مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
سریال «یک خانوادهٔ تقریباً معمولی»، مینیسریالی جنایی، درام و مهیج، محصول سال ۲۰۲۳ کشور سوئد، بهنویسندگی هانس یورنلیند و آنا پِلَت، و بهکارگردانی پِر هانِفیورد است. بازیگرانی چون الکساندرا کارلسون تایرفورش، کریستیان فاندانگو سوندگرن، ملیسا فرهاتوویچ، بیورن بنگتسون، لو کاوپی، هوکان بنگتسون، ویِرا اُلین و سیِدومیر گلیسوویچ در این سریال به ایفای نقش پرداختهاند.
این سریال بر اساس رمانی با همین عنوان بهقلم ام. تی. ایِدواردشون ساخته شده است.
خلاصهٔ داستان
خانوادهٔ سَندِل، یک خانوادهٔ معمولیاند که پدری کشیش بهنام آدام، مادری وکیل بهنام اولریکا و دختری ۱۹ ساله به نام استلا دارد. بهنظر میرسد که آنها زندگی بینقصی در یک خانهٔ بسیار زیبا و عالی خارج از شهر لوند در کشور سوئد دارند. یک روز، همهچیز تغییر میکند و از اینرو به آنرو میشود؛ زمانیکه پلیس، استلا را دستگیر میکند و با اتهام قتل، او را به زندان میاندازد. والدینِ او که با شنیدنِ این خبر مستأصل میشوند، اصلاً نمیدانند که باید چه کاری انجام دهند. چه اتفاقی افتاده است؟ آنها میخواهند بههر قیمتی به استلا کمک کنند.
دربارهٔ سریال
هر پروندهٔ قتلی با یک مظنون آغاز میشود. اگر مظنون پرونده، دخترتان باشد چه؟ حرفهای او را باور میکنید، یا مدارکی را که علیهش وجود دارد؟
پدر فکر میکند برای دخترش پاپوش درست کردهاند. مادر فکر میکند او دارد چیزی را پنهان میکند. دختر فکر میکند آنها روحشان هم خبر ندارد که چه کارهایی از او ساخته است…
یک شب استلای هجدهساله دیر به خانه برمیگردد و روز بعد به قتل متهم میشود. پدر و مادر باید با شرایط حاکم دستوپنجه نرم کرده و از دخترشان محافظت کنند، باید بهدنبال حقیقت باشند، ولی واقعاً چقدر دربارهٔ فرزندشان میدانند؟
«یک خانوادهٔ تقریباً معمولی» تریلری روانشناختی است که از سه دیدگاه مختلف – پدر، مادر و دختر – روایت میشود، ولی چه کسی حقیقت را میگوید؟
این سریال محصول کشور سوئد است و سال گذشته از سرویس استریم نتفلیکس پخش شد. اینکه سریال از سه زاویهٔ مادر، پدر و مهمتر از همه دختر، داستان خود را روایت میکند، درک بهتری از نقش هرکدام به ما میدهد.
داستانهای جنایی که واقعاً زیر پوست آدم میروند، اغلب آرامترین و سادهتریناند. داستانهایی مانند «یک خانوادهٔ تقریباً معمولی» که برای بیننده زمزمه میکند: «این ممکن است برای شما هم اتفاق بیفتد.»
در همان شروع سریال برای بیننده مشخص میشود که قهرمانان این داستان واقعاً چقدر معمولی – چقدر شبیه به خود ما هستند. شامهای خانوادگی، اختلافات جزئی، سنتها، و جزئیات روزمره که یک زندگی معمولی را تشکیل میدهند. این داستان در سوئد اتفاق میافتد، اما در عین حال، میتواند در هر جای دیگری نیز اتفاق بیفتد. درست زمانی که خواننده شروع به احساس آرامش، رضایت و امنیت میکند که با خانوادهای معمولی طرف است، دختر نوجوان خانواده متهم به ارتکاب قتلی وحشیانه میشود. در یک لحظه، این خانوادهٔ معمولی از هم میپاشد.
اگر فرزندتان متهم به جنایتی وحشیانه شود، چه میکنید؟ این سؤال غیرقابلتصوری است که قهرمانان داستان ما با آن روبرویند، و این سؤالی است که این داستان پیچیده را به جلو میبرد. در ابتدا ما چیز زیادی از آدام، پدر خانواده، دستگیرمان نمیشود؛ او پدری آرام، بینقص، عاشق خانواده، وفادار و دوستداشتنی به نظر میرسد. زمانیکه استلا بهاتهام قتل دستگیر میشود، او شدیداً باور دارد که دخترش بیگناه است. او با اینکه چیزی از قوانین نمیداند، اما تمام تلاش خود را میکند که دخترش را از این مخمصه نجات دهد. این سریال بسیار قابلتأمل است. طرح یکپارچه از یک قسمت به قسمت بعدی و از ابتدا تا انتها حرکت میکند. داستانی با شخصیتهای باورپذیر که هریک سعی در واکنش نشاندادن و حلوفصل رویداد غمانگیزی که رخ داده، دارند. این مینیسریال ارزش تماشاکردن را دارد، زیرا دربارهٔ فروپاشی یک خانواده و تلاششان برای کنارآمدن با آن است.
در «یک خانوادهٔ تقریباً معمولی» ما با یک سریال اجتماعی طرفیم. سریالی که تمام تلاشش را میکند تا از مشکلات و معضلات خانوادهها در برخورد با نوجوانانشان بگوید. منتقدانی که این سریال را تماشا کردهاند، آن را پسندیدهاند و میانگین امتیاز و رضایتمندی آنها در سایت راتن تومیتوز به ۷۵ درصد رسیده است. بینندگان تلویزیونی هم آن را تحسین کردهاند و میانگین امتیاز ۶٫۹ از ۱۰ را به آن دادند.
البته فارغ از اعداد و ارقام یادشده که شاید چندان هم امتیازات خیلی بالایی بهنظر نرسند، چرا که منتقدان و حتی مردم با لحاظکردن بسیاری فاکتورها این رأیها را میدهند، یکی از مهمترین مسائلی که در این سریال به آن پرداخته شده، این است که موضوع ترومای ناشی از آزار و اذیت جنسی تا چه اندازه میتواند مخرب باشد و زندگی قربانی را تحت تأثیر قرار دهد و نکتهٔ مهمتر که شاید بهویژه برای ما شرقیها تعجببرانگیز باشد که شاهد آن در دنیای غرب نیز هستیم، اینکه زنی (یا حتی مردی) که قربانی تجاوز جنسی بوده، تا چه اندازه برایش دشوار است بتواند قربانیبودن خود را ثابت کند.
این فیلم هنوز در کتابخانهها در دسترس نیست، ولی میتوانید آن را از طریق شبکهٔ نتفلیکس تماشا کنید.