کلبهٔ تنهایی

کلبهٔ تنهایی

هانیه خاکی فاز، ۱۲ ساله – ونکوور امیدوارم این داستان باعث بشود ما آدم‌های اطرافمان را به‌خاطر ظاهری که ما دوست نداریم به کلبهٔ تنهایی‌هایشان نفرستیم و کمتر آدم‌ها را قضاوت کنیم. دخترک یتیمی با زن و شوهر جوانی در روستایی زندگی می‌کرد. او کارهای روزانهٔ خانه و مزرعه را انجام می‌داد و در عوض آن‌ها به او پناه داده بودند. دخترک روزها را با لبخند و شب‌ها را با اشک و غم به پایان…

بیشتر بخوانید