آرام روانشاد – ایران
«گرن تورینو» (Gran Torino) یک فیلم درام آمریکایی محصول ۲۰۰۸، به بازیگری، تهیهکنندگی و کارگردانی کلینت ایستوود است. این فیلم با نقدهای بسیار خوبی از سوی منتقدان و مردم مواجه شد و در گیشه نیز نسبت به هزینهٔ کم تولید آن، فروش بالایی داشت. این فیلم در هایلند پارک در میشیگان ساخته شد و اولین فیلم جریان اصلی آمریکایی است که در آن مهاجران همونگ* حضور دارند. بسیاری از پناهجویان جنگ داخلی لائوس پس از تسخیر کمونیستها در ۱۹۷۵ در آمریکا اسکان داده شدند. فیلم داستان زندگی یک کهنهسرباز در جنگ کُره به نام والت کوالسکی را روایت میکند که با خانوادهای همونگ همسایه است. این فیلم برندهٔ جوایزی از جمله جایزهٔ سزار بهترین فیلم خارجی و جایزهٔ دیوید دی دوناتلو بهترین فیلم خارجی شده است.
بیشک اگر سؤالی مطرح شود مبنی بر آنکه نام یکی از کارگردانهای کهنهکار سینمای جهان که هنوز مشغول به فعالیت در این عرصه است، نام برده شود، کلینت ایستوود جزو اولین گزینههایی است که به ذهن خطور میکند. این کارگردان و بازیگر بزرگ که چندی پیش نودساله شد، نماد انسانی است که خود را تمام و کمال وقف سینما کرده و تا به امروز فعالیتش را در سینمای جهان به بهترین شکل ممکن ادامه داده است. او همچنان فیلمهای درخشانی میسازد که مخاطب، حتی مخاطبان جوان را شگفتزده میکند، آنهم میان فیلمهای پُرزَرقوبَرق امروزی هالیوود و کارگردانان جوانی که هر یک مدعی حرفهایی تازه در این عرصهاند. ایستوود هر بار فیلم ساخته، توانسته است با اقتدار و اطمینان کامل از حریفهایی بهمراتب جوانتر از خود پیشی بگیرد. این بازیگر عملگرا که با دندانقروچههای معروفش ستارهٔ دههٔ ۷۰ آمریکا بهحساب میآمد، با شخصیت عبوس و بدعنق «گرن تورینو» بر صحنه آمده و بهعنوان کارگردان و بازیگر به سراغ دلمشغولی همیشگیاش، مسئلهٔ تبعیض نژادی در آمریکا، رفته است. بهنظر میرسد این داستانِ در اصل جدی و در ظاهر طنزگونه، با بازی دلچسب و سرگرمکنندهٔ ستارهاش یعنی کهنهسربازی که میکوشد تا اوضاع رو به وخامت گذاشتهٔ محل سکونتش را سروسامان دهد، رضایت مخاطبان خود از همه گروههای سنی را جلب کند. ایستوود که بعد از فیلم «دختر میلیوندلاری» در سال ۲۰۰۴ در فیلم دیگری بازی نکرد، در «گرن تورینو» علاوه بر ایفای نقش، دست به بازآفرینی برخی از شخصیتهای قدیمی فیلمهای خود زده و یاد و خاطره آن افراد را که اغلب متعلق به طبقهٔ کارگر جامعهٔ آمریکاست، زنده کرده است. او در «گرن تورینو» علاوه بر آنکه از شخصیت «هری کثیف» برای خلق کاراکتر والت کوالسکی، کهنهسرباز جنگ الهام گرفته، از نشانههای مربوط به شخصیتهای فیلمهای دیگرش نیز استفاده و صحنهٔ محلههای فقیرنشین آن فیلمها را هم بازسازی کرده است.
در محلهای قدیمی که تمام ساکنان قبلیاش آنجا را ترک کرده یا از دنیا رفتهاند، والت کوآلسکی (کلینت ایستوود) تنها باقیماندهٔ آمریکاییتبار آن محله است، محلهای که اکنون مکان زندگی مهاجران غیربومی شده است.
