منیژه غفاری – ونکوور
خانم غفاری، من علاقهمندم وارد یک رابطهٔ جدی و درازمدت بشوم، اما متأسفانه ناکامی دوستانم در روابط عاشقانهشان، و مسائلی که در اطرافم پیش میآید، من را بهعنوان زنی جوان که بهدنبال یافتن عشق و رابطهٔ درازمدت هستم، شدیداً بهوحشت انداخته است. بهنظر شما من چگونه میتوانم شانس خود را برای واردشدن به چنین رابطهای بیشتر کنم؟ متشکرم ش. د. از ونکوور
سلام، ش. عزیزم. از سؤال خوبتان ممنونم. چرا که این میتواند سؤال بسياری از عزیزان و مردها و زنهای مجرد در هر گروه سنی، باشد. اما سؤال شما عاری از مجموعه اطلاعاتی است که این یارگزينی را ساده و یا پیچيدهتر میکند.
بهعنوان نمونه، آیا شما تنها با جمعیت فرهنگی خودتان مایل به یارگزینی هستید، یا اصلاً تمایلی به ارتباط با هموطن ندارید؟ یا شاید برای شما فرقی نمیکند! چه سنی هستید؟ آیا تمایل جنسی شما همجنس شماست یا جنس مخالف؟ چند سال خارج از فرهنگ خودتان زندگی کردهايد؟ چرا این مجموعه اطلاعات دارای اهمیت است؟ چون در دنیای اینترتی و وجود و حضور دائمی رسانههای اجتماعی، وجود انواع و اقسام سایتهای ملاقات و دوستیابی و یارگزینی، امکان آشنایی را با کسانی میدهد که تا چندی پیش حتی برای هیچیک از ما قابل تصور نبود. تا دیروز دایرهٔ انتخاب ما دختر/پسر همسایه، فامیل یا دوست خانوادگی و غیره در شهر و محیط زندگی ما بود. ناگهان مرزهای کشوری، فرهنگی، اجتماعی و حتی نژادی فرو ریخته، و امکان و شانس ملاقات افراد متعدد را بسیار وسیعتر کرده است. غافل از آنکه، چنین امکانی در عین حال ویژگیها و نکات پیچیدهٔ خود را بههمراه دارد که شعور، فهم و ظرافت عمل خود را میطلبد، که در حوصلهٔ مطلب امروز ما نیست.
یادآوری میکنم که واردشدن و تدوین رابطهای عاشقانه و صمیمی، به چند مورد بستگی دارد. اما دو مورد پیش از همه از اهمیت ویژهای برخوردار است. از یک سو، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری شماست و اینکه چه اندازه درک دقیق از توانمندیها و محدودیتهای خود دارید، و از سوی دیگر، انتظار و تصورتان از رابطهای نزدیک چیست. هر چه فاصلهً بین «تصور ذهن و انتظارات» و«واقعیت موجود» بیشتر باشد، رنج و درد بیشتر نیز اجتنابناپذیر خواهد بود. بر این بستر است که دستیابی و تدوین رابطهً عاشقانه و صمیمی بُعد آسان و ساده یا پیچیده و دشوار بهخود میگیرد. بهشخصه شاهد دستاوردهای بسیار مفیدی بین زوجها، بعد از مشاورههای پیش از ازدواج بودهام. بهخصوص هر چه ویژگی رابطه پیچیدهتراست، مشاورههای مقدماتی با شخص متخصصی که آگاه بر این پیچیدگیهاست، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
حال به چند مورد ساده و کلی، اما بسیار قابل اهمیت، اشاره میکنیم. چنانچه این رفتارهای هشداردهنده در دوران ماه عسلِ یک رابطه بروز يابد، توجه و کندوکاو کردن آنها، میتواند مانع از تجربیات تلخ و دردآور در زندگی آینده شود. در این مجموعه، علائمی هم هست که بهظاهر مثبت است، اما در واقع بار منفی دارد. بهعنوان مثال انتظار سریع نزدیکشدن به شما و یا تقاضای ازدواجهای زودرس. متأسفانه، بسیاری از زنان ما، چنین اعمالی را از طرف مردان دال بر «عشق» میدانند، غافل از آنکه شاید وسواسهای عاطفی باشد. البته ازدواجهای زودرس بخشی از فرهنگ غالب در جوامع سنتی است که مورد بحث امروز ما نیست.
