رسیتال پیانو، پایانی موزیکال بر دوره‌های آموزشی استودیو آرت‌اسپات

رسیتال پیانو، پایانی موزیکال بر دوره‌های آموزشی استودیو آرت‌اسپات

سیما غفارزاده عصر شنبه ۱۸ ماه ژوئن رسیتال پیانوی هنرجویان استودیوی آرت‌اسپات، در کلیسای سنت‌لورنس واقع در شهر کوکئیتلم برگزار شد. استودیوی آرت‌اسپات چندسالی‌ست که توسط آقای رهام بهمنش در شهر پورت‌مودی تأسیس شده و در این مدت توانسته است حضوری موفق در جامعهٔ ایرانی مترو ونکوور داشته باشد. برای شرکت در این برنامه از خانه خارج می‌شوم. رسیدن‌ام به محل برنامه خود حکایتی‌ست که البته نقلش در این یادداشت جایی ندارد؛ فقط همین‌قدر بگویم…

بیشتر بخوانید

اهدای کمک‌هزینهٔ تحصیلی به جوانان ایرانی توسط «بنیاد کانادا و ایران» (CIF) در ونکوور

اهدای کمک‌هزینهٔ تحصیلی به جوانان ایرانی توسط «بنیاد کانادا و ایران» (CIF) در ونکوور

سیما غفارزاده بنیاد کانادا و ایران روز یکشنبه ۲۶ ژوئن طی مراسمی در مرکز اجتماعات شهر وست‌ونکوور، کمک‌هزینه‌‌های تحصیلی‌ فارغ‌التحصیلان دبیرستان‌ها و دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در ونکوور بزرگ را به آنان اهدا کرد. در این مراسم ابتدا خانم نسرین فیلسوف، بنیان‌گذار و رئیس این بنیاد، خلاصه‌ای از فعالیت‌ها و خصوصاً کمک‌های نقدی بنیاد به سازمان‌ها و نهادهایی چون صلیب سرخ و همچنین اهدای سالانهٔ کمک‌هزینهٔ تحصیلی به فارغ‌التحصیلان دبیرستان‌ها و دانشجویان را به…

بیشتر بخوانید

اگر سوگواری‌ها رخصتی دهد

اگر سوگواری‌ها رخصتی دهد

انتشار این شماره از نشریه‌مان مقارن شده است با ۱۴۹ سالگی کانادا؛ اول ماه ژوئیه، روز کانادا. روز به‌رسمیت شناخته‌شدنِ این سرزمین پهناور به‌عنوان یک کشور. کشور جوانی که خواهی‌نخواهی وطن دوم‌مان – یا برای برخی وطن سوم و چهارم و… – است. وطن است، چرا که با تمام حسِ غربتی که گاه یا برای بعضی بیشتر اوقات، گریبانِ آدمی را می‌گیرد، زمانی که به ایران سفر می‌کنیم، به آن سرزمین مادری، به خاکی که…

بیشتر بخوانید

گفت‌وگو با مهدی م. کاشانی

گفت‌وگو با مهدی م. کاشانی

حدود دو ماه قبل فرصتی پیش آمد تا با مهدی کاشانی نویسندهٔ جوان ساکن تورنتو که تا دوسال پیش ساکن شهرمان ونکوور بود، به بهانهٔ رونمایی کتاب جدیدش «شکراب و داستان‌های دیگر» گفت‌وگویی داشته باشیم که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنم. همچنین توجه شما را به لینک‌های خرید نسخه‌های چاپی و الکترونیکی این کتاب از آمازون – در انتهای این گفت‌وگو– جلب می‌کنم. سیما غفارزاده آقای کاشانی، پیش از همه ممنونم که باوجود…

بیشتر بخوانید

نمایشگاهی در دل یک کافه

نمایشگاهی در دل یک کافه

سیما غفارزاده گالری بیسترو (Gallery Bistro) کافه‌ای خاص و کم‌نظیر است که در محلهٔ قدیمی و هنری‌تر شهر پورت‌مودی که خود اساساً شهر هنرهاست*، قرار گرفته است. این کافه که توسط زوجی سالخورده  – از ساکنین بسیار قدیمی این شهر – اداره می‌شود، تنها یک کافهٔ معمولی مثل بسیاری از کافه‌ها که در شهر یافت می‌شود، نیست. خانم هلن دنیلز (Helen Daniels) که به‌همراه همسرش آقای رینر دنیلز (Rainer Daniels) این کافه را بازسازی کرده‌اند،…