داستان فیلم از نقطهای آغاز میشود که والت همسر خود را از دست داده و در مراسم خاکسپاری او در کنار فرزندان و نوههایش قرار دارد. تضاد فرهنگی و فکری بین یک پیرمرد جنگرفتهٔ وفادار به آرمانهای آمریکایی و پایبند به آدابورسوم در مقابل نسل جدیدی که اهمیت آن آدابورسوم یا احترام برایش معنایی ندارد، بهخوبی در همین سکانس آغازین نشان داده میشود.
ایستوود تمام این موارد را در این سکانس بهدرستی در تصویر آورده و بازی خودش در نقش این پیرمرد عبوس غرغرو که مدام از عصبانیت دندان قروچه میکند، بسیار درخشان است. ایفای نقش پیچیده و چندلایهٔ کوالسکی بهقدری استادانه و حرفهای است که تماشاگر شگفتزده میشود از اینکه چگونه ایستوود پیر و خونسرد و آرام توانسته است از پس این نقش برآید و آن را برای بیننده باورپذیر کند.
اما درام داستان از کجا آغاز میشود؟
زمانی که کهنهسرباز داستان متوجه میشود همسایهٔ جدیدی برایش آمده، آنهم از ملیتی که از آن متنفر است؛ آسیای شرقی. اکنون باید با این چالش که زندگی با همسایهای که کشورش زمانی دشمن آمریکا بوده، مواجه شود. علاوه بر آسیای شرقی بودن، خانوادهای شلوغ و پرسروصدا هم هستند.
در همین زمان تائو، فرزند نوجوان این همسایه، که شخصیتی منزوی دارد با یکی از بستگانش که جوانی گانگستر است، به مشکل میخورد؛ پسرعمویش میخواهد به زور تائو را وارد گروه خود کند. برای شروع این کار او را مجبور میکند که اتومبیل پیرمرد را که یک Gran Torino مدل ۱۹۷۲ است، بدزدد و داستان اصلی از اینجا آغاز میشود.
ایستوود، علاقهٔ زیادی دارد که با یک تیر چند هدف را بزند. او در این فیلم هم میخواهد به نژادپرستی و کنار گذاشتن تفکرات گذشتهٔ آمریکایی بپردازد و هم دنیایی پر از شخصیتهای دوستداشتنی خلق کند که لذت تماشای فیلم را برای تماشاچی چندبرابر کند. ریتم فیلم کمی کُند است، برای همین توصیه میکنم زمانی فیلم را ببینید که حوصلهتان سر جایش باشد، البته بازی دلنشین ایستوود و طنز ظریفی که در بازی او و البته کُل فیلم وجود دارد، کُندی ریتم را جبران میکند.
این فیلم در اغلب کتابخانههای مترو ونکوور از جمله در کتابخانههای ونکوور، وست ونکوور، برنابی، پورت مودی و کتابخانههای فریزر ولی موجود است و میتوان آن را به رایگان به امانت گرفت. همچنین میتوان آن را بر روی سرویسهای پخش فیلم آنلاین Apple TV و YouTube Movies خرید یا اجاره کرد.
این مطلب توسط آرام روانشاد، نویسنده، روزنامه نگار و مدیر کانال سینمایی اوتوپیا نوشته شده است. این کانال به معرفی و نقد آثار برتر سینمای جهان میپردازد. همچنین در کنار سینما مطالبی در حوزهٔ فلسفه و ادبیات هم با مخاطب به اشتراک میگذارد. با پیوستن (Join) به این کانال به یک نشریهٔ سینمایی، هنری آنلاین در سطح بالا دسترسی پیدا خواهید کرد.
*مردم همونگ (Hmong people) یک گروه قومی اهل مناطق کوهستانی جمهوری خلق چین، ویتنام، لائوس، و تایلند هستند. همونگها در زمرهٔ زیرگروه قومیت میائو در جنوب چین هستند. گروههای همونگ تدریجاً در قرن ۱۸ بهدلیل ناآرامی سیاسی و وجود زمینهای قابل کشت بیشتر بهسوی جنوب مهاجرت کردند.