دربارهٔ همهپرسی تغییر ساز و کار انتخابات در استان بریتیش کلمبیا
نویسنده: باب دیس، نمایندهٔ استانی از منطقه میپل ریج – میشن
برگردان: مهدیار بیاضی، مسئول ارتباطات در گروه پارلمانی نمایندگان دولت بریتیش کلمبیا
در دوران انتخابات استانی، با جوانان بسیاری در مورد رأیدادن همصحبت شدم. بسیاری از آنان بر این باور بودند که رأیشان به حساب نخواهد آمد و صحنهٔ سیاست، تنها عرصهٔ فعالیت خواص جامعه است و تصمیمات اتخاذشده به درد زندگیشان نمیخورد.
تغییر سازوکار رأیگیری به نوع تناسبی آن (Proportional Representation) قدرت را در دست مردمان عادی قرار خواهد داد و جوانان را به شرکت در انتخابات و تأثیر در سرنوشت خود تشویق خواهد کرد.
بهروزرسانی سازوکار انتخاباتی استان، موجب تکثر آرا و دیدگاههای مختلف در بین نمایندگان انتخابی خواهد شد. دولت سخت در تلاش است تا سازوکار انتخاباتی استان (BC electoral system) برای همهٔ مردم منصفانهتر شود. چرا که هدف نهایی دست یافتن به سازوکاری است که نمایانگر تنوع مردم استان بریتیش کلمبیا (از جمله مهاجران) باشد و در آن ایدههای مختلف بهخوبی منعکس شود. سازوکار تناسبی جدید جایگزینی کارآمد برای سازوکار فعلی خواهد بود. سازوکاری که در آن بهجای آنکه برنده صاحب همهچیز شود (Winner-takes-all)، مردم این فرصت را خواهند داشت تا نمایندهای را انتخاب کنند که به بهترین وجه ممکن سلایقشان را بازتاب دهد؛ سازوکاری که با اصول اولیهٔ مردمسالاری در تناقض نباشد.
بیشتر کشورهای دنیا از یکی از انواع سازوکار انتخاباتی تناسبی (Proportional Representation) بهرهمندند چون کاملاً منطقی است حزبی که بهعنوان مثال ۲۵ درصد آرا را کسب میکند، بتواند ۲۵ درصد کرسیهای مجلس را در اختیار داشته باشد.
زمان آن رسیده تا استان بریتیش کلمبیا سازوکار انتخاباتیای را برگزیند که مردم را در درجهٔ اول اهمیت قرار دهد. در این سازوکار، تکتک آرا شمرده شده و لحاظ خواهد شد. در چنین سازوکاری، دولت به نمایندگی از مردم، متعهد به خدمت به آنها است و نمایندگان احزاب مختلف ملزم به همکاری و مشارکت بهتر با یکدیگرند. چنین سازوکاری موجب کاهش دوقطبی (دوحزبی) شدنِ سیاست خواهد شد.
در سازوکار فعلی انتخابات، دولتهای اکثریت از قدرت مطلق برخوردارند. اما تجربه نشان داده است که دولتهای اکثریت بهندرت نمایندهٔ کل رأیهای اخذ شدهاند. در واقع از سال ۱۹۲۸ تنها در یک انتخابات عمومی، یک حزب موفق به کسب بیش از ۵۰ درصد آرا شده و دولت تشکیل داده است. این بدان معنی است که در تمامی انتخابات دیگر، احزاب موفق شدهاند با کسب کمتر از ۵۰ درصد آرا، ۱۰۰ درصد قدرت را در دست گیرند! فکر نمیکنید وقت آن رسیده باشد که نمایندگان انتخابی مردم در مجلس استان بهواقع و در عمل نمایانگر تکثر آرایشان باشند؟
لازم به ذکر است که حزب بیسی لیبرال جزو مخالفان اصلی سازوکار تناسبی است. دلیل اصلی این مخالفت آن است که در سازوکار رأیگیری تناسبی، حزب بیسی لیبرال هیچگاه قادر نخواهد بود با کسب حداقل آرا، ۱۰۰ درصد قدرت را به دست گیرد (حداکثر قدرت با حداقل آرا).
حتی در جایی نمایندهٔ لیبرال بیسی آقای مایکل لی گفته است: «آخر و عاقبت سازوکار انتخابات تناسبی همین وضعیتی است که در حال حاضر در آن قرار داریم… شرایطی که در آن (احزاب) ناچارند با هم همکاری کنند و این نشانهٔ یک دولت خوب نیست…»
من بر این باورم که این نوع نگاه منفی و بدبینانه یکی از دلایل بریدن مردم از سیاست و رأیدادن است.
تصور کنید همکار شما صرفاً بهخاطر اختلاف نظر و عقیده با شما بر سر یک موضوع، از همکاری و کار با شما سر باز زند!
من بر این باورم که سیاستهای مفید و ایدههای خوب با مشارکت بهدست خواهد آمد. کار مشترک موجب تحکیم مردمسالاری (democracy) میشود و نتیجه، مشارکت نمایندگان از احزاب مختلف است. مثال عینی آن، موفقیت کنونی دولت اقلیت در استان بریتیش کلمبیا است.
رهبر حزب لیبرال بیسی در دوران انتخابات خود بهعنوان رهبر حزب، تلاش برای شکست کارزار انتخابات تناسبی را اولین الویتش اعلام کرد. اینکه اولین الویت رهبر حزب بهجای کمک به مردم استان یا رسیدگی به بحران مسکن یا بهبود آموزش یا سلامت و بهداشت یا رشد اقتصادی، شکست سازوکار انتخابات تناسبی باشد، موجب بسی نگرانی است!
بارها و بارها بر اساس تجربهٔ عملی کشورهای دیگر ثابت شده است که سازوکار انتخابات تناسبی موجب افزایش مشارکت مردمی در انتخابات شده و نتیجهٔ آن شرکت بیشتر جوانان در امر مردمسالاری و شکلگیری آیندهٔ آنهاست. در پایان، تصمیمگیری در مورد انتخاب نوع سازوکار رأیگیری بر عهده مردم است. امیدوارم شما نیز همراه با من به جرگهٔ افراد موافق تغییر بپیوندید و در همهپرسی چند ماه آینده، رأی مثبت دهید.