رفتارهای دیگری مانند کنترلکردن، انتظارات غیرمنطقی و غیرطبیعی، حسادت، منزویکردن شما، سرزنشکردن و مسئولدانستن شما برای همهٔ مشکلات در روابطتان، دیگران را مسئول دانستن برای تمام رنجها و نارسائیهای درونیاش، حساسبودن بیشازحد، بیاحترامی و برخورد خشن با دیگران، شکستن و نابودی اشیاء، رفتار خشونتآمیز و یا تحمیلی در روابط جنسی، تغییرات و نوسانات شدید ناگهانی روحی، داشتن تاریخچهٔ رفتارهای خشونتآمیز در روابط گذشته، داشتن پروندهٔ قانونی با پلیس پیرامون خشونتهای خانوادگی و یا خشونتهای خیابانی، خشونت به حیوانات خانگی، بداخلاقی و برخورد بد با اطرافیان وغیره… اینها نمونههای کوچک، اما اساسی است که در مراحل اولیه قابل تشخیصاند. حتی اگر در ابتدا شما فرد مورد هدف رفتارهای او نباشید، اما دیر یا زود شما نیز مورد آماج رفتارهای ناهنجار و نامهربان او قرار خواهید گرفت. بهیاد داشته باشید که در رابطهای سالم این خصوصیات وجود ندارد. برای این که موضوع بیشتر روشن شود، برخی از مطالب بالا را کمی بیشتر میشکافيم.
۱- رفتارهای کنترلکننده: شاملِ نصیحتکردن و تحمیل نظر پیرامون طرز لباسپوشیدن شما، بدون این که از او نظر خواسته باشید؛ شما را دائماً محکوم میکند که توان تصمیمگیریهای درست را ندارید، تظاهر به نگرانی برای امنیت شما میکند، در حالیکه در واقع نیت او کنترل وقت شماست، بروز عصبانیت و اضطرابات شدید برای مسائلی ساده مثل ديررسيدن سر قرار ملاقات، کنترل زمان، مکان و افرادی که با آنان در تماساید. بهطور مثال دائماً از شما سؤال میکند که کجا و با چه کسی بودهاید؟ یا اینکه چه گفتهاید و کجا رفتهاید؟ دائماً انتظار دارد که شما با او در تماس باشید یا دائماً مجبورید به او از مکان و برنامههای خود گزارش بدهید، ایمیل و تلفن و هرگونه فعالیتهای اینترنتی شما را دائماً کنترل یا هک میکند، شما را مجبور میکند که برای انجام برخی کارها از او اجازه بگیرید.
۲- بسیاری از شما عزیزان، خشونتهای رفتاری فرد را در روابط گذشتهاش نادیده میگیرید، زیرا مشکلات آن رابطه را بهحساب خطای نفر غایب میگذارید. طبیعی است که برای توجیه رابطهتان با فرد مورد نظر، فرد ثالث را مقصر میشمارید، و باور دارید که «من فردی متفاوت، بهتر و تواناتر از فرد غایب گذشتهام.» متأسفانه فراموش میکنیم که این رفتار فردِ خشونتکننده است که باید مورد سؤال قرار گیرد، نه رفتار فرد خشونتدیده. در نتیجه در بسیاری از مواقع، ما تمرکز را روی فرد خشونتدیده میبریم و نه روی فرد خشونتکننده. تأکید میکنم اگر وارد رابطهٔ جدیدی میشوید، حتماً گذشتهٔ فرد را در آن روابط مد نظر داشته باشید و بررسی کنید. در سیستمهای دادگاهی منابعی وجود دارد که شما بهراحتی میتوانید پروندهٔ قانونی افراد را در آن بیابید.
۳- مایلم کمی پیرامون رفتارهای جنسی صحبت کنم. شما ممکن است با کسی برخورد کنید که انسانی بیتوجه به رضایت یا عدم رضایت شما پیرامون روابط جنسی باشد. در جامعهٔ مردسالار امروز، توجه به خواستههای جنسی زن بسیار محدود و یا صفر میباشد. این بدان معناست که مضمون «رضایت»، مضمونی کماهمیت یا بیاهمیت در رفتارهای جنسی بسیاری از مردان جامعهٔ امروز ماست. این، ریشه در زمینههای فکری اجتماعی امروز ما دارد که زن را موجودی پستتر میشمارد و از بدن او بهعنوان ابزار لذتجویی مرد استفاده میکند. عملی که تعادل ایجاد میکند، موضوعِ «رضایت» زن است. شما از اولین برخوردها، قادر به مشاهدهٔ رفتارهای جنسی فرد مورد نظرتان خواهید بود.
۴- انتظارات غیرمنطقی، یکی دیگر از مجموعه رفتارهائیست که بعضی از شما عزیزان اول آن را جذاب یافته، اما به مرور زمان شما را دچار خفقان و فشارهای روحی میکند. بهعنوان نمونه، او شما را بهعنوان فردی خارقالعاده که قادر به انجام هر کاری است، جلوه میدهد. برای رفع تمامی نیازهایش وابستگی شدید به شما دارد، انتظار دارد که شما همیشه بدون نقص عمل کنید و کامل باشید، یا تحمیل میکند که او تنها کسی است که شما به او احتیاج دارید و شما تنها کسی هستید که او احتیاج دارد.
