دربارهٔ مبدع کانادایی بازی بسکتبال چه می‌دانید؟

به‌مناسبت زادروز جیمز نای‌اسمیت

ترجمه و تلخیص: زهرا آهن‌بر – ایران

جیمز نای‌اسمیت در ۶ نوامبر ۱۸۶۱ در المونت، در استان انتاریوی کانادا از پدر و مادری اسکاتلندی متولد شد. او پزشک، معلم تربیت‌بدنی، کشیش، مربی ورزش و مخترع بود. او بود که در سال ۱۸۹۱ برای اولین بار ورزش بسکتبال را ابداع کرد و سپس به‌تنهایی اولین کتاب قوانین بسکتبال را به رشتهٔ تحریر درآورد و برنامهٔ بسکتبال دانشگاه کانزاس را پایه‌گذاری کرد. نای‌اسمیت به‌اندازهٔ کافی خوش‌اقبال بود که شاهد جهانی‌شدن این رشتهٔ ورزشی و حضور آن در المپیک تابستانی ۱۹۳۶ برلین، و تولد رقابت‌های ملی بسکتبال دانشگاهی و البته لیگ قهرمانی بسکتبال مردان در سال ۱۹۳۹ باشد.

در طول دوران کودکی، نای‌اسمیت در مدرسه با مشکلات زیادی روبرو بود، اما به کار در مزرعه عشق می‌ورزید و بیشتر اوقات روز را در کنار دوستان با بازی‌های محلی و دسته‌جمعی سپری می‌کرد. در یکی از این بازی‌ها که ریشه در قرون‌ وسطی داشت، بازیکنان در تیم‌های رقیب سعی می‌کردند سنگ‌های چیده‌شده روی هم را با پرتاب سنگ‌های کوچک‌تر فروبیاندازند. پس از مدت کوتاهی نای‌اسمیت متوجه شد که پرتاب قوس‌دار و نرم می‌تواند بسیار دقیق‌تر و مؤثرتر از پرتاب محکم و مستقیم باشد؛ همین تجربه در نهایت یکی از کلیدی‌ترین دلایل اختراع بازی بسکتبال بود. مدت زیادی نگذشت که نای‌اسمیتِ نوجوان، پدر و مادرش را از دست داد و چندین سال در منزل خاله و شوهرخاله‌اش زندگی کرد. پس از آن در دبیرستان المونت انتاریو ثبت‌نام کرد و در سال ۱۸۸۳ فارغ‌التحصیل شد.

جیمز نای‌اسمیت، زادهٔ کانادا و مبدع بازی بسکتبال
جیمز نای‌اسمیت، زادهٔ کانادا و مبدع بازی بسکتبال

نای‌اسمیت در همان سال، وارد دانشگاه مک‌گیل در مونترآل شد. اگرچه با ۱۷۸ سانتی‌متر قد و ۷۶ کیلوگرم وزن، جثه‌ای نسبتاً کوچک داشت، اما ورزشکاری بسیار بااستعداد و زیرک بود و در رشته‌های فوتبال کانادایی، لاکراس، راگبی، فوتبال و ژیمناستیک به عضویت تیم دانشگاه درآمده بود. او برای تیم فوتبال دانشگاه در مرکز زمین‌ بازی می‌کرد و به‌خاطر نمایش‌های ژیمناستیک خیره‌کننده‌ای که داشت، برندهٔ چندین مدال استانی شده بود. نای‌اسمیت در سال ۱۸۸۸ مدرک لیسانس خود را در رشتهٔ تربیت‌بدنی گرفت و دیپلم علوم دینی خود را نیز در سال ۱۸۹۰ از کالج پروتستان‌ها در مونترآل دریافت کرد. از سال ۱۸۹۱ کار تدریس در رشتهٔ تربیت‌بدنی را آغاز کرد و به اولین مدیر ورزشی مک‌گیل تبدیل شد، اما در ادامهٔ راه تصمیم گرفت مونترآل را ترک کند و برای تدریس در رشتهٔ تربیت‌بدنی به مدرسهٔ بین‌المللی YMCA در شهر اسپرینگ‌فیلد ایالت ماساچوست برود.

در این مرکز آموزشی، مسئولیت کلاس بسیار بی‌نظمی را به‌عهده گرفت و به‌دلیل سرمای سخت ناحیهٔ «نیوانگلند» مجبور بود در تمام طول زمستان کلاس‌ها را در داخل ساختمان برگزار کند. مشکلات عدیده‌ای که در طول سال برای این کلاس به‌وجود آمد، باعث شد مدیر مرکز برای «ایجاد نظم ورزشی» در میان دانشجویان، تنها ۱۴ روز به نای‌اسمیت فرصت بدهد تا یک بازی داخل سالن ابداع کند. مدیر دانشکده از نای‌اسمیت خواست تا بازی ابداعی احتیاج به فضای زیادی نداشته باشد، دانشجویان برای حفظ سلامت در آن دوندگی زیادی داشته باشند، و البته بیش از هر چیز برای همه عادلانه و از خشونت نیز به‌دور باشد.

