محلی بخریم یا جهانی؟ – به‌مناسبت ۲۵ ژوئن روز خرید محصولات کانادایی

هومن کبیری پرویزی

اگر محصولات کانادایی خریداری می‌کنید، احتمالاً این لوگو را روی بسته‌بندی برخی از آن‌ها دیده‌اید:

محلی بخریم یا جهانی؟ - به‌مناسبت ۲۵ ژوئن روز خرید محصولات کانادایی

BuyCanadianFirst.ca شرکتی خصوصی‌ است که از طریق وب‌سایتی به همین نام مصرف‌کنندگان را به خرید محصولات کانادایی تشویق می‌کند. این شرکت فهرست نسبتاً کاملی از تمامی شرکت‌های تولیدی و خدماتی کانادایی را در وب‌سایتش تهیه کرده است و به کاربران کمک می‌کند تا بتوانند تأمین‌کنندگان کانادایی محصولات یا خدمات مورد نیازشان را پیدا کنند و خریدشان را از آن‌ها انجام دهند.

این وب‌سایت امسال و برای نخستین‌بار، روز ۲۵ ژوئن را روز خرید محصولات کانادایی نام نهاده و از مصرف‌کنندگان کانادایی خواسته است تا در این روز حداقل یک محصول کانادایی خریداری کنند.

گردانندگان این وب‌سایت ۶ دلیل اصلی برای اینکه مصرف‌کنندگان کانادایی باید محصولات و خدمات کانادایی خریداری کنند، مطرح می‌کنند. اهم این دلایل به شرح زیرند:

۱- اقتصاد

زمانی که شما محصولات یا خدمات کانادایی خریداری می‌کنید، بر اقتصاد کشور تأثیر مثبتی می‌گذارید. هر دلار پولی که برای محصولات کانادایی می‌پردازید، موجب تقویت کسب‌وکاری کانادایی می‌شود. با این‌کار امنیت شغلی کارمندان آن شرکت حفظ می‌شود، به ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتر کمک می‌شود و نهایتاً تقویت کسب‌وکارهای محلی و کمک به موفقیت آن‌ها، باعث می‌شود بتوانند بخشی از سودشان را به‌عنوان کمک‌های خیریه در اختیار خیریه‌های محلی و مؤسسات و فعالیت‌های فرهنگی قرار دهند. از سوی دیگر پرسنل کسب‌وکارهای کانادایی با موفقیت بیشتر مالیات بیشتری را به دولت پرداخت می‌کنند و از این راه به فعالیت‌های عمرانی، زیرساختی، تأمین اجتماعی و برنامه‌های عام‌المنفعهٔ دولتی کمک می‌کنند.

۲- ایمنی و سلامت

هنگامی که محصولات یا خدماتی کانادایی می‌خریم، اطمینان داریم که آن‌ها نیازمندی‌های استانداردهای ایمنی و سلامت کانادا را برآورده می‌کنند. صنایع تولیدی کانادا با استانداردها و مقررات دقیقی نظارت می‌شود. از نظارت بر آلایندگی کارخانه‌ها گرفته تا تمهیدات تضمین کیفیت و مواد اولیهٔ مناسب و موارد دیگر. این تمهیدات برخی اوقات قیمت تمام‌شده را افزایش می‌دهد ولی آیا پرداخت مبلغی کمی بیشتر به آسایش خاطر ما نمی‌ارزد؟

۳- محیط زیست

هنگامی که محصولات کانادایی می‌خریم، میزان تولید کربن را کاهش می‌دهیم، چراکه محصولاتی که در نزدیکی محل سکونت ما تولید می‌شوند به حمل‌ونقل کمتری نیاز دارند. به‌عنوان مثال آیا می‌دانید یک قطعه لباس تولید و فروخته‌شده در مونترآل در مقایسه با لباسی که در خاور دور تولید می‌شود، ۲۵ برابر کمتر به حمل‌ونقل نیاز دارد؟ خرید محصولات کانادایی به حفاظت از محیط زیست کرهٔ زمین کمک می‌کند.  

۴- استانداردهای محیط کار

هنگامی که محصولات کانادایی خریداری می‌کنیم، می‌توانیم اطمینان داشته باشیم با کسانی که آن محصول را تولید کرده‌اند، به‌طور منصفانه برخورد می‌شود، و در شرایط ایمنی و بهداشتی مناسبی کار می‌کنند. اغلب ما داستان‌های وحشتناکی از بیگاری‌کشیدن از کارگران و استفاده از کودکان، زنان و کارگران به‌عنوان نیروی کار یک‌بارمصرف در کشورهای خارجی، شنیده‌ایم. بسیاری از مصرف‌کنندگان تصمیم گرفته‌اند از محصولات تولیدشده در چنین کشورهایی خرید نکنند.

