تالین ساهاکیان – آلمان
آمار دقیقی از تعداد ماهیهای کشتهشده برای غذای انسانها وجود ندارد چون در صنعت صید یا پرورش ماهی فقط وزن اندازهگیری میشود ولی تعداد سالانهٔ ماهیهای صیدشده توسط انسان بین ۹۷۰ تا ۲٬۷۰۰ [منبع] میلیارد و تعداد ماهیهای کشتهشده در پرورشگاههای ماهی بین ۷۸ تا ۱۷۱ میلیارد برآورد میشود. [منبع]
مرگ ماهیها، چه در دریاها و چه در پرورشگاههای ماهی مرگی شکنجهآمیز و دردآور است: خفهشدن، منفجرشدن آبششها، پارهشدن شکم در حالت زنده، زندهبهگورشدن در یخ و روشهای پردرد دیگر، ولی کمتر کسی به رنج ماهیها اهمیت میدهد. از نظر بیشتر مردم ماهیها چیزی جز پروتئین شناور در آب نیستند! وقتی از حقوق حیوانات سخن به میان میآید، افکارِ بیشتر ما فقط به سمت حیواناتی میرود که با ما در هوایی که تنفس میکنیم و زمینی که بر روی آن میایستیم، شریکاند. دنیای ماهیها و دیگر حیوانات آبزی برای ما ناشناخته است. آنها برای ما موجوداتی با نگاه خیره و بهظاهر خالی از احساساتاند. این در حالی است که ماهیها مانند پستانداران و پرندگان، موجوداتی پیچیده با قابلیتهای بسیار، از جمله قابلیت درک رنج و خوشیاند.
در این مقاله به چند نمونه از قابلیتهای ماهیها اشاره میکنیم:
آیا ماهیها درد میکشند؟
متأسفانه سالها تصور میشد که ماهیها درد نمیکشند یا بسیاری دوست داشتند اینگونه فکر کنند. این در حالی است که ماهیها دارای مغز و سلسلهاعصاب مرکزیاند و گیرندههای درد دارند. در واقع، مسیر حس درد ماهیها از گیرندههای حسی تا مغز بسیار به مسیر درد ما شبیه است. آزمایشات مختلف روی ماهی قرمز، ماهی آزاد، ماهی قزلآلای خالدار، گورخرماهی و سوفماهیان ثابت کرده است که این ماهیها درد میکشند و این درد، دردی لحظهای و رفلکسی نیست بلکه میتواند دردی مزمن باشد، دردی که ماهی از آن آگاه است. همچنین، آزمایشات نشان دادهاند سیستم عصبی ماهیها نیز برای کاهش درد، پیامرسانهای عصبی مانند اندورفین ترشح میکند و استفاده از مسکّنها سبب کاهش درد در ماهیها میشود. [منبع]
استفاده از ابزار
«استفاده از ابزار»، قابلیتی است که به موجودات بسیار باهوش نسبت داده میشود. قبلاً چنین تصور میشد که فقط انسانها این قابلیت را دارند که از ابزارها برای رسیدن به هدفی مشخص استفاده کنند، ولی حالا کاملاً معلوم شده است که حیواناتِ بسیاری این قابلیت را دارند و ماهیها هم استثنا نیستند. برای نمونه، ماهی سیکلید وقتی احساس خطر میکند، از برگها برای انتقال تخمهای خود به جایی دیگر استفاده میکند. [منبع]
خودآگاهی
خودآگاهی، ویژگی خاص حیواناتی است که قابلیت شناختی و اجتماعی بالا دارند. ما میدانیم که دلفینها، فیلها، شامپانزهها و زاغها از وجود خود آگاهاند و این را بهوضوح در برخورد با آینه نشان میدهند. آنها میدانند تصویری که در آینه میبینند تصویر خودشان است و نه حیوانی دیگر از گونهٔ خودشان. تست آینه روی دو سفرهماهی در باهاما نشان داد که آنها نیز از وجود خود آگاهاند. آنها بهمحض دیدن تصویر خود در آینه شروع به حرکات عجیب و شکلکمانند کردند و از دهان خود حباب خارج کردند تا مطمئن شوند این تصویر خودشان است.[منبع]
آموزشپذیری از اجتماع
ماهیها این قابلیت را دارند که از همنوعان خود بیاموزند و آموختههای خود را به نسلهای بعد منتقل کنند. به این ترتیب آنها فرهنگ و سنّتهای خودشان را به وجود میآورند. برای نمونه، در آزمایشی که روی ماهیهای «گوپی» انجام شد، تعدادی ماهی تازهوارد را برای سه روز در کنار تعدادی ماهی که مسیر غذا به آنها آموزش داده شده بود قرار دادند و در طول سه روز تمام ماهیهای آموزشدیده را خارج کردند. با اینحال ماهیهای آموزشندیده مسیر غذا را در همان مدت کوتاه از ماهیهای آموزشدیده یاد گرفته بودند. [منبع] همچنین، اعضای جوانِ نوعی از خورشیدماهیان به هیچ غذای جدیدی لب نمیزنند مگر آنکه ببینند بزرگترهایشان آنها را میخورند.
