آشنایی با حسابداری (قسمت دوم)

قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید

جمع‌آوری و تنظیم: موسی سرآمد، کارشناس حسابداری – ونکوور

عرض سلام خدمت خوانندگان محترم، در این قسمت سعی شده است نگاهی اجمالی به سرفصل‌های نظریهٔ (تئوری) حسابداری، اصول حسابداری پذیرفته‌شده، مفروضات حسابداری و در آخر میثاق‌های حسابداری – در سطح بین‌المللی – بیاندازیم و با حسابداری به شکلی علمی‌تر آشنا شویم.

نظریهٔ (تئوری) حسابداری

هدف تئوری حسابداری فراهم‌کردن مجموعه‌ای از اصول و روابطی است که عملیات مشاهده‌شدهٔ حسابداری را تبیین و عملیات مشاهده‌نشده را پیش‌بینی کند. به بیان دیگر، تئوری حسابداری باید بتواند دلایل انتخاب مبانی و روش‌های مختلف حسابداری توسط واحدهای انتفاعی را تبیین کند، و ویژگی‌های واحدهایی را که از بین روش‌های پذیرفته، روش خاصی را برمی‌گزینند، پیش‌بینی نماید. تئوری حسابداری باید از راه پژوهش‌های حسابداری آزمون و تأیید شود.

انواع تئور‌ی‌های حسابداری را به روش‌های مختلفی می‌توان طبقه‌بندی کرد:

  • بر اساس سطحی که تئوری در آن قرار می‌گیرد (ساختاری، رفتاری و تفسیری)؛
  • از راه استدلال (استنتاجی، استقرایی)؛
  • یا از راه موضع حسابداری: هنجاری (دستوری)، و اثباتی (مثبت یا توصیفی)

۱- اصول حسابداری پذیرفتهٔ همگانی (Generally Accepted Accounting Principles, GAAP)

ضوابط و قواعدی کلی است که مورد قبول گروه بیشتری از اهل فن است، و عملاً سرمشق و راهنمای آنان قرار می‌گیرد. بدون پیروی از این ضوابط، عملیات حسابداری و نتایج حاصله از آن برای اشخاص علاقه‌مند دارای مفهوم مشترک نخواهد بود. چنانچه هر حسابدار بر اساس سلیقهٔ شخصی خود مبادرت به انجام عملیات حسابداری، نگاهداری حساب‌ها و تنظیم صورت حساب کند، حاصل کار او برای دیگران فایده کافی نخواهد داشت، و مقایسهٔ نتایج فعالیت‌های مالی یک مؤسسه در ادوار مالی مختلف و صورت‌حساب‌های مؤسسات مشابه با یکدیگر امکان نخواهد یافت.

۲- مفروضات حسابداری (Accounting Assumptions)

به فرض‌های اولیه‌ای گفته می‌شود که بنیان اصول حسابداری، استانداردهای حسابداری و روش‌های حسابداری را شکل می‌دهند. این مفروضات عبارتند از:

۲-۱- فرض تفکیک شخصیت

فرض تفکیک شخصیت یکی از اساسی‌ترین مفروضات حسابداری است. زیرا این فرض به هر واحد اقتصادی به‌عنوان واحدی مستقل از مالک یا مالکان آن و نیز جدا از مؤسسات دیگر نگاه می‌کند.

۲-۲- فرض تداوم فعالیت

  • در حسابداری فرض بر این است که یک واحد اقتصادی برای مدتی نامعین و قابل پیش‌بینی به فعالیت خود ادامه می‌دهد. بر اساس این فرض دارایی‌ها و بدهی‌ها به جاری و بلندمدت تقسیم می‌شود.
  • فرآیند اندازه‌گیری در حسابداری از قبیل ثبت دارایی‌ها به بهای تمام‌شده به‌جای ارزش جاری، متأثر از فرض تداوم فعالیت است.

۲-۳- فرض دورهٔ مالی

نتایج واقعی عملیات واحدی تجاری را تنها در زمان خاتمهٔ عملیاتش می‌توان تعیین کرد. از این رو عمر واحد تجاری به دوره‌های زمانی مساوی تقسیم می‌شود که هر دوره را اصطلاحاً «دورهٔ حسابداری» گویند. دورهٔ مالی ممکن است سه‌ماهه، شش‌ماهه یا یک‌ساله باشد. هر دورهٔ مالی را که دوازده ماه طول بکشد، اصطلاحاً سال مالی گویند.

۲-۴- فرض واحد اندازه‌گیری

برای اندازه‌گیری هر ویژگی یا کیفیت، در نگاه اول به مقیاس اندازه‌گیری نیاز است. در حسابداری نیز «پول» به‌عنوان واحد اندازه‌گیری مبادلات فرض شده است. کلیهٔ مبادلاتی که توسط حسابداران در دفاتر یا صورت‌های مالی منعکس می‌شود، معرف حجم یا مقدار نیست بلکه تنها بهای آن‌ها را نشان می‌دهند.

۳- میثاق‌های حسابداری

یا اصول محدودکنندهٔ حسابداری، قراردادهایی مفهومی‌اند که بر اعمال اصول حسابداری پذیرفتهٔ همگانی، استانداردهای حسابداری، و روش‌های حسابداری تأثیر می‌گذارند.

۳-۱-  فزونی منافع بر مخارج (Cost-benefit Constraint)

تهیهٔ اطلاعات حسابداری باید توجیه اقتصادی داشته باشد.

۳-۲- اهمیت (Materiality)

واحدهای اقتصادی مجازند در خصوص اقلامی که با توجه به وضعیت، محیط و عملکرد واحد از جهت ارزش، ناچیز و کم‌اهمیت‌اند، از به‌کارگرفتن روش‌های صحیح تئوریک اجتناب و به‌جای آن از روش‌هایی استفاده کنند که کم‌هزینه‌تر، عملی‌تر و راحت‌تر باشد.

۳-۳- خصوصیات صنعت (Industry Peculiarities)

در صنایع مختلف با توجه به ویژگی‌ها و خصوصیات خاص آن صنعت، می‌توان اقدام به تعدیل یا اصلاح روش‌های حسابداری کرده یا از روش‌های جدیدی استفاده نمود به‌شرط آنکه اثبات گردد روش‌های اصلاح‌شده یا جدید، اطلاعات سودمندتری نسبت به روش‌های پذیرفته‌شدهٔ حسابداری ارائه می‌کنند یا برای جلوگیری از نتیجه‌گیری‌های گمراه‌کننده، ضروری‌اند.

۳-۴- محافظه‌کاری یا احتیاط (Conservatism)

واحدهای تجاری نباید از روش‌هایی استفاده کنند که درآمدها و دارایی‌ها را بیش از واقع، و هزینه‌ها و بدهی‌ها را کمتر از واقع نمایش دهد. به‌عنوان مثال، قاعدهٔ اقل بهای تمام‌شده یا قیمت بازار از به‌کارگرفتن اصل محافظه‌کاری ناشی می‌شود.

نظرات

  • خسرو اسلامی

    آقای سرامد عزیز خوشحال میشوم مطالب بیشتری از شما بخوانم

ارسال دیدگاه