مسعود سخاییپور، LJI Reporter – کوکئیتلام
روز شنبه، ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۵، انتخابات میاندورهای برای انتخاب یک عضو هیئتامنای منطقهٔ آموزشی ۴۳، انجام خواهد گرفت.
این انتخابات برای پرکردن کرسی جنیفر بلادرویک، نمایندهٔ مستعفی هیئتامنا، برگزار خواهد شد. بلادرویک بهدنبال پیروزی در انتخابات استانی سال گذشته در حوزهٔ کوکئیتلام-ملاردویل از سِمَتش در شورای آموزشی این منطقه استعفا داد و حالا باید کرسی او را فرد پیروز در انتخابات ۲۲ فوریه پر کند.
بههمین مناسبت به سراغ نامزدهای شرکتکننده در این انتخابات رفتیم و پرسشنامهای را برای همهٔ آنان فرستادیم که پاسخهایشان از نظرتان خواهد گذشت. بهمنظور جلوگیری از تکرار، پرسشها را فقط یک بار در زیر همین مقدمه آوردهایم.
امیدواریم که خواندن پاسخهای نامزدها به انتخاب هر چه بهتر شما خوانندگان ساکن این حوزهٔ انتخابی کمک کند. پاسخهای دریافتی بهترتیب حرف اول نام خانوادگی نامزدها در الفبای فارسی مرتب شدهاند.
* * * * *
سؤالات:
۱. سوابق شما چیست و چه انگیزهای باعث شد که در انتخابات میاندورهای هیئتامنای مدارس کوکئیتلام شرکت کنید؟ لطفاً برنامههای انتخاباتیتان را بهطور خلاصه شرح دهید.
۲. بهنظر شما قانونیشدنِ استفادهٔ تفریحی ماریجوآنا چه تأثیری بر دانشآموزان داشته است؟ چه راهکارهایی را برای رسیدگی به ایمنی و دورماندن دانشآموزان از مصرف مواد مخدر پیشنهاد میکنید؟
۳. برخی از فعالان آموزشی در مورد بازنگری پیشنهادی نخستوزیر دیوید ابی دربارهٔ برنامههای مدارس هشدار دادهاند و ابراز نگرانی کردهاند این بازنگری منجر به کاهش بودجهٔ برنامهها شود. برداشت شما از این موضوع چیست و چه برنامهای برای جلوگیری از چنین کاهشی در صورت وقوع، دارید؟
۴. بهنظر شما آیا آموزگاران، کارکنان پشتیبانی و منابع کافی در منطقهٔ آموزشی ۴۳ وجود دارد؟ اگر نه، راهکارهای پیشنهادی شما برای رفع کمبودها چیست؟
۵. چه راهکارهایی برای افزایش ایمنی دانشآموزان و رفع نگرانیهای مربوط فعالیت گروههای تبهکار در مدارس کوکئیتلام پیشنهاد میکنید؟
۶. توبیاس ژانگ، دانش آموز دبیرستان پوینت گری، پس از مشاهدهٔ مرگ بهترین دوستش، تصمیم گرفت از وجود دفیبریلاتورهای خارجی خودکار (AEDs) در مدارس دفاع کند. دوست او سال گذشته در جریان تمرینات بسکتبال دچار ایست قلبی شد و بهدلیل نبود چنین دستگاهی در دبیرستان درگذشت. موضع شما در مورد قرار دادن AED در مدارس چیست؟ آیا از تجهیز مدارس به این دستگاهها حمایت میکنید؟
* * * * *
دانا ابتکار (Dana Ebtekar)
پاسخ پرسش ۱:
من از سپتامبر ۲۰۱۸ آموزگار دبیرستانی در سوری در منطقهٔ آموزشی ۳۶ هستم و همچنین در نیروهای مسلح کانادا بهعنوان افسر کادر مربی کادت (Cadet Instructor Cadre Officer) خدمت میکنم؛ جاییکه فرصت ادامهٔ کار و آموزش جوانان را دارم.
من به دو دلیل اصلی تصمیم گرفتم برای هیئتامنای مدارس نامزد شوم. اول اینکه کانادا فرصتهای بیشماری را در اختیار من قرار داده است که اگر خانوادهام در ایران میماندند، از آنها برخوردار نمیشدم. در نتیجه، من عمیقاً متعهد به ادای دین به جامعهٔ خود هستم، و معتقدم اطمینان از اینکه جوانان امروزی فرصتهای بیشتری نسبت به من داشته باشند، راهی معنادار برای این ادای دین است. دوم، در زمانیکه بسیاری از مناطق مدارس با چالشهای مالی و کاهش برنامهها مواجهاند، بهاعتقاد من حضور یک آموزگار در هیئتامنای مدارس و استفاده از دیدگاههای او ضروری است. این مسئله کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که سیاستهای که اجرا میشوند، بهنفع دانشآموزان و کارکنان ماست.
پاسخ پرسش ۲:
قانونیشدن ماریجوآنا برای مصارف تفریحی، دسترسی دانشآموزان به این ماده را دشوارتر کرده است، با اینحال مصرف مواد همچنان موضوعی مهم برای جوانان است. برای آنکه سلامت دانشآموزان و حفاظت آنها از چنین خطراتی را مورد بررسی قرار دهیم، من چندین استراتژی را پیشنهاد میکنم. اول اینکه، مدارس باید با سازمان هایی مانند MADD (مادران علیه رانندگی در حالت مستی – Mothers Against Drunk Driving) همکاری کنند تا به دانشآموزان در مورد خطرات مصرف مواد مخدر آموزش دهند. علاوه بر این، ما باید از طریق ارائهٔ منابعی در زمینهٔ پیشگیری به والدین دانشآموزان، همکاری نزدیک با آنها داشته باشیم. من همچنین معتقدم که حمایت از رویدادهایی مانند Dry Grad مهم است، و من با کارکنان منطقه و والدین کار خواهم کرد تا اطمینان حاصل کنم که هیئت امنای مدارس بار دیگر قادر است از رویدادهای فارغالتحصیلی سالم و بیخطر، و بدون مواد و الکل حمایت کند.
پاسخ پرسش ۳:
من هم معتقدم که پیشنهاد دیوید ایبی نشاندهندهٔ پتانسیل کاهش برنامههای آموزشیست و نگرانیهای مطرحشده کاملاً موجه است. برای جلوگیری از این کاهشها، برنامهٔ من این است که با هیئتامنای سایر مناطق و همچنین سازمانهایی مانند انجمن آموزگاران کوکئیتلام، اتحادیهٔ کارکنان عمومی کانادا (CUPE)، بنیاد آموزگاران بیسی (BCTF) و کمیتههای مشورتی والدین همکاری کنم. با همکاری با یکدیگر و نشاندادن صدای متحدی دربارهٔ نگرانیها، ما میتوانیم تلاشهای خود را برای لابیگری تقویت کنیم و فشار قابلتوجهی بر دولت اعمال کنیم تا از این کاهشها جلوگیری کنیم.
