پروندهٔ سرنگونی پرواز ۷۵۲ از منظر حقوق بین‌الملل

در گفت‌وگو با پروفسور پیام اخوان وکیل حقوق بین‌الملل و عضو دیوان دائمی داوری در لاهه*

رسانهٔ همیاری – ونکوور

پروفسور پیام اخوان، وکیل بین‌المللی، عضو دیوان دائمی داوری در لاهه و استاد دانشگاه مک‌گیل مونترآل است. او همچنین در مرکز بین‌المللی حل اختلافات سرمایه‌گذاری بانک جهانی، داور/میانجی است. دکتر اخوان پیش از این مشاور حقوقی دفتر دادستانی دادگاه بین‌المللی کیفری یوگسلاوی سابق در لاهه و مشاور ویژهٔ دادگاه کیفری بین‌المللی رواندا، کمیسیون شفاف‌سازی تاریخی گوآتمالا، دولت انتقالی سازمان ملل متحد در تیمور شرقی، کارگروه دادگاه خمرهای سرخ در دولت سلطنتی کامبوج و کمیسیون تحقیق کنگرهٔ پرو دربارهٔ آلبرتو فوجیموری بود. او همچنین به‌عنوان مسئول حقوق بشر سازمان ملل متحد در بوسنی و هرزگوین و کرواسی در طول جنگ یوگسلاوی سابق و به‌عنوان مشاور حقوقی در پرونده‌های مختلفی در دیوان بین‌المللی دادگستری، دیوان کیفری بین‌المللی، دادگاه حقوق بشر اروپا و دادگاه‌های عالی کانادا و آمریکا خدمت کرده است. در تازه‌ترینِ این موارد، او مشاور حقوقی کشور گامبیا در پروندهٔ شکایت علیه میانمار به دیوان بین‌المللی دادگستری به‌دلیل نسل‌کشی، تجاوز و از بین بردن جامعهٔ مسلمانان روهینگیا در ایالت راخین میمانمار، بود که به رأی دیوان بین‌المللی دادگستری علیه میانمار انجامید.

در روزهای اخیر و به‌دنبال حادثهٔ فاجعه‌بار سرنگونی هواپیمای اوکراینی در تهران و انتشار دو مقاله از منظر تحقیقات ایمنی و حقوق ایران در شمارهٔ گذشته و همچنین گفت‌وگویی با احسان منفرد، وکیل حقوقی هوانوردی، در شمارهٔ ۹۸ رسانهٔ همیاری، پرسش‌هایی دربارهٔ آیندهٔ این پرونده از منظر حقوق بین‌الملل، به‌ویژه با توجه به پرونده‌هایی که شباهت‌هایی با این حادثه داشته‌اند، از سوی خوانندگان و همچنین برخی از بازماندگان جانباختگان پرواز ۷۵۲ اوکراین مطرح شد. به‌همین دلیل بر آن شدیم این پرسش‌ها را با پروفسور پیام اخوان در میان بگذاریم و ایشان هم لطف داشتند و با وجود مشغلهٔ فراوان درخواست ما را پذیرفتند و پاسخگوی پرسش‌های ما بودند که توجه شما را به آن جلب می‌کنیم.

سلام آقای دکتر اخوان، پیش از هر چیز موفقیت شما را در پروندهٔ رسیدگی به وضعیت مردم روهینگیا در دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه تبریک می‌گوییم و البته می‌خواهیم از شما خواهش کنیم فرصت دیگری را برای گفت‌وگو در آن زمینه به ما بدهید، ولی در این گفت‌وگو اگر موافق باشید می‌خواهیم تمرکزمان را روی بحث سرنگونی هواپیمای اوکراینی در ایران و مسائل پیرامون آن بگذاریم.

سپاسگزارم. بله حتماً.

بر اساس آخرین خبرها و علی‌رغم آنکه ایران وعده داده بود که جعبهٔ سیاه هواپیما را به برای بازیابی اطلاعات به اوکراین تحویل بدهد، در چرخشی ناگهانی اعلام کرد که جعبهٔ سیاه را به خارج از ایران نمی‌فرستد و از ایالات متحده و فرانسه درخواست کرده است فناوری لازم برای بازیابی اطلاعات جعبهٔ سیاه را در اختیار این کشور قرار بدهند. از منظر حقوق بین‌الملل آیا ایران حق چنین کاری را دارد؟ و اگر فرانسه و آمریکا فناوری لازم برای بازیابی اطلاعات را در اختیار ایران قرار ندهند و ایران هم کماکان روی موضع اخیرش پافشاری کند، وضعیت بازیابی اطلاعات جعبهٔ سیاه چه خواهد شد؟ آیا در قوانین بین‌المللی راهکاری برای این موضوع در نظر گرفته شده است؟

