ریک هنسن: هرگز رؤیاهای خود را رها نکنید؛ همه‌چیز ممکن است

گزارش اختصاصی دکتر فرشید سادات‌شریفی از اعطای دکترای افتخاری دانشگاه واترلو به ریک هَنسِن، ورزشکار پرافتخار پارالمپیک کانادا، نیکوکار و کارآفرین و مدافع حقوق افراد دارای معلولیت

دکتر فرشید سادات‌شریفی – واترلو

عکس‌ها از روابط عمومی دانشگاه واترلو

روز سه‌شنبه ۱۱ ژوئن ۲۰۲۴ حوالی ۲:۳۰ بعدازظهر به‌وقت شرق کانادا، ریک هَنسِن، ورزشکار پرافتخار پارالمپیک، نیکوکار و کارآفرین و مدافع حقوق افراد دارای معلولیت اهل بریتیش کلمبیا، مفتخر به دریافت دکترای افتخاری از دانشکدهٔ سلامت دانشگاه واترلو شد. این افتخار به‌پاس خدمات برجستهٔ او به حقوق، رفاه و سلامت افراد دارای معلولیت نه‌تنها در کانادا بلکه در سراسر جهان به ایشان اعطا شد. در ادامه، توضیحاتی از زبان رئیس دانشکدهٔ سلامت دانشگاه واترلو دربارهٔ این نشان و سپس ترجمهٔ سخنرانی ریک خطاب به دانشجویان فارغ‌التحصیل و سایر اعضای حاضر در این مراسم آورده شده است که با فاصلهٔ بسیار اندکی پس از مراسم و اختصاصاً برای رسانهٔ همیاری تهیه شده است. علاوه بر این، او روز دوشنبه ۱۰ ژوئن ۲۰۲۴ در دانشگاه واترلو سخنرانی الهام‌بخش و پرکششِ یک‌ساعته‌ای داشت که گزارش آن برنامه را می‌توانید در اینجا بخوانید.

********

در این مراسم پروفسور لیلی لیو، رئیس دانشکدهٔ سلامت دانشگاه واترلو، گفت: «ریک هَنسِن یک ورزشکار پارالمپیک کانادایی، فعال و نیکوکار شناخته‌شدهٔ بین‌المللی برای افراد دارای معلولیت است. او در دوران نوجوانی با حادثه‌ای مواجه شد که پاهایش را فلج کرد. اما در عوض، ریک حمایت از افرادی را که با معلولیت و آسیب نخاعی زندگی می‌کنند، به اشتیاق و کار و سرلوحهٔ زندگی‌اش تبدیل کرده است. او یک کانادایی مشهور است که به‌طور قابل‌توجهی دسترسی و فرصت‌های برابر را برای افراد دارای معلولیت بهبود بخشیده و کمک‌های شایانی به این اعضای جامعه کرده است تا سرزندگی آن‌ها را افزایش دهد و زندگی‌شان را غنی‌تر کند. ریک در راستای هدف خود، به اولین فرد دارای معلولیت تبدیل شد که با مدرک تربیت‌بدنی از دانشگاه بریتیش کلمبیا فارغ‌التحصیل شد. او در فعالیت‌های ورزشی مانند بسکتبال با ویلچر و کراس‌کانتری با ویلچر آن‌هم برای به‌چالش‌کشیدن انگ‌های مرتبط با معلولیت‌ها برتری و پیش‌گامی داشت. او ۱۹ جایزهٔ بین‌المللی ماراتن با ویلچر؛ بسیاری عناوین جهانی و ۹ مدال طلای پان‌آمریکن با ویلچر کسب کرد. ریک همچنین نمایندهٔ کانادا در بازی‌های پارالمپیک تابستانی ۱۹۸۴ بوده و سه بار قهرمان ورزشکار معلول سال کانادا شده است. او مدال الماس ملکه‌الیزابت و نشان بریتیش کلمبیا و همچنین نشان اعلای Order of Canada را دریافت کرده است. آقای هَنسِن زمانی که در سال ۱۹۸۵ سفر جهانی «مرد در حرکت» خود را آغاز کرد، دیدگاه جهان را نسبت به افراد دارای معلولیت تغییر داد.

