسیزبان به کنسرتهای شما میآیند؟ چقدر فکر میکنید موسیقی ایرانی در میان غیرفارسیزبانان محبوبیت دارد؟ آیا تلاشی برای معرفی آن به جامعهٔ غیرفارسیزبان کردهاید؟
ملیحه مرادی: کنسرتهای زیادی برای غیرایرانیها داشتهام و همچنین در اجراهایی که ایرانیها برگزار میکنند، گاهی غیرایرانیها هم به اجرای ما میآیند که غالبا دوست و آشناهای ایرانیها هستند، یا کسانی که بهواسطهٔ شناختشان نسبت به موسیقی ما به اجرایمان میآیند، یا از همکاران غیرایرانی ما هستند.
علاوه بر تولید و اجرای موسیقی، من همیشه دغدغهٔ معرفی موسیقی و آواز ایرانی را هم داشتهام. تقریباً از ۱۹ سالگی تا به امروز تجربهٔ تدریس آواز و موسیقی داشتهام و حتی هنرجویان غیرایرانی هم داشتهام و دارم.
همچنین تا بهحال در خارج از ایران چند کارگاه برای علاقهمندان موسیقی غیرایرانی و موزیسینهای غیرایرانی برگزار کردهام و دوست دارم بهنوبهٔ خودم قدم کوچکی برای اشائهٔ موسیقی و فرهنگ ایران بردارم.
مینا دریس: نمیتوانم درصد مشخصی را اعلام کنم، بهنظرم موسیقی زبان نمیشناسد و در واقع ما با ارائهٔ بیشتر خودمان و با داشتن همکاریهای مشترک و ایجاد دوستی با اقوام مختلف میتوانیم این ترکیب جادویی از صلح و دوستی را در قالب موسیقی به هم هدیه بدهیم و این مسیر هرگز تمام نمیشود. ما در واقع ابزار موسیقی را برای توسعهٔ شبکهای از دوستی انتخاب میکنیم. هیچکس در جهان نیست که هفت نت موسیقی را نشناسد، پس این زبانی واحد و کاملاً قابلدرک است. موضوع اصلی، ساخت دوستیها با دیگر اقلیمها و فرهنگها و سپس معرفی فرهنگ و هنر خودمان است که بیشک زیباست و مسیر خودش را طی خواهد کرد.
آیا بهنظر شما هر شخصی فارغ از صدایی که دارد میتواند آوازخوانی و ترانهخوانی را بیاموزد؟
ملیحه مرادی: بله، قطعاً همه در هر سن و سالی میتوانند آواز یاد بگیرند و بخوانند. چون صدا یا حنجره یک ابزار است، مثل ساز که شما میتونید با آموزش صحیح و اصولی و تمرین و استمرار، آواز بخوانی، حالا در هر سطحی که هدفگذاری میکنی.
مینا دریس: بیشک هر کسی که توان صحبتکردن دارد، از فرصت خواندن هم بیبهره نیست و همیشه تربیت قدرت شنوایی و از سوی دیگر شناخت حنجره و روشهای صحیح استفاده از آن میتواند کمککننده باشد.
علاقهمندان به یادگیری آواز از چه طریقی میتوانند با شما ارتباط برقرار کنند؟
ملیحه مرادی: میتوانند از طریق ایمیل من (maliheh.moradi.h@gmail.com) در تماس باشند و همچنین از طریق شبکههای اجتماعی میتوانند آثار صوتی و تصویری من را بشنوند و ببینند.
مینا دریس: از طریق صفحهٔ اینستاگرامم (@minaderismusic) و ایمیلی که در بایو پیج هست.
آیا کار جدیدی در دست ندارید؟ لطفاً کمی هم دربارهٔ برنامههای آیندهتان برایمان بگویید.
ملیحه مرادی: فعلاً مشغول اجراهای پروژهٔ Voices Unveiled هستیم و قرار است بهزودی قطعاتی از این اجرا بهصورت صوتی و تصویری منتشر شود که دوستان میتوانند از طریق صفحات اینستاگرامِ @maliheh__moradi یا فیسبوک اخبار مربوط به فعالیتهای ما را دنبال کنند.
مینا دریس: من همیشه در حال تجربهکردنم و بله، کارهای جدیدی با احسان مطوری عزیز و دیگر دوستان موزیسین در دست اقدام دارم که بهزودی ارائه خواهم کرد.
با سپاس دوباره از وقتی که برای این گفتوگو اختصاص دادید، اگر سخنی باقی مانده که مایلید با خوانندگان ما بگویید و در سؤالات بالا طرح نشده است، لطفاً بفرمایید.
ملیحه مرادی: خواهش میکنم. سپاسگزارم از شما که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید. فقط یک مسئلهٔ دیگر اینکه من آلبومی منتشر کردهام بهنام «آهِ ماه» که در آن چند تصنیف از بانو قمرالملوک وزیری را بازخوانی کردهام. این آلبوم را زمانیکه ایران بودم، در سپتامبر ۲۰۲۱ بدون مجوز از طریق کمپانی Sheed Records منتشر کردم و نسخهٔ فیزیکی آن را در ایران فروختیم و همچنین آلبوم «ماتمِ ما» یا Our Sorrow به آهنگسازی دوست عزیزم، احسان مطوری، از طریق یکی از کمپانیهای مهم موسیقی بهنام ARC در مهٔ ۲۰۲۴ منتشر شد.
در آلبوم «آواز در سایه» هم که آلبومی گروهیست، در یک تِرَک آوازی خواندهام در مایهٔ «مخالف سهگاه» بههمراه نی استاد سیامک جهانگیری.
مینا دریس: در پایان از دعوتتان سپاسگزارم و امیدوارم اجرای ما را در ونکوور دوست داشته باشید.
*برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ خرید بلیت این کنسرت از لینک زیر دیدن کنید: