مهدیار بیاضی، فعال سیاسی/اجتماعی و مسئول ارتباطات در گروه پارلمانی نمایندگان دولت بریتیش کلمبیا – ویکتوریا
شهروندان استان بریتیش کلمبیا فرصتی تاریخی و کمنظیر پیش روی دارند. هماکنون استان بریتیش کلمبیا شاهد برگزاری همهپرسی اصلاح نظام انتخاباتی مجلس استان و امکان تغییر نظام ناکارآمد فعلی نخست-نفری (First-Past-The-Post) به نظام تناسبی یا اکثریت نسبی (Proportional Representation) است. برگههای مربوط به این همهپرسی فراحزبی، از سوی نهاد بیطرف Elections BC به تکتک خانهها ارسال شده است و شما احتمالاً تا الان بستهٔ همهپرسی خود را دریافت کردهاید. بههمین جهت تلاش کردهام با نگارش این مقاله، اطلاعاتی مهم و جامع -در یک جا- برای آشنایی شهروندان ایرانی-کانادایی با گزینههای پیش رو به قلم نگارش درآورم.
برگزاری انتخابات و حق انتخاب مردم از ضروریات مردمسالاری (Democracy) است و مردمسالاری بر پایهٔ انتخاب نمایندگان توسط شهروندان استوار است؛ نمایندگانی که از جانب مردم و بهجای آنها و با توجه به خواستهشان حاکمیت کنند. در اهمیت همهپرسی پیش رو، بدون اغراق و بهجرئت میتوان گفت که امکان تغییر شیوهٔ انتخاباتی استان بیسی توسط شهروندان، یکی از تأثیرگذارترین تصمیماتی است که هر یک از ما در طول زندگی در این استان خواهیم گرفت. چرا که این انتخاب میتواند زندگی ما و فرزندانمان را تحت تأثیر قرار دهد.
شيوهٔ انتخاب زمامداران در همهجا يكسان نبوده و بنابر اولویتهای هر جامعهای متفاوت است. در پارهای از سازوکارهای انتخاباتی، كافی است نامزد انتخابات بيشترين رأی را بهدست آورد تا برنده اعلام شود. در حالیكه در ديگر نظامها، سامانهٔ انتخاباتی بهگونهای طراحی شده است كه نسبت كرسیهای مجلس با تعداد آرای اخذشده همخوانی داشته باشد.
مطالعهٔ تاریخ به ما نشان داده است که لازمهٔ هرگونه بهبود شرایط و پیشرفت یک جامعه در وهلهٔ اول، تغییر سازوکارهای قدیمی و ناکارآمد کنونی در سطوح مختلف است. کانادا و استان بریتیش کلمبیا نیز از این قاعده مستثنی نیست. کشور کانادا جزو معدود کشورهای پیشرفته در دنیاست که در تمام سطوح انتخاباتی، چه شهری، چه استانی و چه کشوری، از نظام انتخاباتی قدیمی و ناکارآمد نخست-نفری (FPTP) استفاده میکند.
تاریخچهٔ استفاده از نظام انتخاباتی کنونی به پیش از تشکیل کشور کانادا در سال ۱۸۶۷ باز میگردد؛ زمانی که هنوز اتومبیلی در خیابانها وجود نداشت و چراغ برق ادیسون ابداع نشده بود؛ و زنان هنوز از حق رأی محروم بودند! سازوکار کنونی انتخابات در کانادا، و همینطور مجلس غیرانتخابی سنا (unelected senate)، میراث بهجامانده از سالهای سلطهٔ امپراطوری بریتانیا بر مستعمرهٔ کاناداست. شاید دانستن این مطلب برایتان جالب باشد که انتخاب نام نظام نخست-نفری (First-Past-The-Post) به مسابقات اسبدوانی گذشته باز میگردد که در آن اسب برنده، اسبی است که بتواند از خط پایان یا همان post عبور کند! نمیدانم کدام یک ناراحتکنندهتر و تأملبرانگیزتر است؛ افسوس به حال اسبهای بازمانده از خط پایان یا استفاده از نظام ناکارآمدی – متعلق به قرن نوزدهم – در حالی که استفاده از آن در قرن ۲۱ میلادی در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا منسوخ شده است. قضاوت با شما.
آشنایی با دو گزینهٔ نظام انتخاباتی پیشِ رو:
نظام انتخاباتی نخست-نفری (FPTP)
این نظام، منجر به انتخاب نمایندگانی میشود که بیشترین تعداد رأی را در حوزهٔ خود کسب کردهاند. در نظام نخست-نفری، استان به چند حوزهٔ انتخاباتی تقسیم میشود و نمایندهٔ مجمع قانونگذاری (MLA) به نمایندگی از هر حوزه منصوب میشود. رأیدهندگان در برگهٔ رأیشان، جلوی نام یک نامزد را علامت میزنند. نامزدی که اکثریت آراء را در هر حوزه کسب کند، برندهٔ انتخابات است و بهعنوان نمایندهٔ از آن حوزه در مجلس انتخاب خواهد شد. تعداد کرسیهای کسبشده توسط هر حزب در مجلس برابر با تعداد حوزههایی است که نامزدهای آن حزب کسب میکنند. این سیستم عمدتاً نامزدهای احزاب بزرگ را انتخاب میکند و منجر به تشکیل دولتهای اکثریت تکحزبی میشود.
این بهنوبهٔ خود و در صورتی که تنها دو حزب در انتخابات شرکت کنند، مشکلساز نیست. اما با توجه به اینکه حزبهای دیگری در استان وجود دارند، این نظام انتخاباتی عملاً با حذف احزاب قانونی دیگر و نادیده گرفتن دیدگاههای مردم، به انتخاب نمایندگانی با کمتر از ۵۰ درصد آرا منتهی میشود. بههمین دلیل در بسیاری از انتخابات، احزاب بهطور کاذب و غیرواقعی، موفق به تشکیل دولت اکثریت میشوند که به آن دولت اکثریت «غیرواقعی» یا «کاذب» نیز گفته میشود؛ چرا که نمایندگان تنها توسط اقلیتی از مردم استان انتخاب شدهاند.
در حال حاضر نظام نخست-نفری (FPTP) تنها در کشورهای پیشرفتهٔ انگشتشماری، از جمله کانادا، ایالات متحده و انگلستان در سطح ملی یا منطقهای استفاده میشود. زادگاهمان ایران، کماکان جزو کشورهایی است که از نظام نخست-نفری (FPTP) از نوع دو مرحلهای آن در انتخاب رئیسجمهور و نمایندگان مجلس استفاده میکند.
همینطور سیاستمداران خطرناکی چون دانلد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده و داگ فورد، نخستوزیر استان انتاریوی خودمان از دل نظام انتخاباتی نخست-نفری (FPTP) بیرون آمدهاند.
نظام انتخاباتی تناسبی یا اکثریت نسبی (Proportional Representation)
در این نظام، سهم کرسیهای کسبشده توسط هر حزب سیاسی در مجمع قانونگذاری (Legislative Assembly) با سهم آن حزب از آرای مردمی برابر است. بهعنوان مثال، اگر حزبی ۴۰ درصد از آرای مردمی را دریافت کند، ۴۰ درصد از کرسیهای مجلس را نیز کسب خواهد نمود.
سازوکار انتخاباتی تناسبی (Proportional Representation) توسط ۸۵ درصد از کشورهای پیشرفته از نظر رشد اقتصادی (OECD Countries) استفاده میشود. در حال حاضر، شهروندان در بیش از ۱۰۲ کشور با استفاده از نوعی سازوکار انتخاباتی تناسبی یا ترکیبی از آن در انتخابات شرکت میکنند. از فهرست کشورهایی که با موفقیت از نظام انتخابات تناسبی بهرهمندند میتوان از آلمان، سوئد، سوئیس، ایرلند، دانمارک، هلند، آفریقای جنوبی، بلژیک، اسپانیا، نیوزیلند و استرالیا نام برد.