طبق کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو دربارهٔ هوانوردی غیرنظامی، ایران ملزم است دربارهٔ این حادثه طبق استانداردهای جهانی، تحقیقات عینی و بی‌طرفانه انجام دهد. اوکراین، به‌عنوان کشور محل ثبت هواپیما هم می‌تواند در این تحقیقات مشارکت کند. آمریکا هم به‌عنوان کشور طراح و سازندهٔ هواپیما می‌تواند در تحقیقات مشارکت کند. چون تعداد زیادی از کشته‌شدگان شهروند کانادا بوده‌اند، کانادا «منافع ویژه»‌ای در تحقیقات دارد و حق دارد متخصصی را برای دیدار از صحنهٔ حادثه و دسترسی به اطلاعات مرتبط در پیشرفت تحقیقات، منصوب کند.

گزارش نهایی تحقیقات توسط سازمان جهانی هوانوردی غیر نظامی (ICAO) که یکی از آژانس‌های سازمان ملل متحد و مقر آن در شهر مونترآل است، به‌منظور بهبود ایمنی هواپیماهای غیرنظامی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اگر ایران نتواند تحقیقات کامل و درستی انجام بدهد، تعهدات بین‌المللی‌اش را نقض کرده و این می‌تواند به شکایت نزد شورای ایکائو منجرشود. ایران همچنین ممکن است تعهدات دیگری برای اطمینان از تحقیقات عینی و بی‌طرفانه تحت کنوانسیون ۱۹۷۱ مونترآل دربارهٔ جلوگیری از اقدامات غیرقانونی علیه ایمنی هوانوردی غیرنظامی، داشته باشد.

پروندهٔ سرنگونی پرواز ۷۵۲ از منظر حقوق بین‌الملل در گفت‌وگو با پروفسور پیام اخوان وکیل حقوق بین‌الملل و عضو دیوان دائمی داوری در لاهه
By International Court of Justice

عده‌ای می‌گویند سرنگونی هواپیما نه بر اثر خطای انسانی بلکه عامدانه بوده است و از سوی دیگر این شبهه را مطرح می‌کنند که دستگاه قضایی ایران ممکن است روی عامدانه بودن شلیک موشک سرپوش بگذارد و آن را علنی نکند. نظر شما در این زمینه چیست و آیا از منظر حقوق بین‌الملل راهی برای پیگیری این موضوع وجود دارد؟

اگر حملهٔ موشکی به پرواز PS752 سهوی نبوده و عامدانه باشد، عواقب بسیار جدی‌ای خواهد داشت. از جمله طبق کنوانسیون ۱۹۷۱ مونترآل، پیگرد قانونی مرتکبین به این اقدام الزامی است. این دلیل دیگری است برای آنکه تحقیقات باید به‌طور کامل به‌منظور تشخیص اینکه آیا حمله عمدی بوده یا نه، انجام بشود. تا جایی که من می‌دانم، چنین چیزی اثبات نشده است و ممکن است عدهٔ دیگری بگویند بسیار بعید است چنین اقدامی عمدی بوده باشد، ولی هر دو مورد تنها می‌تواند از طریق تحقیقات عینی و بی‌طرفانه تأیید شود. اگر ایران اجازهٔ چنین کاری را ندهد، تعهدات بین‌المللی‌اش را نقض کرده است.

اصولاً عامدانه بودن سرنگونی هواپیما (در صورت اثبات) چه پیامدهایی برای طرف‌های ذی‌نفع این پرونده می‌تواند داشته باشد؟

اگر تحقیقات شواهدی از حملهٔ عامدانه را نشان بدهد، ایران آشکارا ملزم است که همهٔ مسئولان این حادثه را تحت پیگرد قانونی قرار بدهد و مجازات شدیدی علیه آن‌ها اعمال کند. این تعهدات در کنوانسیون ۱۹۷۱ مونترآل به‌طور کاملاً روشن آمده است.