در عین حال و از آنجاییکه مناطق آموزشی در سرتاسر لوئر مِینلند، ازجمله کوکئیتلام، با چالشهای مالی قابلتوجهی در حفظ برنامههای ضروری و تأمین منابع لازم برای آموزگاران و کارکنان پشتیبانی مواجهاند، بسیار مهم است که ما نیازهای دانشآموزان خود را در اولویت قرار دهیم. بهاین ترتیب، من این تعهد را میدهم که در صورت انتخابشدن، حقوق خود را در طول این دوره ۵۰ درصد کاهش دهم و این بودجه را بهطور مساوی در تمام مدارس منطقه برای حمایت از خرید منابعی که مستقیماً بهنفع دانشآموزانمان است، تخصیص دهم.
من فکر نمیکنم اینکه هیئتامنای مدارس منطقهٔ ۴۳ حقوق بیشتری نسبت به سایر مناطق، ازجمله مناطق بزرگتر مانند سوری، دریافت میکنند، قابلتوجیه باشد. اگر که حقوق من ۵۰٪ کاهش یابد، تازه به حقوق اعضای هیئتامنای دیگر مناطق آموزشی مانند نورث ونکوور، میپل ریج، پیت مِدوز و لنگلی نزدیکتر میشود.
همچنین مایلم همهٔ نامزدهای دیگر این انتخابات و هیئتامنای فعلی را تشویق کنم که تعهدی مشابه برای کاهش حقوق خود داشته باشند، تا بتوانیم بهطور جمعی تعهد خود را برای حمایت از دانشآموزان و فرهنگیان این منطقه نشان دهیم.
پاسخ پرسش ۴:
ما در حال حاضر در سطح استان، با کمبود آموزگاران، کارکنان پشتیبانی و منابع مواجهیم که بر منطقهٔ آموزشی ۴۳ نیز تأثیر میگذارد. برای پرداختن به این موضوع، باید این مشاغل را جذابتر کنیم تا بتوانیم متخصصان موردنیاز خود را جذب کنیم.
برای آموزگاران، این مسئله با کاهش حجم کاری آنها شروع میشود. به آموزگاران بهطور مداوم مسئولیتهای بیشتری بدون زمان اضافی برای پرداختن به آنها داده میشود، و بهدلیل مقررات مربوط به ترکیب کلاس، آنها همیشه نمیتوانند از همهٔ دانشآموزان خود حمایت کنند. توافقات جمعی نهتنها باید شامل زمان آمادهسازی بیشتر باشد، بلکه باید دستورالعملهای ترکیب کلاس درس را بهبود بخشد تا مطمئن شویم که آموزگاران میتوانند حمایت لازم از دانشآموزان خود را ارائه دهند.
برای کارکنان پشتیبانی، این مسئله باید با ارائهٔ دستمزد زندگی شروع شود. بسیاری از کارکنان پشتیبانی منطقه برای استطاعت زندگی در مترو ونکوور به چندین شغل متکیاند. غیرقابلقبول است که کارکنان پشتیبانی – مانند دستیاران آموزشی و مددکار جوانان، که با برخی از آسیبپذیرترین دانشآموزان ما کار میکنند – مجبور شوند به مشاغل بیشتری روی آورند، فقط برای اینکه استطاعت زندگی در جامعهای را که به آن خدمت میکنند، داشته باشند.
پاسخ پرسش ۵:
ما باید حمایتهای موجود را افزایش دهیم تا از کشیدهشدن دانشآموزان آسیبپذیر به جرایم سازمانیافته جلوگیری کنیم. یکی از رویکردهای مؤثر فراهمکردن فضاهای امن برای دانشآموزان است که بعد از ساعات مدرسه به آنها دسترسی داشته باشند، که این میتواند با اطمینان از پشتیبانی قوی از فعالیتهای فوقبرنامه ارائهشده از سوی مدارس انجام شود.
علاوه بر این، بسیار مهم است که ما به دانشآموزان خود گوش دهیم و درک کنیم که آنها حس میکنند چه کمبودی دارند که باعث میشود ارتباط آنها با مدرسه و جامعهٔ خود قطع شود. با ایجاد فرصتهای بیشتر برای دانشآموزان برای بیان نگرانیهای خود بهطور مستقیم به منطقهٔآموزشی، میتوان به این مهم دست یافت.
ما همچنین باید به کمبود کارکنان پشتیبانی، مانند مددکار جوانان، که نقشی حیاتی در تلاشهای پیشگیری دارند، رسیدگی کنیم.
در نهایت، ما باید دولت استانی را در قبال وعدهٔ آنها برای اطمینان از دسترسی هر مدرسه به یک مشاور بهداشت روان پاسخگو بدانیم.
پاسخ پرسش ۶:
من معتقدم که وجود AED (دستگاه شوک الکتریکی خارجی خودکار) در مدارس نهتنها ایمنی دانشآموزان بلکه ایمنی کارکنان را نیز افزایش میدهد. در حالیکه امیدواریم هرگز از آنها استفاده نکنیم، ضروری است که مدارس ما با ارائهٔ منابع لازم برای کمک به نجات جان انسانها، برای شرایط اضطراری پزشکی بالقوه آماده باشند.
* * * * *
فرانک دو (Frank Do)
پاسخ پرسش ۱:
نام من فرانک دو است و من همسر یک آموزگار بینظیر، پدر دو فرزند مقاوم و ساکن کوکئیتلام هستم.
من این افتخار را داشتهام که در کوکئیتلام بزرگ شدهام و ازخودگذشتگی باورنکردنی آموزگاران، مدیران و جامعهٔمان را در آموزش دانشآموزانمان، تجربه کردهام. مسیر تحصیلی من در مدرسهٔ ابتدایی مانتین ویوو آغاز شد، در مدرسهٔ راهنمایی سر فردریک بنتینگ ادامه یافت و با فارغالتحصیلیام از دبیرستان سنتنیال به اوج خود رسید. با نگاهی به گذشته، عمیقاً از تجربیات مثبتی که در سیستم مدرسهٔمان داشتهام، سپاسگزارم. بهعنوان یک پدر، متعهدم که اطمینان حاصل کنم فرزندانم همان فرصتها را برای شکوفایی دارند.
