پایهگذار ساعت استاندارد جهانی امروزی بر اساس نصفالنهار مبدأ در گرینویچ
ویرایش و بازنویسی: مسعود سخاییپور، LJI Reporter – ونکوور
سال ۱۸۷۶ در ایرلند بود که اشتباهی در جدول زمانی باعث شد سندفورد فلمینگ قطار خود را از دست بدهد. در طول تاریخ، مناطق مختلف از زمان خورشیدی برای تنظیم ساعت خود استفاده میکردند. این شیوه بهاندازهٔ کافی خوب کار میکرد تا اینکه قطارها آمدند و نیاز به زمان استاندارد ایجاد شد.
فلمینگ، مخترع و مهندس کانادایی متولد اسکاتلند، بهدنبال از دستدادن قطارش، در نشست مؤسسهٔ سلطنتی کانادایی علم در ۸ فوریهٔ ۱۸۷۹، زمان استاندارد جهانی را پیشنهاد کرد. او از تقسیم جهان به ۲۴ منطقهٔ زمانی دفاع کرد که از گرینویچ در بریتانیا شروع میشد؛ نصفالنهارهایی با فواصل ۱۵ درجهای از هم. پیشنهاد او به برگزاری نخستین کنفرانس بینالمللی نصفالنهار در سال ۱۸۸۴ منجر شد؛ کنفرانسی که ۲۵ کشور در آن شرکت کردند.
فلمینگ همچنین برای کمک به ساخت راهآهن بینقارهای، خدمت بهعنوان مهندس ارشد راهآهن پاسیفیک کانادا و طراحی نخستین تمبر پستی کانادا شناخته شده است. در این مطلب بهمناسبت زادروز او نگاهی خواهیم داشت به زندگی پربار این دانشمند اسکاتلندی-کانادایی.
سِر سندفورد فلمینگ (Sir Sandford Fleming)، مخترع و مهندس اسکاتلندی-کانادایی، در ۷ ژانویهٔ ۱۸۲۷ در کرکودی اسکاتلند چشم به جهان گشود. والدین وی اندرو و الیزابت فلمینگ نام داشتند. سندفورد در ۱۴ سالگی بهعنوان کارآموز نقشهبرداری مشغول به کار شد و در سال ۱۸۴۵ زمانی که ۱۸ سال داشت بههمراه دیوید، برادر بزرگترش، به کانادا مهاجرت کرد. آنها پس از دو سال سکونت در شهرهای مختلف کانادا، سرانجام در سال ۱۸۴۷ در پیتربورو به خویشاوندان خود ملحق شدند و در آنجا سکونت گزیدند. فلمینگ توانست در سال ۱۸۴۹ واجد شرایط کار در حرفهٔ نقشهبرداری در این کشور شود. وی در همان سال مؤسسهٔ سلطنتی کانادایی علم را بهکمک چند تن از دوستان خود تأسیس کرد که بهصورت رسمی در نوامبر سال ۱۸۵۱ به ثبت رسید. این مؤسسه در ابتدا بهعنوان مکانی حرفهای برای نقشهبرداران و مهندسان تأسیس شد، اما با گذر زمان به انجمن علمی گستردهتری تبدیل شد. او همچنین در آن سال، اولین تمبر پستی استان کانادا (انتاریو و کبک امروزی) را طراحی کرد.
طی سالهای بعد، وی عموماً بهعنوان نقشهبردار برای راهآهن «گرند ترانک» مشغول به فعالیت بود. سرانجام در سال ۱۸۵۵، فلمینگ به مقام مهندس ارشد راهآهن شمالی کانادا منصوب شد.
فلمینگ از بدو ورودش به پیتربورو با خانوادهای بهنام هالز ارتباط نزدیکی برقرار کرده و مجذوب «آن جین» دختر جوان خانواده شده بود، اما ابراز عشق وی ۱۰ سال بعد در یک حادثهٔ سورتمهسواری صورت گرفت. سال بعد از آن حادثه، این دو در ژانویهٔ ۱۸۵۵ با هم پیوند زناشویی بستند و صاحب ۹ فرزند شدند. فلمینگ بسیار خانوادهدوست بود و به همسر و فرزندان خود عشق میورزید. پسر ارشد آنها بهنام فرانک اندرو در اکتشاف بزرگ نواحی غربی در سال ۱۸۷۲ پدر خود را همراهی کرد. فلمینگ در گردان دهم تفنگداران داوطلب کانادا خدمت کرد، در ژانویهٔ ۱۸۶۲ به درجهٔ سرگردی رسید و در سال ۱۸۶۵ از نیروهای شبهنظامی بازنشسته شد. فلمینگ در سال ۱۸۸۸ همسر خود را از دست داد.