در مسیر ابداع این بازی جدید، سه ایدهٔ اصلی نای‌اسمیت را هدایت می‌کردند. اول اینکه با بررسی بازی‌های تیمی محبوب در آن دوران (هاکی، راگبی، لاکراس، فوتبال و بیس‌بال)، نای‌اسمیت متوجهٔ خطر استفاده از توپ شد و تصمیم گرفت از نرم‌ترین و ایمن‌ترین توپ ممکن، یعنی توپ فوتبال استفاده کند. در قدم دوم متوجه شد بیشتر برخوردها در لحظهٔ دویدن با توپ و دریبل‌زدن اتفاق می‌افتد و برای کاهش برخوردها تصمیم گرفت پاس‌دادن را اجباری کند. و در پایان، تصمیم گرفت دفاع از گل را غیرقانونی اعلام کند تا برخوردها به حداقل برسد و هدف را در محلی بالاتر از سر بازیکنان قرار دهد. پس از آن نام بازی جدید را «بسکتبال» گذاشت و ۱۳ قانون پایه برایش تعریف کرد.

بالاخره اولین بازی تاریخ بسکتبال در ماه دسامبر سال ۱۸۹۱ انجام شد. برخلاف بسکتبال مدرن، در ابتدا هر تیم متشکل از ۹ بازیکن بود که یک توپ فوتبال در دست داشتند و به‌جای پرتاب به‌سمت حلقه، باید توپ را داخل سبدهای هلو می‌انداختند. او در یادداشتی شخصی، اولین بازی بسکتبال تاریخ را این‌گونه شرح می‌دهد: «آقای استابینز سبدهای هلو را به سالن آورد و من آن‌ها را روی لبه‌های دیوار که حدود ۳ متر از زمین فاصله داشتند در دو سوی سالن محکم کردم. بعد ۱۳ قانون را روی تخته‌ای پشت سر معلم نوشتم و در حالی که توپ فوتبال در دستم بود، منتظر ورود بچه‌های کلاس به سالن شدم… بچه‌ها خیلی هیجان‌زده نبودند، اما با دقت به توضیحاتم گوش دادند… بعد من توضیح دادم که چطور باید توپ را داخل سبد بیاندازند… بیشتر خطاها زمانی رخ می‌داد که بچه‌ها سعی می‌کردند توپ را به‌دست بگیرند و به‌سمت سبدها بدوند، البته هل‌دادن فرد صاحب توپ هم کم پیش نمی‌آمد.» برخلاف بسکتبال مدرن، در قوانین اولیه چیزی به‌نام دریبل وجود نداشت و تنها راه جلوبردن توپ در زمین، پاس‌دادن به هم‌تیمی‌های در حال دویدن و از بالای سر بازیکنان حریف بود. بعد از به‌ثمررسیدن هر گل، بازی دوباره با جامپ‌بال از وسط زمین شروع می‌شد.

نخستین سالن بسکتبال در کالج اسپرینگ‌فیلد در سال ۱۸۹۱. یک سبد هلو به دیوار سالن نصب شده است.
نخستین سالن بسکتبال در کالج اسپرینگ‌فیلد در سال ۱۸۹۱. یک سبد هلو به دیوار سالن نصب شده است.

در سال ۱۸۹۲ بسکتبال به‌قدری در میان دانشجویان محبوب شده بود که روزنامهٔ محلی در مقاله‌ای تحت عنوان «یک بازی جدید» از همگان درخواست کرده بود به این بازی «نای‌اسمیت بال» بگویند، اما خود نای‌اسمیت این پیشنهاد را رد کرد. پس از آن نای‌اسمیت از اسپرینگ‌فیلد به دِنور رفت، پس از اتمام تحصیلاتش در رشتهٔ پزشکی به دانشگاه کانزاس پیوست و برنامهٔ بسکتبال مردان دانشگاه کانزاس را به‌صورت رسمی پایه‌گذاری کرد. نای‌اسمیت در ابتدا به‌عنوان مربی بسکتبال شناخته نمی‌شد و بیشتر نقش مدیر و مربی تربیت‌بدنی را به‌عهده داشت؛ اما پس از مدتی هدایت تیم بسکتبال دانشگاه کانزاس را به‌عهده گرفت. حریفان اصلی تیم بسکتبال کانزاس در آن دوران عبارت بودند از تیم‌های YMCA، تیمی که با سفرهای خود به نواحی مختلف ایالات‌متحده نقش مهمی در تولد بسکتبال بازی کرد، دانشگاه «هاسکِ ایندین نِیشن» و دانشکدهٔ «جول ویلیام». دوران مربیگری نای‌اسمیت چندان درخشان نبود و حتی نتوانست تیمش را در نیمی از بازی‌ها به پیروزی برساند (۵۵ پیروزی در ۱۱۵ بازی).