در زندگی حرفهایام، مشتاق حمایت از مردم و تقویت جوامعمان هستم. از زمان فارغالتحصیلی از سنتنیال، برخی از افتخارآمیزترین دستاوردهای من شامل مشارکت در تأسیس یک مرکز آموزشی محلی است که دانشآموزان دورهٔ دبیرستان منطقهٔ آموزشی ۴۳ را با مدرسان و مربیان دانشگاه مرتبط میکند، و همچنین مشاورههای پیشرو و توسعهٔ قوانین فنی، استانداردها و مقررات برای افزایش ایمنیِ همهٔ بریتیش کلمبیاییها را، ارائه میکند.
من در حال حاضر برای یک نهاد نظارتی حرفهای در زمینههای فناوری مهندسی و علوم کاربردی کار میکنم، جایی که به تکنسینها در سراسر استان کمک میکنم تا استانداردها، هدایتکردن و الزامات ضروری برای حرفههای خود را تقویت کنند.
برنامهٔ من ساده است: من معتقدم که آموزش یک مسئولیت مشترک است.
هیچ گروهی نمیتواند بدون حمایت ذینفعان و شرکا، ازجمله والدین، جامعه و آموزگاران ما، آموزش باکیفیتی را به دانشآموزان ارائه دهد. زیبایی این مسئولیت مشترک این است که همه در یک هدف مشترکاند و در جهت یک هدف کار میکنند؛ تضمین موفقیت دانشآموزان ما.
من مجموعهای از مهارتهای منحصربهفرد را دارا هستم که معتقدم به مدارس منطقهٔ ۴۳ کمک میکند تا به ارائهٔ تجربهٔ آموزشی استثناییای برای همهٔ دانشآموزان، علیرغم چالشهای جمعیتِ بهسرعت در حال رشد و کمبود آموزگاران و کارکنان پشتیبانی، ادامه دهد.
با انبوهی از تجربه در مشاوره، تعامل، و کار در کمیتههای قانونی و محیطهای نظارتی، من متعهد به تقویت گفتوگوی معنادار، گوشدادن به نگرانیها، کنجکاوی در مورد مسائل و پرسیدن سؤالات عمیق هستم. من بهعنوان یک عضو هیئتمدیرهٔ مدرسه، از اولویتهای مشترکی دفاع خواهم کرد که به هیئتمدیره کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهای را بهنفع دانشآموزان، آموزگاران و جامعه اتخاذ کند.
پاسخ به پرسش ۲:
بهطور کلی، قانونیکردن استفادهٔ تفریحی از ماریجوآنا در کانادا تأثیرات نسبتاً کمی بر دانشآموزان داشته است. در حالیکه مطالعات پیامدهای بالقوهٔ استفادهٔ طولانیمدت برای سلامتی را برجسته میکند، هیچ افزایشی در مصرف ماریجوآنا در بین جوانان مشاهده نشده است. در واقع، روندها نشان میدهد که استفاده در بین جوانان ثابت مانده است و در برخی موارد از زمان قانونیشدن کاهش یافته است.
یکی از بزرگترین مزایای قانونیکردن، کاهش انگ پیرامون استفاده از ماریجوآنا بوده است. قبل از قانونیشدن، ماریجوآنا اغلب همچون «فیل در اتاق» بود – یعنی ما بهطور ضمنی وجود آن را تأیید میکردیم، اما چون جرمانگاری میشد، گفتوگوهای آشکار با جوانان پیرامون آن نادر بود.
اکنون، با قانونیشدن، فشار بیشتری برای آموزش دانشآموزان در مورد مصرف ماریجوآنا و پیامدهای سلامتی آن صورت گرفته است. مشابه نحوهٔ برخورد ما با خطرات مربوط به سیگارکشیدن و وِیپ، ایجاد تغییرات رفتاری طولانیمدت نیازمند هدفقراردادن جوانان از طریق آموزش ابتدایی و مداوم است. با این حال، نمیتوان رویکردی یکسان را برای همهٔ مواد اعمال کرد.
در حال حاضر، بزرگترین تهدید برای جمعیت دانشآموزی ماریجوآنا نیست، بلکه استفاده از مواد مخدر سخت است. از زمان معرفی مدل عرضهٔ ایمن مواد افیونی در بیسی، این تصور غلط نگرانکننده در بین دانشآموزان وجود دارد که این مواد صرفاً بهاین دلیل که از طریق برنامههای دولتی تجویز یا حمایت میشوند، «ایمن»اند.
ما میدانیم که دانشآموزان این مواد را مصرف میکنند و همچنین میدانیم که برخی آنها را از افرادی خریداری میکنند که برایشان مواد ایمن تجویز شده است. این بازاری خطرناک و ناخواسته ایجاد کرده است. مانند ماریجوآنا قبل از قانونیشدن، استفاده از مواد افیونی و مدل عرضهٔ ایمن به موضوعات تابوی امروزی تبدیل شده است و پرداختن به این موضوع را بهطور آشکار و مؤثر دشوار میکند.
برای اطمینان از ایمنی دانشآموزان در مورد مصرف مواد مخدر، من بر سه حوزهٔ زیر تمرکز میکنم:
۱- دفاع از حذف مدل عرضهٔ ایمن: مدل فعلی بهطور ناخواسته بازاری را ایجاد کرده است که در آن افرادی که این مواد برایشان تجویز شده اکنون بهعنوان فروشندهٔ آن مواد به دانشآموزان عمل میکنند. این امر هدف مورد نظر خود را تضعیف میکند و جوانان را در معرض خطر قرار میدهد.
۲- اذعان به مصرف مواد در جامعه برای ازبینبردن انگ و امکان آموزش عمومی: علیرغم بحران بهداشت عمومی و سطوح بیسابقهٔ مرگومیر ناشی از اپیدمی مواد افیونی، سوءمصرف مواد برای بسیاری موضوعی دور باقی مانده است زیرا فاقد چهرهها و داستانهای مرتبط است. ملموسترکردن و مرتبطترکردن بحران به پیامرسانی کمک میکند تا این امر برای دانشآموزان و جامعهٔ گستردهتر طنینانداز شود.
۳- تمرکز بر آموزش زودهنگام و مستمر: مانند موفقیتهایی که در کاهش میزان مصرف سیگار مشاهده شد، نکتهٔ کلیدی، آموزش قوی است که خطرات سلامتی را برجسته میکند و جامعه را برای تقویت این پیامها درگیر میکند. مداخلهٔ مداوم و زودهنگام برای تغییر رفتارها در طول زمان حیاتی است.
این یک راه حل فوری نخواهد بود. کاهش مصرف مواد مخدر در بین دانشآموزان نیازمند تلاش مداوم، مشارکت جامعه و زمان است. با این حال، تأثیرگذارترین قدمی که امروز میتوانیم برای محافظت از دانشآموزان برداریم، حذف مدل عرضهٔ ایمن بهشکل فعلی آن است.