در سال ۱۸۶۳، فلمینگ بهعنوان نقشهبردار ارشد دولت در ساخت راهآهن مسیر تورو به پیکتو در منطقهٔ نوا اسکوشیا مشغول شد. طیِ ساخت این پروژه، فلمینگ پیمانکارانی را که قیمت پیشنهادی بالایی داشتند، نمیپذیرفت و بدین ترتیب از وی خواسته شد که مبلغ پیشنهادی را خود تعیین کند. پنج سال بعد پروژه در حالی به اتمام رسید که وی هم برای خود سود خوبی بهدست آورده بود و هم در هزینههای دولتی صرفهجویی کرده بود.
در سال ۱۸۶۲، او طرحی برای ساخت راهآهن بینقارهای برای اتصال اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام پیش روی دولت قرار داد. در بخش اول این پروژه، راهآهن بین هالیفاکس و کبک باید ساخته میشد که پیشنیاز پیوستن نیوبرانزویک و نوا اسکوشیا به دولت فدرال کانادا بود، زیرا بهدلیل جنگ داخلیِ آمریکا سفر در این مسیر خطرات زیادی را بههمراه داشت. در سال ۱۸۶۷، او تحت عنوان مهندس ارشد راهآهن بیناستانی کانادا در یک پروژهٔ فدرال مشغول به فعالیت شد و تا سال ۱۸۷۶ در این پست باقی ماند. در آن زمان، پافشاری فلمینگ برای ساخت پلهایی از جنس سنگ و آهن بهجای چوب بحثبرانگیز بود، اما سرانجام بهدلیل مقاومتِ این پلها در مقابل آتش، مورد تأیید همگان قرار گرفت.
در سال ۱۸۷۱، در پی استراتژی اتصال شهرها از طریق راهآهن، استان بریتیش کلمبیا به سایر نقاط کشور پیوست و مقام مهندس ارشد در پروژهٔ ساخت راهآهن اقیانوس آرام کانادا به سندفورد فلمینگ پیشنهاد شد. اگرچه فلمینگ بهدلیل حجم بالای کار در مورد پذیرش آن تردید داشت، اما نهایتاً در سال ۱۸۷۲ با گروهی کوچک برای بررسی و نقشهبرداری از مسیر، از طریق کوههای راکی بهسوی گذرگاه یلواستون راهی شد. یکی از همراهانش، جورج مونرو گرانت در مورد این سفر اکتشافی کتابی گزارشی تهیه کرد که بهترین فروش سال را از آن خود کرد. تا سال ۱۸۸۰ نزدیک به ۶۰۰ مایل از پروژه تکمیل شده بود که تغییر دولت باعث شد شرکتی خصوصی کل پروژه را تصاحب کند و سِر چارلز توپر جایگزین فلمینگ شد. دستمزد ۳۰٬۰۰۰ دلاری به وی پرداخت شد، اما این واقعه سختترین ضربهٔ زندگی حرفهای فلمینگ بود. بههر صورت وی در سال ۱۸۸۴ مدیر راهآهن اقیانوس آرام کانادا شد و در مراسم تکمیل پروژه نیز حضور داشت.
همانگونه که اشاره شد، فلمینگ در سال ۱۸۷۶ بهدلیل اشتباه چاپی، زمان حرکت قطار و درج بعدازظهر بهجای صبح، قطارش را از دست داد. پس از آن، وی طرح ساعتی «۲۴ ساعته» را برای کل دنیا پیشنهاد کرد که در آن بهجای نصفالنهارهای جغرافیایی، نقطه شروعی بهعنوان مرکز زمین در نظر گرفته شده بود.