تا سال ۱۹۸۷، او ۲۶ میلیون دلار برای تحقیقات ضایعات نخاعی جمع‌آوری کرد و آگاهی عمومی را دربارهٔ این مقوله افزایش داد تا زمینهٔ مشارکت افراد دارای معلولیت در جامعه‌ای فراگیر را فراهم آورد. این تور بیش از دو سال در ۳۴ کشور و بیش از ۴۰٬۰۰۰ کیلومتر را در بر می‌گرفت، ریک به‌طور متوسط ۸۵ کیلومتر و به‌مدت هشت ساعت در روز را با ویلچرش می‌پیمود؛ حتی به قلهٔ کوه‌های آلپ سوئیس رسید. هَنسِن پس از تور خود، بنیاد ریک هَنسِن را برای ادامهٔ فعالیت‌های جمع‌آوری کمک‌های مالی ایجاد کرد. تا به امروز، این بنیاد بیش از ۳۶۰ میلیون دلار برای تحقیقات در زمینهٔ آسیب نخاعی و برنامه‌های مرتبط با جوانان جمع‌آوری کرده است. برنامهٔ صدور گواهینامهٔ دسترس‌پذیری در بنیاد ریک هَنسِن هم مدل دسترس‌پذیری جهانی فضاهای عمومی را ترویج می‌کند تا همهٔ شهروندان بتوانند با تمام توان خود در عرصهٔ عمومی مشارکت کنند. 

آقای رئیس، به‌پاس قدردانی از دستاوردهای گران‌قدر او و برای تأثیرگذاری قابل‌توجهش در بهبود دسترس‌پذیری و ایجاد فرصت‌های برابر برای افراد دارای معلولیت، از شما می‌خواهم که مدرک دکترای حقوق honoris causa را به ریک هَنسِن اعطا کنید.»

هرگز رؤیاهای خود را رها نکنید؛ همه‌چیز ممکن است گزارش اختصاصی دکتر فرشید سادات‌شریفی از اعطای دکترای افتخاری دانشگاه واترلو به ریک هَنسِن، ورزشکار پرافتخار پارالمپیک کانادا، نیکوکار و کارآفرین و مدافع حقوق افراد دارای معلولیت

پس از اعطای مدرک دکترای افتخاری به ریک هنسن، او با حاضران این‌گونه سخن گفت: «وای، چه افتخار باورنکردنی‌ای! من خیلی خوشحالم که اینجا در دانشگاه واترلو هستم. آقای رئیس، هیئت‌رئیسه، هیئت‌علمی و کارکنان دانشگاه، خانواده و والدین و صدالبته فارغ‌التحصیلان عزیز، یک‌یک ما دور هم جمع شده‌ایم تا این نقطه‌عطف را با هم جشن بگیریم. همهٔ ما با هم هستیم؛ از تمام اقشار، از سرتاسر گیتی و همگی با علایق و ارزش‌های مشترک متحد شده‌ایم تا یک‌ لحظهٔ مهم موفقیت و کامیابی را در سفرهای شخصی‌مان جشن بگیریم؛ سفرهایی برای تعیین اهداف، تعقیب رؤیاها، یافتن هدف و معنا و نهایتاً تحقق‌بخشیدن به‌ آن‌ها. 

اینک من به گذشته نگاه می‌کنم و شگفت‌زده‌ام. من، اهل ویلیامز لِیک، شهری کوچک در بریتیش کلمبیا هستم. ۵۰ سال پیش که در کنار جاده دراز کشیده بودم، به جعبه‌ابزار فولادی تکیه داده بودم و کمرم بعد از تصادفی وحشت‌بار خرد شده بود؛ پاهایم را لمس می‌کردم اما فهمیدم که بی‌حس‌اند و تکان نمی‌خورند. آن لحظه چه کسی می‌توانست امروز را تصور کند؟ پاهایم فقط مثل ژله تکان می‌خوردند، و من غرق در ترس و درد بودم و به نظر می‌رسید که تمام امیدها و رؤیاهای من همراه با ستون‌فقراتم در هم شکسته است. یک بوم خالی از جنس ناامیدی برابرم بود. احتمالاً آماده بودم که مهم‌ترین چیزی را که همه‌مان داریم، از دست بدهم: امید را. مهم نیست که در طول فرازونشیب پیچیده و وحشتناک زمان، در اوج درد و رنج چه اتفاقی می‌افتد؛ باید صبور بود، چون خیلی چیزها که به نظر می‌رسد نمی‌توانیم کنترلشان کنیم، همان چیزهایی‌اند که ما را به ادامه‌دادن با گام‌های کوچک وامی‌دارد. چنین حرکتی نه با تأکید روی معلولیت و بن‌بست که با تمرکز بر توانایی است که ادامه می‌یابد، چون ما این فرصت را می‌یابیم که جای خود را پیدا کنیم تا به آن بومِ تیرهٔ جلوی چشممان سروشکلی بدهیم و از پسِ روزنه‌های نور و رنگ و بافت و امید و امکانات، دنیای جدیدی را ایجاد کنیم. 