بیشتر بخوانید

مصرف مسئولانه، مسئولیتی جدی

مصرف مسئولانه، مسئولیتی جدی

آن دسته از خوانندگان عزیزی که از شمارهٔ اول نشریه، به‌طور مرتب مطالب آن را دنبال کرده‌اند، حتماً متوجه شده‌اند که یکی از بخش‌های دائمی ما که به‌طور جدی موضوع مصرف را هدف قرار داده، بخش «مصرف مسئولانه» است. در این روزگار دیگر بر کسی پوشیده نیست که «مصرف» بی‌رویه به چه معضل بزرگی تبدیل شده است. معضلی که هنرمندی به‌نام تد دِیو (Ted Dave) ساکن ونکوور را بر آن داشت تا در سال ۱۹۹۲…

بیشتر بخوانید

سلام کن، پومو!

سلام کن، پومو!

سیما غفارزاده اوایل ماه مه، بنیاد شهر پورت مودی (Port Moody Foundation) کمپینی دوهفته‌ای به‌راه انداخت به‌نامِ «سلام کن، پومو» که هدف از آن این بود که گرمایی در ارتباط بین مردم شهر دمیده بشود؛ البته نه از طریق رسانه‌های اجتماعی مجازی بلکه چهره‌به‌چهره از طریق سلام و احوالپرسی‌ای با اعضای خانواده، دوستان و حتی شخصی کاملاً غریبه در خیابان. این کمپین که در روز ۹ مه آغاز به کار کرد، به‌نحوی طراحی شده بود…

بیشتر بخوانید

‏دیجیتال یا کاغذی، مسئله این است!

‏دیجیتال یا کاغذی، مسئله این است!

از زمانی که دست چپ و راستم را شناختم، همیشه حس خاصی نسبت به کاغذ داشته‌ام. چه کاغذ سپیدی که قرارست خودم سیاهش کنم و چه کاغذی که از زیر دستگاه چاپ درآمده و به‌شکل کتاب، مجله یا روزنامه می‌توانم دست بگیرم و بخوانمش و حتی ببویمش. هنوز که هنوزست نتوانسته‌ام با خواندن کتاب الکترونیکی کنار بیایم حتی با وجود دستگاه‌هایی که مخصوص خواندنِ کتاب‌اند، صفحه‌ای مات دارند و با تغییر اندازهٔ فونت در چشم‌برهم‌زدنی…

بیشتر بخوانید

سخن سردبیر – بیچاره زمین

سخن سردبیر – بیچاره زمین

بیچاره زمین… خبر فاجعهٔ آتش‌سوزی جنگل‌ها در استان همسایه، آلبرتا و محاصره‌شدنِ شهر فورت‌مک‌موری در آتش،  هولناک‌تر از آن بوده است که کسی آن‌را نشنیده باشد. آتش‌سوزی‌ای که روز اول ماه مه در جنگل‌های جنوب‌غربی شهر فورت‌مک‌موری شروع شد و دو روز بعد شعله‌هایش به شهر رسید. شعله‌های عظیمی به قصد بلعیدن تمامِ شهر. بلافاصله عملیات مهار آتش و تخلیهٔ شهر شروع شد و گویا همچنان – در حالِ تحریر این متن – ادامه دارد….

بیشتر بخوانید

سخن سردبیر- مهاجرِ حاشیه‌نشین، در حاشیه‌ برای ما مهاجران

سخن سردبیر- مهاجرِ حاشیه‌نشین، در حاشیه‌ برای ما مهاجران

خبر، بسیار غم‌انگیز و تلخ است، آن‌قدر که حتی کلمات نیز تمایلی به جاری‌شدن و سرریزکردن ندارند. آن‌قدر که هربار به‌سراغ این متن آمدم، لال شدم انگار… اما قصد کرده‌ام و باید بنویسم‌اش. ده روزی‌ست که خبرش منتشر شده است؛ یعنی یک هفته بعد از یکشنبه‌روزی که دخترک ۶ ساله می‌رود از مغازهٔ‌ نزدیک خانه‌شان بستنی بخرد، بستنی‌ای که به‌کام مرگ می‌فرستدش… مرگ فجیعی که سناریویش را نوجوانِ ۱۷ سالهٔ سربه‌زیرِ همسایه نوشته بوده است….

بیشتر بخوانید
1 34 35 36 37