علیرضا فدایی – ونکوور
وقتی در دههٔ هفتاد میلادی تیم فوتبال ایران در آسیا یکهتازی میکرد، شاید کمتر کسی فکر میکرد سه دوره قهرمانی پیاپی در جام ملتهای آسیا هیچوقت دیگر تکرار نشود.
جام ملتهای آسیا امسال در کشور قطر برگزار شد. قطری که با هزار حرف و حدیث میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ را برگزار کرده بود. وقتی تعداد تیمهای یک تورنمنت قدیمی زیاد میشود، اولین برداشت پایینآمدن سطح مسابقات است. این برداشت حتی در جام جهانی و مسابقات جام ملتهای اروپا هم وجود داشته است.
گویا فوتبال در قارهٔ کهن هم در حال پیشرفت است و تعداد مدعیان دارد افزایش مییابد. اگر پیش از انقلاب حریف ایران کرهٔ جنوبی بود، در چهار دههٔ اخیر شاهد رشد عظیم تیمهای عربی بودیم.
تیم کویت در اواخر دههٔ هفتاد و اوایل دههٔ هشتاد تبدیل به قدرتی شد که البته نتوانست در درازمدت مدعی باقی بماند. عربستان چند دوره قهرمان شد و به جام جهانی راه یافت و امارات هم کموبیش درخششهایی داشته است.
با آغاز دههٔ نود میلادی ژاپن هم با برنامهریزی و سرمایهگذاری و راهاندازی مسابقات حرفهای وارد میدان شد. امارات هم البته با حضور در جام جهانی ۱۹۹۰ قدمی بلند برداشت.
با آغاز قرن بیست و یکم چین هم سرمایهگذاریهایی کرد و سعی کرد وارد دایرهٔ قدرت شود. در همهٔ این سالها تیم عراق هم بهعنوان حریف قدر و بعضاً گربهٔ سیاه تیم ایران مطرح بوده است.
اما به جام ملتهای آسیا در قطر بپردازیم که بیشک خالی از شگفتی نبود. درحالیکه مثل همهٔ قارههای دیگر چند قدرت بزرگتر و سنتی وجود دارند، کشورهای کمافتخار ثابت کردند که دیگر حریف ساده و ازپیشباخته با تعداد گل فراوان نخواهند بود.
فلسطین، اندونزی، تاجیکستان و تایلند تیمهایی بودند که شاید کمتر کسی امیدی به صعودشان به مرحلهٔ بعد داشت. در این بین تاجیکستان واقعاً گل کاشت و در اولین حضور خود در جام به مرحلهٔ یکچهارم نهایی رسید و با وجود شکست مثل قهرمان به کشور خود بازگشت.
بازندههای بزرگ هم بیشک چین و شاید هند بودند. چین که پرجمعیتترین کشور دنیاست و سابقهٔ یک دوره حضور در جام جهانی و رسیدن به نیمهنهایی جام ملتهای آسیا را دارد، در همان دور اول حذف شد. هند هم که طبق انتظار هیچ شگفتیای نیافرید. گویا کریکت و هاکی روی چمن ورزشهای بسیار مهمتر و محبوبتری برای هندیها هستند و آنها هیچوقت تلاشی برای قدعلمکردن در فوتبال نکردهاند.
و اما تیم ایران در حالی در مسابقات حضور یافت که نظرات متفاوتی در مورد پیشبینی عملکرد آن وجود داشت. بسیاری این تیم را پایان یک نسل طلایی میدانستند و در عین حال در مقابل کرهٔ جنوبی و ژاپن شانس چندانی برایش قائل نبودند.
نتایج پرتلاطم تیم هم مزید بر علت شد. پیروزی بسیار کمرنگ در مقابل هنگ کنگ که ممکن بود با چند اشتباه به فاجعهٔ تاریخی تبدیل شود، انتقادات بسیاری را برانگیخت. یک بازی خوب و پیروزی در مقابل امارات و یک بازی انتقادبرانگیز دیگر در مقابل سوریه، ایران را مقابل ژاپن قرار داد.
