مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
اوپنهایمر (Oppenheimer) یک فیلم زندگینامهای حماسی به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان است که در سال ۲۰۲۳ اکران شد. نولان فیلمنامهٔ این فیلم را بر اساس کتاب پرومتهٔ آمریکایی (American Prometheus)، پیروزی و تراژدی جی. رابرت اوپنهایمر به رشتهٔ تحریر درآورده است. داستان فیلم دربارهٔ زندگی جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان نظری آمریکایی، است که بهعنوان «پدر بمب اتم» شناخته شده است و کیلین مورفی نقش وی را در فیلم بازی کرده است. این ششمین همکاری مشترک نولان و مورفی است. امیلی بلانت در نقش همسر اوپنهایمر، مت دیمون در نقش رئیس پروژهٔ منهتن یعنی لسلی گرووز، رابرت داونی جونیور در نقش عضو کمیسیون انرژی اتمی ایالات متحده یعنی لوئیس استراوس، و فلورنس پیو در نقش معشوقهٔ کمونیست اوپنهایمر، جین تتلاک، حضور دارند. دیگر بازیگران شامل جاش هارتنت، کیسی افلک، رامی ملک و کنت برانا، میشوند. هشتاد و یکمین دورهٔ جوایز گلدن گلوب در حالی برگزار شد که فیلم «اوپنهایمر» با کسب پنج جایزه پیشتاز شد و جایزهٔ بهترین کارگردانی، موسیقی متن، نقش اول و مکمل مرد را نیز از آن خود کرد.
داستان فیلم
در حالیکه نازیها در سراسر اروپا با ایجاد رعب و وحشت بر مردم حکومت میکنند، آمریکاییها تصمیم میگیرند به فیزیکدانی مرموز بهنام جی. رابرت اوپنهایمر اعتماد کنند تا قبل از اینکه آلمانها بمب هستهای خود را بسازند، آنها به کمک اوپنهایمر یک بمب هستهای بسازند. این روایت، با نشاندادن زندگی اوپنهایمر جوان در کمبریج بهعنوان دانشجوی فیزیک تحت نظر پاتریک بلکت و رابطهٔ نهچندان دوستانهٔ این دو آغاز میشود. او بعدتر به پیشنهاد نیلز بور، فیزیکدان نامی دانمارکی تحصیلاتش را در دانشگاه گوتینگن در رشتهٔ فیزیک نظری ادامه میدهد و نهایتاً برای تکمیل تحقیاتش در فیزیک کوانتوم به آمریکا بازمیگردد و در دانشگاه برکلی به تحقیق و تدریس میپردازد؛ همانجایی که او را برای مدیریت پروژهٔ ساخت نخستین بمب اتمی جهان انتخاب میکنند و…
دربارهٔ فیلم
مشهورترین نقلقول اوپنهایمر از مستند «من مرگ میشوم» در سال ۱۹۶۵ میآید. در آن، اوپنهایمر از دیدن اولین آزمایش بمب هستهای در ۱۶ ژوئیهٔ ۱۹۴۵ به یاد میآورد: «ما میدانستیم که دنیا مثل قبل نخواهد بود. چند نفر خندیدند، چند نفر گریه کردند، بیشتر مردم ساکت بودند. من این جمله از کتاب مقدس هندو بهاگاواد گیتا را به یاد آوردم: ویشنو سعی میکند شاهزاده را متقاعد کند که باید وظیفهٔ خود را انجام دهد و برای تحتتأثیر قراردادن او، میگوید: اکنون من به مرگ تبدیل شدم، ویرانگر دنیاها. فکر میکنم همهٔ ما بههر شکلی چنین فکر میکردیم.»
جی. رابرت اوپنهایمر بهدلیل نقشش در ساخت اولین سلاح هستهای در طول جنگ جهانی دوم بهعنوان «پدر بمب اتمی» شناخته میشود. این فیزیکدان نظری مدیر آزمایشگاه مخفی لوس آلاموس در پروژهٔ منهتن بود که بمبهایی را ایجاد کرد که در اوت ۱۹۴۵ حدود ۱۰۰٬۰۰۰ تا ۲۰۰٬۰۰۰ نفر را در هیروشیما و ناگاساکی کشتند. اوپنهایمر در سال ۱۹۰۴ در شهر نیویورک متولد شد و دکترای فیزیک خود را زمانی که تنها ۲۳ سال داشت، دریافت کرد. اوپنهایمر فیزیکدان بزرگی بود که نقش مهمی در تثبیت جایگاه فیزیک کوانتوم در آمریکا داشت، اما بیش از هرچیز بهواسطهٔ جایگاه کلیدیاش در ساخت بمب اتم شناخته میشود.
