مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
«تهران» نام یک مجموعهٔ تلویزیونی در ژانر ماجراجویی درام و جاسوسی ساخت اسرائیل است. تهیهکنندگان این سریال موشه زوندر و عمری شنهر، و کارگردان آن دانیل سیرکین است. این سریال دربارهٔ جنگ پنهان ایران و اسرائیل است که جرقههایی از جنگی تمامعیار را در خود دارد.
سریال «تهران» در دو فصل ساخته و به نمایش گذاشته شده است. نخستین فصل سریال در ۲۲ ژوئن ۲۰۲۰ در اسرائیل به نمایش درآمد و اپل تیوی پخش جهانی آن را به عهده گرفت. این سریال علاوه بر شبیهسازی شهر تهران از حضور بازیگرانی چون نیو سلطان، مناشه نوی، شان توب و نوید نگهبان در کنار چند بازیگر کمترشناختهشدهٔ ایرانی مانند شروین آلنبی، آرش مرندی و همچنین بازیگران ایرانیتبار اسرائیلی مانند لیراز چرخی بهره میبرد.
در فصل دوم این سریال گلن کلوز، بازیگر سرشناس آمریکایی و نامزد هشت جایزهٔ اسکار، در نقش «مرجان منتظمی» روانشناس بریتانیایی ساکن ایران و مأمور موساد، به بازیگران اضافه شد. او برای ایفای نقش در این سریال معلم خصوصی فارسی گرفت و در سن ۷۵ سالگی سه بار در هفته در کلاس مجازی آموزش زبان فارسی حاضر میشد. کلوز در مراسم افتتاحیهٔ فصل دوم این سریال در نیویورک در گفتوگو با خبرنگاران یادگیری زبان فارسی را بهدلیل ساختار متفاوت جملات «بسیار چالشبرانگیز» توصیف کرد.
موشه زوندر اعلام کرده بود که نخستین هدف او از ساخت این سریال، «مقابله با تصویر منفی از ایران بود و اینکه هدف اصلیاش نابودی اسرائیل است.»
سریال «تهران» در چهل و نهمین دورهٔ جوایز بینالمللی اِمی برندهٔ جایزهٔ بهترین سریال درام شد.
خلاصهٔ داستان
تامار رابینیان، یک افسر اطلاعاتی ایرانی-اسرائیلی است که در اسرائیل بزرگ شده و پس از خدمت در یگان ۸۲۰۰ سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل که یگان گردآوری مرکزی جامعهٔ اطلاعاتی و گاهی یگان ملی شنود الکترونیک اسرائیل نامیده میشود، به موساد پیوسته است. او مأموریت دارد از طریق قطع برق، پدافند یکی از رآکتورهای هستهای ایران را غیرفعال کند تا هواپیماهای جنگی اسرائیل بتوانند آن را بدون تلفات بمباران کنند و مانع از دستیابی ایران به بمب اتمی شوند. پس از ناکامی مأموریتش، رابینیان در سرزمین کودکیاش گیر میکند، جایی که او ریشههای محلی خود را کشف میکند و با گروهی از ایرانیان دوست میشود…
دربارهٔ سریال
سینما و صفحهٔ جادویی تلویزیون همواره نقش مهمی در بازیهای سیاسی ایفا کرده است. از بدو تولد این صنعت، کشورها برای پیشبرد اهداف خود، به تصویرسازی از دشمنان میپردازند. با همین هدف و نیت، تعداد کثیری فیلم و سریال از جنگ جهانی اول و دوم یا وقایع سیاسی دیگر حتی مربوط به قرنها پیش، ساخته شده است. سریال «تهران» نیز در این دسته جای میگیرد. اگرچه این سریال موفق به دریافت جایزهٔ امی شده است، ولی اشکالات ساختاری و فیلمنامهای آن خیلی زود توجه مخاطب ایرانی را جلب میکند. اما این روزها که جنگ پنهان بین جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل پس از چند دهه به جنگی رودررو بدل شده و شاخوشانهکشیدن آنها برای هم تیتر اول تمام خبرگزاریهای دنیا شده است، تماشای این سریال میتواند به درک دیدگاه بخشی از جامعهٔ اسرائیل از ایران و همچنین نسبت به سیاستهای کشور خودشان در قبال ایران کمک کند.
البته حتی از این منظر هم باید توجه داشت که سریال «تهران» پیش از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۴ حماس به اسرائیل و پاسخ نظامی گستردهٔ این کشور در حمله به نوار غزه و همچنین پرتاب دهها موشک و پهپاد از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اسرائیل ساخته شده است و از آن زمان تغییراتی بنیادین در دیدگاههای جامعهٔ اسرائیل رخ داده است که از آن بین میتوان به مواضع لیراز چرخی، خواننده و بازیگر ایرانیتبار اسرائیلی که در این فیلم نقش مأمور موساد را بازی میکند، اشاره کرد.
«تهران» موضوع جذابی دارد و بهواسطهٔ فضای جاسوسی و معمایی میتواند مخاطبان ایرانی بسیاری را جذب کند.