پاسخ پرسش ۳:
برای هرکسی مثل من که تمام عمر خود را در کوکئیتلام بزرگ شده، غیرممکن است متوجه نشود که شهر در ۲۰ سال گذشته چقدر تغییر کرده است. تغییر اتفاق میافتد.
من برای یک آژانس نظارتی حرفهای کار میکنم که چندین سال پیش مورد بازبینی دولتی قرار گرفت. در آن زمان، نگرانیهای قابلتوجهی در مورد آنچه ممکن بود رخ دهد وجود داشت – ترس از کاهش مشاغل و حتی انحلال برخی انجمنهای حرفهای. بسیاری از سازمانها میتوانستند در برابر این بازنگری مقاومت کنند، اما در نهایت، آنها تصمیم گرفتند که درگیر شوند، از ارزش خود دفاع کنند و اهمیت کار خود را برجسته کنند.
هفت سال گذشت، و نتایج متحولکننده بوده است. بسیاری از انجمنهایی که زمانی نگران کاهش و انحلال بودند، به نهادهای نظارتی تغییر ساختار دادند. به این نهادها اختیارات بیشتری برای اجرای استانداردهای حرفهای و اجرای اصلاحات معنادار داده شد. این تغییرات به شکافهای طولانیمدت در برنامهها پرداخت، و استانداردهای حرفهای را تقویت کرد.
بهعنوان کسی که تغییرات مثبتی را که میتواند از ممیزیها و بررسیها به وجود بیاید، تجربه کرده است، میتوانم با اطمینان بگویم که گاهی اوقات چمن در طرف مقابل سبزتر است. اگر یک چیز در مورد سبک رهبری من وجود داشته باشد، این است که من از ممیزی یا بررسی ابایی ندارم. در واقع، من از بررسی برنامههای منطقهٔ آموزشی ۴۳ استقبال میکنم. من آن را فرصتی میبینم تا از ارزش فوقالعادهای که این برنامهها برای دانشآموزان ما و جامعهٔ گستردهتر به ارمغان میآورد، دفاع کنم.
من عمیقاً روی منطقهٔ آموزشی ۴۳ سرمایهگذاری کردهام. من فارغالتحصیل مفتخر این منطقهٔ آموزشی هستم، همسرم آموزگارِ اینجاست و هر دو فرزندم دانشآموز مدارس کوکئیتلاماند. من بینهایت به چیزی که با هم در منطقهٔ آموزشی ۴۳ ساختهایم افتخار میکنم، اما در عین حال کنجکاوم و در برابر امکانات جدید منعطفم. تمرکز من بر بهبود مستمر تجربهٔ آموزشی برای همهٔ دانشآموزانمان است.
پاسخ پرسش ۴:
آموزگاران، کارکنان پشتیبانی، و منابع کافی برای نگهداری و مدیریت صحیح همهٔ برنامههای آموزشی ما وجود ندارد. این مشکلی منحصر به مدارس منطقهٔ ۴۳ نیست، بلکه بخشی از کمبود آموزگار است که تقریباً هر منطقهٔ آموزشی را در سراسر استان تحت تأثیر قرار میدهد.
همسر من آموزگاری در کوکئیتلام است، و ما اغلب در مورد اینکه چگونه تدریس در طول سالها تغییر کرده، صحبت کردهایم. این امر استرسزاتر و طاقتفرساتر شده است، با حمایتهای کمتری برای دانشآموزانِ در تقلا، مانند مشاوران، آموزگاران، و برنامههای منطقهٔآموزشی. این کمبود منابع اغلب باعث میشود که آموزگاران، مانند همسر من، علاوه بر آموزش منظم و وظایف کلاسی خود، در تلاش برای پرکردن این شکافها باشند.
پرداختن به چالشهایی مانند این، جاییست که مهارتها و تجربهٔ من میتواند برای هیئتامنای مدارس مفید باشد. بهطور خاص، من بر روی زمینههای کلیدی زیر تمرکز میکنم:
۱. مدیریت حجم کار و انتظارات آموزگار: آموزگاران به زمان و ظرفیت نیاز دارند تا بر آنچه مهمتر است تمرکز کنند – آمادهسازی کلاس و حمایت از دانشآموز. با کاهش بار اداری، میتوانیم به آموزگاران کمک کنیم تا زمان و انرژی خود را برای سرمایهگذاری روی دانشآموزان خود بگذارند.
۲- ایجاد فرهنگ مدیریت حمایتی: در حالیکه هر مدرسه تحت مدیریت خود متفاوت عمل میکند، عامل تفاوت، اغلب فرهنگ و محیطی است که از طریق رهبری مدرسه پرورش مییابد. هیئتامنای مدارس نقش مهمی در تنظیم لحن و انتظارات برای همهٔ رهبران بخش اداری ایفا میکند و اطمینان حاصل میکند که فضای کاری حمایتگری برای کارکنان ایجاد شود.
۳- افزایش استخدام و حفظ آن: فراتر از پرداخت حقوق رقابتی، ما باید به علل اصلی کمبود آموزگار بپردازیم. این، شامل تمرکز بر موقعیتهای شغلیای است که بهسختی میتوان آنها را پر کرد و محیطی ایجاد کرد که در آن آموزگاران فعلی احساس کنند ارزشمندند. سیاستهای انعطافپذیر که نیازهای کارکنان را برآورده میکند، میتواند آموزگاران را از جستوجوی آن فرصتها در جاهای دیگر منصرف کند. ما همچنین باید گزینههای دیگری را مانند جذب مجدد آموزگاران بازنشسته به این حرفه، ایجاد مسیرهای شغلی برای دستیاران آموزشی برای دستیافتن به مدارج تدریسشان، و استخدام فعال آموزگاران از استانهای دیگر بررسی کنیم.
در نهایت، مقابله با این موضوع نیازمند رویکردی جامع است که شامل همکاری با شرکای آموزشی، ازجمله انجمن آموزگاران کوکئیتلام، دولت استانی و سایر ذینفعان است. ما تنها از طریق همکاری پایدار میتوانیم راهحلهای بلندمدتی ایجاد کنیم که منجر به بهبودهای معنادار در عملکرد روزانهٔ مدارسمان شود.
