اولویت‌های نادرست حکومت، چالش‌های زنان در سایهٔ خطر جنگ

نویسنده‌ای از ایران با امضاء محفوظ*

این روزها، ایران با چالش‌ جدی و پیچیده‌ای روبه‌روست و خطر جنگ با اسرائیل به‌شکل جدی کشور را تهدید می‌کند.‌ در شرایطی که حکومت جمهوری اسلامی با حملهٔ موشکی به اسرائیل، عملاً زمینه‌ساز بروز جنگ شده و طبق معمول اوضاع خاورمیانه را آشفته‌تر کرده است، به‌جای تمرکز بر حل این‌ مسئله، به سرکوب فعالان سیاسی و زنان پرداخته و به محدود‌کردن حقوق آن‌ها ادامه می‌دهد.

جنبش مهسا امینی، نمادی از شجاعت و ارادهٔ زنان ایرانی بود؛ جایی که آن‌ها به‌طور قاطع و جسورانه در برابر حجاب اجباری ایستادند. این جنبش نه‌تنها نماد مقاومت در برابر سرکوب بود، بلکه صدای خواسته‌های بحق زنان برای آزادی و حقوق انسانی‌شان را به گوش جهانیان رساند. زنان با شجاعت در خیابان‌ها و در برابر نیروهای سرکوب ایستادند و اعلام کردند که دیگر به قوانین غیرمنصفانه تن نخواهند داد. این اقدام جسورانه، در دل تهدیدات نظامی و فضای ناامن، بازتاب‌دهندهٔ ارادهٔ زنان برای تغییر و دستیابی به حقوق خود بوده و است.

حالا که ایران با خطر جدی جنگ روبه‌روست، حاکمیت به‌جای تمرکز بر این مسئله بیش از پیش از ابزار سرکوب خود علیه زنان استفاده می‌کند. انگارنه‌انگار هر لحظه ممکن است شاهد حملهٔ اسرائیل به ایران باشیم. 

این رفتار به‌وضوح نشان‌دهندهٔ اولویت‌های نادرست حاکمیت است؛ جایی که به‌جای حفظ امنیت مردم که وظیفهٔ هر حکومتی است، سرکوب و فشار بیشتری را بر زنان و مردم عادی وارد می‌کند.

به‌عنوان مثال، اخیراً تعداد اعدام‌ها در ایران به‌طرز نگران‌کننده‌ای افزایش یافته است، که این امر نه‌تنها نقض حقوق بشر به شمار می‌رود، بلکه به ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه منجر شده است.

همچنین دوباره حجاب‌بان‌ها در سطح شهر راه افتاده و عملاً برای زنان آزار و مزاحمت ایجاد می‌کنند. آزار و خشونت‌های روحی و فیزیکی علیه زنان به‌خاطر حجاب، یکی از مظاهر بارز سرکوب اجتماعی حکومت ایران است. در خیابان‌ها، پارک‌ها و محیط‌های آموزشی، زنان به‌دلیل عدم رعایت استانداردهای سخت‌گیرانهٔ حجاب با تهدید و اذیت‌های فیزیکی مواجه‌اند. نیروهای انتظامی، حجاب‌بان‌ها و البته تندروهای آتش‌به‌اختیار به‌طور مستمر در حال آزار زنان‌اند و در صورت مشاهدهٔ نافرمانی مدنی، به‌سرعت اقدام به دستگیری و برخورد می‌کنند. این برخوردها اغلب شامل ضرب و شتم و توهین‌های لفظی است که تأثیرات روانی و جسمی عمیقی بر زنان دارد. بسیاری از زن‌ها به‌دلیل ترس از خشونت، از حضور در فضاهای عمومی خودداری می‌کنند و این امر به محدودشدن فعالیت‌های اجتماعی آن‌ها منجر می‌شود و طبیعتاً اثرات مخرب روانی دارد.

در شرایطی که ایران در معرض خطر جنگ و تهدیدات نظامی قرار دارد، آزار زنان به‌دلیل حجاب واقعاً نشان از بلاهت این حکومت دارد.‌ 

احساس ناامنی زنان در این شرایط فقط معطوف به حجاب اجباری نیست. در چنین شرایطی نگرانی‌های آن‌ها دربارهٔ امنیت خانواده و فرزندانشان دوچندان شده است. 

علاوه بر این، زنان می‌دانند که جنگ‌ها نه‌تنها جان عزیزانشان را تهدید می‌کند، بلکه ممکن است به فروپاشی خانواده‌ها و ایجاد بحران‌های اجتماعی منجر شود. ازدست‌دادن یک عضو خانواده می‌تواند عواقب روانی عمیقی به‌دنبال داشته باشد و احساس ناامنی را در جامعه گسترش دهد. این روزها زنان در ایران نگران‌تر از همیشه‌اند. 

حکومت اسلامی ایران با توجیهات مختلف، به‌ویژه در زمان‌هایی که کشور در معرض خطرات نظامی است، به سرکوب زنان ادامه می‌دهد. این رفتار به‌عنوان تلاشی برای منحرف‌کردن توجهات عمومی از مسائل مهم‌تر کشور، نظیر تهدیدات نظامی، است. پس از احتمال خطر وقوع جنگ با اسرائیل شاهد افزایش فشارها بر زنان و فعالان سیاسی و تشدید برخوردهای امنیتی بوده‌ایم.

سرکوب زنان در ایران پیامدهایی جدی برای جامعه به‌همراه خواهد داشت. در شرایطی که زنان از حقوق خود محروم‌اند، جامعه به‌تدریج دچار بحران‌های عمیق‌تری خواهد شد. رفتارهای سرکوبگرانهٔ حکومت نه‌تنها بر سلامت روانی زنان تأثیر منفی می‌گذارد، بلکه می‌تواند به افزایش تنش‌های اجتماعی و سیاسی نیز منجر شود.

هرچند جان و امنیت مردم در چشم حکومت ایران به‌شدت بی‌ارزش است، در شبی که به اسرائیل موشک شلیک کرد، مردم اسرائیل به‌سرعت به پناهگاه‌های امن منتقل شدند و هیچ‌کس آسیب ندید. این در حالی است که ایران حتی خطوط هوایی خود را نبست و پروازها ادامه یافت. این تصمیمات نشان‌دهندهٔ بی‌توجهی عمیق به جان مسافران بود.

برای حکومت، به نظر می‌رسد که اولویت اصلی گروه‌های تروریستی مانند حزب‌الله و حماس است، نه امنیت و رفاه مردم خود. این رویکرد به‌وضوح بیانگر عدم توجه به نیازها و حقوق شهروندانش است. 

با تمام این سرکوب‌ها و عدم امنیت روانی، زنان ایران همچنان به نافرمانی مدنی خود ادامه می‌دهند. آن‌ها با شجاعت و اراده‌ای استوار، به مبارزه برای حقوق خود پرداخته و عزم خود را با درآوردن روسری‌های خود به نمایش می‌گذارند. این مقاومت نشان‌دهندهٔ امید و پایداری آن‌ها در برابر سرکوب‌های حکومت است و می‌تواند راهی برای ایجاد تغییرات اجتماعی و سیاسی در آینده باشد.


*این مطلب پیش از حملهٔ اخیر اسرئیل به ابران نوشته شده است.

ارسال دیدگاه