سلسله داستان‌های مهاجرت به کانادا (۹) – تفاوت وکیل و مشاور مهاجرت – قسمت اول

امیرحسین توفیق – ونکوور

اشتباهات مصطلح، در تمامی فرهنگ و زبان‌ها وجود داشته و دارد و فرهنگ و زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. دو مورد که بسیار فراگیر و مرتبط با امر مهاجرت‌ است، از این قرارند:

۱- ارسال دعوت‌نامه: متقاضی و شخصی که به‌دنبال اخذ اطلاعات در این زمینه است، قطعاً منظورش صرفاً «دعوت‌نامه» نیست، چرا که دعوت‌نامه تنها برگی کاغذ است. منظور شخص مذکور اقدام برای دریافت ویزای توریستی است که دعوت‌نامه، یکی از چندین مدرکی است که برای این امر مورد نیاز است.

۲- وکیل مهاجرت: متقاضی، منظورش شخصی است که در ارتباط با امر مهاجرت مطلع بوده و بتواند با عقد قرارداد، کارهای مرتبط را به ایشان محول نماید و قطعاً منظورش، مشاور مهاجرت است، چرا که بسیار بسیار به‌ندرت، وکلا، کار مهاجرت را به‌طور تخصصی انجام می‌دهند.

در اغلب موارد با وجود اشتباه مصطلح و گفتاری، پاسخ درست داده شده و مشاور مهاجرت به شخص متقاضی، معرفی می‌شود. هرچند هستند اشخاصی که با شور حسینی و سینه‌زنان، آمده و می‌گویند، وکیل، و نه مشاور! دلایل این دو تفاوت در برخورد، بماند به عهدهٔ خوانندگان . اما به‌راستی، چه تفاوتی بین وکیل مهاجرت، و مشاور مهاجرت وجود دارد؟

اگر شخصی «تحصیلات تکمیلی خود را در رشتهٔ حقوق و در کانادا گذرانده باشد»، در طول دورهٔ تحصیل که اغلب چهار سال است، یک درس سه واحدی به‌نام «قانون مهاجرت» دارد که اطلاعاتی در ارتباط با مهاجرت به کانادا را در آن دوره به‌دست می‌آورد. حیطهٔ کاری وکلا بسیار وسیع است که شامل جزایی، خانواده، رانندگی و غیره بوده و در کنار آن کار مهاجرت نیز انجام می‌دهند.

مشاوران مهاجرت، نه ماه تحصیل می‌کنند و در طول این دوره صرفاً قوانین و شرایط مهاجرت به آنان آموزش داده می‌شود و پس از آن نیز تنها در ارتباط با مهاجرت، فعالیت می‌نمایند. به‌لحاظ اختیارات، تنها اختلاف وکلا و مشاوران، حضور در دادگاه فدرال است. وکلا اجازهٔ حضور دارند و به‌غیر از آن، هیچ تفاوتی در حیطهٔ کار و فعالیت آن‌ها نیست. پس تنها تفاوت وکلا و مشاوران مهاجرت، اختیار در حضور در دادگاه فدرال است، درحالی‌که باید توجه نمود حیطهٔ کاری و تخصصی مشاوران، صرفاً و به‌طور متمرکز مهاجرت است.

از شما دعوت می‌کنم که به مورد اخیر که عینی و واقعی‌ است، توجه کنید. با علم به اینکه، اسامی به‌کار رفته بنا به اصل محرمانه‌بودن، مستعار است.

اواخر سال ۲۰۱۴ میلادی، خسرو تصمیم به مهاجرت به کانادا می‌گیرد. برای همین در این زمینه مشورت و از هر منبعی، اطلاع کسب می‌کند. دوستان زیادی به ایشان توصیه می‌کنند و نهایتاً خسرو هم می‌پذیرد که «اگر می‌خواهی برای مهاجرت اقدام کنی، حتماً از خدمات یک وکیل مهاجرت استفاده کن و حتماً غیرایرانی باشد». گشت‌ و‌ گشت و نهایتاً، «جیمز» را پیدا کرد و وارد قرارداد شد و مقرر شد که پروندهٔ سرمایه‌گذاری استان بریتیش کلمبیا برای ایشان تشکیل شود.