پاسخ پرسش ۵:
خرابکاری و فعالیت باندهای تبهکار در مدارس منطقه موضوع پیچیدهای است که ما بهعنوان هیئتامنای مدارس نمیتوانیم بهتنهایی با آن مقابله کنیم. پرداختن به این چالشها نیازمند رویکردی جامع و چندوجهی است که شامل همکاری و مشارکت ذینفعان مختلف و شرکای جامعه است. در زیر به چهار استراتژی کلیدی میپردازم که معتقدم بهطور مؤثر این مسائل را هدف قرار میدهد:
۱. سرمایهگذاری در پیشگیری: ایجاد فرهنگ مدرسهای قوی و فراگیر
- تقویت روابط مثبت: ایجاد اعتماد بین دانشآموزان، آموزگاران و مدیران. وقتی دانشآموزان حس میکنند مورد حمایت و ارزشگذاری قرار میگیرند، کمتر احتمال دارد درگیر رفتارهای مخرب شوند.
- ترویج برنامههای بعد از مدرسه و همیاری در جامعه: ارائهٔ برنامههای ورزشی، هنری، مربیگری، و برنامههای مبتنی بر جامعه که به دانشآموزان احساس تعلق میدهد و آنها را در ساعات حساس درگیر فعالیتهای مثبت میکند.
- تشویق مشارکت والدین: همکاری با والدین برای ایجاد فضایی حمایتگر در خانه. ارتباط منظم و آموزش والدین در مورد علائم هشداردهندهٔ درگیری با گروههای تبهکار میتواند بسیار مؤثر باشد.
- تمرکز بر مداخلهٔ زودهنگام: آموزش مهارتهای حل اختلافات از سنین پایین تا به دانشآموزان در میانجیگری صلحآمیز اختلافات کمک شود. این مسئله میتواند احتمال رویآوردن دانشآموزان به باندهای تبهکار یا خرابکاری را کاهش دهد.
۲. مداخلهٔ بهموقع: شناسایی و رسیدگی به دانشآموزان در معرض خطر
- شناسایی زودهنگام: آموزش کارکنان برای تشخیص نشانههای درگیری با گروههای تبهکار یا تمایل به خرابکاری، مانند تغییر در رفتار، نمادها یا لباسهای مرتبط با باندهای تبهکار، یا کنارهگیری ناگهانی از همسالان.
- پرداختن به فقر و نابرابری: حمایت از برنامههایی که فقر و نابرابری را مورد توجه قرار میدهند، زیرا این دو از مهمترین عوامل خطر برای مشارکت در باندهای تبهکار است.
- برنامههای مربیگری همتایان: قراردادن دانشآموزانی که رفتارهای مخاطرهآمیز نشان میدهند در کنار الگوهای مثبت یا مربیان همسالشان تا آنها از تأثیرات مضر دور شوند.
- برنامههای آموزشی جایگزین: ما تعدادی برنامهٔ آموزشی جایگزین در منطقهٔ آموزشی ۴۳ داریم، ازجمله CABE و Encompass، که محیطهای یادگیری جایگزین را برای دانشآموزانی که در محیطهای سنتی مشکل دارند، ایجاد میکنند. ما باید مطمئن شویم که این برنامهها منابع مناسبی دارند تا بتوانند از ورود دانشآموزانِ در معرض خطر به فرهنگ باندهای تبهکار یا درگیرشدن در خرابکاری جلوگیری کنند.
۳. اجرای ارتقای ایمنی اداری و ساختاری
- افزایش دیدهشدن: اطمینان از اینکه کارکنان مدرسه در سراسر محوطهٔ مدرسه حضور قوی دارند تا از خرابکاری و سایر رفتارهای منفی جلوگیری کنند.
- نصب سیستمهای نظارتی: نصب دوربینها بهصورت استراتژیک برای نظارت بر مناطق پرخطر، بهمنظور جلوگیری از خرابکاری و ارائهٔ شواهد در هنگام وقوع حوادث. درحالیکه بسیاری از مدارس جدیدتر در حال حاضر دارای سیستمهای نظارتیاند، مدارس قدیمی در سراسر منطقه باید برای مطابقت با استانداردهای مدرن نوسازی شوند.
۴. مشارکت و همکاری با شرکای جامعهٔمان
- افسران رابط مدرسه: درحالیکه میدانم این موضوع بحثبرانگیز است، برخی از دبیرستانهای بزرگ ما بهدلیل اندازه و پیچیدگی خود اغلب به مداخلهٔ پلیس نیاز دارند. من از معرفی مجدد افسران رابط آموزشدیده که میتوانند با دانشآموزان ارتباط برقرار کنند و نگرانیهای مربوط به باندهای تبهکار را برطرف کنند، حمایت میکنم.
- مشارکت جامعه: ایجاد انجمنهایی برای دانشآموزان، والدین و کارکنان تا نظرات و نگرانیهای خود را در مورد اقدامات ایمنی و انضباط به اشتراک بگذارند. با تمرکز بر این مسائل، میتوانیم مشارکت بیشتر جامعه را در یافتن راهحلها تقویت کنیم.
یک استراتژی مهم که اغلب نادیده گرفته میشود، جشنگرفتن موفقیتهایمان است. درحالیکه ما اغلب در مورد خرابکاری و فعالیت باندهای تبهکار بهعنوان مشکلاتی که باید حل شوند صحبت میکنیم، باید مشارکت مثبت افراد و شرکای جامعه در رسیدگی به این چالشها را نیز ارج بنهیم. برجستهکردن عمومی موفقیتهای ما نهتنها تغییرات رفتاری مثبت را در بین دانشآموزان تقویت میکند، بلکه باعث ایجاد اعتماد و تعامل در جامعهٔ گستردهتر میشود.
پاسخ پرسش ۶:
بهعنوان فردی که شخصاً از احیای قلبی ریوی (CPR) و دفیبریلاتور خارجی خودکار (AED) برای نجات جان یک همکار خود استفاده کرده است، من از معرفی این دستگاههای نجاتدهنده در تمام دبیرستانهای منطقهٔ آموزشی ۴۳ کاملاً حمایت میکنم.
همانطور که میدانید، استان مقرر کرده است که از آغاز سال تحصیلی امسال، همهٔ دانشآموزان باید قبل از فارغالتحصیلی روشی احیای قلبی را یاد بگیرند. دانستن نحوهٔ انجام این کار برای رسیدگی به موقعیتهای حیاتی تهدیدکنندهٔ زندگی افراد است. این نیاز جدید بسیاری از موانع و عوارض مربوط به استفادهٔ صحیح از AED را از بین میبرد، زیرا دانشآموزان در حال حاضر پایه و اساس کمکهای اولیهٔ نجاتدهندهٔ زندگی را یاد خواهند گرفت.