ژاپن با درخشش در جام جهانی ۲۰۲۲ و شکست تیمهایی مثل اسپانیا و آلمان و درخشش در بازیهای دوستانه از شانسهای مسلم این جام بود. حتی کارشناسان صدا و سیما و ملیپوشان سابق هم شانسی برای ایران قائل نبودند و خیلی نگران بودند که یک شکست تلخ رقم بخورد. ۱۲۰ دقیقه بازی در مقابل سوریه، میانگین بالای سن بازیکنان و استراحت ناکافی هم علیه تیم ایران بود.
اما تیم ایران شگفتیساز شد و با یک بازی عالی مخصوصاً در نیمهٔ دوم، ژاپن را شکست داد. بهقول برخی این بازی فرای فوتبال قارهٔ آسیا بود.
اما متأسفانه تلاطم عملکرد تیم ایران ادامه یافت و ایران بازی نیمهنهایی را به قطر واگذار کرد. از آنسو تیم اردن، بزرگترین شگفتیساز جام، برای اولینبار و با شکست کرهٔ جنوبی به فینال رسید.
در نهایت قطر با شکست اردن برای دومین بار پیاپی قهرمان آسیا شد. اتفاقی که تا ده سال پیش در مخیلهٔ هیچکس نمیگنجید.
در عین حال که بسیاری از نرسیدن ایران به قهرمانی ناراحت شدند، شاید میبایست سؤال کرد که چرا تیم ایران باید قهرمان شود؟!
در فوتبال هم مثل همهچیز دیگر در این دنیا، داشتم داشتم حساب نیست و دارم دارم حساب است. حتی اگر ایران قهرمان هم میشد، هیچچیز در فوتبال ایران تغییر نمیکرد. فوتبال ایران هنوز مشکلات اساسی در ساختار، مدیریت و امکانات دارد. نگاهی به روند رشد سیاسی و اقتصادی کشورهای همسایه بهخوبی نشان میدهد که سرمایهگذاری هنگفتی در عرصههای مختلف ازجمله ورزش در این کشورها انجام شده است. کشور عربستان بزرگترین ستارههای جهان را برای بازی در لیگ حرفهای این کشور جذب میکند. کشورهای عربی همچنین میزبانی بزرگترین رویدادهای فوتبال و سایر ورزشها را به دست میآورند. این در حالی است که ایران از بازسازی ورزشگاه کهنهٔ آزادی هم ناتوان است.
در کنار عربستان، کره و ژاپن، حالا استرالیا هم چند سالی است به رقابتهای آسیا پیوسته است. کشوری که از دیرباز بسیاری بازیکنانش در لیگهای اروپایی و خصوصاً انگلستان بازی میکنند. حالا دیگر از قطر نمیتوان گذشت. اگر این قهرمانی را به حساب میزبانی بگذاریم، پس قهرمانی دورهٔ قبل را چطور توجیه کنیم؟ باید بپذیریم کشور کوچکی که سه میلیون جمعیت هم ندارد، به جمع مدعیان پیوسته است. اردن و عراق و ازبکستان را هم بههیچ عنوان دست کم نگیریم.
بپذیریم که تیم ایران بهخاطر غیرت، تعصب و دعای خیر مردم در مقابل ژاپن برنده نشد و بهخاطر نبودِ آن هم در مقابل قطر بازنده نشد. تیم ایران هر موفقیتی داشته، مدیون درخشش بازیکنان پراستعداد و زحمت مربیانش بوده است. در عین حال که حوادثی مثل شکست کرهٔ جنوبی در مقابل اردن جزئی از جذابیت فوتبال است، همه آن را اتفاقی نادر میدانند. چرا که تداوم درخشش کرهٔ جنوبی از دیرباز بر کسی پوشیده نیست.
بهنظر من دو بار راهیابی پیاپی ایران به نیمهنهایی جام ملتهای آسیا با اینهمه کمبود در ابعاد مختلف فوتبال ما، خود شاهکار تلقی میشود.
دو سال به جام جهانی ۲۰۲۶ باقی مانده است و در این بین باید دید چه تحولی در تیم ملی ایران میتوان ایجاد کرد. اگر نه با وجود افزایش سهمیهٔ تیمهای آسیایی، مسیر دشواری برای تیم ایران در راه خواهد بود.