مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
فیلم مستند «نیشکر» (Sugarcane) یکی از نامزدهای اسکار ۲۰۲۵ است. مستندی درخشان که بسیاری بر این باورند که جایزهٔ اسکار بهترین مستند را از آن خود خواهد کرد. این فیلم که برندهٔ جایزهٔ بهترین کارگردانی مستند در جشنوارهٔ ساندنس ۲۰۲۴ شد، بهکارگردانی جولیَن برِیو نویزکَت و امیلی کَسی، تحقیقی تکاندهنده دربارهٔ تاریخ دردناک سیستم مدارس شبانهروزی بومیان کاناداست. داستان این مستند پس از کشف قبرهای بینشان در نزدیکی مدرسهٔ شبانهروزی «سنت جوزف» شکل میگیرد و با سه روایت متفاوت که به ماهیت این تدفینها پاسخ میدهند، به هم متصل میشود: تحقیقات قوم بومی ویلیامز لیک، خاطرات دردناک ریک گیلبرت، رئیس پیشین اقوام بومی، و داستان جولیَن (یکی از کارگردانان فیلم) و پدرش.
کشف قبرهای بینشان در نزدیکی مدرسهٔ شبانهروزی «سنت جوزف» یکی از تلخترین یادآوریهای تاریخ سرکوب و ظلم علیه جوامع بومی در کاناداست. در ژانویهٔ ۲۰۲۲، قوم بومی ویلیامز لیک در استان بریتیش کلمبیا اعلام کرد که با استفاده از فناوری رادار نفوذی به زمین موفق به شناسایی ۹۳ محل دفن شدهاند که هریک گورهای بینشانی را در خود جای دادهاند. این گورها در نزدیکی مدرسهای قرار داشتند که بین سالهای ۱۸۸۶ تا ۱۹۸۱ فعالیت میکرد و یکی از دهها مدرسهای بود که دولت کانادا با همکاری کلیسای کاتولیک برای همسانسازی فرهنگی کودکان بومی تأسیس کرده بود.
مدارس شبانهروزی کانادا در ظاهر برای «آموزش» و «ادغام» کودکان بومی در جامعهٔ سفیدپوست کانادایی تأسیس شده بودند، اما در عمل به مراکزی برای خشونت، سوءاستفاده و ازبینبردن هویت فرهنگی بومیان تبدیل شدند. کودکان بهاجبار از خانوادههایشان جدا میشدند و به این مدارس فرستاده میشدند، جایی که اجازهٔ صحبتکردن بهزبان مادری خود را نداشتند و مجبور بودند سبک زندگی اروپایی را بپذیرند. بسیاری از آنها تحت بدرفتاریهای جسمی، روحی و جنسی قرار میگرفتند. شرایط زندگی در این مدارس بسیار نامناسب بود؛ سوءتغذیه، بیماری و کار اجباری بخشی از تجربهٔ روزمرهٔ این کودکان بود که بسیاری از آنها هرگز از این مدارس زنده بیرون نیامدند.
کشف این قبرهای بینشان، مشابه اکتشافاتی که پیش از این در دیگر مدارس شبانهروزی انجام شده بود، بار دیگر توجه جهانی را به این جنایات تاریخی جلب کرد. بسیاری از این قبرها بدون هیچ علامتی بودند، و نشان از این داشتند که کودکان بدون اطلاع خانوادههایشان در این مکانها دفن شدهاند. برخی از خانوادهها هرگز از سرنوشت فرزندانشان مطلع نشدند و برای همیشه در حسرت بازگشت آنها ماندند.
انتشار این خبر موجی از خشم و اندوه را در میان جوامع بومی و حامیان حقوق بشر برانگیخت. برای سالها، بومیان کانادا دربارهٔ فجایعی که در این مدارس رخ داده بود صحبت کرده بودند، اما بهدلیل نبودِ شواهد ملموس، بسیاری از اظهارات آنها نادیده گرفته شد. کشف این قبرها تأییدی بر روایتهای دردناکی بود که نسلهای بومی از آن سخن گفته بودند. در پی این اتفاق، دولت کانادا و کلیسای کاتولیک، که نقش مستقیمی در ادارهٔ بسیاری از این مدارس داشت، تحت فشار قرار گرفتند تا مسئولیت خود را بپذیرند. پاپ فرانسیس در سال ۲۰۲۲ به کانادا سفر کرد و بابت نقش کلیسا در این فجایع عذرخواهی کرد، اما بسیاری از بازماندگان و خانوادههای قربانیان این عذرخواهی را کافی ندانستند. آنها نهتنها خواهان بیان حقیقت، بلکه بهدنبال اجرای عدالت، تحقیقات مستقل و پرداخت غرامت بودند.
این کشف، همانند دیگر موارد مشابه، نشان داد که که زخمهای این گذشتهٔ تاریک هنوز التیام نیافته است. سیاستهای استعماری نهتنها فرهنگ و زبان آنها را مورد حمله قرار داد، بلکه جان بسیاری از کودکان را نیز گرفت. بسیاری از خانوادهها همچنان در انتظار یافتن حقیقت دربارهٔ عزیزان خود هستند. برای جوامع بومی، این کشف چیزی فراتر از یک واقعهٔ تاریخی است؛ این تأییدی است بر آنچه سالها تلاش کردهاند به جهانیان بگویند، حقیقتی که هرگز نباید فراموش شود.
دربارهٔ مستند
«نیشکر» یکی از مهمترین مستندهای سال ۲۰۲۴ است که به بررسی یکی از دردناکترین بخشهای تاریخ کانادا میپردازد: سیستم مدارس شبانهروزی بومیان و پیامدهای آن. این مستند پس از نمایش در جشنوارههای معتبر مانند ساندنس، مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و بهعنوان یکی از نامزدهای اصلی جوایز مستند سال معرفی شد.
