امیر اسلامی: همیشه سعی کرده‌ام موضوع رقص و آواز زنان را به‌نحوی مطرح کنم 

گفت‌وگو با امیر اسلامی، هنرمند ساکن ونکوور، به‌مناسبت اجرای اثر جدید او با نام «بالهٔ رقص آخر» در دانشگاه کپیلانو و همچنین فستیوال STAND

سپهر حجتی – ونکوور

امیر اسلامی دارای مدرک فوق‌لیسانس آهنگ‌سازی از دانشگاه هنر تهران است و در سال ۲۰۱۵ به ونکوور مهاجرت کرده است. وی فعالیت هنری خود را در ونکوور با راه‌اندازی برنامهٔ «آرامِ جان» در رادیو کو-آپ (Co-op Radio) شروع کرد که طی آن هفته‌ای یک ساعت به معرفی موسیقی ایرانی می‌پرداخت.

سپس به‌همراه گروهی از اهالی موسیقی، گروه کُر ایرانیان ونکوور را در سال ۲۰۱۶ تأسیس کرد. همچنین گروه موسیقی «هزارآوا» و «نشر رومی» را در همین سال پایه‌گذاری کرد.

امیر اسلامی «انجمن موسیقی ایرانیان بریتیش کلمبیا» را به‌همراهی اهالی موسیقی در سال ۲۰۱۹ تأسیس کرد.

او به‌همراه ارکستر سمفونی امبل‌ساید، ارکستر اینترکالچرال ونکوور، و ارکستر سیمفونیا لاینزگیت آثار خود را اجرا کرده است.

وی در سال ۲۰۲۱ به عضویت گروه موسیقی نادالیلا (Naadaleela) درآمد و از آن به‌بعد، هر سال کنسرت‌هایی را به‌همراه این گروه اجرا کرده و می‌کند.

امیر اسلامی به‌همراه گروه نادالیلا در تاریخ‌های ۲۱ اکتبر در دانشگاه کپیلانو و ۷ نوامبر در سالن انکس در فستیوال STAND کنسرتی را پیش رو دارد. در این کنسرت اثر جدید او با نام «بالهٔ رقص آخر» به‌همراه سه رقصندهٔ ایرانی، چینی و هندی اجرا می‌شود.

به بهانهٔ این اجرا گفت‌وگویی با این هنرمند داشته‌ام که در ادامه خواهید خواند. 

* * * * *

آقای اسلامی، من در وب‌سایت شما دیدم که بالهٔ رقص آخر را حدود سال‌های ۲۰۱۳ نوشته‌اید، ولی الان قرار است اولین اجرای آن باشد، یعنی حدود ۱۰ سال بعد از ساخت اثر. ممنون می‌شوم توضیحی در این مورد بدهید. 

بله، این اثر برای ارکستر سمفونیک و گروه رقصندگان باله نوشته شده است و یک بالهٔ کاملاً استاندارد و رسمی است. ولی تا الان امکان اجرای آن میسر نشده بود. الان هم با تغییراتی برای این گروه اجرا می‌کنیم. 

داستان باله نوشتهٔ خود شماست؟ 

بله داستان را خودم نوشته‌ام. چون هر چه فکر کردم چه داستانی انتخاب کنم، نتوانستم و بالاخره به این نتیجه رسیدم که خودم داستانی بنویسم. تم اصلی داستان را یک شب در خواب دیدم و فردایش داستان را نوشتم و با برادرم که نویسنده و کارگردان است، چک کردم، تصحیحاتی انجام دادم و داستان را نهایی کردم. خیلی از موضوع داستان راضی‌ام چون مربوط به ممنوعیت رقص در ایران است و تضاد جالبی با باله دارد که اصلاً پایهٔ آن رقص است.

لطفاً از موضوع داستان باله، و حضور سه رقصندهٔ ایرانی، چینی و هندی بگویید. 

داستان در مورد زن رقصنده‌ای اهل روستایی در شمال خراسان است که همسرش و اهالی روستا او را به‌خاطر اینکه عاشق رقص است و می‌رقصد، از روستا بیرون می‌کنند.

او به‌دنبال ایده‌آل ذهن خود به شهرهای مختلف ایران از جمله آذربایجان، کردستان و بلوچستان می‌رود، و در کوه‌های بلوچستان با عارفی روبه‌رو می‌شود که به او آوازی جادویی یاد می‌دهد که وقتی آن را بخواند از دیده‌ها محو می‌شود و می‌تواند آزادانه برقصد.

زن به روستای خودش برمی‌گردد و هر روز در میدان روستا آزادانه آواز می‌خواند و می‌رقصد. اهالی روستا هر روز با اشتیاق به میدان روستا می‌آیند که آواز جادویی را بشنوند و لذت ببرند! ولی بالاخره روزی زن تصمیم می‌گیرد که آواز نخواند تا مردم بفهمند اوست که می‌رقصد. اما مردم با دیدن او فکر می‌کنند چون او به روستا برگشته، آواز جادویی از روستا رفته و بنابراین او را شوم می‌دانند و به او حمله می‌کنند تا بکشندش و او به‌ناچار دوباره آواز جادویی را می‌خواند و برای همیشه از دیده‌ها محو می‌شود.

در نمونهٔ اخیر که ما اجرا می‌کنیم، چون اعضای گروه موسیقی اهل کانادا، چین و هندند، زن رقصنده به‌جای سفر به شهرهای ایران به این کشورها سفر می‌کند تا ایده‌آل خود را پیدا کند و عارف مورد نظر داستان را در هند پیدا می‌کند. 

گفت‌وگو با امیر اسلامی، هنرمند ساکن ونکوور، به‌مناسبت اجرای اثر جدید او با نام «بالهٔ رقص آخر» در دانشگاه کپیلانو و همچنین فستیوال STAND

پس کمی تغییرات در داستان و به‌تبع آن در موسیقی اتفاق افتاده است؟ 

بله دقیقاً، موسیقیِ بخش‌هایی از باله جدیداً و متناسب با موضوع سفرهای زن رقصنده ساخته شده است. 

داستان باله چه پیامی دارد و چه می‌خواهد بگوید؟ 

خب، بسیار واضح است که در مورد ممنوعیت رقص، و البته مثل هزاران ممنوعیت دیگر در ایران صحبت می‌کند. دغدغهٔ من در هنر همیشه گفت‌وگو در مورد عدم آزادی زنان ایرانی در موسیقی بوده است. در ایران تک‌خوانِ زن و رقصندهٔ زن و حتی در برخی شهرها نوازندهٔ زن نمی‌تواند فعالیت کند و این واقعاً جای تأسف زیادی دارد. من همیشه سعی کرده‌ام موضوع رقص زنان و آواز زنان را به‌نحوی مطرح کنم. 

نوشتنِ همین باله یا برنامهٔ رادیویی «آرامِ جان» که اختصاص داشت به صدای خوانندگان زن ایرانی و همچنین تأسیس گروه «هزارآوا» متشکل از سه خوانندهٔ خانم در راستای همین تفکر بوده است. 

لطفاً از تأسیس گروه موسیقی نادالیلا و اعضای آن بگویید.

آقای کِرتیس اندروز (Curtis Andrews) نوازندهٔ ساز کوبه‌ای Mridangam، که تخصص موسیقی هندی دارند، در سال ۲۰۲۱ به من زنگ زدند و گفتند: «من قصد دارم یک گروه چندفرهنگی تشکیل بدهم و برای معرفی بخش موسیقی ایرانی تو را انتخاب کرده‌ام.»

من خیلی خوشحال شدم و استقبال کردم، به‌خصوص که یک سال هم بود به‌خاطر کرونا فعالیت‌های موسیقی تعطیل شده بود. اعضای این گروه عبارت‌اند از:

 Curtis Andrews – Mridangam/Kanjira/Composer (India)

Jonathan Bernard – Percussion (Canada)

Jared Burrows – Guitar/Composer (Canada) 

Amir Eslami – Ney/Composer (Iran)

Dailin Hsieh – Zheng (Taiwan)

Lan Tung – Erhu/voice/Composer (Taiwan) 

Vidyasagar Vankayala – Voice/Composer (India) 

گفت‌وگو با امیر اسلامی، هنرمند ساکن ونکوور، به‌مناسبت اجرای اثر جدید او با نام «بالهٔ رقص آخر» در دانشگاه کپیلانو و همچنین فستیوال STAND

همچنین سه رقصنده برای این باله به ما پیوسته‌اند که عبارت‌اند از: 

Fereshteh Zakery – Choreographer/Dancer (Iran) 

Ashvini Sundaram – Choreographer/Dancer (India)

Chengxin Wei – Choreographer/Dancer (China) 

آیا در کنسرت‌های جدید شما فقط بالهٔ رقص آخر اجرا می‌شود؟ 

این کنسرت‌ها در تاریخ‌های ۲۱ اکتبر ساعت ۷:۳۰ شب در دانشگاه کپیلانو، و ۷ نوامبر ساعت ۷:۳۰ شب در فستیوال هنری STAND در سالن انکس مرکز شهر ونکوور برگزار می‌شوند.

در بخش اول، کنسرت پنج قطعه از آهنگ‌سازان گروه اجرا می‌شود و در بخش دوم، بالهٔ رقص آخر اجرا می‌شود.

جشنوارهٔ STAND 2023
پوستر جشنوارهٔ STAND 2023 – برای آگاهی از برنامهٔ این جشنواره اینجا کلیک کنید

ماهیت این گروه چندفرهنگی است. لطفاً در مورد این ساختار و اهداف گروه برایمان بگویید. 

بله، حضور نوازندگان و خواننده‌ای که همه الان کانادایی‌اند ولی اصالتاً از کشورهای ایران، هند، چین و تایوان‌اند، به این گروه روحیه‌ای چندفرهنگی داده است. 

ما در این گروه قطعاتی را که هر یک از اعضای گروه ساخته‌اند، اجرا می‌کنیم. و هر عضو گروه تلاش می‌کند به موسیقی ملیت مورد نظر نزدیک شود. مثلاً یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های من برای اجرای ساز نی در این گروه، اجرای ریتم‌های پیچیدهٔ موسیقی هند است. همچنین وقتی قرار است من تک‌نوازی کنم، باید هم بتوانم به موسیقی و هویت ملی موسیقی مورد نظر نزدیک بشوم و هم هویت ملی خودم را نشان دهم.

در مجموع بسیار همکاری لذت‌بخشی است و من از کار با این گروه خیلی خوشحالم و همواره می‌آموزم. 

مخاطب شما برای اجراهای پیش رو چه کسانی‌اند؟ 

به‌نظر من همهٔ ملیت‌ها، همهٔ افراد در هر سن و سال می‌توانند به این کنسرت‌ها بیایند. موسیقی متفاوتی بشنوند و تجربهٔ جدیدی کسب کنند. در اجراهای سال‌های قبل خیلی از تماشاچیان کنسرت بعد از اجرا هیجان‌زده بوده و از تجربیات جدید خودشان می‌گفتند. اینکه موسیقی‌ها انگار هم هویت‌های مختلف داشت و هم به‌لحاظ درهم‌تنیده‌شدن فرهنگ‌ها متعلق به هیچ مکان خاصی نیست!

من خودم هم همین حس را دارم و این رهایی از مرز و قوم و ملیت خیلی احساس خوبی برایم دارد. اینکه ما به‌عنوان هنرمند که زبان گفت‌وگویمان موسیقی است، با هم همکاری می‌کنیم و به هم احترام می‌گذاریم، بسیار لذت‌بخش است. 

گفت‌وگو با امیر اسلامی، هنرمند ساکن ونکوور، به‌مناسبت اجرای اثر جدید او با نام «بالهٔ رقص آخر» در دانشگاه کپیلانو و همچنین فستیوال STAND

از جامعهٔ ایرانیان ونکوور چه انتظاری دارید؟ 

من انتظاری ندارم، ولی همهٔ ایرانی‌های عزیز را به کنسرت خودمان دعوت می‌کنم. خیلی دوست دارم آن‌ها را در این اجرا ببینم و با آن‌ها بعد از اجرا گفت‌وگو کنم و از احساسشان باخبر بشوم. هنر بدون مخاطب بی‌معناست، بنابراین اجراهای پیش رو فقط با شنوندگان آن معنا پیدا می‌کند.

من فکر می‌کنم ما ایرانی‌ها همیشه این حس را داریم که هنر ایرانی را حمایت کنیم. همه در خانه‌هایمان فرش و صنایع دستی و موسیقی و سازهای ایرانی داریم. همهٔ ما تئاترها، کنسرت‌ها، فیلم‌ها و فستیوال‌های ایرانی را حمایت می‌کنیم. بنابراین من مطمئنم ایرانی‌های عزیز به دیدن این اجراها خواهند آمد.

به‌خصوص که موضوع باله و ممنوعیت رقص در ایران است، بنابراین اگر اعتقاد داریم که باید برای محدودیت‌های موجود در ایران قدمی برداریم، این یکی از همان قدم‌هاست. 

خیلی ممنون از این گفت‌وگو، در پایان سخنی اگر دارید لطفاً بفرمایید‌. 

موسیقی زبان بیان احساسات است و وقتی واقعاً با احساسات یک موزیسین تولید و اجرا شود، در وجود شنوندگان نفوذ می‌کند. بدون اغراق بالهٔ رقص آخر را من با تمام وجود و با تمام احساسی که نسبت به موضوع ممنوعیت رقص در ایران داشته‌ام، ساخته‌ام. بنابراین شک ندارم به دل می‌نشیند و مخاطبان این کنسرت از دیدن این اجرا خوشحال و به‌فکرفرورفته به خانه خواهند رفت.

ارسال دیدگاه