این مطلب در شمارهٔ ۸۵ رسانهٔ همیاری، ویژهنامهٔ زندهیاد علیرضا احمدیان، منتشر شده است. برای خواندن سایر مطالب این ویژهنامه اینجا کلیک کنید.
رهبران سه حزب اصلی بریتیش کلمبیا از علیرضا احمدیان و خاطرهٔ مصاحبههایشان با او میگویند
رسانهٔ همیاری – ونکوور
همهپرسی تغییر نظام انتخاباتی بریتیش کلمبیا را شاید بتوان مهمترین رخداد سیاسی استان در سال ۲۰۱۸ دانست. از چند ماه زودتر صفکشی دو جناح «آری» و «نه» شکل گرفته بود و بحثهای داغی در جریان بود. مطابق معمول برای پوشش رویدادهای انتخاباتی استان، میخواستیم پرسشهایی را برای سران احزاب اصلی بفرستیم و دیدگاههایشان را برای کمک به مردم برای انتخاب بهتر، منتشر کنیم. نهایتاً اواسط ماه اکتبر و کمی پیش از آغاز همهپرسی که بهصورت پستی انجام میشد، با جان هورگان، نخستوزیر و رهبر حزب دموکرات نوین بریتیش کلمبیا (BC NDP)، اندرو ویلکینسون، رهبر حزب بیسی لیبرال و اپوزیسیون رسمی استان و اندرو ویور، رهبر حزب سبز بیسی، مکاتبه و درخواست کردیم که به سؤالات ما پاسخ بدهند. بلافاصله از طرف اندرو ویلکینسون که تمام کوشش خود را برای پیروزی جناح «نه» بهکار گرفته بود، پاسخی دریافت کردیم که حاکی از آمادگی او برای مصاحبه بود. برای مشورت، موضوع را با علیرضا احمدیان طرح کردیم. او که در آن زمان مجری برنامهٔ رادیویی Review بود و اتفاقاً در همین زمینه مصاحبههایی با افرادی از هر دو جناح انجام داده بود، از طرح موضوع استقبال کرد و پیشنهاد داد گفتوگوها را بهصورت مشترک انجام بدهیم و از ویلکینسون دعوت کنیم به استودیوی برنامهٔ Review برود و مصاحبه را آنجا ضبط کنیم. هر چند چندان خوشبین نبودیم که این پیشنهاد مورد قبول دفتر اندرو ویلکینسون قرار بگیرد، ولی پیشنهاد آمدن به استودیو پذیرفته شد.
در روزهای باقیمانده تا مصاحبه نگران بودیم که اندرو ویلکینسون با زیرکی و سخنوریاش از پاسخ دادن به سؤالهای چالشبرانگیز و انتقاداتی که از جناح «نه» میشد، طفره برود، برای همین در جلسات حضوری و تلفنی سؤالات و سناریوهای مختلف را با هم مرور میکردیم. سرانجام روز موعود رسید و اندرو ویلکینسون مستقیماً از ویکتوریا به استودیوی Spice Radio در برنابی آمد.
در طول مصاحبه تسلط و دانش علیرضا و احاطهاش بر جوانب مختلف موضوع برای اندرو ویلکینسون جالب و حتی کمی غیرمنتظره بود، مخصوصاً آنجاییکه با نام بردن از فردی که از فراکسیون بیسیلیبرال به جناح «آری» پیوسته بود، او را شگفتزده کرد، ولی ادب و متانت او در طرح مباحث بدون سوگیری و دادن فرصت به مخاطب برای صحبت و بیان استدلالهایش گفتوگویی عالی را رقم زد. برخی استدلالهایی که ویلکینسون در آن مصاحبه بیان کرد، برای ما تازگی داشت و پیش از آن در جایی گفته نشده بود. (این گفتوگو را در اینجا بخوانید و بشنوید.)
پس از انجام این گفتوگو و انتشار آن، بار دیگر پیگیر برگزاری مصاحبه با رهبران دو حزب دیگر شدیم. آنها هم با وجود وقت بسیار فشرده، نهایتاً پذیرفتند که بهصورت تلفنی با ما مصاحبه کنند. چیزی که حتی در بسیاری از نشریات انگلیسیزبان استان اتفاق نیافتاد و بسیاری از آنها نتوانستند با هر سه رهبر گفتوگویی ترتیب دهند. ولی موفقیت گفتوگوی اول و بحثهای طرحشده در آن، دو رهبر دیگر را هم ترغیب کرد تا با ما مصاحبه کنند.
