ترجمه و تلخیص: زهرا آهنبر – ایران
۱۴۶ سال پیش، در اکتبر ۱۸۷۱، حملات پنجسالهٔ «سازمان اخوت فینیان»، یک سازمان جمهوریخواه ایرلندی در ایالاتمتحده، به کانادا پایان گرفت. با توجه به اهمیت این برههٔ حساس در تاریخ کانادا، در این شماره به مروری بر تاریخچهٔ این حملات میپردازیم.
در فاصلهٔ بین سالهای ۱۸۶۶ و ۱۸۷۱، حملات فینیان توسط «سازمان اخوت فینیان»، یک سازمان جمهوریخواه ایرلندی در ایالاتمتحده، علیه نیروهای ارتش بریتانیا در ایستگاههای مرزی و سایر بخشهای کانادا انجام میشد، تا فشار روی دولت بریتانیا برای خروج از ایرلند افزایش پیدا کند. این سازمان باعث ایجاد دودستگی بین کاتولیکهای ایرلندی-کانادایی شد، عدهای به خانهٔ جدیدی که در آن سکونت پیدا کرده بودند وفادار بودند و بخشی دیگر با اهداف این سازمان برای استقلال ایرلند همدل بودند. در طرف دیگر اما، ایرلندیهای پروتستان بهطور کلی به بریتانیا وفادار بودند و دوشادوشِ سربازان به مقابله با فینیان پرداختند. گرچه مقامات ایالاتمتحده برخی از اعضای این سازمان را بازداشت میکردند، اما اکثریت مردم اعتقاد داشتند که مقامات آمریکایی ترجیح میدادند این سازمان را نادیده بگیرند و به آن اجازه بدهند بتواند خود را برای انجام این حملات آماده کند، که شاید دلیل اصلی آن عصبانیت آمریکا از کمک کاناداییها به «ایالات مؤتلفهٔ آمریکا» در طول دوران جنگ داخلی بود. حملات فینیان شامل پنج حملهٔ اصلی از سوی نیروهای سازمان فینیان است که در تمامی آنها با شکست مواجه شدند.
حملهٔ جزیرهٔ کامپوبِلو
این حمله که «جان اوماهونی» رهبری آن را به عهده داشت، در آوریل سال ۱۸۶۶ در جزیره کامپوبلو در «نیو برانزویک» اتفاق افتاد. یک گردان از برداران فینیان متشکل از بیش از ۷۰۰ نفر در ساحل «مِین» پیاده شدند تا کنترل جزیرهٔ کامپوبلو را از دست سربازان بریتانیایی خارج کنند. فرماندهی سربازان بریتانیایی به عهده «چارلز هِیستینگ دویل» بود؛ او که در هالیفکس مستقر شده بود بهسرعت برای پاسخ وارد عمل شد. در روز ۱۷ آوریل ۱۸۶۶ فرمانده هیستینگز دویل بههمراه ناوهای جنگی نیروی دریایی سلطنتی و بیش از ۷۰۰ سرباز تعلیمدیدهٔ ارتش بریتانیا مقر خود در هالیفکس را ترک و بهسمت خلیج «پاساماکودی»، پایگاه اصلی نیروهای فینیان، حرکت کرد. این نمایش قدرت دولت بریتانیا باعث دلسردی نیروهای سازمان فینیان و بهتبع آن پراکندهشدن آنها شد. این حمله باعث شد تصمیم گرفته شود با الحاق مستعمرات بریتانیا در نووا اسکوشیا و استان متحد کانادا و تشکیل حکومت کانادا از نیو برانزویک محافظت شود.
حملهٔ نیاگارا
در این زمان اعضای سازمان فینیان به دو دسته تقسیم شده بودند. دستهٔ اصلی تحت رهبری بنیانگذاران فینیان یعنی جیمز استفنز و جان اوماهونی قرار داشتند و بیشتر تمرکز خود را معطوف به جمعآوری کمکهای مردمی برای انجام شورش در ایرلند کرده بودند و دستهٔ دیگر که بیشتر با عنوان حزب سنا شناخته میشدند حالت شبهنظامی داشته و تحت رهبری «ویلیام رابرتز» بودند و اعتقاد داشتند با حمله به استان کانادا و قسمتهای بریتانیایی آمریکای شمالی میتوانند از حکومت بریتانیا امتیازاتی دریافت کنند. پس از شکست ماه آوریل در نیو برانزویک، که توسط اوماهونی رهبری شده بود، حزب سنا نقشهٔ خود را برای حمله به کانادا اجرایی کرد. با توجه به این نقشه که طرح اولیهاش توسط «وزیر جنگ» حزب سنا یعنی «تی دابلیو سویینی» آماده شده بود، نیروهای سازمان فینیان در نقاط مختلفی در غرب کانادا (جنوب اُنتاریوی فعلی) و شرق کانادا (جنوب کبک) حملاتی را ترتیب میدادند تا ارتباط بین غرب و شرق کانادا را قطع کنند و از ارسال نیروهای کمکی بریتانیایی جلوگیری نمایند. کلید اصلی موفقیت این نقشه، حمله به «فورت اِری» ازطریق بوفالو در نیویورک بود که باعث میشد نیروهای کانادایی از تورنتو دور شوند. در اولین ساعات روز یکم ژوئن سال ۱۸۶۶ حدود ۱٬۰۰۰ تا ۱٬۳۰۰ نیروی سازمان فینیان تحت رهبری کلنل «جان اونیل» از رودخانهٔ نیاگارا عبور کردند. با خرابکاری چند نفر از اعضای سازمان فینیان بر روی ناوچهٔ «یواِساِس میشیگان»، این ناوچه تا ۱۴ ساعت پس از شروع حمله هیچ عکسالعملی نشان نداد و در نهایت در ساعت ۲:۱۵ بعدازظهر و زمانی که نیروهای دستهٔ پیشاهنگ «اوون استار» جلوتر از نیروهای اصلی اونیل از رودخانه نیاگارا عبور کرده بودند، وارد عمل شد. پس از مداخلهٔ ناوچه یواِساِس میشیگان، ارتباط میان نیروهای اونیل قطع شد و دیگر امکان ارسال کمکهای لجستیک و نیروهای کمکی وجود نداشت.