از نقاط قوت این سریال میتوان به بازی خوب شان توب، بازیگر ایرانی-آمریکایی در نقش فراز کمالی، از مسئولان ارشد وزارت اطلاعات، اشاره کرد که در سریال «میهن» و سریال ۲۴ نیز بازیهای خوبی از خود به نمایش گذاشت. هرچند انتخاب نام ایرانیِ فراز را برای یکی از مسئولان ردهبالای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که اغلب نامهای اسلامی دارند یا اگر هم نام واقعیشان نامی اسلامی نباشد از نام مستعار اسلامی استفاده میکنند، باید به حساب کماطلاعی فیلمنامهنویس گذاشت.
در سریال «تهران» از سه زبان عبری، انگلیسی و فارسی استفاده شده است و برخی از بازیگران آن بهاقتضای نقشی که دارند، به هر سه زبان صحبت میکنند. گرچه این سریال در پرداخت ضعف دارد، ولی هدف از ساخت آن قابلتأمل است و باید همهجانبه به آن نگریست و خط تأثیرات آن را در نظر گرفت.
فصل اول سریال «تهران» داستان یک زن اسرائیلی بهعنوان یکی از اعضای موساد است که طی یک سانحهٔ ساختگی هواپیمایی وارد ایران میشود و قصد دارد در سیستمهای برقی بهگونهای اختلال ایجاد کند که زمانیکه جنگندههای اسرائیل میخواهند تأسیسات اتمی را بمباران کنند، رادارها از کار بیفتند. در ادامه، نیروهای اطلاعاتی ایران از این قضیه مطلع میشوند و بقیهٔ ماجرا رقم میخورد. سریال در فصل دوم، از نظر تکنیکی سعی در بهبود ساخت خود کرده و حتی از گلن کلوز، هنرپیشهٔ کهنهکار هالیوود، هم بهره میگیرد. اما همچنان ضعف ساختاری در این مجموعه مشهود است. در نقطهٔ مقابل، تصویری که از موساد میبینم، سازمانی هدفمحور و بیرحم است که موجب مرگ پسر بیگناه سردار محمدی و قتل میلاد کاهانی، معشوق تامار که خدمات فراوانی هم به موساد کرده، میشود و حتی میکوشد تامار را هم بهخاطر خودسری از میان بردارد.
اما مشکلات اساسی در این سریال، باورپذیری آن بهویژه برای مخاطب ایرانی را تحت تأثیر قرار داده است. بهعنوان مثال شخصیت «مرجان منتظمی»، روانشناس بریتانیایی در فیلم، است که نقش او را گلن کلوز، بازیگر کهنهکار هالیوود، بازی میکند. برای کسی که پس از انقلاب در ایران زندگی کرده باشد، اینکه فردی دوتابعیتی که فارسی را هم روان صحبت نمیکند، روانشناس مورد اعتماد وزارت اطلاعات باشد و مأموران ردهبالای این سازمان برای مشاورهٔ روانشناسی که میتواند به افشای مأموریتهایشان بینجامد نزد او بروند، بسیار غیرقابلباور است. همچنین پوشش ناهید، همسر فراز، و حجاب نصفهونیمهٔ او که همسر یکی از مسئولان ارشد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است، از دیگر نکات باورناپذیر این سریال است. چرا که تظاهر به حفظ شعائر اسلامی در وزارت اطلاعات و اعضای خانوادهٔ پرسنل آن شهرهٔ خاص و عام است. کسی که در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی زیسته باشد، میداند که گزارش کمحجابی اعضای خانوادهٔ مدیران و مسئولان ارشد ادارات دولتی دیگر و نه حتی وزارت اطلاعات، میتواند منجر به توبیخ یا حتی ازدستدادن موقعیت شغلی فردی شود که خانوادهاش از «استانداردهای پوشش» جمهوری اسلامی تخطی کردهاند.
آنطور که در این سریال میبینیم، سازندگان آشنایی درستی دربارهٔ سیستم اداری ایران نیز ندارند؛ روزنامههایی که در فیلم نشان داده میشود، بسیار ابتداییاند و در تلویزیون، افرادی که عفو رهبری خوردهاند نامهایشان اعلام میشود، در حالیکه در واقعیت چنین نیست و البته موارد از این دست در این سریال کم نیستند.
فصل دوم سریال تهران با فاصلهٔ حدود دو سال پس از فصل اول به نمایش درآمد. در فصل دوم، به مسائلی مثل آقازادهها، زندگی اشرافی در لواسان، زندگی و کسبوکار فرزندان مسئولان در خارج از کشور، رویکرد جوانان طبقهٔ متوسط به مواد مخدر و امثال اینها پرداخته شده است.
انتخاب موسیقی هم از دیگر نکات بحثبرانگیز این سریال است، جایی که موسیقی آغازین بهجای داشتن تم ایرانی، از تم عربی بهره برده است.
با تمام ضعفهایش، در حال و هوای این روزها تماشای «تهران» خالی از لطف نیست و قطعاً میشود از میان ضعفهای پرشمار آن نکاتی را پیدا کرد که به آن ارزش تماشا بدهد.
سریال تهران هنوز به کتابخانههای مترو ونکوور راه پیدا نکرده، ولی میتوان آن را روی سرویس پخش فیلم اپل تیویپلاس تماشا کرد. اگر هنوز اشتراک این سرویس را ندارید، میتوانید از اشتراک آزمایشی این سرویس بهره ببرید و دو فصل سریال تهران را با این اشتراک آزمایشی بهرایگان تماشا کنید.