نولان در تازهترین ماجراجویی سینماییاش به سراغ این مرد رفته است. مردی که نامش با نبوغ و البته مرگ هزاران نفر گره خورده است. بعد از دانکرک، اوپنهایمر دومین فیلمی است که کریستوفر نولان در مورد جنگ جهانی دوم ساخته است. هر فیلم جدید کریستوفر نولان برای سینما و طرفدارانش یک اتفاق ویژه است. این کارگردان در چندین سال گذشته خود را به عنوان یک فیلمساز عجیب و درجهیک تثبیت کرده؛ اینکه میتواند هر طرح داستانی را به یک اثر سینمایی خاص و پیچیده تبدیل کرده و طرفدارانش را غافلگیر کند. فیلم، قصهٔ دانشمندی را روایت میکند که سرانجام تحقیقات و تلاشهای او منجر به ساخت بمب اتم میشود. بمبی که نهایتاً بر روی ژاپن انداخته شده تا طبق ادعاها به پایان جنگ جهانی دوم کمک کند. اوپنهایمر اثری سهساعته است و میتوان آن را فیلمی طولانی دانست. اما این فیلم طولانی ابداً خستهکننده نیست. نولان موفق شده است تا مخاطب را تا لحظهٔ آخر بدون کلافهشدن نگه دارد. در کنار کارگردانی، تدوین خوب، موسیقی و بازی خوب بازیگران مخصوصاً کیلین مورفی در این روند تأثیر دارد. کیلین مورفی، در نقش اوپنهایمر، بازی بینظیری ارائه میدهد. او با مهارت، پیچیدگیهای شخصیت اوپنهایمر، ازجمله نبوغ، تعهد به علم و تردیدهای اخلاقی او را به تصویر میکشد. امیلی بلانت، رابرت داونی جونیور، مت دیمون، فلورنس پیو و کنت برانا نیز در نقشهای مکمل، بازیهای خوبی ارائه میدهند.
فیلم در واقع به دو بخش اصلی از نظر روایت تقسیم میشود، یکی روند ساخت بمب اتم است و دیگری روند مظنون واقعشدن رابرت اوپنهایمر پس از پایان جنگ جهانی. فیلم، دربارهٔ یک دوراهی بین انتخاب بد و بدتر است. ساخت بمب اتمی که منجر به کشتهشدن دهها هزار نفر میشود اما شاید بتوان با آن جنگ جهانی را پایان داد. نولان بهخوبی توانسته این دوراهی و نبردی را که درون اوپنهایمر در جریان است، به تصویر بکشد بهحدی که برای مخاطب کاملاً ملموس است. فیلم در طول سه ساعت بر روی این دوراهی مانور داده است و بیشترین تمرکزش را روی این مسئله میگذارد.
البته نقدهایی هم به فیلم وارد است. مثل قهرمان جلوهدادن آمریکاییها طبق الگوهای کلیشهای هالیوود و میهنپرستی افراطی، اما با درنظرگرفتنِ تمام مسائلی که دربارهٔ فیلم اوپنهایمر وجود دارد، باز هم میتوان گفت که یک فیلم درخشان و تمامعیار است. شاید بتوان گفت این فیلم بهترین اثر کریستوفر نولان تا به امروز محسوب میشود؛ فیلمی که نشان میدهد بسیاری از آدمهای بزرگ به این فکر کردهاند که چه کسی شوند، اما سیاستمداران تصمیم گرفتند که آنها چه کسی باشند و این مهمترین پیام فیلم است. این فیلم پرترهای ویرانگر از غرور انسان در مواجهه با اخلاق است. نولان از خیرهکنندهترین و هولناکترین تصاویر بهره میبرد تا این مواجهه را نشان دهد. اوپنهایمر فیلمی بیپروا، مبتکرانه و پیچیده است که مخاطب خود را به فکر فرو میبرد و در نهایت، کریستوفر نولان آن را به حیرتآورترین و شوکهکنندهترین شیوهٔ ممکن به پایان میرساند.
این فیلم در اغلب کتابخانههای مترو ونکوور ازجمله شهر نورث ونکوور، بخش نورث ونکوور، پورت مودی، برنابی و کتابخانههای منطقهٔ فریزر ولی برای امانتگرفتن در دسترس است. علاوه بر این، میتوانید آن را از سرویسهای پخش فیلم آنلاین بخرید یا اجاره کنید.