فناوری AED در سالهای اخیر پیشرفت زیادی کرده است. نهتنها استفاده از آن بهطور قابلتوجهی آسان شده است، بلکه هزینهٔ خرید این دستگاهها نیز کاهش یافته است. درحالیکه تجهیز تمام مدارس منطقهٔ آموزشی ۴۳ به AED ممکن است امکانپذیر نباشد، بهویژه در مدارس ابتدایی و راهنمایی که حوادث ایست قلبی بسیار نادر است، تجهیز دبیرستانها به AED منطقی است. دبیرستانها اغلب دارای ورزشکارانی با عملکرد بالا هستند و خطر بروز حوادث قلبی ناگهانی در آنها بالاست.
من از جنجالهای پیرامون درخواست توبیاس ژانگ و حمایت او از AED در مدارس آگاهم. در این مورد، ژانگ و دوستانش یک دستگاه AED خریداری کردند و آن را بهیاد دوست درگذشتهشان به مدرسه اهدا کردند، اما هدیه بهدلیل عدم وجود سیاست AED منطقه رد شد. من در صورت انتخاب بهعنوان عضوی از هیئتامنای مدارس، سریعاً به مدیران مدرسه یادآوری میکنم که نپذیرفتن چنین کمک معناداری نهتنها به یاد دانشآموز درگذشتهٔ آنها بیاحترامی میکند، بلکه با ارزشهای جامعه که ما تلاش میکنیم به دانشآموزان خود آموزش دهیم، در تضاد است.
با تجهیز دبیرستانها به AED و استفاده از آموزش احیای قلبی که پیش از این از سوی دولت استان اجباری شده است، ما میتوانیم محیطهای امنتری را برای دانشآموزان و کارکنان خود ایجاد کنیم و در عین حال فرهنگ آمادگی و مراقبت را تقویت کنیم.
* * * * *
رزی منهس (Rosey Manhas)
پاسخ پرسش ۱:
سابقهٔ من ریشه در حمایت از آموزش و خدمات اجتماعی دارد. من بهعنوان رئیس شورای مشورتی والدین (PAC) در سالهای آغازین دبستان اسمایلینگ کریک خدمت کردهام و نقشهای مختلفی را در شورای مشورتی والدین منطقه (DPAC) بر عهده داشتهام، ازجمله سه سال بهعنوان رئیس. من همچنین در کمیتهٔ کمکهای مالی بنیاد کوکئیتلام بهعنوان داوطلب همکاری دارم و از طریق هشت سال مربیگری و مدیریت تیمهای فوتبال با مترو فورد از رشد جوانان حمایت کردهام.
بهعنوان دختر پدر و مادری مهاجر، با قدردانی عمیق از تحصیل و پشتکار بزرگ شدم. پدرم، مدیر دبیرستانی در هند، احترام شدیدی برای یادگیری و اهمیت ایجاد فرصتِ موفقیت برای هر کودکی در من ایجاد کرد. این، شور و شوقی برای حمایت از آموزش فراگیر و عادلانه که در آن همهٔ دانشآموزان احساس کنند دیده میشوند و ارزشمند و توانمندند، در من به وجود میآورد.
من بهعنوان عضو هیئتامنای مدارس نامزد میشوم تا ایمنی فرزندانمان را در اولویت قرار دهم، به استان فشار بیاورم تا مدارس بیشتری در کوکئیتلام بسازد، از نقش والدین در آموزش دفاع کنم، فضاهای مراقبت بیشتری برای زمانهای قبل و بعد از ساعات مدرسه ایجاد شود، و اطمینان حاصل کنیم که پارکها و زمینهای بازی مناسبی داریم.
پاسخ پرسش ۲:
قانونیشدن ماریجوآنا، آموزش دانشآموزان در مورد مصرف مواد مخدر را مهمتر کرده است. مدارس و خانوادهها باید با هم همکاری کنند تا به بچهها کمک کنند انتخابهای سالمی داشته باشند و خطرات را درک کنند، بهخصوص که مغز آنها هنوز در حال رشد است.
من معتقدم که ما به رویکردی نیاز داریم که بر آموزش، پیشگیری و حمایت متمرکز باشد. ما با کارشناسان بهداشت کار خواهیم کرد تا اطلاعات دقیق را به اشتراک بگذاریم و مطمئن شویم که دانشآموزان به مشاوره دسترسی دارند. همچنین مهم است که منابعی برای انجام این گفتوگوها در خانه به والدین ارائه بدهیم.
پاسخ پرسش ۳:
بررسی کارایی هرگز نباید به ضرر دانشآموزان و تحصیلات آنها تمام شود. من در منطقهٔ آموزشی ۴۳ فشار خواهم آورد تا بهطور فعال ارزش و موفقیت برنامههای فعلی برجسته شود تا اطمینان حاصل شود که برنامههای آموزشی حیاتی را حفظ میکنیم. کوکئیتلام، جامعهای در حال رشد است. ما به مدارس و منابع بیشتری برای آموزگاران و کارکنان پشتیبانی نیاز داریم تا فرزندانمان بتوانند موفق شوند.
پاسخ پرسش ۴:
در حال حاضر، مانند بسیاری از مناطق، منطقهٔ ۴۳ برای داشتن آموزگاران، کارکنان پشتیبانی و منابع کافی برای رفع کامل نیازهای دانشآموزان با چالشهایی روبهروست. اندازهٔ کلاس و نیازهای متنوع دانشآموزان میتواند برای مربیان فراهمکردن حمایتهای فردی را که ممکن است به آنها نیاز داشته باشند، دشوار کند.
برای رفع این مشکلات، من برای جذب و حفظ کارکنان واجد شرایط، ازجمله حمایت از دستمزد رقابتی و بهبود شرایط کاری، بهدنبال راهبردهای استخدام و حفظ بهتری هستم. من همچنین از افزایش بودجه برای منابع و حمایتهای کلاس درس حمایت میکنم تا معلمان و کارکنان پشتیبانی ابزارهای مورد نیاز برای کمک به موفقیت دانشآموزان را داشته باشند. ایجاد مشارکتهای قوی با استان و سازمانهای اجتماعی کلیدی برای تحقق این تغییرات خواهد بود.
پاسخ پرسش ۵:
حفظ امنیت دانشآموزان یک اولویت است. من به افزایش نظارت بر مدرسه، همکاری نزدیک با پلیس سوارهنظام سلطنتی کوکئیتلام و گروههای اجتماعی برای آموزش و جلوگیری از فعالیت باندهای تبهکار اعتقاد دارم. آموزشدادن ارزش انتخاب ایمن، احترامگذاشتن به مدارس و جامعه به دانشآموزان، میتواند به کاهش مسائلی مانند خرابکاری و خشونت کمک کند.