۵- جامعه

هنگامی که محصولات کانادایی خریداری می‌کنیم، به جامعه‌مان غنا می‌بخشیم و به‌طور سیستماتیک خودمان را در جایگاهی فراتر از نیازهای مادی‌مان قرار می‌دهیم. هر خریدی که از یک کسب‌وکار کانادایی می‌کنیم، می‌تواند به بقای کسب‌وکاری که توسط خانواده‌ای در حال دست‌وپنجه نرم‌کردن با  مشکلات مالی اداره می‌شود، کمک نماید.

۶-میهن‌پرستی

کانادایی‌ها در تاریخ میهن‌پرستی خود را ساکت نشان داده‌اند. عشق به‌ میهن تنها نباید به پوشیدن لباس‌های قرمز و سفید یا به‌اهتزاز درآوردن پرچم کشور ختم شود. ما چیزهای بسیار بیشتری برای افتخارکردن داریم مانند محصولات فوق‌العاده‌ای که در اینجا ساخته می‌شود. در حالی که برخی به دلایل اعتقادی محصولات کانادایی خریداری می‌کنند، ما برچسب «ساخت کانادا» را «مدال افتخار» می‌دانیم [منبع]

محلی بخریم یا جهانی؟ - به‌مناسبت ۲۵ ژوئن روز خرید محصولات کانادایی

آیا همهٔ این دلایل موجه‌اند؟

طبعاً طرفداران ایدهٔ خرید محلی دلایل خود را موجه می‌دانند و با دیدگاهی منصفانه باید برخی از آن‌ها را موجه هم دانست ولی این دلیلی بر نبود نقد بر آن نیست و شاید بتوان برخی از این دلایل را بسیار ساده‌انگارانه دانست.

در دنیای سرمایه‌داری، سود حرف نخست را می‌زند و کم نیستند شرکت‌هایی که بدون توجه به مسئولیت‌های اجتماعی‌شان نه‌تنها کمکی به مؤسسات خیریه و فعالیت‌های فرهنگی نمی‌کنند بلکه از زیرِ پرداخت مالیات مقررشان هم شانه خالی می‌کنند. در تحقیق مستقلی که توسط مجلهٔ Canadian Business انجام گرفته است [منبع]، ۱۵ شرکت معرفی شده‌اند که توانسته‌اند با استفاده یا به‌عبارت بهتر سوءاستفاده از قوانین مالیاتی، مالیات بسیار کمی پرداخت کنند. به‌عنوان مثال شرکت Canadian Pacific Railway در طول یک‌دهه، به‌طور متوسط تنها ۱٫۸ درصد مالیات پرداخته است.  Manitoba Telecom ‏۴٫۱ درصد و  Gildan Activewear ‏۵٫۵ درصد مالیات پرداخته است و از همه بدتر First Capital Realty است که برای سال‌ها هیچ مالیاتی پرداخت نکرده است. البته این وظیفهٔ دولت است که با اصلاح سیستم مالیاتی و نظارت درست جلوی چنین تخلفاتی را بگیرد ولی مثال‌هایی از این دست نشانگر آن است که نمی‌توان حکمی عمومی برای همه صادر کرد و چنین تصور کرد که چون شرکتی در کاناداست پس حتماً همهٔ قوانین را به‌درستی اجرا می‌کند و به مسئولیت‌های اجتماعی و قانونی‌اش پایبند است.

نقدی دیگر، به فرض حفظ موقعیت‌ شغلی پرسنل شرکت‌ها در صورت موفقیت‌شان، وارد است. در ماه گذشته یکی از بانک‌های موفق کانادایی که شاید تمام مشتریانش کانادایی باشند، بانک مونترآل (BMO)، به‌دنبال اعلام درآمدی نزدیک به یک میلیارد دلار، اعلام کرد که به‌دلیل پیشرفت فناوری در سیستم‌های بانکی، ۱۸۵۰ نفر از پرسنل این شرکت (۴ درصد کل پرسنل) را از کار بیکار خواهد کرد.[منبع]

پس باز هم نمی‌توان مطمئن بود که در صورت اقبال مشتریان به شرکتی محلی و کمک به سودآوری آن شرکت، مشاغل موجود حفظ شود چه برسد به اینکه مشاغل جدید ایجاد شود.

در مورد فرض تأثیر مثبت خرید محلی به دلیل صرفه‌جویی در میزان حمل‌ونقل کالا باید گفت این امر دست‌کم در دومین کشور پهناور جهان که از کرانهٔ غربی تا کرانهٔ شرقی‌اش چهار منطقهٔ زمانی مختلف دارد، محلی از اعراب ندارد. مگر آنکه خرید محلی را خرید از داخل هر استان تعریف کنیم. علاوه‌بر‌این گسترهٔ جغرافیایی و نزدیکی اغلب شهرهای بزرگ کانادا به مرز همسایهٔ جنوبی یعنی ایالات متحدهٔ آمریکا که بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی جهان است، موجب ارزان‌تر شدن حمل‌ونقل برخی محصولات بین شهرهای نزدیک در این کشور با شهرهای کانادا می‌شود. به‌عنوان مثال حمل محصولی از سیاتل به ونکوور بسیار توجیه‌پذیرتر از حمل همان محصول از شهری مانند مونترآل یا هالیفکس به ونکوور خواهد بود.