یکی از مواردی که در پرونده‌های سرمایه‌گذاری استان بریتیش کلمبیا و برنامهٔ «خرید بیزینس» الزامی بود، بازدید از استان بوده و جیمز، مقدمات بازدید خسرو از استان بریتیش کلمبیا را برای نامبرده فراهم نمود. ویزای توریستی خسرو به همراه همسر و دو فرزندش، بر اساس پروندهٔ سرمایه‌گذاری صادر شد و ایشان به‌همراه خانواده، وارد کانادا شد و در دفتر جیمز حضور به‌هم رساندند.

چندین مورد بیزینس آمادهٔ فروش به ایشان معرفی شد که البته چون ارتباطی با سوابق کاری و مدیریتی ایشان نداشت، جذابیت لازم را برای خسرو نداشت. چندین ماه طول کشید و نهایتاً همسر و فرزندان خسرو به ایران بازگشتند و خسرو همچنان در کانادا ماند تا تکلیف خود را مشخص کند.

خسرو، دیپلم ریاضی، ۴۸ ساله و سوابق مدیریتی خوبی دارد. با زبان انگلیسی آشنایی نداشت و از لحاظ مالی، در شرایطی بود که بتواند یک بیزینس خوب که بازدهی مناسبی داشته باشد را تأسیس نماید. تحصیلات ایشان در دانشگاه بنا به دلایلی ناتمام مانده و آخرین مدرک تحصیلی‌شان، دیپلم بود. برنامهٔ کارآفرینی و سرمایه‌گذاری استان بریتیش کلمبیا در سال ۲۰۱۵ به‌مدت چند ماه بسته شد، قوانین و شرایط تغییر کرد، سیستم امتیازدهی و امتیازآوری و میزان حداقل سرمایه‌گذاری و دارایی و موارد دیگر… کل برنامه دستخوش تغییر شد و خسرو، بی‌خبر، همچنان در کانادا، دنبال بیزینس مناسبی برای خرید بود!

برنامهٔ کارآفرینی استان بریتیش کلمبیا دوباره بازگشایی شد، با شرایطی کاملاً دگرگون‌شده، اما خسرو، همچنان از این شهر به شهر دیگر، دربه‌در دنبال خرید بیزینس بود.

در ماه مارس سال ۲۰۱۶ میلادی، خسرو بنا به توصیهٔ دوستانی، به یک مشاور مهاجرت برای مشاوره و اخذ راهکار احتمالی مراجعه کرد و پس از بالاوپایین‌کردن شرایط و توضیح مفصلِ شرایط خود، چگونگی اخذ ویزای توریستی‌-‌تجاری برای خود و همسرش، شرایط کاری و تحصیلی و کلیهٔ کارهایی که در طول سال ۲۰۱۵ در کانادا انجام داده بود، با این جملهٔ مشاور مهاجرت شوکه شد که:

«شما برای اقدام از طریق برنامهٔ کارآفرینی استان بریتیش کلمبیا واجد شرایط نیستید.»

«قوانین تغییر کرده، حداقل باید فوق‌دیپلم داشته باشید. برنامهٔ خرید بیزینس، دیگه به اون شیوه‌ای که در گذشته بود، نیست و کاملاً تغییر کرده و…»

جلسهٔ آن‌ها یک‌ساعت به‌طول انجامید و نهایتاً خسرو متوجه شد که در طول سال ۲۰۱۵ قوانین تغییر کرده است، ولی جیمز به‌دلیل آنکه صرفاً کار مهاجرت انجام نمی‌داده، از تغییر قوانین مطلع نشده و پروندهٔ خسرو، در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است.

قسمت بعدی این مطلب را در اینجا بخوانید

ارسال دیدگاه