پاسخ پرسش ۶:
بهعنوان یک متخصص مراقبتهای بهداشتی در بیمارستان رویال کلمبین، من کاملاً از تجهیز مدارس به AED حمایت میکنم. این دستگاههای نجاتدهنده میتوانند در مواقع اضطراری تفاوت اساسی ایجاد کنند. با اینحال، اطمینان از ارائهٔ آموزش مناسب برای کارکنان و دانشآموزان بهمنظور استفادهٔ صحیح از آن ضروری است.
* * * * *
نش میلانی (Nash Milani)
پاسخ پرسش ۱:
چیزی که من را ترغیب کرد تا نام خود را در این انتخابات میاندورهای مطرح کنم، این بود که متوجه شدم میانگین سنی اعضای هیئتامنا در کانادا بالای ۵۰ سال است. بهعنوان جوانترین نامزد در این انتخابات با ۲۶ سال سن، دو خواهر و برادر کوچکترم را دیدهام که همان سیستم K-12 را که من طی کردهام، تکمیل کردند و تغییرات را از نزدیک مشاهده کردهام. برنامهٔ من تا حد زیادی به تخطی فزایندهٔ فناوریهای غیرقانونی مانند هوش مصنوعی مربوط میشود. پس از اتمام تحصیلات در دههٔ گذشته، واقعاً احساس میکنم که داشتن صدایی تازه در هیئتامنا در پرداختن به این مسائل مدرن بسیار ارزشمند است.
پاسخ به پرسش ۲:
ماریجوآنا برای افراد زیر ۱۹ سال غیرقانونی است و صادقانه بگویم، در طول مدتی که در این منطقهٔ آموزشی و همچنین در رابطه با خواهر و برادرم دیدهام، متوجه شدهام که مادهٔ غالب در مدارس نیکوتین و دستگاههای ویپ است. این تا حد زیادی بهدلیل جذابیت طعمهای آنهاست، چیزی که بازار قانونی ماریجوآنا در مقایسه با طعمهای ویپ با آن همگام نبوده است. من میخواهم آییننامهٔ رفتاری دانشآموزان را بازنویسی کنم تا با این محصولات بههمان شدت رفتار شود که با مواد مخدر و الکل میشود. این یک شکاف بزرگ در سیاست منطقه است که مایلم به آن رسیدگی شود، زیرا بنا بهدلایلی، به نظر نمیرسد که ما بهعنوان جامعه با نیکوتین بههمان شدتِ مواد ممنوعه رفتار میکنیم. برای جلوگیری از معتادشدن دانشآموزان باید از هماکنون وارد عمل شویم.
پاسخ به پرسش ۳:
من و بقیهٔ اعضای هیئتامنا هرگونه کاهش احتمالی را بررسی خواهیم کرد، اما اکنون زمان کمکردن بودجه برای مدارس دولتی نیست. من بهعنوان یکی از اعضای هیئتامنا از افزایش پرداخت برای هر دانشآموز، بدون توجه به خواستههای دولت استانی دفاع خواهم کرد. این چیزی است که ما نمیتوانیم از آن عقبنشینی کنیم. ما برای کاهش ظرفیت کلاسها و ساخت مدارس جدید به بودجه نیاز داریم. تمرکز استان بر رشد بیامان باید با بودجهٔ بیشتر برای سیستم آموزشی، نه کمتر، انجام شود.
پاسخ به پرسش ۴:
همیشه باید آموزگاران بیشتری وجود داشته باشند، همانطور که ما به مدارس بیشتری نیاز داریم. این منطقه نیاز به ارزیابی مجدد رابطهاش با دستیاران آموزشی دارد، زیرا این میتواند به کاهش هرگونه شکاف در کارکنان کمک کند. کارکنان پشتیبانی بیشتری نیز مورد نیازند و همیشه برای دانشآموزان مفیدند. اما من همچنین احساس میکنم تنها راه برای تشویق جوانان به تحصیل پس از دبیرستان این است که آموزش عالی برای همهٔ شهروندان کانادا رایگان باشد. این نهتنها کمبودهای آموزشی را برطرف میکند، بلکه کمبودهای دیگری مانند پزشکان را نیز برطرف میکند. این چیزی است که من بهعنوان عضوی از هیئتامنا در همهٔ سطوح دولتی از آن دفاع خواهم کرد.
پاسخ به پرسش ۵:
پلیس و افسران مستقر در مدرسه باید با فعالیت باندهای تبهکار در محل برخورد کنند. در مورد خرابکاری، من بسیاری از مدارس در منطقهٔ آموزشی ۴۳ را مؤسسات بسیار ضعیفی میبینم، بنابراین من از فضاهای هنری مشترک برای زندگی، بیشتر حمایت خواهم کرد. ما باید حداقل یک دیوار در مدرسه برای دانشآموزان فراهم کنیم تا خلاقیت خود را بروز دهند. حفظ بتن خاکستری بهنفع هیچکس در این جامعه نیست، و نشان داده شده است که این معماری بیروح به اقدامات خرابکارانه کمک میکند.
پاسخ به پرسش ۶:
من کاملاً از قراردادن AED در همهٔ ساختمانهای عمومی، ازجمله مدارس بسیار حمایت میکنم. با داشتن مدرک کمکهای اولیهٔ سطح ۲، میدانم که این ابزارهای نجاتِ جان انسانها چقدر حیاتیاند و چگونه در دسترس قراردادن آنها میتواند دنیای متفاوتی را ایجاد کند. من مایلم ببینم که کلاس کمکهای اولیه و استفاده از AED در برنامههای درسی سلامت و تندرستی گنجانده شود. من در ۲۰ سالگی از یک رویداد سلامتی غافلگیرکننده نجات یافتم، بنابراین این واقعاً بهلحاظ شخصی برای من اهمیت زیادی دارد و از شما برای مطرحکردن این موضوع تشکر میکنم. این موضوع مهمی است و من احساس نمیکنم به آن پرداخته شود، زیرا افراد مسنتری که کارها را اداره میکنند، نمیدانند که جوانان میتوانند از همان بیماریهای کشنده رنج ببرند. ما شکستناپذیر نیستیم، و بنابراین باید در مورد چگونگی محافظت از خود و کمک به دیگرانی که ممکن است در مضیقهٔ پزشکی باشند، آگاه باشیم.
* * * * *
کندیس نول (Candace Knoll)
پاسخ پرسش ۱:
من در سال ۲۰۲۳ پس از ۲۸ سال کار در شرکت تلاس، بازنشسته شدم. من در بخشهای مربوط به مقابله با کلاهبرداری و رومینگ، پشتیبانی فعالسازی، پشتیبانی شبکه و در نهایت خدمات مشتری کار کردهام. من جوایز متعددی از انجمن و خدمات تلاس دریافت کردهام ازجمله جایزهٔ قهرمان اول مشتریان.