افزایش مشارکت مردمی در انتخابات
بارها و بارها بر اساس تجربهٔ عملی کشورهای دیگر ثابت شده است که سازوکار انتخاباتی تناسبی موجب افزایش مشارکت مردمی در انتخابات شده و نتیجهٔ آن شرکت بیشتر جوانان در امر مردمسالاری و شکلگیری آیندهٔ آنهاست. در دوران انتخابات استانی، بارها با جوانان ایرانی-کانادایی و غیرایرانی بسیاری در مورد رأی دادن همصحبت شدم. بسیاری از آنان بر این باور بودند که رأیشان بهحساب نخواهد آمد و صحنهٔ سیاست، تنها عرصهٔ فعالیت خواص جامعه و افراد متمول است و تصمیمات اتخاذشده به درد زندگیشان نمیخورد و به همین علت از رأی دادن دل خوشی ندارند. با تغییر سازوکار کنونی و قرار دادن قدرت در دست مردم، جوانان نیز به شرکت در انتخابات و تأثیر در سرنوشت خود تشویق خواهند شد. و این موجب تکثر آرا و دیدگاههای مختلف در بین نمایندگان انتخابی آنان خواهد بود.
بهطور کلی، کشورهایی که از نظام تناسبی (اکثریت نسبی) استفاده میکنند، شاهد مشارکت گستردهتر مردم در انتخاباتاند، چرا که رأیدهندگان، دیگر نگران دور ریخته شدن رأیشان نخواهند بود و پیش از رفتن پای صندوقهای رأی میدانند که رأی آنها به حساب آمده و در انتخاب دولت لحاظ خواهد شد.
فواید سازوکار انتخاباتی تناسبی برای مهاجران و قومیتها
یکی از مهمترین دستاوردهای انتخابات تناسبی که برای جامعهٔ مهاجر ایرانی-کانادایی در استان نیز از درجهٔ بالایی از اهمیت قرار دارد، نامزدی و بهدنبال آن امکان انتخاب نمایندگان ایرانیتبار در مناطق با جمعیت بالای ایرانی است. مناطق نورث شور و ترایسیتی بنا به آمارهای مختلف رسمی و غیررسمی پذیرای بین ۶۰ تا ۹۰ هزار شهروند ایرانیتبار است. اما با نظام انتخاباتی فعلی، تاکنون هیچ نمایندهٔ ایرانیتباری از استان بریتیش کلمبیا در هیچکدام از ردههای دولت اعم از شهری، استانی یا کشوری موفق به نمایندگی جامعه نشده است.
برای نمونه، در کشور آلمان تا بهحال چندین نمایندهٔ ایرانیتبار به مجلس آن کشور (بوندس تاگ) راه پیدا کردهاند (امید نوریپور، یاسمین فهیمی و سارا واگن کنشت). گلریز قهرمان، وکیل، سیاستمدار و عضو مجلس نیوزیلند، یکی دیگر از افراد موفق ایرانیتبار جوانی است که با سازوکار انتخاباتی تناسبی به مجلس راه پیدا کرده است. در سوئد، نروژ، هلند و استرالیا نیز نمایندگانی ایرانیتبار از طریق انتخابات تناسبی به مجلس راه پیدا کردهاند.
در سازوکارهای تناسبی، دولتها از بافت همهٔ اقشار جامعه اعم از مهاجران و افراد از قومیتهای مختلف تشکیل خواهد شد. در چنین سیستمی، صدای اقلیتها و مهاجران به کانادا بهتر شنیده خواهد شد، چرا که مردم میتوانند به نامزدهایی رأی دهند که منعکسکنندهٔ باورهای آنها هستند.
سازوکار انتخاباتی تناسبی و دولتهای مقتدر
تجربه نشان داده، تغییر سازوکار رأیگیری از نوع تناسبی (Proportional Representation) به انتخاب دولتهای پایدار و مقتدر نیز کمک خواهد کرد. چرا که دولتها برخلاف دولتهای اکثریتِ کاذب، از پشتوانهٔ بالای مردمی یا همان اکثریت واقعی برخوردارند. همانطور که پیشتر نیز بدان اشاره شد، در سازوکار فعلی، دولتهای اکثریت کاذب از قدرت مطلق برخوردارند بدون آنکه رأی اکثریت مردم را کسب کرده باشند. تجربه نیز نشان داده است که متأسفانه دولتهای اکثریت کاذب بهندرت نمایندهٔ کل رأیهای اخذ شدهاند.