در خصوص بایکوت محصولاتی که در کشورهای ناقض حقوق کارگران تولید می‌شوند هم نکاتی قابل تأمل وجود دارد. نخست اینکه بسیاری از شرکت‌های کانادایی هم محصولات‌شان را در چنین کشورهایی تولید می‌کنند. به‌عنوان مثال شرکت Lululemon Athletica، یکی از مشهورترین تولیدکنندگان پوشاک ورزشی کانادا در جهان، که مقر اصلی‌اش در ونکوور بریتیش کلمبیا قرار دارد و در رده‌بندی‌های تولید کنندگان اخلاق‌گرا رتبهٔ نسبتاً خوبی هم دارد [منبع]، بخشی از محصولاتش را در کشورهایی مانند سریلانکا یا ویتنام تولید می‌کند. کشورهایی که در آن‌ها ضمانتی برای تأمین حقوق کارگران وجود ندارد. پیروی صرف و بدون درنظرگرفتن شیوهٔ عملکرد هر شرکت در کشورهای مختلف، می‌تواند موجب شود که محصولات این شرکت را هم تحریم کنیم. حال آنکه گزارش منابع مستقل نشانگر تعهد بیشتر این شرکت به نسبت سایر شرکت‌ها به معیارهای اخلاقی‌ست. از سوی دیگر کم نیستند شرکت‌هایی که در کشورهای قانونمند مانند کانادا به‌اجبار از قوانین پیروی می‌کنند ولی در کارخانه‌ها، تولیدی‌ها یا مزرعه‌هایشان در کشورهای در حال توسعه جایی که ضمانت قانونی لازم برای احقاق حقوق پرنسل وجود ندارد، همهٔ تعهدات‌شان را نادیده می‌گیرند.

و نهایتاً رویکرد سالیان اخیر به جهانی‌شدن و توجه به اوضاع اقتصادی همهٔ نقاط جهان به‌ویژه کشورهای در حال توسعه به‌جای ایزوله فکرکردن، با معیارهای اصلی ایده‌پردازان خرید محلی سازگار نیست. شاید بتوان با دیدگاهی نقادانه توصیفاتی مانند دلایل اعلام شده توسط BuyCanadianFirst.ca را چنین معنا کرد که خانوادهٔ کانادایی‌ای که با مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کند به خانواد‌ه‌های فقیر و گرسنه‌ای که در کشورهای در حال توسعه با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند، ارجحیت دارد. در واقع چنین دیدگاهی بدون توجه به وضعیت کشورهای دیگر و هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت کسانی که در شرایط طاقت‌فرسا و بدون داشتن شرایط انسانی، ایمنی، بهداشتی و اجتماعی کار می‌کنند تا لقمه نانی برای خود و خانواده‌شان به کف آورند، نه‌تنها آنان را در مشکلات‌شان رها می‌کند و بار مسئولیت برای بهبود وضعیت‌شان را از دوش خود ساقط می‌نماید، بلکه با نخریدن محصولات آنان و با ازبین‌بردن همان موقعیت‌های شغلی دشوار و اندک، به مشکلات اقتصادی‌شان می‌افزید. طبیعی است جهانی‌اندیشیدن با معیارهایی این‌چنینی یا دیدگاه‌های میهن‌پرستانه چندان سازگاری ندارد.

پاسخ پرسش

پاسخ به این پرسش که باید از تأمین‌کنندگان محلی خرید کرد یا جهانی چندان ساده نیست. شاید بتوان گفت در عصر امروز بهتر است به‌جای پیچیدن نسخهٔ بایکوت کلیهٔ اجناس خارجی یا یک کشور خاص، به اطلاع‌رسانی هوشمندانه و دقیق دربارهٔ عملکرد تک‌تک شرکت‌ها در نقاط مختلف جهان پرداخت و به‌جای معیارهایی مانند موقعیت جغرافیایی یا کشور محل تولید یک محصول، میزان تعهد و پایبندی شرکت‌ها به همهٔ معیارهای اخلاقی در تولید مانند صیانت از حقوق کارگران، محیط زیست، حقوق سایر جانداران و پایبندی به مسئولیت‌های اجتماعی و قانونی آنان در تمامی کشورها را مورد ارزیابی قرار داد و این معیارها را ملاکی برای خریدن یا نخریدن محصولات در نظر گرفت. نمونه‌ای از چنین معیارهایی را می‌توان در مطلب «ورای سود مالی» یافت.

ارسال دیدگاه