معرفی فیلم و سریال: کودک دلبند – Dear Child

مسعود سخایی‌پور، LJI Reporter – ونکوور

سریال کودک دلبند، مینی‌سریالی جنایی، درام، رازآلود و مهیج، محصول سال ۲۰۲۳ کشور آلمان، به‌‌نویسندگی و کارگردانی ایزابل کلیفِلد و یولیان پورکسن است. بازیگرانی چون نایلا شوبرث، کیم ریدله، یولیکا جنکینس، هیلی لوئیز جونز، هنس لوف، یوستوس فون دونانی و سمی شراین در این سریال به ایفای نقش پرداخته‌اند. 

این سریال با الهام از رمانی با همین عنوان به‌قلم رومی هاوسمن ساخته شده است.

خلاصهٔ داستان

لینا همراه با دو فرزند خود یعنی هانا و یوناتان در انزوای کامل در خانه‌ای بسیار امن زندگی می‌کند. آن‌ها وعده‌های غذایی خود را به موقع می‌خورند، در زمان‌های خاصی از سرویس بهداشتی استفاده می‌کنند و در زمان‌های مشخصی هم می‌خوابند. آن‌ها به‌محض ورود «پدر» به خانه صف می‌کشند تا دست‌های خود را به او نشان دهند. آن‌ها به هر آنچه او می‌گوید، گوش می‌کنند و انجام می‌دهند… تا اینکه زن جوان موفق به فرار می‌شود، اما دچار تصادف رانندگی تقریباً مرگ‌باری می‌شود.

لینا از این اتفاق، جان سالم به در می‌برد و با همراهی هانا در بیمارستان بستری می‌شود. اما اوج فاجعه با ورود والدین لینا به بیمارستان در همان شب مشخص می‌شود. آن‌ها حدود ۱۳ سال است که به‌شدت در جستجوی دختر گمشدهٔ خودند؛ دختری که ۱۳ سال پیش ربوده شده است.

دربارهٔ سریال

این سریال با صحنه‌هایی تکان‌دهنده آغاز می‌شود. زنی با موهایی بلوند و دو فرزندش، دختری ۱۲ ساله و پسری کوچک‌تر، در حال بازی آموزشی‌اند و از دیواری به دیوار دیگر در اتاق نشیمن می‌دوند. وقتی صدایی به آن‌ها هشدار می‌دهد که «پدر» به خانه رسیده است، بازی قطع می‌شود و فوراً می‌توان ترس را در چهرهٔ زن دید. در ادامه می‌بینیم که این سه نفر در صفی می‌ایستند و دست‌هایشان را دراز می‌کنند در حالی‌که مرد قفل در امنیتی را باز می‌کند و آن را دوباره پشت سر خود قفل می‌کند، پشت و روی دست‌های بچه‌ها را بررسی می‌کند، صورتشان را نوازش می‌کند و به هرکدام یک بسته شکلات انرژی‌زا می‌دهد. وقتی نوبت به زن می‌رسد، به خود می‌لرزد و مرد به او می‌گوید: «لینا، نباید جلوی بچه‌ها گریه کنی. قوانین را به خاطر بسپار.» ما نمی‌بینیم که او این قوانین را چگونه اجرا می‌کند، اما می‌توانیم حدس بزنیم که چه اتفاقی قرار است بیفتد و عاقبت نقض قوانین چیست.

رمانی که این مینی‌سریال بر اساس آن ساخته شده، الهام‌گرفته از یک ماجرای واقعی و بسیار دردناک است. اما ماجرای اصلی چه بوده است.

ناتاشا کامپوش، دختری ۱۰ ساله، که در روز ۲ مارس ۱۹۹۸، زمانی‌که در راه رفتن به مدرسه بود، به‌دست مردی ۴۴ ساله به‌نام ولفگانگ پریکلوپیل ربوده شد. پریکلوپیل، ناتاشا را در طول این سال‌ها در سلولی که در زیرزمین برایش ساخته بود، نگهداری می‌کرد. این دختر جوان بالاخره در روز ۲۳ اوت ۲۰۰۶ پس از هشت سال اسارت، توانست در فرصتی مناسب فرار کند. پریکلوپیل که یک تکنسین ارتباطات اتریشی بود و بعد از فرار ناتاشا، به‌خوبی می‌دانست که تحت تعقیب پلیس است، همان شب در نزدیکی ایستگاه وین‌نورد با پریدن جلوی قطار در حال عبور، خودکشی کرد.