در استان بریتیش کلمبیا، از سال ۱۹۲۸ تنها در یک انتخابات عمومی، حزبی موفق به کسب بیش از ۵۰ درصد آرا شده و دولت تشکیل داده است. این بدان معنی است که در تمامی انتخابات دیگر، احزاب موفق شدهاند با کسب کمتر از ۵۰ درصد آرا، ۱۰۰ درصد قدرت را در دست گیرند! فکر نمیکنید وقت آن رسیده باشد که نمایندگان مجلس استان بهواقع و در عمل نمایانگر تکثر آرای مردم باشند؟
همهپرسی عادلانه و شفاف
دادستان کل استان بریتیش کلمبیا و نمایندهٔ منطقه ونکوور-پوینت گری، دیوید ایبی (David Eby) با بهرهگیری از تجربیات کشورهای دیگر، برای اطمینان از کارکرد صحیح سازوکارهای تناسبیِ پیشنهادی (در صورت انتخاب آن)، و پس از مشورت با شهروندان استان (بیش از نود و یک هزار شهروند)، گزارشی کاملاً مستقل، شفاف و بدون سوگیری منتشر کرده که برای عموم در دسترس است. در این گزارشِ مفصل، سازوکارهای تناسبی پیشنهادی بر پایهٔ چهار اصل مهم پیشنهاد شده است:
۱- تناسب (Proportionality): سازوکارهای انتخاباتی پیشنهادی میبایست تناسبی بوده اما از دیگر اصول مهم مشارکت عمومی تخطی نکنند.
۲- داشتن نماینده از تمامی مناطق (Local Representation): احترام به حق داشتن نماینده در تمام نقاط استان چه در روستاهای دورافتاده و چه در مناطق شهری.
۳- ساده بودن (Simplicity): سازوکارهای انتخاباتی پیشنهادی پیچیده نبوده و فهم آن برای رأیدهندگان آسان باشد.
۴- تعداد نمایندگان مجمع قانونگذاری (Size of Legislative Assembly): سازوکارهای پیشنهادی انتخاباتی میبایست موجب افزایش «آنچنانی» تعداد نمایندگان مجلس نشود.
بر اساس پیشنهادات بالا، تمهیدات زیر برای اطمینان از کارکرد صحیح سازوکارهای پیشنهادی در نظر گرفته شده است. این تمهیدات، هر شبههای نسبت به عدم کارکرد درست سازوکارها را از بین میبرد:
۱- هر فرد فارغ از منطقهای که در زندگی میکند، کماکان حداقل یک نماینده در مجلس خواهد داشت.
۲- هر حزب برای فرستادن نماینده به مجلس میبایست حداقل ۵ درصد کل آرای استانی (یعنی حدوداً ۱۰۰٬۰۰۰ رأی) کسب کند. مگر اینکه نماینده از طرف منطقه انتخاب شود. این تمهیدات از ورود و سوءاستفادهٔ حزبهای بسیار کوچک، حاشیهای و تندرو جلوگیری خواهد کرد.
۳- مناطق روستایی (rural) مانند مناطق شهری (urban) کماکان نماینده خواهند داشت و تعداد نمایندگان آنها از تعداد فعلی کمتر نخواهد بود. در عین حال، تعداد کل نمایندگان انتخابشده نیز با تعداد نمایندگان فعلی تفاوت چندانی نخواهد دشت (بین ۸۷ تا ۹۵ نمایندهٔ انتخابی از سرتاسر استان).
۴- برگههای اخذ رأی برای عموم ساده و قابل فهم خواهند بود.
۵- شهروندان استان پس از گذشت دو انتخابات به شیوهٔ تناسبی این امکان را خواهند داشت تا در مورد نگهداشتن نظام انتخابات تناسبی تصمیمگیری کنند. این بدین معنی است که مردم استان میتوانند با خیال آسوده به نظام انتخابات تناسبی رأی مثبت دهند و پس از دو انتخابات، نظر خود را تغییر داده و به سیستم کنونی بازگردند.