بحث غرامت به‌هر حال موضوع مهمی است، ولی گمان می‌کنم چیزی که اکنون بازماندگان بیشتر دنبال آن هستند، روشن شدن دلیل واقعی این حادثه و مجازات همهٔ خاطیان است. با توجه به شرایط این پرونده، به‌نظر شما آیا دادرسی در مورد سرنگونی هواپیمای اوکراینی صرفاً در ایران انجام خواهد شد یا راهی برای برگزاری دادرسی‌‌های بین‌المللی وجود دارد؟ به‌عنوان مثال، شکایتی را که به‌تازگی در انتاریو از سوی برخی بازماندگان انجام شده، چقدر مثمر ثمر می‌دانید؟

ایران آشکارا ملزم است که هر کسی را که مسئول انهدام پرواز PS752 بوده تحت پیگرد قرار بدهد، ولی این پرونده در حوزهٔ کاری دیوان کیفری بین‌المللی قرار نمی‌گیرد. هم به این دلیل که ایران اساس‌نامهٔ این دیوان را امضا نکرده است و هم به این دلیل که سرنگون کردن هواپیمای مسافربری اگر چه جرمی بین‌المللی است، ولی در فهرست جرائمی که در حوزهٔ کاری دیوان کیفری بین‌المللی قرار دارد، نیست. شکایت مدنی ارائه‌شده به دادگاه انتاریو محاکمهٔ کیفری نیست. ادعایی است برای دریافت غرامت. دولت‌های خارجی معمولاً از حوزهٔ صلاحیت دادگاه‌های کانادایی مصون‌اند. البته در مورد تروریسم و برای کشورهای ایران و سوریه استثنا وجود دارد. هرچند لازمهٔ چنین چیزی آن است که عمدی بودن حمله به‌دلیل برخی نیات‌ سیاسی یا ایدئولوژیک به‌منظور ارعاب عموم، اثبات شود.

حادثه‌ای که در سال‌های اخیر اتفاق افتاده و شاید تا حدی شبیه به سرنگونی هواپیمای اوکراین در ایران باشد، سرنگونی پرواز شمارهٔ ۱۷ مالزی بر فراز اوکراین است. بررسی این حادثه حتی به شورای امنیت سازمان ملل متحد هم کشیده شد. چه شباهت‌ها و چه تفاوت‌هایی در این دو سانحه می‌بینید و آیا فکر می‌کنید کار این پرونده هم به شورای امنیت یا نهادهای دادرسی بین‌المللی کشیده بشود؟

برخی شباهت‌ها بین این دو حادثه وجود دارد ولی تفاوت‌های چشمگیری بین سرنگون شدن پرواز PS752 با سرنگون شدن پرواز MH17 با حملهٔ موشکی شورشیان اوکراینی که از طرف روسیه حمایت می‌شدند و توسط این کشور به موشک‌های زمین به هوا مجهز شده بودند، وجود دارد. تا جایی که من می‌دانم شواهدی دال بر اینکه حمله به پرواز PS752 عمدی بوده، وجود ندارد حتی اگر این حادثه ناشی از بی‌دقتی و بی‌مسئولیتی بوده باشد.

علاوه بر این و بر خلاف ایران، روسیه هیچ خطایی را نپذیرفته است. پذیرش خطا از سوی ایران بسیار مهم است، چرا که به‌دنبال آن متعهد به پرداخت غرامت قربانیان خواهد بود. حادثهٔ MH17 نه‌ فقط در شورای امنیت سازمان ملل متحد بلکه از سوی اوکراین علیه روسیه در دیوان بین‌المللی دادگستری هم مطرح شد. اگر ایران تحقیقات کامل و درستی را انجام ندهد یا غرامت نپردازد، این موارد می‌تواند در شورای ایکائو مطرح شود و ممکن است در دیوان بین‌المللی دادگستری هم مطرح شود. این موضوع همچنین ممکن است به شورای امنیت سازمان ملل متحد هم کشیده شود که البته در چنین شرایطی بیشتر اقدامی سیاسی است تا قانونی.

اگر دولت ایران همان‌طور که در آخرین اظهار نظر وزارت امور خارجهٔ ایران گفته است، تابعیت دوگانهٔ جانباختگان پرواز را به رسمیت نشناسد، این موضوع چه پیامدهایی خواهد داشت و آیا امکان شکایت کانادا از ایران برای این تصمیم وجود دارد؟ 

حتی اگر طبق قوانین ایران ملیت کانادایی قربانیان به‌رسمیت شناخته نشود، در قوانین بین‌المللی استاندارد متفاوتی جاری است. این قاعده‌ای بنیادین است که وقتی کسی دو تابعیت دارد، کشوری که فردی از آن «تابعیت غالب و مؤثر» دارد، حق پشتیبانی از ادعاهای آن فرد را به‌نمایندگی‌اش دارد. مهم‌ترین آزمون اغلب اقامت دائمی و فاکتورهای دیگری مانند پیوندهای خانوادگی و محل کار آن فرد است. اگر تابعیت غالب و مؤثر هر کدام از قربانیان کانادایی باشد، آن وقت مستقل از اینکه قانون داخلی ایران چه ممکن است بگوید، کانادا بر اساس قوانین بین‌المللی، در این زمینه حق ادعا دارد.