گفتوگوهای تلفنی با دو رهبر دیگر هم با همان سیاق و بدون سوگیری انجام شد و هر دو رهبر حزب که در جناح «آری» همهپرسی با هم برای پیروزی تلاش میکردند، نظراتشان را گفتند و البته علیرضا هم در به چالش کشیدن محترمانهٔ آن دو، درست مثل اندرو ویلکینسون، کم نگذاشت. (گفتوگو با جان هورگان را در اینجا و گفتوگو با اندرو ویور را در اینجا بخوانید و بشنوید.)
آن سه مصاحبه بسیار موفق برگزار شد، آنقدر که در ذهن هر سه رهبر حزب حک شد. البته این موضوع را آنزمان شاید بهدرستی نفهمیدیم. بههمین دلیل، هنگامی که ناباورانه خبر درگذشت علیرضا را برای رهبران احزاب فرستادیم و از آنها خواستیم تا اگر میخواهند چیزی دربارهٔ گفتوگویشان با علیرضا بنویسند، بعید میدانستیم پاسخی دریافت کنیم چون فکر میکردیم این رهبران هر هفته دستکم با چند رسانهٔ مختلف گفتوگو میکنند. شاید اصلاً یادشان نیاید پاییز گذشته علیرضا با آنها گفتوگویی کرده باشد. آن هم حالا که نتایج همهپرسی اعلام شده و دیگر بحث روز نیست و از تب و تاب افتاده است. ولی سخت در اشتباه بودیم. هر سه رهبر حزب و افرادی که در برگزاری مصاحبهها در دفترشان هماهنگی کرده بودند، نه فقط خیلی خوب آن مصاحبهها را به یاد داشتند، بلکه علیرضا را نیز به خوبی به یاد میآوردند و از شنیدن خبر درگذشت او بسیار متأثر شدند. از جمله مسئول روابط عمومی یکی از احزاب، که بلافاصله پس از دریافت ایمیل ما تلفنی تماس گرفت و متأثر و ناباوارنه از دلیل این اتفاق پرسید. او اشاره کرد در روزهای پس از مصاحبه با علیرضا تماسی تلفنی داشته و او برای انجام کاری کمک خیلی بزرگی به او کرده بود. چیزی که شنیدنش دیگر برایمان عجیب نبود، چون در روزهای پس از درگذشت علیرضا این جمله را بارها و بارها از زبان افراد مختلف در کسوتهای گوناگون که برخی حتی فقط یک بار او را دیده بودند یا با او صحبت کرده بودند، شنیده بودیم.
هر سه رهبر حزب برای درگذشت نابهنگام علیرضا پیامهایی برای ما فرستادهاند که توجه شما را به ترجمهٔ آنها جلب میکنیم.
* * * * *
جان هورگان، نخستوزیر و رهبر حزب دموکرات نوین بریتیش کلمبیا – ویکتوریا
بریتیش کلمبیا یکی از پرتوهای تابناکش را از دست داد. علیرضا احمدیان شهروندی پرشور در کانادا بود که برای دست یافتن به جامعهای بهمعنای واقعی کلمه مردمسالار و پذیرا تلاش کرد.
علیرضا کارش را در رادیو با هوشی سرشار و اشتیاقی خستگیناپذیر دنبال میکرد که از سوی مخاطبان و همکارانش بسیار ارج نهاده میشد.
او از اهمیت نقشی که رسانهها در جامعهٔ ما ایفا میکنند، آگاه بود و سبک روزنامهنگاری صادقانه و بدون سوگیری داشت، در عین اینکه از پرسیدن سؤالات سخت خودداری نمیکرد.
من در مصاحبهای که پاییز گذشته با او داشتم، شاهد این موضوع بودم و بسیار غمگینام که دیگر این فرصت برایمان پیش نیامد تا دربارهٔ مشکلات مهمی که جامعهٔ ما با آن مواجه است، با هم صحبت کنیم.