پیش از بازنشستگی، من رئیس سابق واحد ۵۱ پولادگران، رئیس کمیتهٔ ملی حقوق بشر و عضو کمیتهٔ ملی ضدنژادپرستی بودم. من همچنین در هیئت اجرایی نیو وست و شورای کار منطقه خدمت کردهام. من مفتخر به دریافت جایزهٔ قدردانی از نیروی کار United Way، جوایز جامعهٔ BCLC، و اخیراً مدال تاجگذاری پادشاه چارلز سوم بهدلیل فعالیتهایم در جامعه و کشورم، شدهام.
بهعنوان عضو مادامالعمر سازمان آموزش بینالمللی در ارتباطات (باشگاههای بینالمللی توستمسترس سابق) من بیش از ۱۰ سال در مرکز مسابقات دختر شایستهٔ Miss BC حضور داشته و با شرکتکنندگان برای ارائهٔ آموزش سخنرانی عمومی کار میکردهام. در سال ۲۰۱۷ من مربی ارتباطات و همچنین مجری مسابقهٔ دوشیزهٔ آفریقای ونکوور بودم.
بهعنوان بنیانگذار و رئیس انجمن جوایز دستاوردهای سیاهپوستان از سال ۲۰۲۲، من برای توانمندسازی جوانان سیاهپوست و خانوادههایشان از طریق آموزش، بهرسمیتشناختن و دسترسی به آموزش کار کردهام. این ابتکار بهقدری با ارزش بوده است که این تمایل را در من برانگیخت تا در زندگی هر دانشآموز در این منطقه تغییر ایجاد کنم.
من معتقدم که سیستم مدرسهها باید رفاه، رشد و موفقیت همه را در منطقهای که از مسیر آموزشی دانشآموز حمایت میکند، در اولویت قرار دهد. من معتقدم که هر دانشآموزی سزاوار دسترسی به آموزشهای متنوع با کیفیت بالاست و متعهدم که برای اطمینان از وجود سیستمهای سالم و حمایتی تلاش کنم.
پاسخ پرسش ۲:
من معتقد نیستم که قانونیشدن ماریجوآنا باعث افزایش استفادهٔ دانشآموزان از آن شده باشد. جرمزدایی، مجازات برای داشتن مقادیر کم را کاهش میدهد، استفاده از ماریجوآنا همچنان غیرقانونی است و مانند مشروبات الکلی، برای استفاده از آن باید به سن قانونی رسیده باشید. آموزش، کلیدی است که امکان انتخاب هوشمندانه را فراهم میکند، از طریق برنامههای مشاوره، سیستمهای پشتیبانی و گروههای همتایان. من از فلسفه، شیوهها و رویکردی ترمیمی برای ایجاد جوامع ایمن، فراگیر و مراقبتکننده برای آمادهکردن دانشآموزانمان برای شکوفایی بهعنوان شهروندانی با اعتمادبهنفس، توانا و بهلحاظ اجتماعی مسئولیتپذیر دفاع میکنم.
پاسخ به پرسش ۳:
بهصورت دورهای، بازنگری برنامهها برای اطمینان از دستیابی به اهداف لازم است و چنانچه به این اهداف نرسیده باشیم، باید دید چه نوآوری و خلاقیتی برای دستیابی به نتایج مطلوب مورد نیاز است.
ازدحام بیشازحد در مدارس چالشهایی را ایجاد کرده است که ارائهٔ آموزشهای متنوع با کیفیت بالا را به خطر میاندازد. فقدان دستیاران آموزشی و حمایت از سلامت روان در مدارس، آسیبپذیرترین اقشار در نظام آموزشی را هدف قرار خواهد داد. ما باید با دولت تعامل کنیم تا آنها را در قبال وعدههایشان پاسخگو کنیم و بودجهٔ اضافی مورد نیاز را تأمین کنیم. سیستم مدرسه باید رفاه، رشد و موفقیت همه را در منطقهٔ آموزشی در اولویت قرار دهد. هر دانشآموزی حق دسترسی به آموزش را دارد، و بهعنوان جامعهای بهلحاظ اجتماعی مسئولیتپذیر، این بهمعنای استفاده از هر منبع ممکن برای رفع نیازهای آن دانشآموز است تا اطمینان حاصل شود که هیچ دانشآموزی نادیده گرفته نشده است.
پاسخ پرسش ۴:
من فکر نمیکنم که منابع کافی در منطقه برای پاسخگویی به مطالبات داشته باشیم. اگرچه منابع مالی از سال ۲۰۱۷ دو برابر شده، موانع همچنان باقی مانده است. با افزایش جمعیت و افزایش دانشآموزان آسیبپذیر، کار بیشتری برای ارائهٔ سیستمهای حمایتگر کافی وجود دارد. در گزارش ارزیابی BCEd، یکی از گزارشهای ردیاب محرومیت تحصیلی از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳، مشخص میکند که ۷۰ دانشآموز در مجموع ۵۹۷۳ روز از مدرسه کنار گذاشته شدهاند. اغلب این دانشآموزان در مهدکودک و کلاس اول و دورههای محرومیت تحصیلی بیش از ۴ ماه بودهاند. این، در تضاد با تضمین این موضوع است که هیچ دانشآموزی نادیده گرفته نمیشود.
ما باید در سطح دولت فدرال از افزایش بودجهای که به حمایت از آسیبپذیرترین جوانان جامعه میپردازد، دفاع کنیم.
پاسخ پرسش ۵:
برنامهٔ من حمایت از مشارکتها، آموزش، برنامهها و ابتکارات برای ایجاد جوامع فراگیر قویتر است. من شیوههای ترمیمی را برای سیستم مدرسه با این ایده که دانشآموزانمان را برای شکوفایی بهعنوان شهروندانی با اعتمادبهنفس و توانا و مسئولیتپذیر اجتماعی آماده کنیم، ترویج میکنم. من از اقدامات پیشگیرانه از جرم دفاع میکنم، بهعنوان مثال: زمینهای مدرسه با نور خوب، دوربینهای نظارتی، گروههای تمرکز و مراقبان منطقهای. یک برنامهٔ اتوبوس و پیادهروی مانند آنچه در منطقهٔ آموزشی سوری وجود دارد، این اطمینان را به وجود میآورد که بچهها با خیال راحت بین مدرسه و خانه تردد میکنند. من از حداقل یک مشاور در هر مدرسه و حمایت قویتر از سلامت روان برای جوانانمان دفاع میکنم.
پاسخ پرسش ۶:
بله، حمایت میکنم. اگر بتوان یک زندگی را نجات داد، قطعاً. من از برنامههای قوی سلامت روان و تندرستی و همچنین پشتیبانی، سیستمها و آموزشهای موردنیاز دفاع خواهم کرد.