برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ انتخابات میاندورهای شورای شهر وستونکوور اینجا کلیک کنید
دکتر سارا جلالی – ونکوور
با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، لطفاً کمی دربارهٔ خودتان، تحصیلات و سوابق کاریتان برای خوانندگان ما بگویید. چند سال است که به کانادا آمدهاید و آیا از ابتدا در ونکوور ساکن شدهاید؟
از فرصتی که به من دادید سپاسگزارم. تنها رسانهٔ ایرانی هستید که با من تماس گرفتید و توجه شما به این مسئله قابل ارج است. رزا جعفری هستم و فوقلیسانس معماری دارم از دانشگاه Sci Arc در آمریکا. لیسانس شیمی کاربردی هم از ایران عزیزمان دارم. تجربهٔ بازرگانی بینالملل با بزرگترین شرکتهای دنیا و بهخصوص در زمینهٔ نفت و گاز و شیمی دارم. به دلیل کار تجارت، در زمینههای دیگری ضمن کار، دوره دیدهام و تجربه کسب کردهام از جمله مسائل بانکی، سرمایهگذاری بینالملل، حملونقل بینالمللی، کنترل کیفی، مدیریت، بازاریابی و مسائل محیط زیست که به هر دو حوزهٔ شیمی و معماری مرتبط است. در آمریکا و کانادا مدتی کارهای مختلفی کردم از جمله کارهای مالی و همچنین بهعنوان تحلیلگر کسبوکار و سپس تحصیلاتم را ادامه دادم. از بچگی توجه خاص پدر و مادرم به هنر، عادت و عشق به هنر را در ما ایجاد کرد، و نهایتاً در کانادا هم هنر را ادامه دادم و فارغالتحصیل هنر مجسمهسازی پیشرفته از دانشکدهٔ هنر کپیلانو در نورثونکوور شدم. چند نمایشگاه در کانادا و آمریکا داشتهام و نهایتاً فوقلیسانسم را در معماری در آمریکا گرفتم.
در سال ۲۰۰۲ به کانادا مهاجرت کردم. قبلش مدتی در آلمان مشغول به کار بودم و مدتی هم بعد از دبیرستان در ترکیه زندگی کردم و در بسیاری از کشورهای دنیا تجربهٔ کاری دارم. از ابتدای مهاجرتم به کانادا ساکن وستونکوور شدم؛ با امید و رؤیاهای بزرگ مثل همهٔ مهاجران. در حال حاضر هم با چند مهندس معمار قدیمی به کار طراحی معماری مشغولم. کار هنریام را هم که از ۵ سالگی با من بوده، دارم و کمی هم فعالیت صادراتی به آمریکا انجام میدهم.
انگیزهٔ شما از شرکت در انتخابات شورای شهر وستونکوور چه بود؟
صادقانه بگویم در گذشته علاقهٔ زیادی به سیاست نداشتم ولی به دلیل لمس مشکلات فراوانی که در اطراف خودم دیدم، بهجای مشاهده تصمیم به مشارکت گرفتم. مشکلاتی از قبیل مسکن، ترافیک، افزایش مهاجرتِ جوانترها به خارج از کشور، مسائل محیط زیست، افزایش خشونت، نیاز به رسیدگی فوری به مسائل روحی و روانی جامعه، علیالخصوص نوجوانان و جوانان امروز و غیره. بهتر دیدم که خودم نیز در بهترشدن اوضاع شهرم فعالتر و مؤثرتر باشم و بسیار میل به ترویج هنر دارم. ضمناً میل دارم تلاش کنم که شهرمان برای جوانان جذابتر و فعالتر شود.
اگر در انتخابات برنده شوید، قصد دارید چه کارهایی انجام دهید؟
تلاش برای کنترل قیمت مسکن، ارائهٔ سیستمی برای کمک به طبقهٔ متوسط در جهت خانهدارشدنشان، حفظ ساختار شهرمان برای افرادی که سالهاست اینجا هستند و امروزه بهدلیل گرانی مسکن به فکر ترک شهر افتادهاند، کنترل ترافیک، ایجاد مراکز تفریحی و رفاهی با استانداردهای بالای بینالمللی. ما در شهری به این زیبایی روی ساخت یک سالن کنسرت زیبا کنار آب سرمایهگذاری نکردهایم. سینما نداریم. هتل نداریم. بیشتر افراد این شهر ثروتمندند. بسیاری از مهاجران، سرمایهگذرانی بزرگاند که وقتی به اینجا میآیند، فقط خانه و زمین شخصی میخرند. چرا؟ چون به سمت مطلوب جامعه هدایت نشدهاند. باید شرایط برد-برد ایجاد کنیم تا هم مردم سود ببرند و هم سرمایهگذاران؛ با ترغیب سرمایهگذران، علیالخصوص سرمایهگذران خارجی به سرمایهگذاری در زمینههایی که هم به جامعه و هم به شخص سرمایهگذار سود برساند. برای مثال سرمایهگذاری روی جاذبههای توریستی یا پروژههایی که به مردم طبقهٔ متوسط کمک میکند با پرداخت اجاره، صاحب خانه شوند، پروژههایی که برای افراد ایجاد شغل میکند، بهجای سرمایهگذاری روی ملک شخصی که نهایتاً خالی میماند. شهرداری پروژهایی را تأیید میکند که بهنظر من اشتباه است. برای مثال در یکی از پروژههای تأییدشدهٔ در حال ساخت نزدیک آب در وست ونکوور، تقریباً کل زمین استفاده شده است. همین الان آن قسمت تاریک شده و جلوی دید دیگران را گرفته است. آخرش هم نمیدانم چه سودی برای جامعه دارد. فرض کنید بهجای این پروژه، یک ساختمان بلند و باریک ولی زیبا و هنرمندانه ساخته میشد. زمین اطرافش آزاد میماند و میتوانست فضای سبز شود. چند طبقهاش میتوانست حتی مسکونی بماند. باقیاش هتل شود. افراد از هر جای دنیا میآمدند و برای شهر ایجاد درآمد توریستی میکردند. توریستها از کسبوکارهای افراد خرید میکردند و باعث رونق اقتصادی در محل میشدند. افراد بسیاری از شهرمان در این هتل مشغول کار میشدند. بالای هتل میتوانست رستوران گردان باشد. بخشی از آن میتوانست مجموعهٔ هنری باشد و هنر را در جامعه رواج دهد و ایجاد شغل و درآمد برای هنرمندانمان بکند و مواردی دیگر از این قبیل. این میشد پروژهای که همه از آن سود میبردند. بهجای آپارتمانهای شخصی که شاید خریدارانش حتی اینجا زندگی نکنند.