با شروع قرن بیستم، تعداد دانشکده‌های شرق آمریکا به اندازه‌ای رسیده بود که بتوان اولین مسابقات قهرمانی بینِ‌دانشگاهی را سازمان‌دهی کرد. اگرچه این ورزش هر روز گسترش بیشتری پیدا می‌کرد، اما خود نای‌اسمیت دیگر علاقه‌ای به انجام آن نداشت و فقط قدری نسبت به آن کنجکاو بود و برای ورزش بیشتر ترجیح می‌داد به رشته‌های ژیمناستیک و کشتی بپردازد.

او در سال ۱۸۹۴ با «ماود اِوِلین شِرمان» ازدواج کرد که حاصلش سه دختر و دو پسر بود. نای‌اسمیت تا پایان عمر به‌عنوان یک کشیش پروتستان فعالیت‌های مذهبی خود را ادامه داد و در کنار آن عضو فراماسون هم بود. او در سال ۱۹۲۵ تابعیت ایالات‌متحده را پذیرفت و در نهایت ۱۴ سال بعد در سن ۷۸ سالگی در منزل خود در لورنس، کانزاس از دنیا رفت و جسدش در کنار همسر فقیدش در قبرستان پارک یادبود در شهر لورنس کانزاس به خاک سپرده شد.

نای‌اسمیت مبدع بسکتبال بود و ۱۳ قانون اولیهٔ این ورزش را به رشتهٔ تحریر درآورد. تالار یادبود مشاهیر بسکتبال در اسپرینگفیلد ماساچوست به افتخار او «نای‌اسمیت» نام‌گذاری شده است و یادبودهایی از او، اولین‌هایی بود که در سال ۱۹۵۹ وارد این تالار شد؛ پس از آن نام او به‌عنوان یکی از اعضای مهم وارد بسیاری از تالارهای مشاهیر بسکتبال در سراسر جهان، و به‌خصوص در آمریکای شمالی شد.

تندیس جیمز نای‌اسمیت در موزه و تالار مشاهیر بسکتبال در اسپرینگ‌فیلد، ماساچوست

تندیس جیمز نای‌اسمیت در موزه و تالار مشاهیر بسکتبال در اسپرینگ‌فیلد، ماساچوست

اتحادیهٔ ملی ورزش دانشگاهی همه‌ساله جایزه‌ای را تحت عنوان «جایزهٔ نای‌اسمیت»، به بهترین بازیکنان و مربیان اهدا می‌کند. جام قهرمانی بسکتبال جهان به افتخار او، «جام جیمز نای‌اسمیت» نامیده می‌شود.

شهر زادگاه او، یعنی المونت در انتاریو به افتخار او هرساله شاهد رقابت بسکتبال سه‌نفره در تمام رده‌های سنی است.

تندیس جیمز نای‌اسمیت در زادگاهش، المونت، انتاریو
تندیس جیمز نای‌اسمیت در زادگاهش، المونت، انتاریو

امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر دنیا بسکتبال بازی می‌کنند، و این ورزش به یکی از محبوب‌ترین ورزش‌های تیمی جهان تبدیل شده است. در آمریکای شمالی برخی از بزرگ‌ترین ورزشکاران قرن بیستم در این رشتهٔ ورزشی فعالیت داشته‌اند. بزرگ‌ترین بسکتبالیست تاریخ، یعنی مایکل جردن در رأی‌گیری صورت‌گرفته توسط شبکهٔ ESPN و آسوشیتدپرس، به‌ترتیب اولین و دومین ورزشکار آمریکای شمالی در قرن بیستم لقب گرفت؛ دو بسکتبالیست دیگر یعنی ویلت چمبرلین و بیل راسل هم در میان ۲۰ ورزشکار برتر قرن قرار گرفتند.

در دسامبر سال ۲۰۱۰، اولین قوانین بسکتبال که توسط جیمز نای‌اسمیت در سال ۱۸۹۱ نوشته شده بود و سند تأسیس رشتهٔ بسکتبال در جهان محسوب می‌شد، در حراجی‌ای در نیویورک به مزایده گذاشته شد و در نهایت یک میلیاردر بانکدار به‌نام «دیوید جی‌ بوث» که فارغ‌التحصیل دانشگاه کانزاس بود، توانست آن را به مبلغ ۴،۳۳۸،۵۰۰ دلار بخرد تا این سند به گران‌قیمت‌ترین یادگار تاریخ ورزش در جهان بدل شود. دیوید بوث در نهایت این سند را به دانشگاه کانزاس اهدا کرد.

منبع: ویکی‌پدیا

ارسال دیدگاه