همکاری در شکار
برخی از حیوانات بهصورت دستهجمعی شکار میکنند. ماهیها نه تنها این قابلیت را دارند که با همنوعان خود همکاری کنند، بلکه برخی از گونهها حتی با گونههای دیگر نیز همکاری میکنند. برای نمونه، ماهی هامور و مارماهی رنگین در شکار با هم همکاری میکنند. بسیار پیش میآید که ماهی هامور یک ماهی را دنبال میکند ولی ماهی مورد نظر به پناهگاهی پناه میبرد، پناهگاهی که برای هامور چاق خیلی تنگ است. در این حالت، هامور به جلوی پناهگاه روزانهٔ مارماهی که فقط در شبها فعال است میرود و با حرکات شدید بدن خود به او خبر میدهد که وقت شکار است. مارماهی هامور را دنبال میکند. هامور او را به پناهگاه شکار پنهانشده میبرد. مارماهی که بسیار لاغرتر از هامور است، وارد پناهگاه میشود و ماهی مورد نظر را بهطرف بیرون میراند. هامور که در بیرون منتظر است، ماهی را شکار میکند و هر دو با هم شکار را میخورند. به این ترتیب، هم هامور و هم مارماهی موفقیت بیشتری در شکار دارند.
ماهیها، حیوانات خوشحافظه!
قبلاً چنین تصور میشد که ماهیها حافظۀ بسیار کوتاهی دارند و برخی میگفتند ماهیهای قرمز حافظهای ۳ ثانیهای دارند!
همکاری بین ماهی هامور و مارماهی یکی از نمونههایی است که نشان میدهد ماهیها حافظهٔ محیطی قوی و طولانی دارند. اولاً ماهی هامور باید جای شکار خود را بهخاطر بسپارد تا بتواند همراه مارماهی به آنجا بازگردد. دوم آنکه، او باید جای پناهگاه مارماهی را به خاطر سپرده باشد تا بتواند به سراغ او برود. او سراغ هر حیوانی نمیرود و سراغ هر مارماهیای هم نمیرود. او مارماهیای را که قبلاً با او شکار کرده است به یک مارماهی غریبه ترجیح میدهد.
برای نمونهای دیگر، گاوماهیان را در نظر بگیرید: این ماهیها هنگام خطر از حوضچهای صخرهای به حوضچهٔ صخرهای دیگری میپرند. پریدن در جهت یا زاویهٔ اشتباه برای آنها حکم افتادن بر روی صخره و مرگ را دارد. با وجود آنکه آنها امکان دیدن حوضچههای دیگر را ندارند، بهجز موارد استثنائی همیشه در جهت و زاویهٔ درست میپرند و در آب فرود میآیند. آنها از کجا میدانند کجا باید بپرند؟ آزمایشات نشان دادهاند که وقتی سطح آب بالاست و این ماهیها امکان شناکردن در حوضچههای اطراف را دارند، به بررسی موقعیت این حوضچهها میپردازند، نقشهٔ منطقه را برای مدت ۴۰ روز به خاطر میسپارند و در هنگام خطر از این اطلاعات استفاده میکنند. [منبع]
دکتر فیل جی (Phil Gee)، روانشناس، میگوید: «ماهیهای قرمز قادرند همهچیز را حداقل بهمدت سه ماه به ذهن بسپارند.»
در آزمایشی برای اندازهگیری مدت بهذهنسپردن آموختهها در ماهیها، ماهیهای رنگینکمانی قرمز خالخالی استرالیایی که برای فرار از توری مخزنشان آموزش دیده بودند، ۱۱ ماه بعد نحوۀ فرار از تور را بهخاطر آوردند و آن را تکرار کردند. با توجه به نسبت طول عمر ماهیها به طول عمر ما، این معادل آن است که یک انسان درسی را که ۴۰ سال پیش یاد گرفته است به یاد آورد. [منبع]
همچنین، مطالعۀ انجامشده در مؤسسۀ دامپزشکی استرالیا نهتنها ادعای حافظۀ ۳ ثانیهای ماهیهای قرمز را رد کرد، بلکه ثابت کرد که ماهیهای قرمز حافظهای عالی دارند و میتوانند مسائل را حل کنند.
