مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
«شش فوت زیر زمین»، یک مجموعه درام آمریکایی ساخت شبکهٔ کابلی اچبیاو است که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ در پنج فصل پخش شد. تولیدکنندهٔ این سریال آلن بال است. قالب اصلی این سریال پیرامون اعضای خانوادهٔ فیشر و شغل آنها یعنی مدیریت مراسم کفنودفن است، و طی فصول این سریال ماجراهای فرعی دیگری نیز به مجموعه اضافه میشوند. در سال ۲۰۰۷ هفتهنامهٔ تایم این مجموعه را در فهرست «۱۰۰ نمایش تلویزیونی برتر تاکنون» قرار داد. همچنین مجلهٔ امپایر رتبهٔ ۲۷ را در فهرست «۵۰ نمایش تلویزیونی برتر تاکنون» به این مجموعه اختصاص داد. این مجموعه در زمان پخش نامزد دهها جایزهٔ مختلف مانند جایزهٔ امی (۴۴ بار نامزدی، ۹ بار برنده)، جایزهٔ گلدن گلوب (۸ بار نامزدی، ۳ بار برنده)، جایزهٔ انجمن بازیگران فیلم (۶ بار نامزدی، ۳ بار برنده)، جایزهٔ رسانهای گلد (۲ بار نامزدی، ۳ بار برنده) و نامزد جوایز دیگری مثل جایزهٔ گرمی، جایزهٔ ستلایت، جایزهٔ بنیاد فیلم آمریکا و دهها جایزهٔ دیگر شد.
بازیگران: پیتر کراوزه، مایکل سی. هال، فرانسیس کانروی، لورن آمبروز، متیو سنت پاتریک، فردی رودریگز و ریچل گریفیتس
خلاصهٔ داستان سریال
داستان «شش فوت زیر زمین» دربارهٔ زندگی خانوادهٔ فیشر است. خانوادهای که مسئول اجرای مراسم کفنودفن و ترحیم در لس آنجلس هستند. داستان سریال با مرگ ناگهانی ناتانیلِ بزرگ، پدر خانواده، آغاز میشود؛ مرگی تا حدودی کمدی هنگام کشیدن سیگار و تصادف با اتوبوسی بزرگ، و از آنجاست که شرکت فیشر به دو پسر خانواده یعنی نیت و دیوید واگذار میشود و این شروع ماجراهای جدید است.
دربارهٔ سریال
هیچچیز بهاندازهٔ مرگ در این دنیا با قطعیت همراه نیست. چنین قاطعیتی بهخودیِخود وهمآور است، بههمین دلیل نمایش تأثیرگذار آن بر پردهٔ سینما یا تلویزیون نیاز بهنوعی هنرمندی دارد که هر کسی از عهدهٔ آن برنمیآید. نگاهی به تاریخ بشر نشان میدهد که مفهوم مرگ، چگونه در قرنهای مختلف در ذهن انسان تغییر میکند و تکامل مییابد، اما هیچگاه کاملاً شناخته نمیشود. مرگ پس از تولد مهمترین رخداد زندگی است؛ جاییکه پس از آن هیچچیزی قابلبرگشت نخواهد بود. شاید آنچه مرگ را برای انسان موهوم و ترسناک میکند، همین است که هیچ اطلاعات ثابتشدهای دربارهٔ پس از مرگ وجود ندارد. مرگ، قدمگذاشتن به ناشناختههاست. اما این فقط مرگ خود ما نیست که رخدادی مهم تلقی میشود، مرگ دیگران نیز در زندگی ما بسیار تأثیرگذار است. غم فقدان و نبود شخصی که فوت کرده است، زندگی اطرافیان را تلخ میکند. از اینرو به مرگ میتوان نگاه تراژیک نیز داشت. بسیاری از هنرمندان بهسمت طنز روی میآورند تا شاید بتوانند از وحشت مرگ بکاهند. «شش فوت زیر زمین» یکی از همان آثار درخشان است که از کمدی سیاه بهره میگیرد تا به بزرگترین معمای بشریت یعنی مرگ بپردازد.
آلن بال کسی که فیلمنامهٔ ماندگار فیلم «زیبای آمریکایی» را در پروندهٔ کاری خود ثبت کرده بود، در سال ۲۰۰۰ اقدام به تولید سریالی با مضمون «مرگ و زندگی» کرد. او که همیشه آثارش مملو از نگاهی عمیق به زندگی و پایان آن بود، در تولید این سریال یک موضوع خاص با مضمون «مرگ» را مورد هدف قرار داد.