پروندهٔ سرنگونی پرواز ۷۵۲ از منظر حقوق بین‌الملل در گفت‌وگو با پروفسور پیام اخوان وکیل حقوق بین‌الملل و عضو دیوان دائمی داوری در لاهه
عکس از همشهری آنلاین

عملکرد دولت کانادا را در برخورد با این موضوع را چطور ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید گام‌های بعدی باید چه باشد؟

به‌نظر من کانادا در این مورد رهبری‌ای قوی و مبتنی بر اصول و قواعد را به نمایش گذاشت. کانادا در همبستگی با خانواده‌های قربانیان ایستادگی کرد و روشن کرد که از حقوق شهروندانش حفاظت می‌کند. اولویت فوری بازگرداندن اجساد قربانیان به کاناداست و مدتی طول می‌کشد تا مشخص شود آیا ایران به تعهداتش برای تحقیقات و پرداخت غرامت کافی عمل می کند یا نه. 

اگر چنین کاری نکند، راه برای کانادا همراه با اوکراین و کشورهای دیگری که تحت تأثیر قرار گرفته‌اند، باز است تا علیه ایران به شورای ایکائو شکایت کنند. در واقع این دقیقاً همان کاری است که ایران علیه ایالات متحدهٔ آمریکا در حملهٔ موشکی به پرواز IR655 بر فراز خلیج فارس در سال ۱۹۸۸ انجام داد. آمریکایی‌ها در سال ۱۹۹۶ با ایران به توافق رسیدند و حالا ایران پیشنهاد پرداخت کسری از مبلغی را که ۲۴ سال پیش از آمریکا دریافت کرد، به اوکراین داده است! این نمی‌تواند درست باشد. ایران باید غرامت کامل و منصفانه‌ای بپردازد. به‌خصوص وقتی که به اشتباهش اذعان کرده است.

دکتر حامد اسماعیلیون، یکی از بازماندگان قربانیان هواپیمای اوکراینی، پروندهٔ سرنگونی این هواپیما را با پروندهٔ انفجار بمب در هواپیمای پان‌آمریکن بر فراز لاکربی اسکاتلند مقایسه کرده‌اند و به‌طور مشخص به استرداد عبدالباسط المقراهی به بریتانیا برای محاکمه اشاره داشته‌اند. به‌نظر شما با توجه به اینکه حتی در صورت به رسمیت نشناختن تابعیت دوم توسط ایران، در این هواپیما سرنشینان کشورهای دیگری هم بوده‌اند، امکان دادرسی در کشور دیگری به‌جز ایران برای این پرونده وجود دارد و اگر پاسخ مثبت است از چه طریقی باید احکام این دادگاه را اجرایی کرد؟

حادثهٔ انفجار پرواز ۱۰۳ پان‌آمریکن بر فراز لاکربی حمله‌ای کاملاً تروریستی علیه هواپیمای غیرنظامی بود. چون انفجار بر فراز اسکاتلند رخ داده بود، دادگاه بریتانیا صلاحیت رسیدگی به این پرونده را داشت. چون هواپیما در آمریکا ثبت شده بود، دادگاه آمریکا هم صلاحیت رسیدگی داشت. صلاحیت کیفری بر اساس ملیت قربانیان مستثنی و محدود به جرائمی مشخص مانند تروریسم است.

دادگاه‌های کانادا می‌توانند صلاحیت داشته باشند ولی در شرایطی که اقدام تروریستی اثبات شود. حتی در این صورت اگر اشخاص [مظنون] در ایران باشند، باید به کانادا مسترد شوند. بر اساس این واقعیات، بهترین شیوه برای مواجهه با ایران در صورتی که به تعهداتش در انجام تحقیقات کامل و پرداخت غرامت کامل و منصفانه به خانواده‌های قربانیان عمل نکند، بردن شکایت به شورای ایکائو و تهدید ایران به تعلیق حقوقش در مشارکت در هوانوردی غیرنظامی بین‌المللی است. اگر ایران می‌خواهد از هوانوردی غیرنظامی بین‌المللی بهره‌مند بماند، باید به تعهداتش عمل کند و پای عواقب اقدامش بایستد.

با سپاس از وقتی که برای این گفت‌وگو اختصاص دادید.


*توجه: این مطلب شامگاه چهارشنبه ۵ فوریهٔ ۲۰۲۰ برای درج در نسخهٔ چاپی شمارهٔ ۱۰۰ رسانهٔ همیاری مورخ ۷ فوریهٔ ۲۰۲۰ تنظیم شده است.

ارسال دیدگاه