کاناداییهایی که با سایر واحدها متحد شده بودند تمام طول شب حرکت کردند و توانستند در سحرگاه به حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ سرباز فینیان در شمال «ریجوِی» شبیخون بزنند (نبرد ریجوی). نیروهای متحد کانادایی در اصل شبهنظامیان بیتجربه و داوطلبی بودند که تنها آموزشهای ابتدایی برای استفاده از تفنگهای فتیلهای را پشت سر گذاشته بودند و اسلحههایی در اختیار داشتند که درست مانند تفنگهای مورداستفاده توسط نیروهای فینیان بود. تنها یک گروه از تفنگداران ملکه در تورنتو بودند که درست روز قبل از نبرد به تفنگهای بسیار پیشرفته نیمهخودکار ۷ تیر مجهز شدند بودند، اما اصلاً فرصت کافی برای تمرین پیدا نکرده بودند و هر سرباز تنها ۲۸ خشاب در اختیار داشت. در طرف دیگر نیروهای فینیان از کهنه سربازانی تشکیل شده بود که در طول جنگهای داخلی آمریکا آبدیده شده بودند و تفنگهای فتیلهای بازمانده از جنگ داخلی آمریکا را در اختیار داشتند.
جنگ بین نیروها حدود دو ساعت به طول انجامید و در نهایت چند اشتباه از سوی فرماندهان کانادایی باعث شد خطوط دفاعی نیروهای مدافع شکسته شود و نیروهای سازمان فینیان موفق به عبور از آن شوند. پس از این نبرد نیروهای مدافع کانادایی به «بندر کولبورن» در دریاچه ایری عقبنشینی کردند. سربازان فینیان هم پس از استراحت کوتاهی در ریجوی عازم «بندر ایری» شدند. در بین راه نبرد دیگری اتفاق افتاد که با کشته شدن چند کانادایی و تسلیم نیروهای شبهنظامی مدافع که از پشت سر به سربازان فینیان حمله کرده بودند به پایان رسید. نبردهای پراکنده افراد سازمان فینیان با شبهنظامیان مدافع کانادایی و سربازان دوره دیدهٔ بریتانیایی از یک سو و نبود نیروهای کمکی از سوی دیگر در نهایت باعث تضعیف نیروهای باقیمانده فینیان و تصمیم آنها به آزادسازی اسرا و بازگشت در صبح روز ۳ ژوئن شد. اما در راه بازگشت بود که ناوچه یواِساِس میشیگان یک بار دیگر مداخله کرد و تمامی نیروهای باقیمانده فینیان خود را تسلیم نیروی دریایی ایالاتمتحده کردند.
حمله پیجِن هیل
پس از شکست در نبرد کانادی غربی (جنوب انتاریوی کنونی)، سازمان فینیان تصمیم گرفت تلاشهای خود را در کانادای شرقی (جنوب کبک کنونی) متمرکز کند. با این وجود دولت ایالاتمتحده کار مبارزه با فعالیتهای این سازمان را در همین زمان آغاز نموده و بسیاری از رهبران فینیان را بازداشت کرده بود. نیروهای فینیان خیلی زود متوجه شدند که نقشههایشان بهزودی نقش بر آب خواهد شد. یکی از رهبران فینیان به نام ژنرال «ساموئل اِسپیر» موفق به فرار شد و در روز ۷ ژوئن سال ۱۸۶۶ همراه با ۱٬۰۰۰ سرباز به سمت مرزهای کانادا به راه افتاد و توانست کنترل پیجِن هیل در «فرلایزبرگ» را به دست بگیرد. در طول این مدت دولت کانادا نسبت به دفاع از مرزها بسیار بیتوجه بود، اما پس از یک روز و در تاریخ ۸ ژوئن بالاخره نیروهای کانادایی خود را به پیجن هیل رساندند. سربازان سازمان فینیان که به شدت دچار کمبود سلاح، مهمات و آذوقه شده بودند، خیلی سریع خود را تسلیم سربازان کانادایی کردند و نبرد شرق کانادا را خاتمه دادند.
