قلب شکسته‌ات را برگیر و از آن هنر بیافرین

سیما غفارزاده

با درود و سلام به شما خوانندگان محترم، در آغاز سال نوی میلادی پس از شماره‌ای وقفه برای تنفس و استراحت، به‌همراه تیم نشریه آرزو می‌کنم سال را با تندرستی و آرامش آغاز کرده باشید و سرمای زمستانِ غیرمعمولِ ونکوور را به دل‌های گرمتان راهی نباشد.

وارد سالی جدید شده‌ایم، سال نویی که حلولش شباهتی به نوروز ما ندارد و در هر نقطه‌ای از دنیا، نیمه‌شب رسمیت می‌یابد. اما آیا وقتی عقربه‌های ساعت در سوریه تمام‌قد ایستادند نیز، حسی از تازگی و شادی در کسی برانگیخته شد؟ پاسخِ این سؤال به احتمال زیاد منفی است. اگر واقع‌گرایانه نگاه کنیم، تازگی و نویی الزاماً به‌معنای خوبی و شادابی و هر آنچه خواستنی‌ست نیست؛ این به‌واقع آرزوی ماست. اما، ما سالی را آغاز کردیم که در آن، صندلی ریاستِ جمهوری همسایهٔ جنوبی‌مان به‌زودی  مسندِ کسی می‌شود که به‌زعمِ یکی از معروف‌ترین‌ هنرپیشه‌های این کشور یعنی مریل استریپ، بزرگ‌ترین تحقیرکنندهٔ عالم است و این یعنی صدور مجوزِ آزار و اذیت در رده‌های پایین‌تر تا لایه‌هایی پیدا و ناپیدا در جامعه… یکشنبهٔ گذشته، مریل استریپ در هفتادوچهارمین مراسم اعطای جوایز گلدن گلوب که هرساله توسط اتحادیهٔ مطبوعات خارجی هالیوود به بهترین تولیدات سینمایی و تلویزیونی اهدا می‌گردد، در سخنرانی‌ای ۶ دقیقه‌ای به زیباترین شکل ممکن رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، دانلد ترامپ، را مورد حمله قرار داد و با نام بردنِ شماری از چهره‌های مشهور حاضر در آنجا و اشاره به محل تولد آنان که از آمریکا تا اتیوپی، تا اسرائیل، تا ایتالیا، تا کانادا، تا بریتانیا، تا کنیا و تا ناکجای دنیا را دربرمی‌گرفت، گفت اگر این خارجیان که هالیوود از آنان شکل گرفته است بیرون انداخته شوند، در آمریکا چیزی باقی نخواهد ماند برای تماشاکردن جز فوتبال آمریکایی و مشت‌زنی‌هایی به‌نام ورزش رزمی. شاهکارِ صحبت وی آنجا بود که پس از اشاره به کارهای قوی و خوبی که سال گذشته انجام شده است، گفت اما، در آن میان اجرایی بوده است که او را مبهوت کرده و  چون چنگکی در قلب او فرو رفته است، نه برای آنکه خوب بوده، چرا که هیچ‌چیز خوبی به‌واقع نداشته است، بلکه تأثیرش را داشته چون موجب شده مخاطبانِ معلوم‌الحال بخندند و آن لحظه‌ای بوده است که فردی که اجازه یافته بر روی محترم‌ترین مسند آن کشور تکیه زند، خبرنگار معلولی را مسخره کرده است. او اضافه کرد که قلبش از دیدن آن صحنه شکسته است و هنوز نمی‌تواند آن را از ذهنش بزداید چرا که آنچه دیده بود فیلم نبود، بلکه زندگی واقعی بود. و زمانی که این اهانت و تحقیر توسط فردی دارای قدرت و در معرض عموم انجام می‌گیرد، به آسانی به زندگی افراد در لایه‌های مختلف جامعه رسوخ می‌کند و به‌نوعی مجوزِ تحقیر و بی‌احترامی را برای همگان صادر می‌کند. بی‌احترامی دعوت به بی‌احترامی می‌کند و خشونت، خشونت برمی‌انگیزد. وقتی شخص دارای قدرت از موقعیت خود استفاده می‌کند تا دیگران را تحقیر کند، دیگر همه باخته‌ایم… مریل استریپ سخنرانی درخشان خود را با جمله‌ای زیبا از دوستِ تازه رخت‌بربسته از این دنیایش، یعنی شخصیت پرنس لیا در جنگ ستارگان پایان می‌دهد: قلب شکسته‌ات را برگیر و از آن هنر بیافرین. تصور می‌کنم صحبت‌های این هنرپیشهٔ دوست‌داشتنی بهترین چیزی بود که از آغاز سال جدید یعنی در این دو هفتهٔ گذشته در ذهنم مانده بود و ارزش بازگفتنش را داشت. دوست دارم هر روز زمزمه کنم، بی‌احترامی دعوت به بی‌احترامی می‌کند و خشونت، خشونت برمی‌انگیزد؛ این باید مشق شبِ فرزندانمان باشد. دنیا دچارِ فقرِ مهربانی است.

و پیش از پایانِ این یادداشت، باید بگویم گفت‌وگوی این شماره از نشریه یکی از جالب‌ترین‌هاست. حکایت زوج جوانی که از ایران راه افتادند، دنیا را با دوچرخه دور زدند و  در این میان مهر ونکوور آنچنان در دلشان افتاد که پس از بازگشت، به فکر مهاجرت افتادند تا اینجا را خانه‌شان بخوانند. خواندن این گفت‌وگو را از دست ندهید.

ارسال دیدگاه