در ۸ فوریه ۱۸۷۹، در جلسهٔ مؤسسهٔ سلطنتی کانادا در تورنتو، فلمینگ گرینویچ لندن (۱۸۰ درجهٔ کنونی) را بهعنوان نصفالنهار مبدأ پیشنهاد کرد. او عنوان کرد که زمان استاندارد را میتوان بهوقت محلی تعیین کرد که زیرمجموعهٔ ساعت جهانی بهنام زمان کیهانی باشد. فلمینگ پیشنهاد خود را در کنفرانسهای بزرگ بینالمللی ازجمله کنفرانس بینالمللی نصفالنهار در سال ۱۸۸۴ مطرح کرد. این کنفرانس نسخهٔ متفاوتی از ساعت جهانی را پذیرفت اما حاضر به قبول مناطق زمانی مطرحشده از سوی فلمینگ نشد. با این وجود، تا سال ۱۹۲۹ تمام کشورهای بزرگ دنیا مناطق زمانی پیشنهادی وی را پذیرفتند.
هنگامیکه خصوصیسازی راهآهن منجر به برکناری فلمینگ از همکاری با پروژههای دولتی شد، وی خود را از دنیای نقشهبرداری بازنشسته کرد و به مقام ریاست دانشگاه کوئینز در کینگستون انتاریو منصوب شد و ۳۵ سال باقیمانده از عمر خود را در این سمت ماند. وی مدیریت پروژهٔ ساخت کابل زیردریایی تلگراف برای اتصال تمامی پادشاهی بریتانیا بهنام خطوط قرمز را عهدهدار شد که در سال ۱۹۰۲ تکمیل یافت.
فلمینگ طیِ زندگی خود سرمایهگذاریهایی را نیز انجام میداد، ازجمله او از سال ۱۸۸۲ یکی از مالکان مؤسس کارخانهٔ تولید پنبهٔ نوا اسکوشیا بود. در سال ۱۸۸۰ او بهعنوان معاون رئيس انجمن صنعت باغبانی اتاوا خدمت کرد. سندفورد به تأسیس شرکت زغال سنگ و سیمان کانادا کمک کرد و همچنین عضو انجمن بریتانیای شمالی (اسکاتلند) در کانادا بود. دستاوردهای او بهخوبی در سراسر جهان شناخته شده بود و در سال ۱۸۹۷ از سوی ملکه ویکتوریا عنوان شوالیه به وی اعطا شد.
در سال ۱۹۱۰ شرکت زغال سنگ و سیمان کانادا با فرافکنیِ سهامدارانی تحتعنوان شرکت سیمان کانادا و در فرایندی خصومتآمیز به تصاحب آنها درآمد، که بهگفتهٔ برخی، این امر منجر به افسردگی روحی فلمینگ شد و ظرف مدت کوتاهی مرگ وی را رقم زد. سندفورد فلمینگ در ۲۲ ژوئیه ۱۹۱۵ در سن ۸۸ سالگی در هلیفکس، نوا اسکوشیا درگذشت و در گورستان بیچوود در اتاوا به خاک سپرده شد.
شهر فلمینگ در ساسکاچوان بهاحترام سندفورد فلمینگ در سال ۱۸۸۲ نامگذاری شد. همچنین دپارتمان مهندسی برق در دانشگاه کوئینز در سال ۱۹۰۱ به افتخار وی نامگذاری شد. در سال ۱۹۵۰، بهپیشنهاد هیئتمدیرهٔ مناطق و بناهای تاریخی کانادا، سندفورد فلمینگ بهعنوان شخصیت ملی تاریخی انتخاب شد. در سال ۱۹۶۷ نیز دانشکدهٔ فناوری و هنرهای کابردی فلمینگ در پیتربورو بهیاد وی تأسیس شد و ساختمان اصلی دانشکدهٔ مهندسی و علمی-کاربردی دانشگاه تورنتو و آکادمی فلمینگ بهافتخار وی نامگذاری شدند. چند مکان ازجمله یک دبستان، یک قلهٔ کوه و جزیرهای در بارکلی سوند بهیاد وی نامگذاری شدهاند. دو تمبر پستی نیز برای بزرگداشت نام فلمینگ چاپ شده است.
در سال ۲۰۱۷ شرکت گوگل دودلی* بهمناست ۱۹۰مین زادروز او طراحی و منتشر کرد.
منبع ویکیپدیا
*گوگل دودل (بهانگلیسی: Google Doodle) تغییر موقتی از لوگوی اصلی گوگل در صفحهٔ اصلیاش است که در مناسبتهای خاص مانند تولد اشخاص مهم، سال نو، تعطیلات ویژه بهجای لوگوی اصلی بهکار میرود.