ما به عنوان کسی که ساکن شرق کرهٔ زمین بودهایم، تجربیات زیادی داریم که میتوانیم در اختیار مردم این سوی کرهٔ زمین قرار دهیم.
مشارکت جامعهٔ ایرانی وستونکوور و کلاً مترو ونکوور را در حوزهٔ سیاسی کانادا از سطح شهری گرفته تا پارلمان فدرال چگونه ارزیابی میکنید؟ چه بهعنوان کاندیدا و چه بهعنوان رأیدهنده.
ما مردم بسیار مهربان و خوشقلبی داریم. ایرادی که همیشه به جامعهٔ ما وارد بوده، مشارکتنکردن در مسائل و تصمیمگیریهای سطوح شهری و کشوریست. بهعنوان مثال در جلسات خودمان تا بهحال یکی دو نفر ایرانی بیشتر ندیدهام. و حتی گاهی از سوی سایرین مورد نقد هم قرار گرفتهام. روزنامههای ایرانی کمتر به مسائل مربوط به سیاستهای تصمیمگیری میپردازند و خیلی از هموطنانمان حتی از وجود چنین برنامههایی باخبر نمیشوند.
فکر میکنید انتخاب شما بهعنوان عضو شورای شهر وستونکوور چه تأثیری بر موقعیت جامعهٔ ایرانی در ونکوور خواهد داشت؟
به ایرانی بودنم و کانادایی بودنم افتخار میکنم. در عین حال فکر میکنم بهتر است خودمان را ساکن کرهٔ زمین بنامیم. سعی کنیم انسانی باشیم که در ادبیاتمان به آن اشاره شده: «بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند / چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار / تو کز محنت دیگران بیغمی / نشاید که نامت نهند آدمی»
بهنظر من مشارکت ما در چنین سطوحی، راه را برای سایر ایرانیها باز خواهد کرد. ما افراد متخصص و آگاه فراوانی داریم که بهدلایل مهاجرت و لزوم داشتن شغل و درآمد، سرگرم کارهایی خارج از تخصص خودشان میشوند. باید دستبهدست هم بدهیم و شرایط را برای خودمان بهتر کنیم. من به متخصصان خودمان ایمان دارم. ایرانیان ثابت کردهاند که همیشه علیرغم مشکلات متعدد، سرسختانه برای رسیدن به اهدافشان تلاش کردهاند و جلو رفتهاند.
و کلام آخر؛ اگر صحبتی ناگفته مانده است، ممنون میشوم بفرمایید.
باید اضافه کنم برای حل بسیاری از مسائل شهر وستونکوور، نیاز به مشارکت با بقیهٔ شهرداریها و البته دولت دارم. و همانطور که گفتم همیشه بهتر است سود دوجانبه در نظر گرفته شود. فرض بفرمائید برای کاهش ترافیک، ما بیاییم و پارکینگ روزانهٔ مجانی در ایستگاههای اتوبوس اصلی در خارج شهر وستونکوور و داخل شهر ایجاد کنیم. مردم اگر ببینند که روزانه با پارککردنِ ماشینشان در این پارکینگها و از استفاده از وسائل نقلیهٔ عمومی، هزینههایشان کمتر میشود و سریعاً هم به مقصد میرسند، هوا هم کمتر آلوده و ترافیک هم سبکتر میشود، خب چرا این کار را نکنند؟ آلمانیها این کار را کردند. یا بهطور مثال خطوط گردش به راست ایجاد کنیم. این کارها در بعضی از شهرهای دیگر دنیا انجام شده و نتیجه داده است. خرجش هم از ساختن یک پل جدید بسیار کمتر است. همیشه بهتر است سود دوجانبه را در نظر گرفت.
از وقتی که در اختیار «رسانهٔ همیاری» گذاشتید، سپاسگزارم و برایتان آرزوی موفقیت میکنم.
برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ انتخابات میاندورهای شورای شهر وستونکوور اینجا کلیک کنید