نبرد میسیسکویی
حدوداً سه سال پس از نبرد پیجن هیل، جنگ دیگری بین نیروهای کانادایی و سربازان فینیان رخ داد. به کمک نیروهای نفوذی و البته اطلاعات ارائهشده توسط فردی بهنام «توماس بیلیس بیچ»، نیروهای کانادایی پیش از شروع حمله به خوبی استقرار پیدا کرده بودند و انتظار سربازان فینیان را میکشیدند؛ بهاینترتیب توانستند بهراحتی نیروهای مهاجم را غافلگیر کرده و آنها را فراری دهند.
نبرد رودخانهٔ تروت
در اواخر ماه مه سال ۱۸۷۰ بود که نبرد رودخانهٔ تروت بین نیروهای نظامی کانادا و سازمان فینیان رخ داد. این نبرد در خارج منطقهٔ هانتینگتون در کبک و در نزدیکی مرز شمالی مالونی در نیویورک اتفاق افتاد و با شکست فینیان به پایان رسید. محل این نبرد نباید با محل رودخانهٔ تروت در قلمرو شمال غربی اشتباه گرفته شود.
پس از این دوره، حمایت مستقیم سازمان اخوت فینیان از نبرد علیه دولت بریتانیا در کانادا به انتهای راه رسید و تنها ناآرامیها و نبردهای پراکندهای در طول دههٔ ۱۸۷۰ توسط نیروهای مستقل صورت میگرفت که بهسرعت توسط گشتهای ایالاتمتحده یا نیروهای کانادایی شناسایی و با شکست روبرو میشد.
نبرد پمبینا
جان اونیل پس از شکست در حمله به کانادا در سال ۱۸۷۰ از شاخهٔ سنای فینیان استعفا داد و به شاخهٔ «وحشیان» پیوست و در مقابل کرسیای در شورای رهبری این شاخه به او داده شد. در سال ۱۸۷۱ اونیل و شخصی با نام دابلیو. بی. اوداناهو از این شاخه درخواست کردند تا یورش دیگری را به کانادا در مرز ناحیهٔ داکوتا تدارک ببینند. شورای رهبری این درخواست را نپذیرفت ولی به اونیل قول تأمین سلاح داد و پذیرفت که حملهٔ او را رسماً محکوم نکند.
اونیل از سازمان اخوت فینیان استعفا داد و نبردی را که قرار بود در سنت پل در مینهسوتا با هدف تصاحب مانیتوبا در حوالی وینیپگ آغاز شود، هدایت کرد. ۳۵ نفر تحت رهبری جان اونیل به امید پیوستن به نیروهای لوئیس ریل که رهبری شورشهای مانیتوبا علیه دولت مرکزی کانادا را هدایت میکرد، به راه افتادند و در ۵ اکتبر دفتر شرکت هادسونز بِی و گمرک کانادا را تصاحب کردند. آنان تصور میکردند که این دفاتر در شمال مرز واقع شده است. در حالیکه این دفاتر در منطقهای مورد مناقشهٔ آمریکا و کانادا واقع شده بود و آمریکاییها آن را داخل خاک خود بهحساب میآوردند. اونیل و ۱۰ تن دیگر از نیروهایش توسط سربازان ایالات متحده به رهبری کاپیتان لوید ویتون به اسارت گرفته شدند.
این نبرد در همان ابتدا شکست خورد و در واقع در خاک ایالات متحده انجام گرفت. نیروهای تحت رهبری ریل هم در همان ابتدای این حمله، با بریتانیاییها تفاهمنامهای را امضا کردند و پس از دستگیری اوداناهو، او را به نیروهای ایالات متحده تسلیم کردند. این شکست پایانبخش حملات فینیان به کانادا بود.
نتایج و تأثیرات طولانیمدت
سازمان فینیان خیلی زود سیاست حمایتی خود در قبال حمله به کانادا را کنار گذاشت و در دهه ۱۸۹۰ دیگر تهدیدی متوجه کانادا نبود. حملات نیروهای فینیان باعث ایجاد روحیهٔ ضدآمریکایی در کانادا شد، زیرا عموم مردم بر این باور بودند که ایالاتمتحده در طول زمان آمادهسازی و برگزاری جلسات خرابکارانه با سازمان اخوت فینیان مدارا کرده است. بهعلاوه این نبردها باعث گسترش روحیهٔ نظامی میان عموم مردم و تبدیل آنها به افراد شبهنظامی شده بود. آنها بدون صرف هزینهٔ گزاف جنگی تمامعیار توانسته بودند تجربیات گرانبهایی درباره تواناییهای نیروهای شبهنظامی بهدست بیاورند. البته بیش از هر چیز، افزایش حس ملیگرایی کانادایی درمیان عموم، بزرگترین تأثیر این حملات پراکنده بود که در نهایت باعث حرکت استان کانادا به سمت شکلدهی یک کنفدراسیون شد.
منبع: ویکیپدیا