زهرا جناب – ونکوور
در چند هفتهٔ گذشته در مورد جدایی و طلاق با شما صحبت کردیم. این دو مورد، از دید زوجین در حال جدایی مورد بررسی قرار گرفته بود. اغلب، در یک خانواده، بازیکنان کوچکتری شرکت دارند که نقش کمتری را در تصمیمگیری والدین بازی میکنند ولی در حقیقت بزرگترین ضربه را میخورند. این بازیکنان، کودکاناند.
من این متن را بهعنوان یک وکیل و مادر مینویسم. تخصص من در زمینهٔ دادن پند و راهنمایی قانونی برای رفعِ مشکلات خانواده است. بعد از سالها تجربه و مشاهدهٔ مبارزه و کشمکش والدین، و با توسعهدادن تدابیر لازم برای والدین و فرزندان بعد از پایان رابطهٔ والدین و جدایی آنها، من باور دارم که شخصاً به تجربهای گرانمایه دست پیدا کردهام که میتواند برای دیگران بسیار مفید باشد.
زمانی که والدین با هم زندگی میکنند، بدون توجه به مشکلات جاری بین دو طرف، معمولاً راهی برای مقابله با مشکلات مربوط به بچهها پیدا میکنند. بعد از جدایی، فرزندان حس متعلقبودن و پیوستگی را از دست میدهند و از آن مهمتر اینکه حس میکنند که همهچیز در زندگیشان در حال تغییر است.
بچهها باید از این حق برخوردار باشند که در محیطی از پر از شادی، عشق و تفاهم رشد کنند. لایحهٔ حق و حقوق کودکان در دوم سپتامبر سال ۱۹۹۰ از طرف سازمان ملل متحد بهتصویب رسید. در این قرارداد احتیاجات کودکان، ارزش فرهنگ در زندگی افراد برای حفاظت و رشد موزون کودکان بهرسمیت شناخته شد. این تصویبنامه چهار رکن اصلی دارد. یک: در هر شرایطی بیشترین سود برای بچهها، باید مهمترین نکتهٔ مورد توجه باشد. دو: این قرارداد شامل همهٔ کودکان با هر نژاد و ملیتی میشود. سه: بچهها این حق قانونی را دارند تا در گرفتنِ تصمیماتی که روی زندگی آنها تأثیر میگذارد، شرکت کنند. بچهای که قادر است نکات مهم زندگی را از دید خود بیان کند، مجازست که عقاید خود را بهصورت آزادانه در هر زمینه بیان کند و عقاید او میبایستی جدی گرفته شود. چهار: بچهها حق زندگی و بقا در محیط سالم را دارند و اینکه آنها باید از تأثیرات مضرِ بدرفتاری و مورد بهرهبرداری قرارگرفتن، محافظت بشوند.
این لایحه از مهمترین و کثیرالانتشارترین لایحههای سازمان ملل متحد است. کشورهای بسیاری از این لایحه استقبال کرده و آن را بهمراتب مهمتر از هر نوع دیگر لایحهٔ حقوق بشر در تاریخ بهرسمیت شناختهاند؛ در مجموع ۱۹۲ کشور. تنها دو کشور این لایحه را تصویب نکردند، یکی کشور سومالی و دیگری کشور آمریکا. کشور سومالی بهخاطر شناختهنشدن و رسمینبودن دولت خود، نمیتواند این لایحه را تصویب کند. کشور آمریکا با امضاکردن لایحه، تمایلات خود را نشان داده، ولی هنوز آن را بهرسمیت نشناخته است. بهطورخلاصه، تصویب لایحه، کشورهای متعهدشده را برای دادنِ اخبار صحیح و عملکرد معاهده در سطح خانوادگی، به کمیتهٔ سازمان ملل متحد در مورد روند این تعهدنامه برای رعایت حقوق کودکان، مستلزم میداند. کانادا این قرارداد را در ۲۸ ماه می ۱۹۹۰ امضا کرد و تمام حق و حقوق این لایحه را در ۱۳ دسامبر ۱۹۹۱، پس از اینکه تمام استانها و قلمروهای کشور پشتیبانی خود را از دولت مرکزی اعلام کردند، بهرسمیت شناخت. کشور ایران این لایحه را در ۵ سپتامبر ۱۹۹۱ امضا کرده و در ۱۳ جولای ۱۹۹۴ مفاد آن را تصویب کرد.
در گذشته، قضات به این نتیجه رسیدند که بچهها میبایستی قادر به اظهار نظر در روند قانونی مربوط به خود باشند و دخالتندادن نظر کودکان در روند طلاق، تأثیرات منفی بر روحیهٔ کودکان داشته است. انتخاب شرکت در این روند میتواند با خود کودک باشد و دخالت کودک میتواند به شکلهای مختلفی اعم از شرکت مستقیم یا غیرمستقیم باشد. قضات سعی میکنند مطمئن شوند که نظرات بیانشده از طرف کودک تحت تأثیر دیگران نباشد. و البته این نیز مهم است که اگر به کودک حق انتخاب و نظرخواهی داده شود، نبایتس نظر کودک ملاکِ تصمیم نهایی باشد. در صورتیکه طرفین به توافق برسند، چنین اصولی بر آنها هم صدق میکند.
قسمت بعدی این مطلب را در اینجا بخوانید