او مبارزی نترس بود که برای ایجاد فضایی برای شنیده شدن صداهای تازه تلاش میکرد. تعهد او به چندفرهنگی و تقویت پیوندهای جامعه فراموش نخواهد شد. علیرضا میراثی از دوستی و شور و اشتیاق برجای گذاشته که برای همهٔ ما الهامبخش خواهد بود.
* * * * *
اندرو ویلکینسون، رهبر حزب بیسی لیبرال و اپوزیسیون رسمی بریتیش کلمبیا – ویکتوریا
اجازه میخواهم در این شمارهٔ ویژهٔ «رسانهٔ همیاری» تأسف بسیار عمیق و تسلیت خودم را از صمیم قلب برای درگذشت جانسوز علیرضا احمدیان، ابراز کنم.
او پرتوی درخشان و یکی از امینترین و خردمندترین شخصیتها در رسانههای فارسیزبان در بریتیش کلمبیا بود. از شنیدن این خبر در حالی که تنها ۷ ماه از گفتوگوی حضوری ما میگذرد، عمیقاً بهتزده شدم. ما گفتوگویی فوقالعاده دربارهٔ تغییر نظام انتخاباتی با هم داشتیم. دانش او دربارهٔ طیف وسیعی از مسائل شگفتانگیز بود.
علیرضا در یادها خواهد ماند، نه فقط در یاد کسانی که شخصاً او را میشناختند، بلکه در یاد همهٔ کسانی که به هر نحوی با فعالیتها، روزنامهنگاری، دفاع از عدالت و مشارکتش در جامعه، در ارتباط قرار گرفتهاند.
کارهای او برای پشتیبانی از نیروهای مردمسالار در ایران با جنبش «فریاد خاموش» بسیار الهامبخش بود. تعهد او به ایستادگی برای حقوق بشر و پرداختن به موضوعات مهم چالشبرانگیز در جهان، چیزی بود که همهٔ ما باید آرزو داشته باشیم در زندگیمان بازتاب یابد.
شخصیت جذاب و الهامبخشش برای همهٔ کسانی که او را ملاقات کردهاند، میراثی دیرپا برجای گذاشته است که باید آن را گرامی بداریم و ارج نهیم. در نبودش، باید به خودمان یادآوری کنیم که در برابر بیعدالتیهای جهان پیرامونمان باید صدایی رساتر داشته باشیم تا بتوانیم جای خالیای که با رفتن او ایجاد شده پر کنیم.
در این زمان بسیار سخت و دشوار فکرم پیش خانوادهاش است، مخصوصاً همسرش فاطیما و پدر و مادرش، جمشید و رعنا که دور هم جمع شدهاند و یاد و خاطراتی را که در طول زندگیاش با هم داشتهاند، ارج مینهند. زندگیای که بسیار زود و در ۳۸ سالگی به پایان رسید.
قلبم از این فقدان جانسوز برای شما، به درد آمده است.
با عمیقترین تسلیتها
* * * * *
دکتر اندرو ویور، رهبر حزب سبز بریتیش کلمبیا – ویکتوریا
به خانواده، دوستان و جامعهٔ علیرضا،
لطفاً تسلیت خالصانهٔ مرا برای درگذشت علیرضا که صدایی مهم در جامعهٔ ایرانی-کانادایی بود و من این سعادت را داشتم تا او را بشناسم، بپذیرید.
علیرضا در پاییز ۲۰۱۸ با من مصاحبه کرد. گفتوگوی مختصر و در عین حال جذاب ما برای من تجربهای بسیار لذتبخش بود. او دربارهٔ موضوع بحث بهخوبی تحقیق کرده بود و پرسشهایی چالشبرانگیز از من پرسید که نشانگر آن بود که او روزنامهنگاری طراز اول است. رویکرد حرفهای او، دانش گسترده و اندیشهٔ او گواهی است بر تعهد او به ارتقاء گفتمان عمومی و شکستن موانع سر راهِ پذیراتر شدن کانادا. من از شنیدن خبر درگذشت او بسیار متأسف شدم و با اعضای خانواده و دوستانش عمیقاً همدردی میکنم.
علیرضا، برای خدماتت به مردمسالاری ما از تو سپاسگزاریم. این کشور، این استان، بهخاطر کارها و تعهد تو بهتر شده است.
با نهایت ارادت