سعید جاوید – آمریکا
در عصر خستهٔ نیمهٔ پائیز،
از پشت پنجره،
خیره میشوم به آشوب برگ و باد،
و مرگ برگها،
که فرو میریزند،
یک
به
یک،
اعدامیان بیفرجام،
(پشت پنجره انگار دشت خاوران)
و صبر میکنم،
تا آخرین نفر،
آخرین برگ،
وقت میکُشم،
و وقت میکُشدَم،
وقت میکُشم،
و وقت،
میکُشدَم.