هرگز رؤیاهای خود را رها نکنید؛ همه‌چیز ممکن است گزارش اختصاصی دکتر فرشید سادات‌شریفی از اعطای دکترای افتخاری دانشگاه واترلو به ریک هَنسِن، ورزشکار پرافتخار پارالمپیک کانادا، نیکوکار و کارآفرین و مدافع حقوق افراد دارای معلولیت

آنچه برای من رخ داد، تشخیص این واقعیت بود که من هنوز همان شخصِ پیشین بودم، ماجراجو، ورزشکار، شخصی که واقعاً می‌خواست به کاوش در زندگی در کامل‌ترین شکل خود ادامه دهد، اما نمی‌توانستم این کار را به‌تنهایی انجام دهم. قبل از فیزیوتراپم که بعدتر همسرم شد، فرد مؤثر دیگر معلم تربیت‌بدنی‌ام در دبیرستان بود. روزی او از من پرسید: «با زندگی‌ات چه می‌خواهی بکنی؟» (زیرا من برای خودم متأسف بودم) و من گفتم: «نمی‌دانم؛ من قبلاً ورزش را دوست داشتم… » او گفت: «خب ریک، هیچ‌جا در تعریف یک ورزشکار نمی‌گویند که باید از پاهای خود برای ورزشکار‌بودن استفاده کنی.» حق با او بود. ورزش پارالمپیک آنجا بود و منتظرم بود. من فقط نیاز داشتم که برخی از دام‌های ذهنی‌ام را رها کنم. همان‌ دام‌هایی که بزرگ‌ترین معلولیتِ درونیِ ما هستند. با به‌چالش‌کشیدن آن‌هاست که ذهن آزاد و رها می‌شود. پس برای من، ورزش شد همه‌چیز؛ به‌دور دنیا سفر کردم، نمایندهٔ کشورم بودم، در همه‌جا با افراد دارای معلولیت ملاقات کردم که در واقع با چالش‌های مشابه، مواجه بودند (نگرش خودشان، نگرش جامعه، موانع فیزیکی). 

با دوستانم روی سکو صعود می‌کردم و یک پیروزی بزرگ را جشن می‌گرفتیم، اما کم‌کم و حدود یک دهه بعد متوجه شدم که احساس می‌کنم کمبود ناشی از معلولیتم نیازی به درمان ندارد تا به‌عنوان یک انسان در تمام زندگی‌ام مملو از ظرفیت و شکوفایی باشم. و اینْ به‌خاطر افرادی بود که به من ایمان داشتند؛ به‌خاطر خانواده و حامیان و معلمانم. مثل سال‌های دانشگاهم که استادی به من و کلاسمان یادآوری کرد که اگر بر تعالی تمرکز کنید، قانون ۱۰ هزار ساعت کلید موفقیت است. 

اما در پسِ همهٔ این‌ها چیزی که به‌عنوان یک قهرمان پارالمپیک برای من تکان‌دهنده بود، بی‌عدالتیِ جهانی در حق معلولان بود. حقوق بشر برای افراد دارای معلولیت عملاً وجود نداشت. امروز دنیا تغییر کرده و در بسیاری اوقات مردم و نهادها به تحقق شرایط عادلانه‌تر کمک می‌کنند. از آن روز تا اینجا، ما خیلی پیش رفته‌ایم، ولی بااین‌حال هنوز راه زیادی در پیش داریم. 

و چه خوب که من اینجا با نسل بعدی و در جمع فارغ‌التحصیلانی هستم که به‌خوبی می‌دانند که می‌توانند تغییر ایجاد کنند. آن‌ها اینجا آماده‌اند تا به‌سمت جلو بتازند و بتوانند به رؤیاهای خود برسند. من از شما جوان‌ترها می‌خواهم که به من بپیوندید، زیرا نسل شما با این نگرش آشناست که معلولیت در واقع می‌تواند چیز مثبتیای باشد؛ زیرا اگر موانع برطرف شود، توانمندیِ همه امکان‌پذیر است. ما در کنار هم این امکان را داریم که جنبشی جهانی را رقم بزنیم. از جنبش و تحول در زندگی ۱٫۳ میلیارد نفر از مردم صحبت می‌کنم که امروز با معلولیت زندگی می‌کنند. این جامعه‌ای بسیار عظیم است؛ بزرگ‌ترین اقلیت جهان که در نهایت همهٔ افراد در مرحله‌ای از زندگی‌شان به آن خواهند پیوست.

ساختار اجتماعی ما و شمول و عدالت و اقتصاد ما و فرهنگمان به این حرکت بستگی دارد. این یک ضرورت برای آیندهٔ کانادا و جهان است؛ جهانی که ما می‌خواهیم دنیایی سالم و فراگیر باشد. 

همهٔ این‌ها امروزه در کشور ما ارزش محسوب می‌شود که باعث برانگیخته‌شدن حس افتخار در درون من می‌شود که اهل چنین کشوری باشم؛ سرزمینی که نقاط قوت زیادی دارد، اما هنوز در حال پیشرفت است و راه زیادی در پیش دارد که شما بخشی از آن هستید. 

از این لحظه لذت ببرید؛ این موفقیت را جشن بگیرید. به فارغ‌التحصیلان تبریک می‌گویم. به کار خود ادامه دهید و هرگز رؤیاهای خود را رها نکنید؛ همه‌چیز ممکن است.»

ارسال دیدگاه