حافظۀ بلندمدت ماهیها به آنها کمک میکند که روابط اجتماعی پیچیدهای تشکیل دهند. حافظۀ مکانی آنها (بهذهنسپردن محل قرارگرفتن چیزها) از هر نظر شبیه مهرهداران است و آنها را قادر میسازد نقشههای شناختی ایجاد کنند که در مسیریابی به آنها کمک میکند. آنها برای این کار از نشانههایی مثل نور قطبی، صداها، بوها و علائم مشخصۀ بصری استفاده میکنند.
دکتر ترزا بارت (Theresa Burt) میگوید: «ما حالا میدانیم که ماهیها قدرت فراوانی برای یادگیری و بهذهنسپردن دارند و دارای مجموعهای از مهارتهای شناختیاند که میتواند بسیاری از مردم را شگفتزده کند.» [منبع]
چند نمونهٔ جالب از هوش و قابلیت ماهیها
ماهیها میتوانند زمان روز را تشخیص دهند.
دکتر فیل جی میگوید که ماهیها میتوانند زمان روز را به ما بگویند. او چند ماهی را آموزش داده بود تا برای دریافت غذا اهرمی را در ساعات خاص روز فشار دهند. این اهرم فقط در ساعت خاصی از روز فعال بود. [منبع]
ماهیهای نظافتچی و مشتریمدار!
ماهیهای نظافتچی، ماهیهاییاند که پوست مرده و انگلهای پوستی ماهیهای دیگر را میخورند. در سالهای گذشته استفاده از این ماهیها در سالنهای زیبایی هم باب شده است به این ترتیب که مشتریان پاهای خود را داخل ظرف یا حوضی که ماهیهای نظافتچی در آن شنا میکنند میگذارند و ماهیها پاهای آنها را تمیز میکنند ولی «مشتریان» طبیعیِ این ماهیها، ماهیها هستند.
در محیطهای طبیعی، یک ماهی نظافتچی ممکن است در روز به صدها «مشتری» سرویس بدهد. مشاهدات نشان دادهاند ماهیها قبل از آنکه نوبت نظافت خودشان برسد عملکرد ماهیهای نظافتچی را زیر نظر میگیرند تا ببینند آیا آنها کار خود را خوب انجام میدهند. اگر یک ماهی نظافتچی ظرافت و دقت لازم را نداشته باشد و در کندن پوست مردهٔ مشتریان خود زیادهروی کند و تکهای از قسمت زندهٔ پوست آنها را هم بکند، مشتریان بعدی دلسرد میشوند و سراغ نظافتچی دیگری میروند. بههمین دلیل، ماهیهای نظافتچی در حضور تماشاچیان سرویس بهتری ارائه میدهند و حتی با بالههای جلوی خود مشتریان خود را نوازش میکنند و به این ترتیب سعی میکنند رضایت مشتریان خود را به دست آورند.
ماهی هنرمند!
یک ماهی بادکنکی نر برای جلب توجه ماهی ماده روی ماسههای دریا اثری زیبا و دقیق که قطر آن دهها بار بزرگتر از جثهٔ خودش است، خلق کرده است. عکس زیر، این اثر را نشان میدهد.
ویدیوی آن را هم میتوانید در اینجا ببینید:
https://www.facebook.com/video.php?v=851829108170842
ماهی فوتبالیست و رقاص!
دکتر «دین پومرلاو» و پسرش این ماهی را برای پرتاب توپ فوتبال بهطرف دروازه و همچنین رقص آموزش دادهاند.
خلاصه
بسیاری از ما، ماهیها را موجوداتی احمق و بیحس و درد فرض میکنیم، ولی آزمایشات گوناگون هیچ شکی باقی نمیگذارند که نهتنها ماهیها مانند ما قادر به احساس درد و رنجاند، بلکه بسیار باهوشاند. آنها میتوانند از ابزارهای مختلف استفاده کنند، حافظههای بلندمدت و ساختارهای اجتماعی پیچیده دارند، سرشار از هوش اجتماعیاند و برای تفتیش شکارچیان و پیداکردن غذا با هم همکاری میکنند.
کولوم براون (Culum Brown)، بیولوژیستی که تکامل شناختی ماهیها را بررسی میکند، میگوید: «ماهیها باهوشتر از چیزیاند که به نظر میرسند. در بسیاری از موارد مانند حافظه و قدرت شناختی، آنها همردیف یا حتی فراتر از مهرهداران پیشرفته، شامل میمونهای نزدیک به انساناند.»
آیا تغییر دیدگاه ما نسبت به ماهیها کمک خواهد کرد در نوع رفتارمان با ماهیها تجدید نظر کنیم؟ در مقالات بعدی در مورد نحوهٔ پرورش و شکار ماهیها صحبت خواهیم کرد.