سریال با نمایش مرگ پدر خانواده (ناتانیل) در حین رانندگی و بر اثر وقوع یک تصادف دلخراش آغاز میشود. اتفاقی دراماتیک که تأثیر عمیقی بر زندگی اعضای خانواده میگذارد، چون زندگی آنها همواره تحت تأثیر تصمیمات، رفتار و عادات پدر بوده است. پدری که بهواسطهٔ شغل خاصش، فرزندانش را بهگونهای متفاوت با سایر بچهها پرورش داده و تأثیرش در اخلاق و روحیهٔ آنها و همسرش آشکار است.
خانوادهٔ فیشر خانوادهای بحرانزده است که در نگاه اول، کسبوکارشان جلب توجه میکند. آنها در حرفهٔ خانوادگی «کفنودفن»اند و در یک «خانهٔ کفنودفن» زندگی میکنند. همین باعث شده که تکتک اعضای این خانواده از ابتدا تا انتهای زندگی خود با یک مفهوم مهم بیشتر از هرچیز آشنا باشند: «مرگ».
«شش فوت زیر زمین» اثری برجسته، هوشمندانه و متفکرانه به شمار میرود. این سریال از نظر شخصیتپردازی و تنوع کاراکترها با ویژگیهای مبتنی بر واقعیت جامعه، منحصربهفرد است. کلیت سریال بر مسائل و چالشهای خانوادهٔ فیشر تمرکز دارد اما در کنار داستان اصلی، در هر قسمت داستانی فرعی نیز روایت میشود. هر قسمت با یک مرگ شروع میشود و در پس آن مرگ داستانهایی نهفته است. تمام کاراکترها و روابط بین آنها، با جزئیات و عمق زیاد، به تصویر کشیده شده و مراسم سوگواری مختلف از ادیان گوناگون بهطرز جالب و ظریفی، نمایش داده میشود.
همهچیز در مورد این سریال عالی است؛ از بازیگری، فیلمنامه و فیلمبرداری و فضای سورئالیستی عجیب و غریبی که از آن برای آشکارکردن افکار درونی شخصیتها استفاده میشود تا تکتک شخصیتها که بهواسطهٔ بازی بینقص بازیگران، دوستداشتنیاند. نیت، پسر بزرگ خانواده، شخصیتی کاریزماتیک است، پیتر پنِ سالخوردهایست که تلاش میکند بالاخره بزرگ شود؛ هم در پذیرش کسبوکار خانوادگی که قبلاً از آن فراری بوده است و هم در رابطهٔ جدیدش با زنی بهنام برندا. برندا چِنوویت، یکی از بهترین شخصیتهای زن است که تا بهحال در تلویزیون به تصویر کشیده شده است؛ سرسخت، پیچیده، گستاخ و بهیکباره آسیبپذیر. دیوید، پسر کوچک خانواده، که نقش آن را مایکل سی. هال بهدرخشانی بازی میکند، همجنسگرایی است که از ابراز تمایلات خود و قضاوتشدن میترسد؛ فردی در عین حال بسیار مذهبی و خشک و مقرراتی! کلر که تنها دختر و کوچکترین فرد خانواده است، میتواند بهراحتی آزاردهنده شود، بهخصوص زمانی که مشکلات او با نگرانیهای خانواده در کنار هم قرار میگیرد. فرانسیس کانروی در نقش روث فیشر، مادر خانواده، فوقالعاده است؛ زنی دمدمیمزاج که مدام از اینکه فرزندانش با او حرف نمیزنند گلایه میکند اما خودش نیز مسائلش را از آنها پنهان میکند. فدریکو، کارمند شرکت فیشر که در ترمیم چهرهٔ مردگان تبحر خاصی دارد و این را بهعنوان یک هنر میبیند. شما عاشق تمام این شخصیتها میشوید و هرگز آنها را فراموش نخواهید کرد.
در نهایت «شش فوت زیر زمین» سریالی است که با مفهوم مرگ پیوند عمیقی دارد و در ذهن شما ماندگار خواهد شد. این سریال در میان منتقدان و مخاطبان، به داشتن بهترین پایان در میان سریالهای تاریخ هم مشهور است. جرج آر. آر. مارتین، نویسندهٔ مشهور رمان «ترانهٔ یخ و آتش» که سریال «بازی تاج و تخت» از روی آن ساخته شده، قسمت پایانی این سریال را بهترین اپیزود تاریخ تلویزیون میداند. سریالی که در تمام قسمتهایش، بدون تلاش اضافه و شعارزدگی نشان میدهد زندگی نیازی ندارد که بهترین پایان ممکن را داشته باشد، بلکه، این خودِ «زندگی» است که اهمیت دارد.
این سریال را میتوانید از طریق شبکهٔ پخش فیلم کریو تماشا کنید. نسخهٔ دیویدی آن هم در اغلب کتابخانههای مترو ونکوور در دسترس است که میتوانید آن را بهرایگان امانت بگیرید.