وجه تسمیهٔ عنوان این مستند به منطقهٔ حفاظتشدهای متعلق به بومیان برمیگردد بهنام Sugarcane که در فاصلهٔ ۱۳ کیلومتری جنوب غربی ویلیامز لیک قرار گرفته است و فیلمبرداری این فیلم در این منطقه صورت گرفته است. این عنوان در عین حال، بهنوعی پیونددهندهٔ داستان فیلم به زمین است.
زمینهٔ اصلی این مستند، کشف قبرهای بینشان در محوطهٔ مدرسهٔ شبانهروزی «سنت جوزف» در استان بریتیش کلمبیاست. همانطور که پیشتر اشاره شد، این کشف تنها یکی از موارد متعددی بود که از سال ۲۰۲۱ آغاز شد، زمانی که اولین گورهای جمعی بینشان در نزدیکی مدرسهٔ شبانهروزی کملوپس در استان بریتیش کلمبیا شناسایی شد.
با این کشفیات، بسیاری از مردم از این واقعیت وحشتزده شدند که هزاران کودک بومی که بهاجبار از خانوادههایشان جدا شده و به این مدارس فرستاده شده بودند، هرگز به خانه بازنگشتند.
یکی از ویژگیهای برجستهٔ مستند «نیشکر»، ساختار چندروایتی آن است. این مستند از سه مسیر اصلی روایت میشود که در کنار یکدیگر تصویری چندلایه و عمیق از تأثیرات این مدارس ارائه میدهند:
- تحقیقات قوم بومی ویلیامز لیک: بخش مهمی از فیلم به تلاشهای این جامعه برای کشف حقیقت اختصاص دارد. آنها با استفاده از فناوریهای مدرن و تحقیقات میدانی، سعی دارند نام و سرنوشت کودکانی را که در این مدارس جان باختهاند، شناسایی کنند.
- خاطرات ریک گیلبرت: ریک گیلبرت، رئیس پیشین یکی از جوامع بومی، تجربیات شخصیاش را از دوران حضور در مدارس شبانهروزی روایت میکند. او از درد، تحقیر و خشونتی که در دوران کودکی متحمل شده میگوید و تأثیرات عمیق روانی و اجتماعی این تجربه را بر زندگی خود و همنسلانش بازگو میکند.
- داستان جولیَن و پدرش: این بخش، به جستوجوی شخصی یکی از کارگردانان فیلم، جولیَن بریو نویزکت، و رابطهٔ او با پدرش میپردازد. او در تلاش است تا بفهمد چگونه تجربهٔ حضور در این مدارس بر نسلهای بعدی خانوادهاش تأثیر گذاشته و چگونه زخمهای ناشی از این گذشته، حتی در زندگی امروز آنها احساس میشود.
یکی از مهمترین جنبههای «نیشکر»، تمرکز آن بر تأثیرات بیننسلی مدارس شبانهروزی است. این مستند نشان میدهد که حتی پس از بستهشدن این مدارس، اثرات مخرب آن همچنان در جوامع بومی احساس میشود. بسیاری از بازماندگان دچار مشکلات روحی و اعتیاد شدهاند، بسیاری دیگر با بحران هویت مواجهاند، و نسلهای بعدی نیز از زخمهای بهجامانده از این سیستم رنج میبرند. این فیلم همچنین به تأثیرات اجتماعی این کشفیات بر جامعهٔ کانادایی میپردازد.
تصویربرداری و تدوین این مستند با دقت و ظرافت زیادی انجام شده است. تصاویر بومیان در کنار طبیعت کانادا، فضایی احساسی و تفکربرانگیز ایجاد میکند. تدوین فیلم نیز بهگونهای است که روایتهای مختلف را بهخوبی به هم پیوند میزند و داستانی منسجم و تأثیرگذار را ارائه میدهد.
فیلم از تصاویر تاریخی و اسناد واقعی استفاده میکند تا مخاطب را با واقعیتهای تاریخی این مدارس مواجه کند. این تصاویر در کنار مصاحبههای احساسی، لایههای بیشتری به روایت فیلم اضافه میکند.
موسیقی این مستند، ترکیبی از نواهای سنتی بومی و قطعاتی آرام و تأملبرانگیز است که تأثیر احساسی فیلم را دوچندان میکند.
البته برخی منتقدان معتقدند که مستند میتوانست جنبههای بیشتری از این موضوع را پوشش دهد، مثلاً واکنش رسمی دولت کانادا و کلیسای کاتولیک را عمیقتر بررسی کند.
در نهایت نیشکر نهتنها مستندی تاریخی، بلکه اثری اجتماعی و فرهنگی است که تماشای آن برای همه، بهویژه کسانی که به عدالت اجتماعی و حقوق بومیان علاقه دارند، ضروری است. این فیلم، گذشتهای را روایت میکند که برای سالها سرکوب شده بود، اما حالا با صدای بلند بیان میشود. مستندی که نهتنها دربارهٔ گذشته، بلکه هشداری برای آینده است. این فیلم نشان میدهد که چگونه یک سیستم ظالمانه میتواند نسلهای متوالی را تحت تأثیر قرار دهد و چگونه آگاهی و تلاش جمعی میتواند به ترمیم این زخمها کمک کند. تماشای این مستند فرصتی است تا با تاریخ تلخی که بسیاری از مردم بومی تجربه کردهاند روبهرو شویم و برای آیندهای عادلانهتر گام برداریم.
این فیلم را میتوان روی سرویس پخش آنلاین فیلم دیزنی تماشا کرد.