امکان همفکری و همکاری احزاب در جهت بهبود زندگی شهروندان
من بر این باورم که سیاستهای مفید و ایدههای خوب با مشارکت و همکاری بهدست خواهند آمد. کار مشترک موجب تحکیم مردمسالاری شده و نتیجهٔ مشارکت نمایندگان از احزاب مختلف چیزی نخواهد بود جز بهبود شرایط زندگی برای همهٔ مردم. مثال عینی آن، موفقیت کنونی دولت اقلیت استان بریتیش کلمبیاست. بنابر گزارش بیطرفانهٔ خبرگزاری ملی CBC که در ماه مه منتشر شد، دولت دموکرات نوین بیسی (BC NDP) با همکاری سبزها (BC Greens) تنها پس از گذشت یک سال از عمر چهار سالهٔ دولت، موفق شده تاکنون به ۷۵ درصد از وعدههای انتخاباتی خود جامهٔ عمل بپوشاند. چنین دستاوردی در تاریخ استان بریتیش کلمبیا کمسابقه است. این دستاورد نتیجهٔ مستقیم همکاری نمایندگان احزاب و گرایشات مختلف است.
پاسخ به پرسشهای مهم
همهپرسی در چه تاریخی برگزار میشود؟
همهپرسی از تاریخ ۲۲ اکتبر تا ۳۰ نوامبر ۲۰۱۸ از طریق پست برگزار میشود. رأیدهندگانی که ثبت نام کردهاند، بستهٔ رأی خود را بین تاریخ ۲۲ اکتبر تا ۲ نوامبر ۲۰۱۸ از سوی دفتر انتخابات بریتیش کلمبیا (Elections BC) و از طریق پست دریافت خواهند کرد.
چه کسانی میتوانند در همهپرسی شرکت کنند؟
- شهروندان کانادا (Canadian Citizen)
- افرادی که در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۱۸، ۱۸ سال تمام داشته باشند
- افرادی که در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۱۸، حداقل برای مدت شش ماه ساکن استان بریتیش کلمبیا بوده باشند
سؤالهای همهپرسی چیست؟
از رأیدهندگان دو سؤال پرسیده خواهد شد. در سؤال اول از رأیدهندگان خواسته شده بین نظام انتخاباتی نخستنفری فعلی و نظام انتخاباتی نمایندگی تناسبی یکی را انتخاب کنند. سؤال دوم از رأیدهندگان میخواهد سه نظام انتخاباتی نمایندگی تناسبی را به ترتیب اولویت رتبهبندی کنند. این سه نظام انتخاباتی نمایندگی تناسبی، تناسبی دو عضوی یا DMP، تناسبی ترکیبی یا MMP و تناسبی روستایی-شهری یا RUP نام دارند. توجه داشته باشید که پاسخ به سؤال دوم اختیاری است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد هر یک از این سازوکارها به وبسایت نهاد Elections BC در این آدرس مراجعه کنید: elections.bc.ca/referendum
جمعبندی
هدف نهایی اصلاح نظام انتخاباتی، دست یافتن به سازوکاری است که نمایانگر تنوع مردم استان بریتیش کلمبیا (از جمله مهاجران) باشد و در آن ایدهها و دیدگاههای مختلف بهخوبی منعکس شود. سازوکاری که در آن بهجای آنکه برنده صاحب همهچیز شود (Winner-takes-all)، مردم این فرصت را داشته باشند تا نمایندهای انتخاب کنند که به بهترین وجه ممکن سلایقشان را بازتاب دهد؛ سازوکاری که با اصول اولیهٔ مردمسالاری در تناقض نباشد.
در پایان، تصمیمگیری و قضاوت در مورد انتخاب نوع سازوکار رأیگیری را به شما واگذار میکنم. با این وجود امیدوارم شما نیز همراه با من به جرگهٔ افراد موافق تغییر بپیوندید و در همهپرسی، به نظام انتخاباتی تناسبی (Proportional Representation) رأی مثبت دهید.
برگههای همهپرسی به تک تک خانهها ارسال شده است. به یاد داشته باشید که پس از پاسخگویی به دو (۲) سؤال پرسیدهشده (فقط با خودکار یا ماژیک مشکی) و درج تاریخ تولد و امضای certificate، برگهها را در اولین فرصت پست کنید تا به موقع به دست مقامات Elections BC برسد.
مهم: در روز ۸ نوامبر، نخست وزیر جان هورگان (موافق) با رهبر حزب بیسی لیبرال، اندرو ویلکینسون (مخالف) مناظرهٔ زندهٔ تلویزیونی انجام خواهد داد.
برای نامنویسی و اطمینان از دریافت کارت شرکت در این همهپرسی، به وبسایت زیر مراجعه کنید: