دکتر امیرحسین توفیق – ونکوور
بیش از شش سال از اقامت لیلا در کشور ترکیه و بیش از چهار سال از قبولیاش بهعنوان پناهنده از سوی کمیساریای عالی پناهندگان مستقر در سازمان ملل گذشته بود و او همچنان منتظر مشخصشدن کشور اسپانسرکنندهاش مانده بود. لیلا با برادرش که در شهر تورنتو اقامت دائم کانادا را دارد، تماس گرفت و گفت:
«علی جان، شرایط در ترکیه واقعاً سخت است. شش سال گذشته که اینجا ساکن بودهایم و بیشتر از چهار سال است که منتظر بخش کشوری سازمان مللایم تا کشور ما را مشخص کند. به من گفتهاند که چون برادرت در کانادا ساکن است، اولویت کشور کاناداست اما بخش کشوری و کلاً کمیساریای عالی پناهندگان تعطیل است و خبرهای خوبی هم شنیده نمیشود. در ماه گذشته، دولت ترکیه بیدلیل چند پناهنده را بازداشت و به کشورشان مسترد کرد. اینجا نه اجازهٔ کار قانونی داریم و نه اجازهٔ تحصیل و کلاً هیچکاری نمیتوانیم انجام دهیم. من و همسرم شاید بتوانیم باز هم تحمل کنیم، اما دختر کوچک ما دیگر دارد خسته میشود. یادت میآید که نوزاد بود و ما مجبور به ترک ایران شدیم؟ الان وقت مدرسهرفتنش است و ما همچنان بلاتکلیفایم. چند روز پیش از یکی از پناهندهها شنیدم که کانادا یک برنامهٔ مهاجرتی مختص پناهندههای قبولشده دارد و از آن طریق میشود به کانادا آمد. تنها چیزی که من از این برنامه میدانم این است که اگر از این طریق اقدام کنیم، دیگر کانادا از لحاظ مالی ما را حمایت نمیکند که آن هم اصلاً مشکلی نیست. آنقدر این مدت اینجا سختی کشیدهایم که فقط میخواهیم زودتر از ترکیه خارج شویم و مطمئنام که وقتی رسیدیم، میتوانیم از پس مسائل مالی بر بیاییم و نیازی به حمایت مالی دولت کانادا نخواهیم داشت. داداش گلم، زحمت بکش ببین این شنیدهٔ من درست است و جزئیات آن چیست و آیا ما واجد شرایط هستیم یا نه؟»
برادر لیلا پس از صحبت مفصل با خواهرش و شنیدن موارد فوق، گفت:
«حتماً خواهر گلم. من هم از اینکه شما با یک کودک خردسال اینهمه سال در ترکیه بلاتکلیفاید، خیلی ناراحتام و از همین فردا مسئلهای را که گفتی دنبال میکنم تا اطلاعات درست و کاملی پیدا کنم و بعد با تو صحبت میکنم.»
علی از طریق دوستانی که پیدا کرده بود، در مورد موضوع مربوطه سؤال کرد و دوستانش اطلاعاتی را که داشتند در اختیار او قرار دادند ولی او نهایتاً نتوانست پاسخ برخی از سؤالات را پیدا کند. بههمین دلیل با بررسیهایی که انجام داد، یک وکیل مهاجرت که بهطور تخصصی فقط در ارتباط با پناهندگی فعالیت میکرد و سابقهٔ خوبی در پروندههای پناهندگی داشت، پیدا کرد و پس از تماس با دفتر ایشان و تنظیم وقت ملاقات، به دفتر ایشان در خیابان یانگ شهر تورنتو، مراجعه کرد. علی پس از عنوانکردن شرح حال خواهرش بهطور کوتاه و چکیده از وکیل مربوطه در مورد صحت شنیدههای خواهرش پرسید و از وکیل خواست که همهٔ جوانب این برنامه را برایش توضیح بدهد.
«بله، در کانادا یک برنامهٔ مهاجرتی وجود دارد که مختص افرادی است که یا از کمیساریای عالی پناهندگان مستقر در سازمان ملل یا از کشوری که در آن اقامت دارند، درخواست پناهندگی کرده باشند و قبولی را داشته باشند. این افراد نیاز دارند که یک گروه پنجنفره را بهعنوان اسپانسر داشته باشند که از این پنج نفر، سه نفر آنها باید شرایط مالی مناسبی داشته باشند. بدین معنی که حداقل درآمد سال گذشتهٔ آنها بسته به تعداد اعضای خانوار برابر یا بیشتر از حداقل درآمد مشخصشده در جدول LICO باشد. هیچکدام از این افراد نیازی نیست هزینهای را متحمل شوند، اما چون بر اساس قانون، دولت از لحاظ مالی از این پناهجویان حمایتی نمیکند، نیاز است اثبات شود که هزینههای زندگی آنها فراهم است تا بتوانند در کانادا مستقر و مشغول کار و زندگی شوند.»
علی پس از اطمینان از صحت شنیدههای خواهرش از وکیل پرسید:
«آیا پیچیدگی خاصی وجود دارد؟»
«بله. یکی از فرمهای ادارهٔ مهاجرت که هوشمند است، در ارتباط با مسائل مالی است که باید آن را با دقت تکمیل کنید تا عددی که در نهایت مشخص میشود، منفی نباشد. در غیر اینصورت، واجد شرایط نیستید.»
علی پس از کمی تأمل پرسید:
«آیا توصیهٔ خاصی دارید؟»
وکیل در پاسخ علی گفت:
«چند نکتهٔ بسیار مهم وجود دارد که باید مدنظر داشته باشید:
۱- کلیهٔ اعضای گروه پنجنفره باید مدرک عدم سوءپیشینه از پلیس کانادا بگیرند که از تاریخ صدور آن بیش از شش ماه نگذشته باشد.
۲- تمامی اعضای گروه پنجنفره باید آدرس ایمیل درست و فعال داشته باشند. چرا که پس از وصول پرونده توسط وزارت مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا، به تمام اعضای گروه ایمیلی زده میشود تا علاوه بر آنکه اعلام وصول انجام میشود، درستی آدرس ایمیل افراد گروه را هم کنترل کنند و اگر ایمیلی برگشت بخورد، اعلام خواهد شد و میبایستی مجدداً فرمی که مشخصات گروه در آن نوشته شده، تهیه و ارسال شود و طبیعتاً پرونده به تأخیر خواهد خورد.
۳- توصیه میشود که یک نفر از اعضای گروه که بهعنوان سرگروه است، همراه با یک نفر دیگر، یک حساب مشترک تراست باز کنند و مبلغی حدود ۳۰ هزار دلار را در آن بهصورت سپرده قرار دهند تا ترازنامهٔ مالی در فرمی که پیش از این عرض کردم منفی نشود و از طرفی، پول کافی برای استقرار خانوادهٔ خواهر شما موجود باشد.
۴- نکتهٔ آخر اینکه، صبور باشید چون پردازش این پرونده حداقل ۱۸ ماه زمان خواهد برد.»
علی پس از تشکر فراوان و بهمحض خروج از دفتر وکیل، به خواهرش زنگ زد و کل آنچه را که شنیده بود، تعریف کرد و در نهایت گفت: «دیگر نگران نباش، از همین الان بهدنبال دوستانی که ممکن است بتوانند به من در این کار کمک کنند میگردم و در اسرع وقت تشکیل پرونده خواهیم داد.»
پایان