بر اساس گفته‌های خود ناتاشا، او ظاهراً از قبل تصمیم داشت به‌جای دستگیرشدن به زندگی خود پایان بدهد، و به کمپوش گفته بود که او را زنده نخواهند گرفت. ناتاشا دربارهٔ ربایندهٔ خود گفته بود: «او شیفتهٔ شخصیت آدولف هیتلر بود و با من رفتاری درست مثل رفتار نازی‌ها با یهودیان داشت. من در آن دوره همیشه گرسنگی می‌کشیدم و لباس کهنه و بسیار کمی به تن داشتم. همیشه از سرما می‌لرزیدم. او مجبورم می‌کرد کارهای بسیار سختی انجام دهم.» 

معرفی فیلم و سریال: 
کودک دلبند - Dear Child
- - - - - -
سریال کودک دلبند، مینی‌سریالی جنایی، درام، رازآلود و مهیج، محصول سال ۲۰۲۳ کشور آلمان، به‌‌نویسندگی و کارگردانی ایزابل کلیفِلد و یولیان پورکسن است... 
#فیلم #سینما #هنر #رسانهٔ_همیاری #رسانه_همیاری

ناتاشا در سال ۲۰۱۰ هم کتابی را بر اساس این تجربه، نوشت و با نام «3096‎ Days‎» منتشر کرد؛ کتابی که در سال ۲۰۱۳، در قالب یک فیلم سینمایی با همین نام، اقتباس شد.

در سال ۲۰۱۹، نویسنده‌ای به نام رومی هاوسمن، کتابی را با نام «Dear Child» نوشت؛ کتابی که با الهام از ماجرای ربوده‌شدن ناتاشا کامپوش نوشته شده بود. البته به‌غیر از این کتاب، فیلم‌ها و کتاب‌های مختلفی با الهام از پروندهٔ ناتاشا ساخته و نوشته شدند. اما مدت زیادی نگذشت تا سرویس استریم نتفلیکس حق و حقوق کتاب «Dear Child» را خرید و ساخت سریالی بر اساس آن را در دستور کار قرار داد. خود رومی هاوسمن هم یکی از اعضای تولید این سریال بود. در عرض همان دو هفتهٔ اول که سریال «فرزند دلبند» پخش شد، در فهرست پربیننده‌ترین سریال‌های غیرانگلیسی‌زبان نتفلیکس قرار گرفت. این رکورد در حدی بود که در ۹۰ کشور دنیا، این سریال در میان ۱۰ مجموعهٔ برتر قرار گرفت و بیننده‌های خیلی زیادی را به تماشای داستان خود نشاند.

قسمت اول این سریال بسیار دقیق و حرفه‌ای کار شده است؛ با فیلمنامه‌ای بسیار خوب که با ایجاد یک تعلیق و گره داستانی، بیننده را مشتاق تماشای ادامه آن می‌کند. هر قسمت سؤال‌ها و رازهایی را برای مخاطب ایجاد می‌کند؛ رازهایی که در آن خانه و در پس اتفاق‌ها وجود دارد و اینکه قربانی‌ها چه موضوعی را پنهان می‌کنند، دائما ذهن بیننده را درگیر سؤالات جدید و متفاوتی می‌کند، به‌طوری‌که بیننده یک‌نفس تا انتها به تماشایش می‌نشینید. شک نکنید به‌محض اینکه تماشای آن را آغاز کنید، دیگر نمی‌توانید تا پایان ماجرا رهایش کنید.

این سریال هنوز در کتابخانه‌های مترو ونکوور در دسترس نیست و تنها راه تماشای آن داشتن اشتراک شبکهٔ نتفلیکس است.

ارسال دیدگاه