۵- نمونهٔ دیگری که در روابط اولیهٔ آشنایی با کسی میتوان ردیابی کرد، حسادتهای فردی است. حسادت، ريشه در حس ناامنی وعدماعتمادبهنفس دارد. بهعنوان مثال او دائماً میخواهد با شما باشد، به شما تهمت میزند که به او خیانت میکنید، شما را در جاهای مختلف تعقیب میکند، دائماً و بهدفعات در طول روز به شما تلفن میزند و یا رفتارهای غیرعادی نظیر کنترل مسافتسنج اتومبیلتان از خود نشان میدهد، یا از دوستانش میخواهد که شما را تعقیب کنند وغيره… متأسفانه این هم از مواردی است که در اوایل جذاب بهنظر میرسد، ولی در نهایت منجر به خشونتهای رابطهای تبدیل شود.
۶– منزویکردن شما از تمامی روابط عاطفی و سیستمهای حمایتیتان: بهعنوان نمونه، جداکردن شما از دوستان و خانوادهتان؛ از طریق تحقیر، سرزنش و توهینهای ناموسی به عزیزانتان بین شما تفرقه میاندازد. از دیگر نمونههای تفرقهاندازی میتوان اشاره کرد به: «آنها تو را واقعاً دوست ندارند.»، یا «تو بسیار به آنها وابستهای.» یا «خانوادهات تو را کنترل میکنند». نمونههای دیگری مانند دشوارکردن شرایط شما برای رفتن به مدرسه و یا کار. بهانهگرفتن دائمی و ندادن امکاناتی مانند ماشین یا تلفن برای منزویکردن شما. این یکی از ابتداییترین و رایجترین اعمال اولیهای است که آن را از جلسات اولیهٔ آشنايی میتوانید ردیابی کنید.
۷- نمونهٔ دیگری که به راحتی میتوان در مراحل اولیه ردیابی کرد، نشاندادن حساسیت و عکسالعملهای شديد و دائمی رفتاری به محيط و افراد پيرامونش است. بهعنوان نمونه، این افراد بهراحتی حس میکنند مورد توهین قرار گرفتهاند؛ همهچیز را بهعنوان حمله به خود میبینند و همیشه بهدنبال بهانهای برای بحثهای جنجالبرانگیزند، مسائل را بزرگتر از آنچه هست جلوه میدهند، همیشه گله دارند که دنیا با آنها بیرحم بوده است، در نتیجه هیچ مسئولیتی را برای رفتارهای غلط خود نمیپذیرند. گفتگوکردن و بهتوافقرسیدن با این افراد دشوار و در درازمدت بسیار خستهکننده است.
۸- از سایر نمونههای برجسته این است که فرد دیگران را مسئول عکسالعملها و ناهنجاریهای رفتاری خود میداند. بهعنوان مثال، احتمال شنیدن این جملات میرود: «تو عامل عصبانیت منی»، «تو مرا آزار میدهی و عصبانیام میکنی، چون آنچه را میخواهم، انجام نمیدهی»، «دست خودم نیست عصبانی میشوم»، «همهٔ حال و خوب و بد من دست توست». چنین افرادی بههیچوجه قادر به پذیرش مسئولیت عکسالعملهای رفتاری خود و عواقب آن برای دیگران نیستند. و همانگونه که میبینید، این میتواند مانع بزرگی برای ایجاد رابطهای نزدیک باشد.
۹- مورد بعدی بیتفاوتی، بیتوجهی، بیمحلی، بیاعتنايی رفتاری و بیاحترامیکردن است و اینها نیز جزو رفتارهاییست که نباید با بیتفاوتی ازشان گذشت.
مجموعهٔ بالا، مختصری از رفتارهای اولیهای است که جدا از فرهنگ، نژاد، طبقه و غیره… شما میتوانید در ملاقاتهای اولیه ردیابی کنید و از یک عمر ناآرامی و کشمکش خودداری کنید. زیرا همانطور که در بالا اشاره کردم، ریشهٔ این رفتارها در طرف مقابل است. شما موظف به ردیابی آنها و دوریکردن و آغشتهنشدن در آن رابطه هستید. من به شما پیشنهاد میکنم که قبل از واردشدن به رابطهای جدی به یک مشاور مورد اطمینان خود مراجعه کنید که به شما کمک کند تا خودتان را پیدا کنید که چه میخواهید و چه فردی مناسب روحیات و شخصیت شماست. امیدوارم انتخاب شما عزیزان بر بستر شناخت و آگاهی به تواناییها و محدودیتهایتان باشد.
با آرزوی آرامش برای همهٔ شما عزیزان. با محبت، منیژه